فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۵۰﴾
🔸 پس (ای بشر دیده باز کن و) آثار رحمت (نامنتهای) الهی را مشاهده کن که چگونه زمین را پس از مرگ (و دستبرد خزان باز به نفس باد بهار) زنده میگرداند! محققا همان خداست که مردگان را هم (پس از مرگ) باز زنده میکند و او بر همه امور عالم تواناست.
💭 سوره: روم
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی #ایلای سمیه بیرون رفت راستش منم ناامید شدم فک کردم دیگه برنمیگرده
**🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_واقعی
#ایلای
سمیه دوباره کلاه رو رو سرم گذاشت و گفت
_پس اهل شعر و شاعری هم هستی بهت نمیاد
یکی دیگه بخون خوشم اومد
نفس عمیقی کشیدم و خوندم
❤️❤️❤️❤️❤️
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی
به که گویم که تو گرمای دستان منی
گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من
به که گویم که تو باران زمستان منی
❤️❤️❤️
سمیه با لبخند گفت
_گفتم بهت نمیاد شاعر باشی
پوزخندی زدم و گفتم
_چرا چون معتادم کردن
و دوباره کلاه رو از روی سرم باز کردم
سمیه دوباره کلاه رو رو سرم گذاشت و گفت
__میخوای سرما بخوری ببین آقا بفهمه بیرون آوردمت عصبانی میشه
حالا تو میخوای سرما هم بخوری منو بیچاره کنی
_با بغض گفتم به خدا سرما نمیخورم اصلاً احساس سرما ندارم
میدونی چند وقته زندانیم
هوای آزاد ندیدم
بزار یکم نفس بکشم
سمیه دوباره نگاهش رنگ ترحم گرفت و گفت
_عجب غلطی کردم
مطمئنی سردت نیست
همزمان دو قطره اشک پشت سر هم از چشم راستم بیرون چکید
با لبخند زورکی گفتم
____دختر که بودم میرفتیم باغ
عاشق این بودم که باد پاییزی با اون صدای هووهوش بپیچه لای موهام و موهامو به پرواز در بیاره
مامانم مثل تو داد میزد ذلیل مرده روسری تو سرت کن سرما میخوری من میافتم تو مصیبت
با یادآوری مامان و روزهای گذشته دوباره لبخند تلخی زدم
کلاه را از سرم برداشتم موهامو از زیر پالتو که حالا خیلی بلندتر از گذشته شده بود و به خاطر رنگی که گذاشته بودم دو رنگ شده بود بیرون آوردم
و باد لای موهام پیچید و با خنده گفتم
_میدونی چقدر لذت داره
سمیه با صورتی که هم لبخند داشت و هم ترحم زیاد به آرامی گفت
باشه ولی فقط ۵ دقیقه
و بعد خیلی آروم انگار که با خودش صحبت بکنه گفت
_تو با این روحیت با این آدما چه صنمی داری آخه
.
_تو تازه اومدی
_تازه تازه که نه
قبلاً هم ۶ ماهی اینجا کار کرده بودم
راستش اون موقعها هم آقا مهران زنای زیادی اینجا میآورد
ولی هر کدوم فقط دو سه روز میمونوندند
هیچ کدومم مثل تو نبودن تو فرق میکنی
من سه ماهی رفتم شهرستانمون به خاطر کارای طلاقم
الان دو هفته میشه دوباره برگشتم اینجا...
🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸**
🌸🌱🌸
#ارسالی_اعضا ...❤️
سلام عزیزم خسته نباشی مرسی از کانال خیلی خوبت من همیشه مطالبتونو میخونم ممنون که همیشه پیامامو میذاری این بارم خواستم راجع ب خانومی که غر میزنه پیام بدم خانم محترم شرایط کار و اقتصاد خیلی سخت یه کم شوهرتو درک کن من خودم شوهرم صب میره شب میاد هر وقت میاد هر چی میگم بخر یا انجام بده میگه یادم رفت منم ناراحت میشم ولی به روی خودم نمیارم فقط میگم اشکال نداره فدای سرت هیچ اشکالی نداره اگه خودتون چندتا از مسئولیت های همسرتونو انجام بدین مثلا بجای غر زدن خودتون برید نون بخرید یا چیزی که احتیاج دارین ... غر زدن فقط ارامشو از خونه میبره هیچ سودی نداره
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
#مادر_شوهر_مهربون...❤️
سلام اون خانمی ک ازمادشوهرش تعریف کرد احسنت لذت بردم،خدایی مادرشوهرمنم مهربونه
من همیشه ازخدابراشون سلامتی میخام آدمای خوب تودنیازیادن کافین خوب چشامونوبازکنیم وتوقعاتمون روبالانبریم
توقعات بالا بلا سرآدمامیاره بخدا
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط اولش بعد اخرش ول کن نیست :)))))))
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🌸🌱🌸
#مهارت_زندگی
🦋 محترمانه هم می شود اختلافات زناشویی را حل کرد.
💖 می توانیم با همسرمان اختلاف داشته باشیم بدون اینکه دعوا کنیم..
