eitaa logo
مرضیه رمضان‌قاسم
491 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
761 ویدیو
86 فایل
🌻بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام ارشد تفسیر و کلام، مداح، سخنران مبلغ‌ دفتر تبلیغات اصفهان پاسخگوی‌شبهات،داستانک‌ دلنوشته و یادداشت‌نویس تلاشم در جهش‌تولید جهت‌فرمانبرداری از امر رهبرم منتظرامام زمانم هس تم پل‌ارتباطی‌جهت‌ارتقاءکانال⬇ @M_Rghasem110
مشاهده در ایتا
دانلود
💍 💍 💍 💍 💍 💍 💍 💍 "ازدواج زور زورکی" 🔻قسمت اول: عصر تابستان که طیبه خانم‌ حصیر پهن کرد در ایوان منزل تا با دخترانش چای و تخمه بخورند صدای چوبِ توت تکانی و همهمه‌ی مهمان‌هایی که برای توت خوردن به منزل سیما خانم دعوت شده بودند بلند شد، مهسا که جانش برای توت، آن هم نه هر توتی بلکه توت‌های سیما خانم در می‌رفت رو کرد به مادر و گفت: «مامان! هوس توت کردم، کاشکی یه روز سیما خانم می‌گفت ما هم می‌رفتیم پای درخت‌شونو اونجا توت می‌خوردیم با این یه بشقاب توت که من سیر توت نمیشم.» مادر که حرف دل خودش را از زبان مهسا شنید، آهی کشید و گفت:«این‌ همه درخت توت، با پدرتون صحبت می‌کنم تا جمعه، صبح زود شال و کلاه کنیم بریم اصغر آباد پای درخت‌های خدا، توت بخوریم.» مهسا گفت:«نه مامان، توت فقط توت سیما خانم اینا، شیرِ سفید، درشتِ عسلی.» مادر گفت:«چی بگم والا، هر چی بگم تو یه چیزِ دیگه میگی. تو که توت‌خور نیستی فقط می‌خوای بهانه بگیری، همین توت سیاه چتری رو من باید برم تا رو زمین نریخته بچینم بیارم اینقدر التماس کنم تا بخوری» مهسا گفت:«مامان توت سفید چیکار داره به توت سیاه، آره توت سیاه خوشمزه‌س اما لَب و دندون آدمو سیاه و کبود می‌کنه.» مادر بر خلاف میل باطنی‌‌اش گفت: «توت، توتِ الکی بهونه نگیر.» فردای آن روز که طیبه خانم در حال جستجو در فضای مجازی بود یک پیج با نام باغبانان طراز اول پیدا کرد یکدفعه در نهایت ناباوری دید طریقه‌ی پیوند زدن درختان میوه را آموزش داده بود، طیبه خانم هم از خدا خواسته، با خوشحالی آن را دانلود و با دقت یاد گرفت. کار ساده‌ای بود فقط یک مشکل داشت آن هم اینکه باید می‌رفت دم خانه‌ی سیما خانم، گردنش را کج می‌کرد تا یک شاخه از درخت توت‌شان را با هزار منت بگیرد چون سیما خانم، خیلی سر این درخت معطل بود.  بالاخره با هر سختی بود عزمش را جزم کرد و تصمیم گرفت به سیما خانم رو بزند، هم بخاطر دل خودش و بیشتر هم بخاطر دل مهسا، غرورش را زیر پا گذاشت، بشقابی که سیما خانم در آن توت آورده بود را برداشت داخلش ۳تا شاخه نبات زعفرانی گذاشت و برد در خانه‌ی سیما خانم، زنگ خانه‌‌ی سیما خانم را به صدا در آورد. سیما خانم با شنیدن صدای طیبه خانم از پشت آیفون گفت:«ببخشید الان میام دم در، باز این آیفون بازیش گرفته درو باز نمی‌کنه.» سیما خانم به محض دیدن طیبه خانم گفت:«چه عجب از این طرفا، آفتاب از کدوم طرف دراومده.» طیبه خانم گفت:«شما