#فال_روزانه 🧡💚
#فروردین
از موضوعی ناراحته ونیاز به دلداریت داره بهش سخت نگیر ،یه مدت فکر میکنه مثل گذشته نیستی ،دوست داره باهات رابطه داشته باشه و یا این رابطه را ادامه بده
#اردیبهشت
دوستت داره و میخواد شرایط جدیدی را ایجاد کنه اگه دوری میکنه میخواد ببینه برات نبودش با بودنش اصلا فرقی داره حالا ممکنه اولاد باشه یا همسر یا شخص احساسی
#خرداد
شخصی مانند رقیب یا کسی که فقط با انتخاب شما مشکل دارد .با کمی درایت میتونه اوضاع رابطه شما بهتر بشه دست از لجاجت بردارید و مجردین ب دیدار فعلا اصرار نکنید ،در اثر بیماری ممکنه کمی بین شما فاصله ایجاد شود
#تیر
در مورد رابطت دودل شدی و همین باعث شده شخص مقابل دچار ترس و بهم ریختگی شود ،اگر متاهلی و ب فکر جدایی هستید منتظر ی پروسه طولانی باشید
#مرداد
غافلگیرت میکنه،مخصوصا اگه تو مسافرته یا ازت دوره،متاهلین که در راه جدایی قدم برداشتن برگشت دارید و ب سازش دعوت خواهید شد
#شهریور
بهت فکر میکنه اما ممکنه این روزها به دلیل بیماری یا بی حالی نیاز به استراحت داشته باشه،شخص سوم تو رابطه شما هست که گاهی باعث سردی میشه
#مهر
قصدش ازدواجه برای مجردین، و برای کسانیکه قبلا جدایی داشتن مراقب سو استفاده گری باشند مخصوصا از یک م ل ن و ، شما اگر متاهلین یکی از طرفین مشکلات مالیش باعث شده کمی رفتارش تغییر کنه
#آبان
تصمیم داره باهات حرف بزنه اما از شخصی میترسه یا نگرانه شما درموردش با کسی حرف بزنید ،ممکنه یکی از شما تصمیم به مهاجرت بگیرید و شرایط کمی پیچیده بشه
#آذر
دلتنگته مخصوصا اگر از هم دلخور یا دورید،کمی تو رابطه شما مشکل مالی هم افتاده که باعث اعصاب خوردی شخص مقابل خواهد شد
#دی
عاشقته و بهت ثابت میکنه اما ممکنه خوشایند اطرافیانتون نباشه و از حسادت توی رابطه شما موانع ایجاد کنند و باعث دلخوری شخص مقابل شما شوند
#بهمن
دیدار خواهید داشت و در مورد آینده حرف خواهی زد،اگر شخص مقابل یا خودت متاهلین مراقب وسوسه گری احساسی رو شخص دوم باشید
#اسفند
به قولش عمل میکنه.خوشحالت میکنه.اما فعلا باید هر دو صبر کنید ،سعی کنید زیاده روی نکنید و بهم زمان بدید دختر یا پسر لاغر اندام گندم گون متولد نیمه اول سال مزاحم رابطه شماست
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_اعضا 🧡
سلام خدمت اعضای محترم کانال نظرات مختلفی رو درباره خانمی که علی الظاهر بی اجازه وارد خونه پسرشون شدن خوندم.
واقعا برام جای تعجب داره آخه چه معنی داره که یک مادرشوهر کلید خونه پسرش رو داشته باشه سر زده بدون در زدن وارد خونه بشه.
در حالیکه روایت پیامبر هست حتی به کودکان خردسال آموزش بدین تا وقتی میخوان وارد خانه کسی یا اتاق پدر و مادر بشن در بزنن و اجازه بگیرن.
و یا در روایت دیگر که میفرمایند وقتی بر منزل کسی وارد شدین در ابتدا اجازه بگیرید و اگر اذن ورود داده نشد و صدایی نشنیدین روا نیست بی اجازه وارد شوید.
اصلا جدای از بحث مرتب بودن یا نبودن که این یک مسئله شخصی هست به کسی ربطی نداره.
شاید اون لحظه که طرف بدون اجازه وارد خونه کسب به هوای اینکه خونه نیستن اصلا زن و شوهر منزل باشن یا شرایط مناسبی نداشته باشن یا پوشش مناسبی نداشته باشن خود این مادر در این صورت آب نمیشه و خجالت نمی کشه از کارش لطفا برای حریم خصوصی همدیگه ارزش قائل باشیم.