آرامش در گفتگو درباره مشکلات تنها کلید حل اختلافات است.🌺
•🌸
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#قسمت_اول
*دارم به خانه سالمندان ميروم*
این متن توسط یک خانم نویسنده بازنشسته نوشته شده که احساسش را زمان انتقال به خانه سالمندان به نگارش در آورده است:
*دارم به خانه سالمندان میروم،مجبورم.*
وقتی زندگی به نقطه ای میرسد که دیگر قادر به حمایت از خودت نیستی، بچه هایت به نگهداری از فرزندان خودشان مشغول اند و نمی توانند ازتو نگهداری کنند،
این تنها راه باقیمانده است.
خانه سالمندان شرایط خوبی دارد: اتاقی ساده، همه نوع وسایل سرگرمی، غذای خوشمزه، خدمات هم خوب است.
فضا هم بسیار زیباست اما قیمتش ارزان نیست.
حقوق بازنشستگی من به سختی می تواند این هزینه را پوشش دهد.
البته اگر خانه ی خودم را بفروشم به راحتی از پس هزینه اش برمی آیم.
می توانم در بازنشستگی خرجش کنم؛ تازه ارث خوبی هم برای پسرم بگذارم.
پسرم میگوید : «پول ها و اموالت باید به خودت لذت بدهد. ناراحتِ ما نباش.»
حالا من باید برای رفتن به خانه سالمندان آماده شوم.
به هم ریختن خانه خیلی چیزها را دربرمی گیرد:
1⃣ جعبه ها، چمدان ها، کابینت و کشوها که پر از لوازم زندگی است، لباس ها و لوازم خواب برای تمام فصول.
2⃣ از جمع کردن خوشم می آمد.
کلکسیون تمبر، ده ها نوع قوری دارم. کلکسیون های کوچک زیاد، مثل گردنبندهایی از سنگ کهربا و چوب گردو و از این قبیل.
3⃣ عاشق کتابم. کتابخانهام پر از کتاب است. انواع شیشه بطری مرغوب خارجی.
از هر نوع وسایل آشپزخونه چند ست دارم.
4⃣ دیگ و قابلمه و بشقاب و هر چه که می شود دریک آشپزخانه پر تصور کرد.
ده ها آلبوم پر از عکس و...
به خانه پر از لوازم نگاه میکنم و نگران می شوم.
خانه سالمندان تنها یک اتاق با یک کابینت، یک میز، یک تخت، یک کاناپه، یک یخچال، یک تلویزیون، یک گاز و ماشین لباسشویی دارد...
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #خانه_سالمندان🥀 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🌸🍃
#قسمت_دوم
دیگر جایی برای آن همه وسایلی که یک عمر جمع کرده ام ندارد.
یک لحظه فکر می کنم مالی که جمع کرده ام، دیگر متعلق به من نیست.
در واقع این مال متعلق به دنیاست.
به این ها نگاه می کنم، با آن ها بازی می کنم، از آن ها استفاده می کنم، ولی نمی توانم آن ها را با خودم به خانه سالمندان ببرم.
می خواهم همه اموالم را ببخشم، ولی نمی توانم؛ هضمش برایم مشکل است.
از طرفی بچه ها و نوه هایم برای کارهایم و این همه چیز جمع آوری شده ارزش آنچنانی قائل نیستند.
به راحتی می توانم تصور کنم که آن ها با این همه چیزی که با سختی جمع کرده ام، چطور برخورد می کنند:
همه لباس ها و پوشاک گران قیمت دور ریخته می شود. عکس های با ارزش نابود می شود، کتاب ها، فلهای فروخته می شود.
کلکسیون هایم چه ؟؟!!!!
مبلمان هم با قیمتی بسیار کم فروخته می شود.
از بین کوه لباسی که جمع کرده بودم، چند تکه برداشتم، چند تا وسیله آشپزخانه، چند تا از کتاب های مورد علاقهام و چند تا قوری چای.
کارت شناسایی و شهروندی، بیمه، سند خانه و البته کارت بانکی، تمام.
این همه متعلقات من است. میروم و با همسایهها، خداحافظی میکنم....
سه بار سرم را به طرف درب خانه خم می کنم و آن را به دنیا می سپارم.
*بله در زندگی، شما روی یک تخت می خوابید و در یک اتاق زندگی می کنید بقیه اش برای تماشا و بازی است.*
بالاخره مردم بعد از یک عمر زندگی می فهمند:
ما واقعا چیز زیادی نیاز نداریم.
1⃣ دور خودتان را برای خوشحال شدن، خیلی شلوغ نکنید.
2⃣ رقابت برای شهرت و ثروت خنده دار است.
3⃣ زندگی بیشتر از یک تختخواب نیست.
4⃣ افسوس
که هر چه برده ایم، باختنی است.
5⃣ برداشته ها، تمام گذاشتنی است.
پس در لحظه و حال زندگی کنید.
زیاد در گیر تجملات، خانه، ماشین و.... نباشید.
*در یک کلام انبار دار نباشید.*
*سبکبال باشید، از زندگی لذت ببرید، خوب باشید، با خودتان، با دیگران، با همه.*
« خوب بخورید ، خوب بپوشید ، خوب سفر کنید ، زندگی را زیاد سخت نگیرید
این اتفاق برای همه ما هست ، امروز پدر و مادران ما ، فردا نوبت خود ماست🙏
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸**
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃
عزیز دلم چهارتا بچه خوش قد و بالا داشتم
برای این انقلاب دادم رسید نگرفتم
بابت این ۴ تا النگو رسید بگیرم...
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c