لطف دارین، ما که دائم مزاحم شمائیم، غرض از مزاحمت اینکه هم بشقاب‌تونو آوردم و هم اومدم بابت توت که زحمت کشیده بودید برامون آورده بودید تشکر کنم» سيما خانم گفت:«ما که زحمتی از شما ندیدیم، ای بابا بشقاب هم که قابل شما رو نداره، ببخشید امسال براتون توت کمتری آوردم آخه از بس آوازه‌ی درخت توت‌مون بالا گرفته هر دو سه روز یه بار یه خونواده از دوست و فامیل نوبت، رزرو می‌کنن تا بیاند توت بخورن، هفته‌ی قبل همسر آقای قلانی همکار شوهرم رو میگم، بدون هماهنگی قبلی اومده بود توت بخوره‌ ما هم تازه شاخه‌ها رو تکون داده بودیم واسه همین توت رسیده به درخت نبود، شرمنده‌ش شدم حالا خوبه تو یخچال توت داشتیم اونا رو براش آوردم اما خانم قلانی تا توت‌ها رو خورد اینقدر تک و تعریف کرد، بعدشم گفت: من که اینو قبول نداشتم باید توت رو از خود درخت بچینم بخورم. خلاصه این درخت توت هم، برا ما شده دردِسر، روزها باید از آدم‌ها پذیرایی کنم و شب هم پشه‌ها به هوای توت میان کباب‌مون می‌کنند، هر روز باید حیاط رو بشورم اگه نشورم بوی ترش‌شدگی حیات رو برمی‌داره، تازه پائیز، اول مکافاتمه، از بس باید برگاشو جارو بزنم، اونوقت همه حسرت می‌‌خورن که چرا اونا درخت توت ندارن.» طیبه خانم صورتش سرخ شد و گفت:«ببخشید زیادی سرِپا نگهتون ندارم، فقط یه خواهشی داشتم» سیما خانم خودش رو جمع و جور کرد و گفت:« وای خدا مرگم بده پاک یادم رفت بگم بفرمائید داخلِ منزل.» طیبه خانم گفت:«نه ممنون عجله دارم، فقط اگه ممکنه، یه شاخه از درخت‌تونو بدین تا قلمه بزنم به درخت توت چتری‌مون.» سيما خانم لبخند تلخی زد و گفت: «بعدِ این همه روضه‌خونی‌های من تازه شما می‌پرسین لیلی زنه یا مرد، خوبه براتون از کرامات درخت توت گفتم. حالا مگه چنین چیزی امکان داره؟! من که تا حالا نشنیده بودم، گیرم بشه از درخت توت سفید به توت سیاه که نمیشه.» طیبه خانم گفت: «چرا خواهر، میشه من تحقیق کردم الان برم خونه، کلیپش رو براتون می‌فرستم.» سيما خانم گفت:«جل الخالق به حق حرف‌های نشنیده، حالا من به آقا باقر میگم ببینم چی میگن.» طیبه خانم گفت:« لطفا بهشون بگید از شاخه‌های جَوون و جون‌دار درخت بِدَن.» ادامه در پست بعدی 🖊نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
💍 💍 💍 💍 💍 💍 💍 💍 "ازدواجِ زور زورکی" 🔻قسمت دوم‌: سيما خانم گفت«حالا آبجی شما دعا کنید آقا باقر قبول کنن برن نوک درختِ توت شاخه بچینن، جَوون و جون‌دار بودن شاخه پیشکش.» طیبه خانم گفت: «اگه برا آقا باقر اسباب زحمتِ بگم پسرم منصور بیاد شاخه بچینه.» سیما خانم گفت: اول بذارین برادریش ثابت بشه ببینیم چنین کاری شدنی هست یا نه...» طیبه خانم خداحافظی کرد و همانطور که حدس زده بود دست از پا درازتر با شرمندگی برگشت منزل و در راه مثل آسمان غرنبه به خودش غُر می‌زد و یاد حرف‌های سیما خانم که می‌افتاد کاردش می‌زدی خونش در نمی‌آمد و از لج‌اش لب