🌼🌟🌺 قطره ام اما به فکر قطره ماندن نیستم آنقَدر در یاد او غرقم که اصلا نیستم بر قلم آنکس که میراند سخن من نیستم بیعلی در فکر یک پایان روشن نیستم بی خود از خود میشوم تا نام او را میبرند قدسیان این ذکر را تا عرش اعلی میبرند قطره بودم آمدم مبهوت دریایم کنند موجها فکری برای تشنگی هایم کنند ذره باشم تا غبار راه مولایم کنند سخت مجنونم بگو مردم تماشایم کنند با مفاتیح الجنان چشم او در باز شد یا علی گفتم صد وده بار وعشق آغاز شد ابر مبهوتش شد وبا جوهر باران نوشت باد هو هو کرد وبا یادش هوالقرآن نوشت ماه او را چارده بار از صمیم جان نوشت نوبت خورشید چون شد نور جاویدان نوشت ابر وباد وماه وخورشید وفلک کاتب شدند خوشنویسان علی بن ابی طالب شدند ذکر او را گفته حتی کوه ودریا ودرخت یا علی گفتن چه آسان ! باعلی بودن چه سخت جز علی از هر چه در دنیاست بر بستیم رخت سال وفال وحال ومال و اصل ونسل وتخت وبخت نیست در این شهر یاری جز علی یک شهریار لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار اولین مظلوم عالم بعد پیغمبر علیست عاقبت این عشق انسان را الهی میکند باعلی هر کس که باشد پادشاهی میکند او جمالی دلربا را دیده در صبری جمیل صبر او ایمان او ورد زبان جبرئیل هست راه پیچ در پیچ قیامت را دلیل داستان آتش ودستان محتاج عقیل عارفان غرقند در ژرفای اقیانوسی اش مایه ی فخر ملائک میشود پابوسی اش در حریمش میوزد گویی نسیم از هر طرف هم کبوتر میپرد هم یاکریم از هر طرف میرسد بانگ صراط المستقیم از هر طرف هم فقیر وهم اسیر وهم یتیم از هر طرف هر که باشد هر چه باشد او پناهش میدهد صاحب این خانه بی تردید راهش میدهد نقطه ی آغاز در این عشق عام الفیل شد با ولایت بعد از این دین خدا تکمیل شد جبرئیلی که چنین شایسته ی تجلیل شد از کلاس اول او فارغ التحصیل شد سالهای سال میگردد جهان دنبال او بشنو از نی چون حکایت میکند از حال او احمد حسین پور علوی #شعر @booyebaran313

♦️"مهمان‌نوازی" از آسانسور که بیرون آمدم سحر را با دوستش دیدم که داشتند برای بازی به واحد مجاور می‌رفتتد. خوش و بشی باهاش کردم و وارد منزل‌شون شدم. مامان سحر با دیدنم گل از گلش شکفت و خیلی تحویلم گرفت، چادرم را از سر برداشتم و نشستیم کلی از همه دری گپ زدیم، دهانم کف کرده بود، بنده خدا مامان سحر اینقدر از دیدنم ذوق زده شده بود که پاک یادش رفت حتی با یک لیوان آب خشک و خالی از مهمانش پذیرائی کند. حسابی گرم تعریف بودیم که سر و کله‌ی سحر پیدا شد و یک راست رفت توی آشپزخانه سر یخچال، گوشم به مامان سحر بود و با چشمهایم سحر را دنبال می‌کردم. ظرف در دار میوه را از داخل یخچال بیرون آورد و با مشقت درش را باز کرد، با خودم گفتم طفلک بازی کرده خسته شده، آمده است تجدید قوا کند، که یکدفعه دیدم با دوتا بشقاب انگور به سمت‌مان آمد، یکی را مقابل من گذاشت و دیگری را تحویل مادرش داد. از سحر تشکر کردم، لبخند ملیحی روی صورت مثل گلش که از شدت بدو بدو گل انداخته بود نقش بست. یکدفعه مامانش با تعجب گفت: این بشقابا که برنج‌خوریِ چرا تو بشقاب میوه‌خوری نیاوردی، قشنگ کار کن قشنگ..