خود بنده سه تا بچه کوچیک پنج تا سه سال دارم الان باردارم خونه رو تمیز بکنم هنوز به ساعت نکشیده دوباره بازار شام هست.
روزهایی هم که آقامون منزل باشن تا ظهر خوابیم یک روز جمعه تازه از خواب بیدار شدیم رختخواب ها پهن بود پدرشوهرم بدون اطلاع قبلی اومده بود خونه ما تا یکم جمع جور کردیم پنج دقیقه ای طول کشید آقامون در رو باز کرد بهش برخورده بود نیومد تو رفت.
بعدم به بقیه گفته بود رفتم در خونش در رو باز نکرده آقامونم هر چه گفتم زنگ بزن از دلش در بیار گفت ویل بکن باید یاد بگیرن بدون هماهنگی نره در خونه کسی. خواهرش و اینا گفتن که بابا ناراحت شده و اینا گفته بودن چرا بدون اطلاع قبلی اومده چند وقت مثلا سر سنگین بود افطاری دعوت کردیم نیومد بعد خانمش گفت از دستتان ناراحت چیزی نگفتم آقامم سر سنگین بود زنگ نمی زد.
بعدم یک چند روز بعد خودشون افطاری دعوت کردن. دوباره آخرای ماه رمضان پدرشوهر خودش رفته بود مغازه آقامون گفته بود بیاین خونه امشب.
الان دیگه هر وقت بخواد بیاین از یکی دو ساعت قبل زنگ میزنه هستین یا نه بیایم خونتون در حالیکه ما از ماه رمضان خونشون نرفتیم به خاطر بچه ها و بارداری سختم جایی برم خونه خودم راحت ترم.
مطمئنا اگر همسر بنده می بود کلید رو از مادرشوهر میگرفتن که یاد بگیرن دفعه بعد بدون اجازه وارد حریم شخصی دیگران نشن.
اینها رو گفتم که بدونیم انقدر تو زندگی های هم دخالت نکنیم روابطمون بعد ازدواج چه با خانواده همسر چه خانواده خودمون کنترل شده باشه رفت و آمد زیادی نداشته باشیم و هیچ موضوعی رو خارج از حریم زندگی مون بروز ندیم که باعث سوءاستفاده دیگران بشه .
لزومی نداره که خونواده ها از ریز و درشت زندگی ما باخبر باشن که اسباب دخالت فراهم بشه.
در پایان برای همه شیعیان آرزوی عاقبت بخیری میکنم به حق امام حسین و یاران وفادارشون.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#بخش_هفتم زندگی به همین منوال می گذشت تا اینکه یه روز که حسابی دلتنگ خواهرم بودم رفتم خونشون، وقتی
#بخش_هشتم
ترمه شروع کرد به پچ پچ کردن و از میون صحبت هاشون فهمیدم که علی پول همراهش نیس و ترمه گفت نسیه می گیره
خواهرم برای اینکه پیش من آبروداری کنه خودش تنهایی رفت و هرچی گفتم منم بیام قبول نکرد
علی که فرصت رو مناسب دید به طرفم اومد و دستمو گرفت و شروع کرد حرفای عاشقانه زدن
هی میگفت من تو رم مثل ترمه دوس دارم آبجی کوچولوی منی چرا ازم میترسی اخه
هرچقدر تقلا کردم که دستمو از میون چنگال هاش آزاد کنم موفق نشدم و شروع کردم به التماس کردن تا اینکه صدای در اومد و ترسید و ولم کرد
حالم ازش بهم می خورد برای اینکه خواهرم شک نکنه دقایقی موندم ولی اون فضا برام غیر قابل تحمل شده بود، بلند شدم و درس رو بهانه کردم و راهی خونه شدم انقدر حالم بد بود که احساس می کردم هر آن قراره قلبم بایسته
فشارم افتاده بود و خودمو میان زمین و آسمان احساس میکردم.
وقتی رسیدم خونه مامان که حالمو دید محکم زد تو صورتش و گفت خاک عالم چی شده چرا رنگت پریده
همون لحظه می خواستم همه چی رو بگم اعتراف کنم و بگم که داماد کثیفتون یه مدت بهم گیر داده و داره اذیتم می کنه
ولی یه چیزی مانعم شد انگار یه نفر محکم جلو دهانمو گرفت
بغضمو فرو دادم و گفتم هیچی چیزی نیس و رفتم تو اتاقم.