و لوچه‌اش را کج و مووَج می‌کرد. فردای آن روز طیبه خانم، تصویر سیما خانم را از آیفون تصویری دید و خوشحالی‌کنان در را باز کرد اما خبری از شاخه‌ی درخت نبود. سیما خانم گفت:«سلام آبجی، کلیپ رو که برام نفرستادین، بله آقا باقر گفتن میشه درخت‌ها رو به هم پیوند زد اما حالا فصلش نیست.» طیبه خانم در حالی که دندان‌هایش را روی هم می‌فشرد لبخند زورکی زد و گفت: «ممنون حالا بفرمائید یه چای با هم بخوریم.» سیما خانم گفت:«نه، باید بِرَم‌ سبزی خوردن بخرم، گفتم سر رام بیام اینو بهتون بگم و برم.» بالاخره با واسطه‌گری طیبه خانم در یک روز بهاری عقد درخت توت سفید و سیاه به دست آقا نیاز، همسر طیبه خانم بسته شد. و حالا بشنویم از ماجرای درخت توت سیاه چتری قبل از ازدواج با درخت توت سفید: فصل توت‌ که می‌شد با چه دست و دل‌بازی در بدو ورود از مهمان‌ها، پذیرایی سرپایی می‌کرد و چشم اهل خانه نیز به جمالش روشن بود، هر چند موزائیک‌های حیاط، دل‌ِ خوشی از او نداشتند چون آنها را روسیاه خاص و عام کرده بود، اصلا شاید به نفرین همین موزائیک‌ها گرفتار شد که طیبه خانم بدون مشورت و نظرخواهی از او چتر ولایتش را بر سر توت سفید نوجوان منزل همسایه‌‌ی بغلی انداخت، چون بعد از این پیوند نامیمون که هیچ شاخه‌ی محبتی بین توت‌ها برقرار نشد، نمی‌دانم شاید توت سیاه، خودش برای ازدواجش نقشه‌ها کشیده بود و توتِ چتری دیگری را زیر سر نهاده بود و طیبه خانم همه‌ی آرزوهای او را نقش بر آب کرده بود چون از زمانی که توت سفید، عروس باغچه‌ی حیاط‌ طیبه خانم شد، توت چتری کاری به کار توت سفید نداشت و توت سفید را بر آن داشت که یا از سرِ لجبازی یا از خدا خواسته حسابی از او سوء‌گیری کند و مقابلش شاخ و برگ در هم بکشد و قد علم کند، یک روز هم پایش را در یک خاک کرد و گفت هر چه باشد ما از نسل توت‌های سربلند هستیم تا کی سرم را مقابلت خم کنم، من نمی‌توانم مثل توت چتری‌ها، تو سری خور باشم، بگذار بروم پشت‌بام سرِکار، القصه هر چه توت سیاهِ چتری، در مقابل گردن‌کشی‌های توتِ چشم سفیدِ سر به هوا، آبروداری می‌کرد و صورتش را با توت‌هایش، سرخ نگه می‌داشت فایده‌ای نداشت که نداشت تازه او هر روز سرکش‌تر می‌شد و توت سیاه روز به روز نحیف و فرتوت‌تر. اصلا بین توت سیاه و توت سفید هیچ کفویتی نبود و ثمره‌ی این پیوند، توت‌های صورتی رنگ ریزه میزه‌‌، بی‌طعم و بسیار انگشت‌شماری شد که مزه‌‌شان چنگی به دل نمی‌زد. پایان 🖊نویسنده: مرضیه‌رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای‌خیال‌حرمت‌علت‌کاتب‌شدنم یادشش‌گوشہ‌‌ی‌تومنشا‌ء‌شوراست‌ونشاط💔 خوشبختی یعنی تو زندگیت امام‌حسین داری یه عکس تو بین‌الحرمین داری... سلام آقا که الان دلم برا حرمتون تنگ شده السلام‌علیڪ‌یا‌اباعبدالله شبتون‌کربلایی 🖊مرضیه رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقا شبکه‌های ضریح‌تان آنچنان گیرنده‌های‌شان