‌ لبخند روی لب سحر خشک و برق شادی از چهره‌‌اش محو شد. آرام رو به مادرش کرد و گفت: مامان تو کابینت فقط دستم به این بشقابا می‌رسید. ناخودآگاه گفتم: آخِی عزیزم، اما دلم می‌خواست با فریاد به مادرش بگویم: ای که دستت می‌رسد خودت از مهمانت پذیرائی کن، یا لااقل وقتی بچه دارد آداب مهمان‌داری را بجا می‌آورد در ذوق او نزن... نفهمیدم سحر کجا غیبش زد، مادرش او را صدا زد و گفت: سحر چرا واسه خودت میوه نیاوردی؟! صدای سحر از دور به گوش‌مان رسید که می‌گفت: آخه من انگور خورم! هر چند تصویر سحر را نداشتم اما صدای در سر انداخته‌‌اش به من فهماند در سرش چه می‌گذرد... قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری –علیه السلام–: مَنْ وَعَظَ أخاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَهُ، وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِیَهً فَقَدْ شانَهُ. امام حسن عسکری -علیه‌السلام- فرمودند: هرکس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه کند، او را زینت بخشیده؛ و چنانچه علنی باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است. 📚تحف العقول @ramezan_ghasem110 @ramezan_110 #داستانک #مرضیه‌_رمضان‌قاسم #گروه_داستان_نویسی_مسطور https://eitaa.com/jikjikeghalam

خانوما یه سوال بپرسم؟ همسرتونو چطور صدا می‌زنید؟ عشقم، اُی، عزیزم، باشوماما، گلم، میگما، حمییییید(بدون ذکر پسوند آقا) ، آقا حمید، سرورم، آقااا، اُمَرد، زندگی، با نام خانوادگی و... هرچی میخاین صدا کنید صاحب اختیارین😁 🖤خدا رحمت کنه یه استادی داشتیم فامیل‌شون خانم زمانی بود به همسرشون می گفتند سرورم، آاااااااخ که ماها چقدر مشتاق بودیم سرورشونو ببینیم😂 اصلا یادمون نبود ازشون بپرسیم اوشون ایشون رو چطور صدا می‌زدند😄 اصلا چه معنی داره آدم تو زندگی دیگران سرک بکشه🤫🤭 ♦️حضرت امیر وقتی میخواستند حضرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» رو صدا بزنند می فرمودند: نفسی لک الفدا (جان علی به فدایت) حبیبتی زهرا، بنت رسول الله ♦️ پاسخی که از حضرت زهرا«ع» می‌شنیدند چی بود؟ روحی لک الفدا(روحم به فدایت علی) ابوتراب، ابالحسن، علی جان 🍃🌺 زیبا صداکردن زن و مرد همدیگه رو ، بهترین شیوه برای ابراز محبتِ و نوعی شخصیت دادن به طرف مقابل است. 🍃🌺پیامبراکرم«ص» فرمودند: سه چیز محبت شخص را درباره دیگری خالص میکنه: «یکی از آنها این است که طرف مقابل را به اسمی صدا بزند که وی میپسندد.» 📚کافی,ج۲🍃 ✍نویسنده: مرضیه‌ رمضان‌قاسم #سواد_عاطفی #روز_خانواده #مناسبتی 🌹 [زنگ‌بیداری رو می‌خواستین؟]👇 https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef

سلام ان شاءالله تو این عصر گرم تابستون امام زمان همه‌مونو مهمون اون نگاههای رحیمانه‌شون کنند «و انظر الینا نظرة رحیمه» بگید ان شاء الله غرض از اینکه مهمان لحظاتتون شدم اینه که درس جدیدم از استاد رو به اشتراک بگذارم، تا لحظاتتون پر برکت تر بشه. ♦️بحث ما:سوره انسان♦️ از خدا که پنهون نیس از شما چه پنهون من تا امروز تصورم این بود که اطعام مسکین و یتیم و اسیر تو سه روز بوده اما از مباحثِ امروز استاد حیدری متوجه شدم اطعام مسکین،یتیم،اسیر یه روز بوده نه سه روز😨 و این مطلبی هم که من شنیده بودم که سه روز بوده، نقلی هستش منسوب به جابر بن عبدالله انصاری که گفته شده حتی در برخی کتب نوشته شده حسنین(علیهما السلام)از شدت گرسنگی می‌لرزیدند! منشأ این نقل از منابع اهل سنت است نه از امامان ما😳 و این در حالیِ که مرحوم شیخ صدوق حدیثی از امام رضا نقل می‌کنند به این مضمون که مناقب وفضائل ما اهل بیت را از خودمان بگیرید واز مخالفانمان نقل نکنید؛ زیرا مخالفان ما دربارۀ فضائل ومناقب ما اخباری را جعل کرده‌اند!؛ «إنّ مخالفينا وَضَعُوا أخباراً في فضائلنا!»