شب با گریه خوابیدم،
بیشتر از خودم دلم به حال ترمه میسوخت دیگه تحت هیچ شرایطی نمی خواستم چشمم تو چشم علی بیفته
مدتی گذشت و هر بار علی
خونه مون دعوت بود من به یه بهانه ای می زدم بیرون
چندباری هم که مامان اینا رفتن خونه ترمه من همراهشون نرفتم
تا اینکه روز تولدم ترمه برام جشن گرفت و منو تو عمل انجام شده قرار دادن و سوپرایزم کردن
مامان و بابا برام گوشی خریدن
و علی گرفت تا برام چند تا نرم افزار و برنامه نصب کنه و در طول مهمانی مرتب گوشیم دست علی بود حتی نذاشت یه لحظه دستم بگیرم و به بهانه نصب برنامه و نرم افزارهای مختلف مرتب گوشیمو از دستم میگرفت
مهمونی تموم شد و وقتی اومدیم خونه من مشغول وارسی گوشی بودم و داشتم عکس های که توی تولد گرفته بودیمو می دیدم که چیزی که می دیدم شوکه ام کرد
علی یه عالمه پیام عاشقانع برام نوشته بود
حالم بد شد بدون اینکه لحظه ای فکر کنم و به عنوان مدرک نگه دارم سریع پیاما رو پاک کردم چیزی که می دیدم حالمو بد کرده بود نمی دونستم این مرد کثیف از جونم چی می خواست و چرا دست از سرم برنمی داشت
نمی دونستم باید چکار کنم و این موضوع رو با کی درمیون بذارم
دیگه هرچیزی رو می تونستم تحمل کنم جز این...
از طرفی نمیتونستم شرایط رو تحمل کنم و از طرفی هم نمی شد به کسی حرفی بزنم اگه به بابا یا برادرها می گفتم قطعا خون برپا میشد و اگه به ترمه یا مامان میگفتم امکانش بود حرفمو باور نکنن....
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_دل_اعضا 🧡
سلام من نمیدونم از کجا بگم زندگی من پر از فراز و نشیب بوده، همیشه تو زندگی فکر میکردم اگر آدم پولداری بشم تمام مشکلات حله پولداری یعنی همه چی، اما پولداری سرابی بیش نبود برای من.
من از ۱۰ سالگی وارد بازار کار شدم، یبار یادمه اوستام انقد صدام کرد ولی من چون حواسم به دوچرخه یه پسره بود نمیشنیدم جوری زد تو گوشم که دور خودم چرخیدم و افتادم
روزگاره دیگه یه پسر بچه اونجوری یه پسر بچه ام که من باشم اینجوری. زمستونا پول نداشتم کاپشن بخرم بپوشم چندتا لباس رو هم میپوشیدم که گرمم بشه. پدرم بنا از کار افتاده بود، بزرگ شدم خودم شدم اوستا کار بازار. یه حاجی بود خدابیامرزتش دستمو گرفت سرمایه گذار من شد و تونستم مغازه بزنم
روحش شاد همیشه میگفت تو دنبال پولی چون نداشتیش ولی خب تلاشت و بکن اما همه چیز برات پول نباشه
حمایت های مالیش باعث شد کار کنم قدرتمند بشم، تو بازار بشم اونی که میخوام.