قوی‌ست که دور و نزدیک ندارد سلامِ فرستنده را از آن سوی مرز عراق نیز می‌‌شنوند. فقط خواستم عرض کنم ممنونم که صدایم را می‌شنوید ولو لایق حضور نیستم اما به همین ثبت شدن نامم در بین زوّارتان دل‌خوشم. آقای من، هر چند دل باید نزدیک باشد اما پاها هم دلشان برای قدم نهادن در پائین پای‌تان تنگ شده... صلی الله علیک یااباعبدالله 🖊مرضیه‌رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رأیِ دلم ، همیشه به نام تو بوده است ای انتخابِ فاطمه یا حضرت امیر✨ السلام علیک یا امیرالمؤمنین 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رنجِ فهم‌های نادرست دیروز خواهر عزیزم مرضی خانم صحبت یکی از مخاطبین‌شان را نقل قول کردند، ایشان گفته است: احساس می‌کنم خدا را درست به ما معرفی نکرد‌ه‌اند. مرضی خانم گفتند نه تنها خدا را بلکه تصوری هم که از مرگ برای‌مان ترسیم کرده‌اند تصویر صحیح و مطلوبی نیست چرا که مرگ مانند این است که سفر زیارتی رفته‌ و بازگشته‌ باشیم و به محض رسیدن به ما نوید بدهند که در آینده‌ی نزدیک قرار است باز مشرف شویم زیارت، آن وقت ما آنقدر مسرور و امیدوار، مشعوف و با نشاط‌تر از قبل و دائم‌ به فکر تجهیز سفر می‌شویم، چمدان سفر را از بار اضافه تهی و پر از وسایل ضروری می‌کنیم، دلبستگی‌‌های مادی رنگ می‌بازند، دیگر سختی‌های زندگی‌ پیش پا افتاده می‌شود، تلاش می‌کنیم از لحظه لحظه زمان‌مان استفاده‌ی بهینه کنیم‌ چون به این باور رسیده‌ایم که زمان اندکی در اختیارمان است، به اطرافیان‌ بیشتر محبت می‌کنیم. آری مرگ زیارت است، دیدار اوليا الله است "من یمت یرنی‌ست" هر کس می‌میرد مولایمان را زیارت می‌کند. آثار یاد مرگ در کلام گهربار امام باقر علیه‌السلام «فِی الکافِی عَنِ الباقِرِ علیه‌السلام أَکثِر ذِکرَ الموت» یاد مرگ را در ذهن خودت افزایش بده؛ زیاد به فکر مردن باش. فَإِنَّهُ لَم یُکثِر ذِکرَهُ إِنسانٌ إِلَّا زَهِدَ فِی الدُّنیا هیچ انسانی نیست که یاد مرگ در او زیاد باشد مگر اینکه نسبت به دنیا بی‌رغبت می‌شود. آری همچنان که در بیانات رهبری آمده: مشکل عمده‌ی ما رغبت به دنیاست؛ رغبت به دنیا و مظاهر دنیوی اعم از مال، ثروت، تجمل، قدرت‌طلبی، و در کل عشق به اعتباریات موجب لغزش انسان است؛ البته این‌جور نیست که این مظاهر دنیا بد باشند؛ «أَلمَالُ وَالبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنیَا» کسی بخاطر داشتن مال، فرزند و خانواده و از این قبیل؛ توبیخ نشده است بلکه آن چیزی که به ما ضرر می‌زند میل افراطی و شدید به این مظاهر است که انسان را در سر دوراهی‌ها به سمت غلط می‌کشاند آن‌ وقت همانجایی که انسان باید فداکاری کند پا پس می‌کشد، آن‌جایی که باید انفاق کند بخل می‌ورزد، اِشکال عمده‌ی ما انسان‌های ضعیف، همین است چون رغبت و عشق شدید به دنیا برای‌مان فریفتگی ایجاد می‌‌کند و اما علاج این فریفتگی ذِکر و یادآوری مرگ است، پس زیاد بیاد مرگ بیفتیم. کلام پایانی: یادمرگ به معنای افسردگی و زانوی غم بغل کردن نیست یاد مرگ یعنی پویا و جاری و ساری بودن و اینکه بدانیم ما مال این محله(دنیا)نیستیم. مرگ یعنی رهایی. چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم. مرگ یعنی دنیا بن‌بست نیست @booyebaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"مناطره" به منکر علی بگو نماز خود قضا کند نماز بی‌ولای او عبادتی‌ست بی‌وضو کلام در سفر هم دست از سرمون برنداشت😄 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆پاسخ تفصیلی مناظره‌ی سیار البته اینم فیلم بود اما طبق صلاحدید علما تبدیل به صوت شد😁 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلام صادقانه بگو شما کدوم روش رو اجرا می‌کنید؟ لازم نیست به من بگیدا قضاوت با خودتون؟ قول‌تون‌میدم‌شمامدل‌دومید👌 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆زنگ گوشیِ من اینه من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟ نیک نزدیک بُدَم، دور چرا افتادم؟ چه گنه کرد دلم کز تو چنین دور افتاد؟ من چه کردم که ز وصل تو جدا افتادم؟ جرمم این دان که ز جان دوست‌ترت می‌دارم از پی دوستی تو به بلا افتادم ✍شیخ فخرالّدین ابراهیم بن بزرگمهر متخلص به عراقی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
سلام علیکم عزیزانی که برگزار کننده جلسات قرآنی و ذکر اهل بیت علیه السلام ، مولودی و...هستن و نیاز به مبلغ جهت تبلیغ انتخابات دارند، می توانند از حوزه علمیه خواهران سیدالشهدا علیه السلام درخواست مبلغ بفرمایند. شماره تماس جهت درخواست مبلغ👇 خانم پایش ۰۹۱۳۲۰۴۲۳۵۹ حوزه علمیه ۳۲۳۱۲۱۲۸_۰۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعر خوانی رهبر انقلاب خطاب به صحیفه‌ی سجادیه و دعای ابوحمزه «ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های پرعصمت و پرشکوهِ تنهایی و خلوت من ای شطّ شیرین پرشوکت من» رهبر انقلاب: من کاری ندارم مرحوم اخوان این شعر را برای چه‌کسی گفته و برای چه گفته؛ من این شعر را خطاب به میخوانم؛ من این شعر را خطاب به دعای ابی‌حمزه‌ی ثمالی میخوانم 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷گفتگوی دوستانه‌ در محضر علما با موضوع انتخابات 🔊مرضیه‌رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی 🏡منزل اعتباری‌مان 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله غیر از "حسین" را به دل خویش حک نکن ما از اضافه‌ی گِل اوییم، شک نکن ✍محسن ناصحی من تو را از آرزوهایت جدا ڪردم ببخش من به اسم لطف در حقت جفا ڪردم ببخش با گمان عشق دل بستم به مهر این و آن با تو و تنهایی‌ات اے دل چه‌ها ڪردم ببخش من فقط یڪ‌بار بخت زندگانے داشتم در مسیر آزمودن گر خطا ڪردم ببخش ڪودڪے بودم ڪه مسحور از تماشا می‌دوید گاه اگر در راه دستت را رها ڪردم ببخش