📚 عیون أخبار الرضا ١ روایت دیگه ای هم داریم از وجود نازنین صادق آل محمد(علیه السلام) از آن واقعه بنا بر آن چیزی کا در تفسیر قمی و تفسیر مجمع البیان به نقل از تفسیر قمی اومده، اینه که: «نزد حضرت فاطمه مقداری جو بود. با آن «عَصیدة» (کاچی، نوعی حلوا) درست کردند. هنگامی که آماده شد وآنرا پیش رویشان گذاشتند مسکینی آمد وگفت: مسکینم، رحمت خدا بر شما باد. امیرالمؤمنین برخاستند ویک سوم آنرا به او دادند. طولی نکشید که یتیمی آمد وگفت: یتیمم، رحمت خدا بر شما باد. امیرالمؤمنین باز برخاستند ویک سومِ دوم را به او دادند. سپس اسیری آمد وگفت: اسیرم، رحمت خدا بر شما باد. امیرالمؤمنین یک سوم باقیمانده را نیز به او دادند. بدین ترتیب خودشان آنرا نچشیدند. وخدای سبحان این آیات را در شأن شان نازل کرد.» همچنین شیخ مفید نیز در کتاب «مسار الشيعة»، تاریخ این ماجرا را در شب بیست وپنجم ذي الحجة، یعنی مجموعاً در یک شب، ونزول سورۀ انسان را در فردای آن، روز بیست وپنجم گفته است ✴️ با معلوم شدن این حقیقت که آنچه در واقعۀ ایثار واز خودگذشتگی در اطعام به مسکین ویتیم واسیر روی داد در یک شب بوده است نه در سه شب، دیگر جایی برای طرح اشکالی از سوی بنیانگذاران سلفی‌گری، إبن تیمیّه وشاگردش إبن قیّم جوزیّه، وبعنوان دلیلی برای انکار شأن نزول آیات مربوطه در فضیلت اهل بیت(علیهم السلام) بوده است، که اساس آن مبتنی بر نقلی است بی‌اعتبار که ناقلش تنها خودشانند نمی‌ماند و اشکال آنها این بوده که چرا امیرالمؤمنین(علیه السلام) به مفاد سفارش پیامبر(صلّی الله علیه وآله) مبنی بر «لا صدقةَ وذو رَحِمٍ محتاج» 📚 من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق و همچنین الإختصاص شیخ مفید عمل نکرده وکودکان خردسالش که بشدت نیازمند بودند را بر دیگران مقدم نکرده است. ✴️ علت روزه بودنِ اهل بیت(علیهم السلام) چی بوده؟ در این روایت حرفی از نذر وروزه وافطار نیامده اما آیه می فرماید ﴿يُوفُونَ بِالنَّذْر﴾(انسان: ٧) واز آیه فهمیده میشه این اطعام در پی وفای به یک نذر بوده. شیخ مفید در کتاب «مسار الشیعة» سخن از روزه آورده وبر اساس سخن ایشان این نذر، نذر روزه واین اطعام بهنگام افطار بوده. ✴️ اما اینکه سبب این نذر چی بوده؟ آیا حسنین(علیهماالسلام) مریض بودند واین روزه به نیت شفای ایشان بوده؟ وآیا این نذر پیش یا پس از بکار بستن راههای طبیعی درمان بوده؟ همۀ اینها احتمالی بیش نیست و نقل معتبری در این خصوص نیست ونمی تونیم بطور حتم چنین صحبت‌هایی رو به اهلبیت علیهم السلام نسبت بدیم. ✴️ اما راجع به روزه بودن حسنین(علیهما‌السلام)، شیخ مفید گرچه نزول آیه را در حق امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن وامام حسین(علیهم السلام) بیان کرده اما تصدق وروزه بودن را تنها به امیرالمؤمنین وحضرت فاطمه(علیهما السلام) نسبت داده وحرفی از روزه بودن حسنین(علیهما السلام) نیاورده. ♻️ نتیجه اینکه: 🌱 به مفاد فرمایش امام رضا(علیه السلام) عمل کنیم و فضائل اهلبیت رو از خودشون بگیریم. 🌱اگر فرضاً هیچ ملاکی برای ترجیح روایت امام صادق(علیه السلام) بر خبرِ منقول از دیگران نمی بود همین غیرطبیعی بودنِ سه روزِ پیاپی گرسنگی کشیدن واکتفا به آب، وعدم اهتمامِ سرپرست خانواده به تهیۀ غذایی دیگر در هر روز پس از هر انفاق، خصوصاً با آن وصفِ منقول نسبت به حسنین(علیهما السلام) که می‌لرزیدند وبا آن شدت ضعفی که نسبت به حضرت زهرا نقل می‌شود، ونیز با ترسیم چنین تصویری از پیامبر رحمت(صلّی الله علیه وآله) که سه روز پیاپی از اهل بیتش بی‌خبر باشد!، اینها قرائنِ استبعادی ونشانه‌های غیرواقعی بودن آن خبر است 🌺 [زنگ‌بیداری رو می‌خواستین؟]👇 https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef

يا ابن شبيب إن كنت باكيًا لشيءٍ فابكِ للحسين بن‌علي‌بن‌أبي‌طالب عليهماالسلام من که جلد بام شاه مشهدم دست بر دامان پُر مهرش زدم نان خوبان‌ می‌خورم گرچه بدم مَن اَراد الله خواندم آمدم سفره دار ما گدایان السلام ای عزیز فاطمه‌جان ای رضا هرکجا سخت آمده دنیا به ما گوشه‌ چشمی کردی ای آقا به ما نسخه‌ی فوری درمانی بده سفره را وا کن به ما نانی بده انبیا هم مثل ما پشت درند نان خشکت را تبرک می‌برند دلسوخته‌ها برات کربلای ما رو از دستان با کفایت امام‌‌رضا بگیرن #شب_زیارتی_ارباب_بی‌کفن‌مان 🌺 [زنگ‌بیداری رو می‌خواستین؟]👇 https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef

🎯 یک روز خوب یا هفته‌ی خوب و... همینطور الکی الکی سر و کله‌ش پیدا نمیشه‌هاا بلکه با یه فکر خوب آغاز میشه... 💎 امروز در مزرعه اندیشه‌مون چی کاشتیم؟ گاهی کودک‌شو با افکاری بکر و نو…! بیائیم کودکی را به دوران خاصی محدود نکنیم. ما تا آخرِ عمر، نیاز به افکار صاف و صیقلی و شاد کودکانه داریم تا خیلی راحت و با صداقت زندگی کنیم و عشق و نفرتمون رو راحت بیان کنیم. مثل اون بچه‌ای که وقتی ازش می‌پرسیم ما رو دوست داری راحت می‌گه نه و یا اون دیگری که می‌گه آیه ( آره) چون او هیچ احساس نیاز و وابستگی به تأیید ما نداره. . 💎 متاسفانه خیلی از ماها به کودک فشار میاریم و اجازه نمی‌دیم کودکی کنه همانگونه که گاهی که شرایط مهیاست تا کودکِ درونمون رها بشه تا خودش باشد و صادقانه احساساتش رو بیان کنه، فکرش رو بگه و از مطرح کردن اون نترسه، از زندگی لذت ببره، و حس خوبی پیدا کنه تا این حس خوب‌ رو به دیگران نیز انتقال بده‌، مانعش میشیم. انسانِ سالم، انسانیِ که در جایگاه‌های مختلف، بنا بر ضرورت بتونه با توجه به‌ اقتضای زمان و مکان و مخاطب تغییر کاربری بده؛ گاهی دستور بده و گاهی دستور بگیره. گاهی فرمانده و گاهی فرمانبردار... گاهی کودک‌بشه و شادی بیآفرینه، گاهی هم بالغ و والد باشه و پخته و سنجیده عمل کنه... بیایم از امروز با کودکی‌مون آشتی کنیم و از خودمونی بودن‌های کودکانه خجالت نکشیم. به قول دوستی چقدر خوبه که این آدم کوچولوها تو دنیای ما آدم بزرگ‌ها وجود دارند... دوست دیگری گفت چقدر خوبه که این فرشته‌ها هستند... به عقیده‌‌ی حقیر بچه‌ها گل‌هائی هستند که رسالت‌‌شون اینه که توان ما رو در برابر خارها و ناملایمات زندگی بالاتر ببرند... 🔗 کودکان مشخصه‌ی جالبی که دارند اینه که هیچ‌گاه بیکار نمی‌نشینند، همیشه پویا و در تکاپو هستند هرگاه احساس خستگی کردی و زندگی‌ات بی‌حس و حالی داری این شعر رو بخاطر بیار و بگو... ما زنده به آنیم‌که آرام نگیریم موجیم‌ که آسودگی ما عدم ماست نویسنده:مرضیه‌رمضان‌قاسم #سواد_عاطفی #دلنوشته‌هایم 🌺 [زنگ‌بیداری رو می‌خواستین؟]👇 https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef

"محبت جای دوری نمی‌رود" در چله‌ی زمستان که هوا سرد می‌شد تنها دمنوش‌های عمه راضیه بود که می‌توانست رضا را سرحال بیاورد؛ اما امسال قضیه برعکس شد، عمه راضیه کرونا گرفت و با دمنوش‌های رضا در چله‌ی تابستان از این بیماری جان سالم به در بُرد. @ramezan_ghasem110 @ramezan_110 #مرضیه‌_رمضان‌قاسم #کرونا https://eitaa.com/avayeghalam