ازدواج کردم با یه خانوم از قشر ضعیف اما آبرودار با کمالات، خدا میدونه که هر موقع میخوام حرف زنمو بزنم اشکام امونم نمیده
توی بازار از یه جایی به بعد پول برات دیگه مهم نیست مهم قدرتمند بودنه
همسرم چندین بار التماس کرد گفت صبح میری شب میای بسه دیگه من تنهام
منم میگفتم اگه بچه داشتیم سرت گرم میشد منم مجبور میشدم زود بیام خونه
چون خانومم بچه دار نمیشد اینجوری میگفتم که یکیو بیاریم به فرزندی قبول کنیم اما قبول نمیکرد
همسرم اواخر حالت های عصبی بهش دست میداد حال و روز خوبی نداشت که دکتر بردمش و فهمیدم تومور داره
حاضر بودم قلبمو از جاش بکنن ولی اتفاقی براش نیفته
بهترین دکترا بردمش ولی گفتن خطرناکه عملش
حسرت بود که میخوردم کاش بیشتر با همسرم زندگی میکردم کاش بیشتر وقت میزاشتم
دکترا میگفتن خیلی حساسه عملش امکان داره که بعدش خیلی اتفاقا براش بیفته
وقتی بهش گفتم التماسم کرد طلاقش بدم برم زن دیگه بگیرم قبل اینکه اتفاقی براش بیفته
فقط میدیدمش و گریه میکردم پیشنهاد های میلیاردی دادم که زنم چیزیش نشه اما کارساز نبود هیچکس جواب قطعی بهم نمیداد
روزی که راهیش کردم اتاق عمل برای همون روز بلیط گرفتم برای مشهد. راهیش کردم اتاق عمل و رفتم مشهد التماس میکردم انقدر گریه و التماس کردم چند نفر کناریم فهمیدن ماجرا چیه برام دعا میکردن
گوشیم که زنگ خورد به مرتضی علی قسم دستام میلرزید میترسیدم جواب بدم دادم یکی از اون خانما جواب داد بعدش چشماش خیس شد دست و پام سست شد که گفت مژده بده شفا گرفته نور چشمت
اولین فرصت برگشتم خانومم موفق اومد بیرون کامل خوب نشد اما خداروشکر که هنوز کنارمه هرروز که میبینمش شکر میکنم خدارو
پول چیزی نبود که زن منو برام نگهداشت
بعدها فهمیدم مشکل بچه دار شدن از من بوده همسرم اونجوری گفته که من غرورم نشکنه
همچنین زنی رو من اگه از دست میدادم یک عمر آتیش میگرفتم اروم نمیشدم تا بمیرم
شنیدم که میگن خدا گفته زن و شوهر اگرم بخوان میتونن اون دنیا هم باهم باشن
من تو کل عمرم فقط از خدا همسرمو خواستم اون دنیا هم باهم باشیم
خدا براتون بسازه زندگی هاتونو از عشق خدا پر کنید نه حسرت پول و مال دنیا
یا حق
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا 🧡
#پرسش
سلام و عرض ادب و احترام
من کمر درد خیلی شدیدی دارم،درد سیاتیک و دیسکهامم3تا زده بیرون و تنگی کانال نخاع و سرخوردگی مهره کمر و از همه بیشتر درد شدید دنبالچه امونمو بریده😭 از طرفی8ساله ازدواج کردم بچه ندارم،40سالمه😭از یه طرف چند ماه میشه اقدام کردم واسه بارداری حامله نشدم😭 سنمم زیاد شده ،از طرفی خانواده شوهرم منتم میکنن ،که بچه دار نمیشه ....اما آزمایش دادیم هردومون سالمیم.دکتر گفته تنبلی تخمدان داری.پیاده روی کن.من چجوری با اینهمه کمر دردم پیاده روی کنم😭توروخدا اگه کسی چیزی بلده بمن بگه دعاتون میکنم😭نذرو نیاز میکنم حامله بشم دوقولو .که ناچار نشم با این سن و سالم و با این کمر دردم دومرتبه حامله شم و زایمان کنم،اما میگن باید در نسل مادریتون دوقولو زا بوده باشن 😔که نبودن و نیستن😔
برام دعا کنید😭حال روحی و جسمیم خوب نیست😭شوهرم چنان خواهرزاده ها و برادرزاده هاشو بغل میکنه و..... هر کی ببینه میگه آخی طفلکی زنش بچه دار نمیشه😭بخدا دکتر آزمایشات مارو دید ،هم برا شوهرم هم برا منو گفت سالمین.آزمایش اسپرم داد ،اکی بود .