داستان خضر و موسے بحث عشق و عقل بود چون نفهمیدم، چرا چون و چرا ڪردم! ببخش تا گشودم پیله‌ام را آتشت را یافتم سوختم اے شمع و جشنت را عزا ڪردم ببخش از ڪنارم رد شدے، رفتے و فهمیدم تویی آه قدرے دیر نامت را صدا ڪردم ببخش ✍فاضل نظری مولایم! هر چه من نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم کم نشد فاصله، تقصیر تو هر چند نبود ✍کاظم بهمنی اربابم حسین‌جان زیارت ضریح‌ات تشنه‌ترم می‌کند؛ از شدت تشنگی دستانم از دور، به شبکه‌های ضریح‌تان دخیل بسته‌اند و دل از هم‌اکنون تا نیمه‌ شعبان در انتظار منتقم‌تان زیرقبه‌تان خیمه زده است. بالحسین الهی العفو 🖊مرضیه‌رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
💍 ازدواج ناآگاهانه دختر خانمی‌ را تصور کنید که برایش خواستگار آمده و یک دل نه صد دل عاشق مردی شده که اصلا سرش به تن‌اش نمی‌ارزد؛ پدرِ این دختر که می‌داند این آقا وصله‌ی تن‌شان نیست؛ هر چه بالا و پائین می‌پرد تا دخترش را منصرف کند، دختر خانم چشمش کور و گوشش هم بدهکار نیست که نیست. بعد از ازدواج، دختر خانم متوجه می‌شود که چه کلاه گشادی سرش رفته است؛ آن وقت برمی‌گردد خانه‌ی پدر، می‌تازد به پدرش و می‌گوید: بابا شما من را بدبخت کردید. 🗳ماجرای شرکت کردن برخی از مردم ما در انتخابات، مثل انتخاب این دختر خانم است. پس عقل حکم می‌کند قبل از عمل، با بصیرت گوش به فرمان پدر حکیم‌مان باشیم. جوهر خود را مزن بر برگ هر کاندیدایی سعی کن، کاندیدای صالح‌تری پیدا کنی 🖊مرضیه‌رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"کانون محبت" در روز ۱۱ دی ماه نوشته‌ای برایم ارسال شد از خواهر عزیزم خانم محمودوند که یکی دیگر از دوستان بسیار خوبم هستند و در مشهد، امام رضا ایشان را به حقیر هبه نمودند. ایشان نوشته بودند:👇 💌یه چیزی بگم دلم نمیاد نگمش؛ بنظر من بلطف خدا، شما از فهم و شعور خیلی بالایی برخورداری بعضی مطالب کانالتو که میخونم ازین همه فهم و دانایی به وجد میام. دلم نمیخواد تعریف کنم که خدایی نکرده شیطون وارد شه و غره بشی، اما خوبی‌ها رو هم بقول یکی از استادامون باید گفت. از خدا میخوام که ان‌شاءالله به خوبیات اضافه کنه و حال و عاقبتت ختم به خیر بشه. بعضی آدمایی که وارد زندگیت میشن، رزق معنوی هستن که خدا نصیبت کرده و شما برای من یکی از همون رزق‌هایی که بابت آشنایی بات خداروشاکرم. درپناه عنایات امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) موفق و موید باشی. 