راهنماییم کنین 🙏🙏😭😭😭
ایدی ادمین 👇🏻🌱
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#ادمین : سلام و عرض ادب و تسلیت به مناسبت ایام عزای سرور و سید شهیدان آقا حسین بن علی ع ❤️ 🖤
دوستان گلم ما اینجا جمع شدیم که مشکلاتمونو بگیم ،درد دل کنیم ،حرفایی رو بگیم که شاید نشه هرجایی و به هرکسی گفت ،خیلی هامون کسی رو نداریم که مرهم و محرم دردامون باشه
اینجا همدیگه رو نمیبینیمو نمیشناسیم اما برای غصه ها و دردهای هم حتی اشک هم ریختیم و تا جایی که شده همدردی کردیم و سبک شدیم
اما اینکه اینجا از تلخیا بیشتر میگیم دلیل به این نیست که همه چی تلخ و سیاهه
اینکه از مشکلات زناشویی میگیم دلیل به این نیست که زندگی متاهلی همش تلخ و سخته
به نظر شخص بنده اگر یه بدی هست ده تا خوبی در کنارش وجود داره ولی آدمها عادت دارن که بیشتر سختیهارو بیان کنن
ماهم اینجا بیشترین هدفمون همدردی هست امیدوارم باعث و بانی رفع مشکلات هم باشیم با کمک هم
ممنون که هستین
التماس دعا 💚
روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_روزانه 🧡💚
•┄┅متولد فروردین ┅┄•
🎠 كسی هست كه تو را میفهمد و درك میكند. اما تو بیتفاوت نسبت به دیگران سرت به كارهایت گرم است و به خیال خودت راحت و خوشحالی. بهتر است دقیقتر به اطرافت نگاه كنی. فرصتها همیشه منتظر تو نمیمانند.
•┄┅ متولد اردیبهشت ┅┄•
🎠 به زودی اتفاق خوشحال کننده ای در زندگیتان روی خواهد داد..ازیک سری آدمهای چاپلوس ک گردتان جمع شده اند دوری کنید که آنها جزبه منفعت خود نمی اندیشند.
•┄┅ متولد خرداد ┅┄•
🎠 ولخرجی نکنید و اگر می توانید خودداری کنید به زودی به اندوخته شخصیتان احتیاج پیدا خواهید کرد.
•┄┅ متولد تیر ┅┄•
🎠 یكی از بزرگترین ضعفهای تو اینست كه متوجه كسانی كه در اطرافت هستند و به تو علاقه دارند نیستی و در مقابل دلسوزی و مهربانی از خصوصیات مهم توست. پس نسبت به آن خست نداشته باش و به كسی كه به محبت و مهربانی تو نیاز دارد ارزانی كن.
•┄┅ متولد مرداد ┅┄•
🎠 باید وقت كافی به خودت بدهی تا بتوانی با تفكری درست در این باره تصمیم بگیری. شتابزدگی و عجله تو را پشیمان خواهد كرد. با تامل بیشتر میتوان موفقتر شد.
• ┄┅ متولد شهریور ┅┄•
🎠 بر سر دو راهی مانده اید باید تصمیم مهمی را بگیرید .با افراد خبره در این زمینه مشورت کنیدکه موفقیتتان حتمی باشد.
•┄┅ متولد مهر ┅┄•
🎠 اصرار و پافشاری تو سودی ندارد. باید زمان لازم فراهم شود تا بتوان با او به یك توافق نهایی رسید. با انجام این توافق است كه آرامش برقرار خواهد شد.
• ┄┅ متولد آبان ┅┄•
🎠 موانعی بر سر راهتان قرار می گیرد و شما را از خواسته ها و اهدافتان باز می دارند. در کارهای خود بیشتر دقت کنید.
• ┄┅ متولد آذر ┅┄•
🎠 چراغ یك رابطه در حال خاموشی است! اگر به فریاد آن نرسی به زودی به تقویم خاطرات گذشته میپیوندد. برای حفظ روابط باید به آنها بهاء داد و برایشان وقت صرف كرد.
•┄┅ متولد دی ┅┄•
🎠 گشایش و پیشرفت در کار. به زودی مشکلات برطرف شده و در کارهایتان پیشرفت می کنید.
•┄┅ متولد بهمن ┅┄•
🎠 عشق وقتی سلطه خود را برعقل و فكر كسی بیاندازد به اصطلاح میگویند او را كور كرده. البته اگر عشق، عشق باشد، كوریاش نوعی روشنایی است و نباید از آن ترسید.
•┄┅ متولد اسفند ┅┄•
🎠 همچنان با حیرت و تعجب به اطرافت نگاه میكنی. یكی از علتهای این سرگردانی خود تو هستی كه هنوز بلاتكلیفی. بهتر است هدفت را مشخص كنی تا دیگران هم تكلیفشان را بدانند!
─┅─═ঊঈ♥️ঊঈ═─┅─
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🧡 #پرسش سلام و عرض ادب و احترام من کمر درد خیلی شدیدی دارم،درد سیاتیک و دیسکهامم3ت
#پاسخ_اعضا 🧡
برای دوقلوزایی استاد خیراندیش خوردن برگ سنجد را توصیه کردن.
اگه تو گوگل سرچ کنن هست.
بنویسن دوقلوزایی استاد خیراندیش.
سخنرانیشون هست
❣❣❣❣❣❣
سلام بر ادمین وبزرگواران گروه
بزرگواری گفتند از درد کمر ناراحتند باید بگم منم سالها درد شدید کمر داشتم دکتر هم رفتم اما فایده نداشت حتی مسکن هم جواب نمیداد درد ستون مهره ها م بسیار دردناک وزجرآور بود دوستانم میگفتند حتما دیسک کمر داری وباید عمل کنی البته درد کمر من از 40 سال به بعد شدت بیشتری داشت تا اینکه یک کلیپی رو در رابطه با درد کمر که یک نوع ورزش بود دیدم که خداروشکر با انجام ورزش با چند بار تکرار از درد خلاص شدن هر وقت درد کمر میگیرم یا کمرم خسته میشه با انجام این ورزش از درد کمر تا مدتها راحتم
ورزش به این صورت هست که دل به بالا میخوابی دو پا را دراز نکن جمع کن زیر سرت بالشت نباشه دو دست را کنار بدنت
روی زمین قرار میدی همینطور که کف پات به زمین هست فقط سعی کن گودی کمرت را تامیتونی بالا ببری بدون اینکه کف پات از زمین بلند شه چندین مرتبه گودی کمرت را از زمین آهسته بلند میکنی
وبه آرامی به جای خود بر میگرد ونی
چنان کمرت حال میاد وکمرت سبک میشه
من امتحان کردم فقط دوای درد کمر من همین ورزش بود
اگر فیلمش را پیدا کردم در گوشیم براتون میفرستم که ادمین جان بذارند گروه امیدوارم پاکش نکرده باشم چون مال 3یا4 سال پیشه
موفق باشید یاعلی
❣❣❣❣❣
سلام درجواب خانمی که کمردرد و سیاتیک دارند و قصد حاملگی دارند چرا اینقدر دیر اقدام کردید برای حاملگی آخه بالای ۳۵سال حاملگی برای زنان خطرناکه مخصوصا با این شرایطی که شما دارید حتما با یک متخصص ستون فقرات مشورت کنید چون حاملگی فشار زیادی روی کمر و پاها وارد میکنه ان شاالله که به سلامتی بتوانید بچه دار بشوید خدا بزرگ است توکل کنید
❣❣❣❣❣
سلام در رابطه با اون خانمی که گفتن میخان باردار بشن و چهل سالشونه.🌼
من دختر عموم چندین سال ازدواج کرد باردار نمیشد 😔تا اینکه تخم اردک با شیر گاو صبح ناشتا می خورد و بعد از چند وقت باردار شد.😍 الانم یه دختر خوشگل داره.
ان شاءالله که مشکل شما هم حل بشه، برا منم دعا کن مجردم ۳۷ سالمه که بختم باز شه، دوست دارم ازدواج کنم و مادر بشم🤲 خوشبخت باشید همگی 💐
❣❣❣❣❣
سلام برا اون خانمی که تنبلی تخمدان یه طب سنتی بمن گفت هرشب رازیانه دم کنم وبخورم خیلی عالیه برای فعال شدن تخم دان..انشالله که مشکلتون حل بشه..🤲
❣❣❣❣
سلام دوستان عزاداری هاتون قبول حق باشه
درپاسخ خانمی که کمردرددارن ومی خوان دوقلوبه دنیابیارن ...خواهرعزیزم شمافعلادعاکن خدایه دونه بده اصلامی دونی دوقلوداشتن چه سخته چه قدزحمت داره من یه کوچولودارم بعضی وقتها ازبس اذیت می شم کم مونده ازکمردردبه گریه بیافتم بااین که دیسک کمرندارم ان شالله به کمک خدایه دختریاپسرخوب وزیبا ومومن نصیبت می شه پس فعلایه دونه بسه البته به نظر من که بچه کوچیک دارم به شوهرت هم بگوخودش جواب مادرشوبده وبگه به فکربچه هستیداگه می تونی برای کمرت آب درمانی وماساژ درمانی کن خیلی تاثیرداره دکترهای طب سنتی یااسلامی خوب بلدن امیدوارم موفق باشی
❣❣❣❣❣❣
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#بخش_هشتم ترمه شروع کرد به پچ پچ کردن و از میون صحبت هاشون فهمیدم که علی پول همراهش نیس و ترمه گفت
#بخش_نهم
سر درگم بودم واقعا نمی دونستم چکار کنم. تصمیم گرفتم علی رو تهدید کنم شاید اینطوری دست از سرم بر می داشت
گذشت و طبق روال سابق هربار سعی می کردم هرجا هستن من نباشم تا اینکه یه روز که سرزده اومدن خونمون توی آشپزخونه بودم که علی اومد و بهم لبخند زد با خشم سمتش برگشتم و غریدم : اگه یه بار دیگه اذیتم کنی به همه میگم ازت هم مدرک هم دارم به جان آقاجونم به خاک سیاه می شونمت
علی که خشم منو دید پوزخندی زد که گفتم گمشو وگرنه جیغ میزنم علی که تهدیدمو جدی گرفت سریع از آشپزخونه بیرون رفت
تمام بدنم از شدت عصبانیت به وضوح می لرزید دیگه نمیتونستم اون شرایط رو تحمل کنم مامان اومد تو آشپزخونه و من بی توجه خودمو مشغول به کار نشون دادم، تا شب علی ازم فرار می کرد و جلوم آفتابی نمی شد
یه مدت گذشت و من احساس می کردم علی از تهدید های من ترسیده و دیگه کاری به کارم نداره تا اینکه یه شب با یه شماره ناشناس بهم پیام داد و گفت تو چه مدرکی ازم داری من دوستت دارم
ترجیح دادم جوابش رو ندم سردرگم بودم نمی دونستم راه درست چیه راه غلط چیه
هنوز شش ماه بیشتر از عروسی خواهرم نگذشته بود، دوست نداشتم زندگیش از هم بپاشه و اسم طلاق روش بیاد مسلما هرخواهری جای من بود سکوت می کرد اما از طرفی هم نمیخواستم خواهرم با یک آدم اشتباه عمرشو سپری کنه ولی به خاطر صلاح خانواده ام چیزی نمی گفتم غافل از اینکه با این کارم تیشه به ریشه زندگی خواهرم می زدم
انقدر پیام های علی زیاد شده بود که واقعا کلافه شده بودم هرچقدر هم بهش تذکر می دادم و تهدیدش می کردم بی فایده بود و هیچ تاثیری نداشت، شاید هم میدونست من به سکوتم ادامه میدم و تهدیدمو عملی نمی کنم و با کسی حرفی نمی زنم
روزگار به همین منوال گذشت تا اینکه یه روز تو تیرماه تابستان بود که همگی باهم رفتیم چالوس، خانواده علی هم حضور داشتن.
وقتی رسیدیم دوتا اتاق روبه روی دریا گرفتیم وسایل رو گذاشتیم و هرکس مشغول کاری شد
مامان و مامان علی تدارک شام
می دیدن و مردها هم رفتن کنار آب تا تنی به آب بزنن
من هم که دیدم همه مشغول هستن و کسی هم بامن کاری نداشت ترجیح دادم یه کم دورواطراف بچرخم و رفتم تا یه گشتی اطراف بزنم
یه ساعتی چرخیدم و وقتی برگشتم ترمه مشغول چیدن سفره بود، بوی سر گنجشکی مامان همه جا رو مطبوع کرده بود بابا مرتب تشکر می کرد و از غذا تعریف می کرد و پدر علی هم صحبت های بابا رو تایید می کرد
شام رو که خوردیم یه چرخی زدیم و برای خواب آماده شدیم
توی رختخواب بودم که ..چ
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 🧡
سلام به اعضای کانال
منم یه زنی ۳۲ ساله ام و اهل یزد
شوهرم هم اهل کرمان
خلاصه بخام بگم توی ۲۰ سالگیم پسر همسایه مون ۲ سال منو میخاست ولی خانوادش خواهراش منو نمیخاستن چون بابام معتاد بود میگفتن ابروریزیه
در حد تماس تلفنی فقط بودیم .از بس اذیت شدم خواستگار که اومد واسم گفتم از معتادی بابام خبر داره و منو میخاد سریع بله رو گفتم اون پسره هم گف هر جور میدونی میخای ازدواج کن میخای نکن
خلاصه عروسی کردیم ۱۱ ساله
دوتام بچه دارم
متاسفانه شوهرم تریاکی و بداخلاق هست
یه روز خندون ندارم همش قهریم
شوهرم اومد یزد اینجا عروسی کردیم خانه خریدیم با هزار قسط ووبدهکاری
همیشه میگه چرا تو مث زنای دیه نیستی که بری شهر شوهرت
منم مگم توافق کردیم یزد باشیم
همیشه فحش به یزد و یزدیا میده
در حالی که همه فامیل دستمون گرفتن ضامن بانکی شدن توانستیم وام بگیریم و ....
هیج کس بی احترامیبهش نکرده
یه آدم فوقالعاده حسوده
۵ تا خواهر داره هیچ کدوم سال به سال احوالش نمیپرسن شکل بچه هامو بیینن نمیشناسن ..کلا از مجردی هاشون دعوایی بودن
حالا حسادت منو میکنه چرا خواهرم میخام ببینم چرا بچه داداشم میخام بینیم به خدا منم افراط نمیکنم
ماهی ۱ بار خونه مامانم جم بشیم همو ببینیم
خونه داداش ابجیم اگر زایمانی چیزی باشه میریم
فقط خونه مامانم هماهنگ میکنیم
بازم حسادت میکنه
میدونمچون عقده خونواده خودشو داره که بی محلی میکنن بهش
بس که بداخلاقه و کتکشون زده بابت اینکه چرا بی حجابن حالا چندین ساله کاری به هم ندارن
دلم اندازه دریا گرفته
من محجبه هستم
اقد اعتماد به نفسم آورده پایین تا سر کوچه تنهایینمیرفتم اقا غیرتی هستن ولی بخوره توی سرش
همش توی دعوا سرکوفت میزنه خرج شکم با منه ول گردیات با کسای دیگه.منظورش خونوادم
خدا میدونه که فقط خونه مادرم میرم اونارم میبینم
خودش که با باجناق میونه ای نداره میخاد منم با خواهرم فاصله بگیرم
الآنم قهریم
کلا همیشه قهریم
اگر ۲ تا بچه نداشتم جدا میشدم چون پیر شدم از رفتاراش😭😭😭😭
ایدی ادمین 👇🏻❣
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا ❣
سلا به همه شما
و ادمین محترم
ببخشید من یک سوال داشتم من امسال میخوام از نهم برم دهم چند روز پیش یک شماره با کد تهران با من تماس گرفتند و گفتن که شما بورسیه شدید به سیزده جلسه کلاس رایگان از طرف موسسه علوی البته مزاحم نبود یک خانم بودن از من کد ملی و شماره و اسم و فامیل خواستن و منم دادم
والان ایا این شماره به کسی از شما زنگ زده و جریان چیه به چه جور دانش اموزایی زنگ میزنن از کجا شماره من رو پیدا کرده بودند چون شماره من تو سیستم ثبت نیست
لطفا کسی اطلاع داره بگه ممنون میشم💐
❣❣❣❣❣❣
سلام میشه کمکم کنید
من به دختر ۱۵ ساله ام میخواستم پیاممو بزارین تو کانال تا اعضای کانال کمکم کنن
ببخشید من برای شهریور باید امتحان بدم
چون میخوام برم تجربی نمره ریاضیم کمع
میخواستم شما که تجربه دارین بهم کمک کنید
من ميخوام این امتحانو خیلی خوب بدم
بنظرتون باید چیکار کنم که زیاد درس بخونم
که از درس زده نشم
خواهش میکنم کمکم کنید
❣❣❣❣❣
سلام دوستان عزیز هردو گوشم پرده پاره هستن حالا هم به خاطر کرونا امکان عمل کردن وجود ندارد موقع حمام خیلی اذیت میشم با همه حال که پنبه آغشته (به وازلین در گوشم قرار میدم بازم هم آب داخل گوشم میره وباعث عفونت شدید میشه (به خصوص موقع غسل دادن) با هر دفعه حمام باید برم دکتر وچقدر هزینه کنم اگر راحل بهتری دارین من را راهنمایی کنید اجرتون با امام حسین علیه سلام ویاران عزیزش
ایدی ادمین 👇🏻❣
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••