🔻پاسخ حقیر به خانم محمودوند: خواهر خوبم ممنون از اظهار لطف شما، شما را به خدا خجالتم ندهید؛ حقیر قابل این حرفها نبوده و نیستم، هر چه در کانال قرار می‌دهم نوش‌جان‌ و گوارای وجودتان. پس از استعاذه و استغفار باید عرض کنم از ۱۱دی امسال که حقیر را شرمنده‌ی الطاف‌تان کرده‌اید تا‌کنون خیلی به صحبت‌های شما اندیشیدم تا سَر منشا را پیدا کنم تا اینکه بالاخره به این‌ نتیجه رسیدم اگر مطلبی در کانال به دل‌تان می‌نشیند همه را به لطف خدا، مرهون مادری هستم که از کودکی بجای مادری، پیغمبری کردند؛ حقیر هیچ از خودم ندارم و اگر خیری از سرانگشتانم رویش می‌کند به برکت والدین‌ مادی و معنوی‌ام می‌باشد. کلام مسموع، اقتدار و مهربانی بیش از حد مادرم منزل ما را محل مراجعه‌ی دوست و آشنا برای حل اختلافات‌شان کرده بود. همه فن حریف بودن مادر، در حدّ خودشان به اخلاق، احکام و عقائد ایشان را مرجع و ملجأ مردم نمود. هر چند موقع رجوعِ ارباب رجوع‌ها به اتاق بالا، پناهنده می‌شدم اما صدای نزاع آنها اتاق بالا که هیچ؛ بلکه گوش عرش را نیز پاره می‌کرد برای همین از زمانی که دست چپ و راستم را شناختم، از همان دوران کودکی، بزرگ شدم و رویاهای دیگران برایم خاطره بود، چون فهم کرده بودم وصال به باغ انگور بدون زنبور ناممکن است. آری شهود زندگی دیگران برایم همچون مطالعه‌ی تاریخ عبرت برانگیز بود و علی‌رغم تجربه نکردن خیلی از اتفاقات گویی آنها را تجربه، لمس کرده و چشیده‌ام. البته در مسیر زندگی نان حلال، لطف علی‌الدوام پدر، عشق ایشان به اهل‌بیت و علماء، همچنین الطاف اساتید معزز نیز تاثیر بسزا در رشد و تربیت حقیر داشته و کماکان به فضل الهی استمرار دارد. 🖊مرضیه‌رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی 🌍 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
🔭 🔭 🔭 🔭 🔭 🔭 🔭 🔭 🔭 ⁉️این تقویم‌های نجومی که زمان قمر در عقرب را نوشته چه روزهایی که مسافرت، بنائی، خیاطی، عقد و ازدواج و.‌.. خوب و یا بد است، چقدر معتبر هستند؟ پاســـ🖊ــــخِ استاد حیــــــدرے زیدعزه این امور باید تک تک بررسی شوند تا معلوم گردد آیا در موردشان روایت وارد شده است یا خیر؛ برخی از این امور دارای روایت صحیحه هستند؛ نظیر حجامت، مسافرت، قمر در عقرب، فرزندآوری؛ ولی برخی دیگر از این موارد برای‌شان اساسا یا روایت نداریم و یا روایت قابل اعتنائی نداریم. البته رعایت برخی از این امور، عمل به احتیاط است و مشکلی ایجاد نمی‌کند. 🔻نتیجه اینکه: اعتقاد ما این است که همه‌ی امور به دست خداست، لذا در صورت ضرورت و ناچاری حتی همان اموری را که در مورد عدم انجام‌شان روایت آمده را می‌توان با صدقه دادن و قرائت آیه الکرسی انجام داد و ان شاء الله نتیجه‌ی سوئی نخواهد داشت. برای اطلاع بیشتر می‌توانید به خبرگزاری مهر مراجعه و یادداشت جناب استاد حیدری را مطالعه فرمائید🔻 http://mehrnews.com/xW8hT @javadheidari110 🔭🔭🔭🔭🔭🔭🔭🔭 @ramezan_ghasem110
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون ارتحال عالم ربَّانی و انقلابی حضرت آیت‌الله شوشتری رحمه‌الله‌علیه محضر امام‌زمان، مقام‌معظم‌رهبری دام‌ظله‌العالی، اساتید، طلاب حوزه‌های علمیه و عموم مردم تسلیت ⚡️شادی روح‌ِ ملکوتی‌ ایشان صلوات و حمد و سوره🙏⚡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا