🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#همفکری ❤️🌺
سلام عید همگی مبارک
برای از بین بردن شپشکهای برنج که خیلی از ما دچارش هستیم یکی از دوستانمون گفتن برگ درخت گردو که مقدار زیادی هم باشه در کیسه ای قرار بدید و روی برنج بزارید آفت نمیزنه من سرچ کردم اینترنت گفته بودن که شپشکها رو هم میکشه .گفتم دوستان دیگر هم از این روش استفاده کنند.
الهم صل علی محمد وال محمدواجعل فرجهم
🍃🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃🍃
دوستان برای سالمندان و بیمارانی که دچار زخم بستر شدن که پوست سفت وقرمز شده استفاده از دود انبرنسا خیلی خوبه .اگر در اطرافیانتون هستن اطلاع بدید تا خوب بشن چون پوست اون قسمت خشک و زمخت میشه و خیلی اذیت میشن.
برای سلامتی بیماران صلوات🙏
🍃🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃🍃
برای خانمی که عروسش از یخچال گوشت برداشته .
به نظر من شما وقتی میرید مسافرت روی تمام بسته هایی که تو فریزر دارید تعداد رو بزنید مثلا رو بسته های گوشت یه برگه بزارید وبنویسید ده بسته گوشت اینجوری میفهمه که شما تعداد چیزهایی که تو فریزرتون هست رو میدونید.
برای تعجیل در امر فرج صلوات 🙏
🍃🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیزم در جواب اون خانم که درد لگن داشتن منم اینجوری هستم دکتر گفت بخاطر تنگی لگن هست و بچه داره رشد میکنه به رحم و لگن داره فشار میاره درد احساس میکنی نگران نباشید اکثر خانم های باردار اینو تجربه میکنن
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️🌺
سلام
خانمی گفتن که اگر مجردا هم ازدواج میکردن قطعا خوشبخت نمیشدن عزیزم شما مجبوری که دیگران رو ناامید کنی؟ چون خودت احساس خوشبختی نداری.
ما مجردیم چون به هر قیمتی ازدواج نکردیم .ممکنه همه شرایط ازدواج هم جور شده باشه وعشق و علاقه هم باشه ولی تنها علاقه رو ضامن خوشبختی نمیدونیم اختلافات بزرگی که قابل کتمان نیست رو نمیشه پشت علاقه پنهان کرد.
و اگر شما میگید که ازدواج چیزه بدیه چرا بعضی از خانمهای مطلقه به محض جدایی در تلاش هستن که مجدد ازدواج کنند و حتی چند ماه تحمل نمیکنند ؟
از نگاه منطقی که تحت تاثیر حرفهای زنان شکست خورده قرار نگرفته باید گفت ازدواج درست خیلی هم خوبه نه به این معنا که هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت .
بعد هم ما نگفتیم که پدر و مادرهایی که فرزندانشون ازدواج کردن پیر نمیشن اصلا مساله این نیست.
اونا غصه ی بچه های مجردشونو میخورن چون بعداز مرگ پدر و مادر بی پناه میشن.
شما نمیتونی خودتو بزاری جای پدر پیری که میگه خدایا مرگ حقه ولی دخترام رو به کی بسپرم.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_آموزنده
🔆پودر و خمير شدن ريگ ها و نقش ائمّه اطهار عليهم السّلام
🌱يكى از زنان دانشمند به نام امّ سليم - كه به كتاب هاى آسمانى ، مانند تورات و انجيل آشنايى كامل داشت - پس از آن كه به محضر پيامبر اسلام و اميرالمؤ منين و امام مجتبى صلوات اللّه عليهم شرفياب شد و معجزات و كراماتى از آن بزرگواران مشاهده كرد، حكايت نمايد:
🌱بعد از آن كه به حضور حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام رفتم و همان اوصاف و نشانه ها را كه در كتب آسمانى خوانده بودم ، در او مشاهده كردم .
🌱ولى چون او كودكى خردسال بود، متحيّر شدم كه چگونه از او نشانه امامت و معجزه ، طلب نمايم .
🌱در هر صورت ، نزديك آن حضرت كه بر لبه سكوى مسجد نشسته بود وارد شدم و گفتم تو كيستى ؟
🌱فرمود: من گمشده تو هستم ، اى امّ سليم ! من خليفه اوصياء خداوند هستم ، من پدر - نُه - امام هدايت گر مى باشم .
🌱من جانشين برادرم امام حسن مجتبى و خليفه او هستم ؛ و او خليفه پدرم امام علىّ بن ابى طالب عليه السّلام مى باشد؛ و او نيز جانشين و خليفه رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله بود.
امّسليم گويد: من از گفتار و صراحت لهجه و بيان امام حسين عليه السّلام در آن كودكى شگفت زده گشتم و گفتم : علامت و نشانه گفتار شما چيست ؟
🌱حضرت فرمود: چند عدد ريگ از روى زمين بردار و به من بده .
🌱همين كه چند عدد سنگ ريزه از روى زمين برداشتم و تحويل آن كودك عزيز دادم ، آن ها را در كف دست هاى خود قرار داد و سائيد تا آن كه تبديل به پودر شد و سپس آن ها را خمير نمود؛ و انگشتر خود را بر آن زد و نقش انگشتر بر خمير نمايان شد.
🌱آن گاه خمير را با همان حالت به من داد و فرمود: اى امّسليم ! خوب در آن دقّت كن ، ببين چه مى بينى ؟
🌱وقتى خوب دقّت كردم ، اسامى مبارك حضرت رسول و امام علىّو حسن و حسين و - نه - فرزندش صلوات اللّه عليهم را به همان ترتيبى كه در كتاب هاى آسمانى خوانده و ديده بودم ، مشاهده كردم مگر نام جعفر و موسى عليهماالسّلام را.
🌱پس به همين جهت بيش از حدّ تصوّر تعجّب كردم و با خود گفتم : چه نشانه ها و علامت هاى ارزشمند و عظيمى برايم آشكار گشت و اظهار داشتم : اى سرورم ! چنانچه ممكن باشد علامتى ديگر برايم آشكار گردان .
🌱امام حسين عليه السّلام تبسّمى نمود و از جاى برخاست و ايستاد؛ و آن گاه دست راست خود را به سمت آسمان بالا برد كه ديدم كه دست مباركش همانند عمود و ستونى نورانى آسمان ها را شكافت و از چشم من ناپديد شد!
🌱بعد از آن فريادى كشيدم و بيهوش روى زمين افتادم .
🌱و پس از لحظه اى كه به هوش آمدم ، و چشم هاى خود را گشودم ، ديدم دسته اى از گل ياس در دست دارد و آن را بر صورت و بينى من گذارد، كه تا امروز كه سال هاى سال از آن گذشته است هنوز بوى آن گل ياس برايم باقى مانده است .
🌱بعد از آن گفتم : اى سرور من ! وصىّ و خليفه بعد از شما كيست ؟
🌱حضرت فرمود: هر كه همانند من و گذشته گانم بتوانند چنين كراماتى را انجام دهد.
📚بحارالا نوار: ج 25، ص 187، اين داستان در بسيارى از كتابهاى تاريخى وروائى آمده است .
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا
سه روغن برای تقویت حافظه بچه ....
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
سلام فاطمه جون مرسی بابت کانال خوبت
من سال 1400در یه کلاس با یه نفر اوایلش در حد دوست معمولی آشنا شدم که پس از گذشت چند ماه به هم دیگه علاقه پیدا کردیم خانوادهامون رو در جریان رابطمون گذاشتم همون اول مادرم و مادرشون مخالف رابطه بودن و اون آقا پسر مادر و پدرش مشکل دارن و چند بار خواستن جدا بشن و این مسئله خیلی ت رابطه ما تأثیر داشت وقتی اون آقا پسر بیرون از خونه و دور از خانواده بود حالش خیلی خوب بود در کل بگم خیلی با هم خوب بودیم هیچکس باور نمیکرد یه روز از هم جدا بشیم بر اثر مشکلات خانواده اون آقا روز به روز حالش بدتر میشد به پیشنهاد من با مشاور صحبت کرد و بر اثر مشکلات و تحت فشار قرار دادن خانواده رابطه ما کم کم به هم خورد اوایلش خیلی سخت بود برام همش فکر میکردم شخص دیگه ای وارد زندگیش شده ولی پیشنهاد مشاور بود که از هم جدا بشیم ولی ت این 4ماهی که جدا شدیم همیشه حالمو میپرسید و الان میخواد دوباره رابطمون رو شروع کنیم و اینم بگم که از وقتی با مشاور صحبت میکنه حالش خیلی خوبه حتی بهتر از اوایل رابطه
ممنون میشم راهنماییم کنید به نظر شما یه شانس بدم اینم بگم من هنوزم خیلی دوسش دارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
🌷 شخصی از آیت الله بهجت(ره) پرسید :
✍ دست به هر شغلی می زنم ناکام می شوم برای بهبودی درآمد و زیاد شدن روزی چه کنم؟ فرمودند : «زیاد استغفار کنید و اگر نتیجه نداد بدانید یا کم استغفار کرده اید یا با اعتقاد کامل نگفته اید.»
در روایت با هر سه لفظ آمده است که اگر کسی #ملازم استغفار باشد ، یا #پیوسته استغفار کند ، خداوند او را از هر همّ و غمی رها می کند و از هر تنگنایی راه برون رفت برای وی قرار می دهد و از جایی که گمان نمی کرد روزی اش می دهد.
#آیت_الله_بهجت_ره
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️🌺
چکار کنیم که برنج شته نزنه🤔
حتما این ویدیو را ببینید👌
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
moharame_emsal.mp3
1.1M
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#پادکست
#قرار_هفتم
🔰لحظاتی یاد اوری زندگی...🌸😍
🔰السلام علیک یااباعبدالله الحسین....🙏
...............................................
💠به گویندگی : علی شرفی
...............................................
❇️سلسله پادکستهای آرامش بخش رو هر شب ساعت ۲۰ از کانال ما دنبال کنید.😊❤️
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
🔺خودشان در مجلس امام حسین، کفشها را جفت میکردند..❗️
◽️آیت اللّه شیخ علی محمد بروجردی نجفی میفرمودند:از ویژگیهای مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی این بود که در مجلس روضه حضرت سیدنا أبا عبداللّه الحسین ع خودشان مبادرت به پذیرایی کرده و کفشهایِ واردین را جفت میکردند
◽️و در حین پذیرایی، زیر لب چیزی میخواندند یک روز از ایشان پرسیدم:آقا شما چه میخوانید؟
◽️فرمودند:خوب است انسان شبانه روز، هزار مرتبه سوره قدر را بخواند!
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
* #امام_حسین #آیت_الله_کشمیری
💠 دستور العملی برای دهه اول محرم
🔻توسّل به سالار شهیدان علیه السلام به ویژه در دهه ی اول ماه محرم از اهمیت بسیاری برخوردار است.
🔸 مرحوم آیت الله کشمیری در این باره می فرمود: سزاوار است انسان از اول محرم تا سیزدهم محرم در ساعت و مکان مشخص، زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام و دعای علقمه بخواند و آن را ترک نکند. اگر کسی در طول سال، بیش از این ایام را موفق به خواندن زیارت عاشورا شد، هنیئاً له (گوارایش باد) وگرنه حداقل این است که در هر سال، خواندن زیارت عاشورا در این ایام را از دست ندهد.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️🌺
❓سوال: درمان تیروئید پر کار و کم کار چیست؟
🔴✍پاسخ:
سلام علیکم
دو علت اصلی این بیماری:
با غم و غصه خوابیدن
بلغم زیاد که ایجاد سدد در غده
با حالاتی شاداب به بستر خواب برویم
( از کینه و غصه و حسادت دوری نماییم. و برای دیگران جدا دعا کنیم. ظرفهای کثیف را حتما قبل از خواب شسته و با وضو بخوابید.)
🔴تدابیر دارویی:
جامع امام رضا علیه السلام را با آب مرزنجوش (5شب)
عسل+ زنجبیل+ دارچین + هل +زعفران به اندازه مساوی بسائید و به شکل قرص دربیاورید (حب) و روزی 3 عدد میل کنن
مقل ازرق 5 گرم + کتیرا 16 گرم + زعفران 10 گرم را بکوبید و با عسل حب سازید روزی 3 عدد
براي كم كاري تيروئيد روزانه دم كرده كوبيده شده پنيرك + ناخنك + بذر شنبليله + بذر كتان
🔴 تدابیر یداوی
ماساژ و بادکش ملایم و لغزان
(متحرک) با روغن مالی گرم زیر گلو کنید
روغن مالی با روغن دارچین یا سیاه دانه از گردن تا کتفها .
با روغن بابونه موضع تیرویید را چرب کنید
پشت به آفتاب نشستن
مالیدن روغن سیاه دانه و بادام تلخ به ملاج و زیر گردن
روزی 2 بار توسط برس موی شتر روی غده تیروئید بمالن
🔴 تدابیر غذایی و توصیه ها ممنوعات :
نمک طبیعی مصرف نمایید.
(قبل از غذا فراموش نشود)
سویق جو بخورید
ماهی دریای جنوب و غیر پرورشی پولک دار بخورید.( بصورت کبابی)
سیاهدانه 7عدد با عسل صبح ناشتا
غذاهای سرد نخورید و گرمی بخورید
لبنیات کارخانه ای برای مدتی هرگز نخوریم، حتی یک ذره پنیر
✍تیروئید پرکار
🔴 تدابیر دارویی
جامع با اب مرزنجوش بمدت هفت شب وداروی صفرابر
سرد کننده
تقویت عصب
اسفرزه
سویق عدس
🔴 تدابیر غذایی
مصرف ماهی پولک دار
سرکه
خرفه
الو تازه
کاسنی وتمامی غذاهای صفرابر
✍ج.ستاری
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_آموزنده
🔆برخورد با دشمن در خواستگارى و ازدواج
🌺روزى معاويه نامه اى براى مروان استاندار خود در مدينه به اين مضمون نوشت : اى مروان ! از تو مى خواهم كه امّكلثوم دختر عبداللّه فرزند جعفر طيّار را براى فرزندم ، يزيد خواستگارى نمائى ؛ و عقد و ازدواج آن دو نفر را جارى گردانى .
🌺هنگامى كه نامه معاويه به دست والى مدينه رسيد، حركت كرد و نزد عبداللّه آمد و او را از محتواى پيام معاويه آگاه نمود.
🌺عبداللّه بعد از شنيدن سخنان مروان در پاسخ چنين اظهار داشت : اختيار دخترم ، امّكلثوم به دست حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام است ؛ چون او سيّد ما و دائى دخترم مى باشد.
🌺وقتى موضوع را براى امام حسين عليه السّلام تعريف كردند، فرمود: استخاره مى كنم تا خداوند آنچه را كه صلاح آل محمّد عليهم السّلام و صلاح دين و دنياى دختر باشد بيان نمايد.
🌺و پس از آن كه عدّه اى از مردم در مسجدالنّبىّ صلّى اللّه عليه و آله اجتماع كردند، مروان استاندار مدينه نيز در جمع آن ها حاضر شد و در كنار امام حسين عليه السّلام نشست و اظهار داشت :
🌺معاويه به من دستور داده است تا امّكلثوم ، دختر عبداللّه فرزند جعفر طيّار را به عقد و ازدواج پسرش يزيد درآورم ؛ و مهريه او را هر چه پدرش بگويد مى پردازم و بين دو طايفه صلح و دوستى برقرار كنم ، همچنين تمام بدهى هاى آن ها را هر چه باشد پرداخت نمايم .
🌺بعد از آن افزود: عدّه اى در اين ماجرا ناراحت هستند و غبطه مى خورند؛ ولى من تعجّب مى كنم با اين كه يزيد دامادى بى همتا است ، چطور از او مهريه گرفته مى شود.
🌺در همين لحظه ، حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام لب به سخن گشود و فرمود: حمد و ستايش مى كنم خداوندى را، كه ما را از بين بندگانش برگزيد و فضيلت و برترى بخشيده است .
🌺و سپس ضمن بيان فضائل و مناقب اهل بيت رسالت عليهم السّلام خطاب به مروان كرد و افزود: اى مروان ! نسبت به اين مهريّه اى كه گفتى هر چه پدر دختر بگويد خواهى پرداخت ، بدان كه اگر بخواهيم مهريّه مطالبه كنيم ، هرگز از سنّت رسول خدا تجاوز نمى كنيم و همان مبلغ چهارصد و هشتاد درهم را مهريّه قرار مى دهيم .
🌺و امّا اين كه إ ظهار داشتى : مى خواهيد بين دو طايفه صلح و آشتى برقرار شود، آگاه باش كه ما طايفه بنى هاشم طبق احكام الهى با شما دشمن و مخالف هستيم و به جهت متاع دنيا با شما سازش نمى كنيم .
🌺و تمام گفتار مروان را يكى پس از ديگرى مطرح و ردّ نمود، و آن گاه فرمود: آن هايى كه نادان و بى خرد باشند با ما حسود و مخالف خواهند بود و آن هايى كه اهل درك و شعور و معرفت باشند، با شما ستمگران ، مخالف و دشمن هستند.
🌺و در پايان فرمايشاتش اظهار نمود: تمام شما حُضّار شاهد باشيد، كه من - حسين بن علىّ - امّكلثوم دختر عبداللّه بن جعفر را به ازدواج پسر عمويش قاسم بن محمد درآوردم .
🌺و مهريّه او را مقدار چهارصد و هشتاد درهم قرار داديم ، و نيز نخلستان خود را به ايشان بخشيدم كه بتوانند با درآمد آن إ مرار معاش نمايند.
🌺در اين هنگام چهره مروان دگرگون شد و با حالت خشم گفت : شما بنى هاشم كينه توز هستيد و مى خواهيد دشمنى و كينه ها تداوم يابد.
🌺امام حسين عليه السّلام در پاسخ فرمود: آيا فراموش كرده ايد كه وقتى برادرم امام حسن مجتبى عليه السّلام ، عايشه دختر عثمان را خواستگارى نمود، شما چه كرديد؟
🌺و او را به ازدواج عبداللّه ، فرزند زبير در آورديد؛ و آيا فراموش كرده ايد كه شما به همراه عايشه و ديگران با جنازه برادرم -
🌺حضرت مجتبى عليه السّلام - چه كرديد؟!
حال قضاوت كنيد كه آيا ما اهل بيت رسالت عداوت و كينه داريم يا شما كينه توز و سنگ دل هستيد.
📚مناقب ابن شهرآشوب : ج 4، ص 38، بحارالا نوار: 44، ص 207، ح 4، و در ص119، ح 13، همين جريان را به امام حسن مجتبى عليه السّلام نسبت داده است .
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_واقعی ❤️
به قلم #یاس
وقتی چشمامو باز کردم صبح شده بود و هنوز هم اثری از ابراهیم نبود
دیگه برام مهم نبود کجاست
حتما الان مشغول پخش کردن مواد یا معامله مواد هستند
شاید هم حق خودشون رو گرفتن و رفتم پی خوشگذرانی
کاش می شد فکری برای این تنهایی می کردم
اینجور وقتا که تنهای تنها بودم برای اینکه وقتم بگذره خودمو به کارای خونه مشغول میکردم
خوشبختانه این آپارتمان خیلی بهتر از خونه قبلیمون بود و آدم دل و دماغ تمیز کردن خونه رو داشت
بالاخره عصر همان روز ابراهیم به خونه برگشت
طبق معمول مشخص بود که تا تونسته خورده و کشیده
دیگه کاریش نمی تونستم بکنم
از لاغری که روز به روز بیشتر به سراغش آمده بود مشخص بود که دوز مصرفش بیشتر و بیشتر میشه
_گشنمه چیزی داری بخوریم
_ آره برای ناهار کته ماست درست کرده بودم کمی مونده برات میارم
بیحال گفت آره بیار و دراز کشید
سفره رو پهن کردم و غذا را گرم کردم همراه یک کاسه ماست جلوش گذاشتم
ابراهیم با اشتها داشت غذاشو می خورد انگار خیلی گشنه بوده
_ابراهیم
_چیه
سعی کردم لحنم با تمام مظلومیت باشه تا بلکه نرمش کنه
_ ابراهیم من صبح تا شب تو خونه تنهام نمیتونم هیچ جوری خودمو سرگرم کنم
تو رو خدا تو رو خدا اجازه بده برم یه آرایشگاه پیدا کنم و کار کنم
سرشو بالا آورد و بهم نگاه کرد
دعا دعا می کردم عصبانی نشه
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#حدیث
🌷 #امام_صادق علیه السلام:
خوشخويى گناه را از بین میبرد، همچنان كه آفتاب يخ را.
📗 الكافی، ج۲، ص۱۰۰
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#حدیث
❣ #امام_سجاد (علیه السلام):
🌿مردمانی که در زمان غیبت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) به سر می برند و معتقد به امامت او و منتظر ظهور وی هستند، از مردمان همه زمان ها برترند، زیرا خدایی که یادش بزرگ است به آنان خرد و فهم و شناختی ارزانی داشته است که غیبت امام برای آنان مانند حضور امام است.🌼
📚بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲🌿
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_واقعی ❤️
به قلم #یاس
دعا میکردم کار به کتک و کتککاری نکشه کار به ناسزا شنیدن نکشه
دیگه جونم تحمل هیچ شکستگی نداشت
دیگه روحم تحمل ناسزا شنیدن نداشت
فقط میخام سرم گرم بشه همین
ابراهیم همچنان نگاه میکرد و من سعی میکردم بهش توضیح بدم که از تنهایی خسته شدم
_ابراهیم به خدا بهت قول میدم هر چی شد بهت میگم
من فقط میخام این همه تنها نباشم
تو بیشتر وقتا خونه نیستی من از تنهایی و بیکاری دیووونه میشم
اگه برم آرایشگاه کار کنم...
نذاشت ادامه حرفمو بزنم و سرم داد کشید
_فک کردی من خرم بری آرایشگاه کار کنی که تنها نباشی؟؟
فرداش دوباره گوشی بخای وهزارجور زبون یادبگیری
لازم نکرده تو کار کنی بشین تو خونت حرف اضافه هم نباشه
به گریه افتادم
_ آخه چرا اینجوری میکنی ابراهیم من کی زبون یاد گرفتم
خودت که فهمیدی من خطا نکرده بودم
فاطمه خانمم هیچ وق منو تشویق به هیچ کار بدی نکرده بود
ابراهیم خواهش میکنم توروخدا جون مامانت
_دیگه حرفشم نزن وگرنه کلامون بدجور تو هم میره
با التماس نگاهش کردم ولی فایده ای نداشت
گریه کنان رفتم اتاق خواب ولی دو دقیقه نگذشته صدام زد وگفت بیا سفرورو جم کن
بعد غذا ابراهیم خوابید و منم سعی کردم بخوابم این روزها کارمن فقط خوابیدن بود
وضع مالی ابراهیم به خاطر موفقیت آمیز بودن آخرین ماموریتش عالی شده بود
ماشین عوض کرده بود و یه ماشین صفر خرید
گوشی و لباسای جدید و رنگارنگ وحتی خرید مبل برا خونه
موقعی که مهمونی میگرفت مایحتاج خونه رو کامل میخرید و من حالم از اینکه پول معتادکردن بچه های مردم میخورم بهم میخورد
حسابی لاغر شده بودم
گاهی حتی پنج شب در هفته دوستای ابراهیم تو خونمون جم میشدن و بساط مواد و نوشیدنی به راه بود
دیگه داشتم دیووونه میشدم
همه برنامه های تلویزیون نگاه میکردم تا متوجه طولانی بودن روزها نشم
هیچ وقت اون شب نحس فراموش نمیکنم
طبق معمول دوستای ابراهیم خونه ی ما جم شده بودن
تابستون بودو هوا بسیار گرم
هندونه رو قارچ کردم و شام آماده کردم
صدای نچسب شهاب خان صاحب خونه و صاحب کار ابراهیم و ساسان میومد
از این مردک هیز متنفر بودم
ساسان کم بود شهاب خان هم بهش اضافه شده بود
با مصرف موادی که این دفعه بوش با مواد شبای قبل فرق میکرد چشمای ابراهیم کوچکتر و کوچکتر میشدن
همش میخندید ولی وضعیت ساسان و شهاب خان اینجوری نبود
با اینکه بساط مواد و رفیق بازی ابراهیم تقریبا دایمی بود
ولی امشب بدجور دل آشوب بودم
ابراهیم آب خواست و من از اتاق خواب بیرون اومدم تا از آشپزخونه آب بیارم براشون
ابراهیم مثل دیوونه ها حرفای نامربوط و نامفهوم میزد
ساسان ساعد دستشو رو چشماش گذاشته بود و تقریبا دراز کشیده بود
یخچال باز کردم و تکه یخی برداشتم
چون یخ بزرگ بود نمیتونستم تو پارچ بندازم برا همینم چاغورو برداشتم و با نوک چاغو به یخ ضربه زدم
سایه ی کسی رو پشت سرم حس کردم و همزمان که بر می گشتم تا ببینم سایه برای کی هست با چاقو ضربه محکمی به یخ زدم
با دیدن شهاب خان هینی کشیدن و همزمان نوک چاغو به کف دستم خورد وبد جور زخم شد
شهاب آشغال همزمان که سعی میکرد در نزدیکترین موقعیت نسبت به من باشه دستامو تو دستش گرفت و گفت
آخ آخ ببین چیکار کردی خوشگله و بعد چشمکی زد
دستمو با حرص از دستاش بیرون کشیدم و با صدای بلند ابراهیم صدا زدم
ابراهیم فقط به یک ها گفتن بسنده کرد
ولی ساسان بالافاصله خودش به آشپزخونه رسوند
از دیدن شهاب خان تو آشپزخونه تعجب کردولی سعی کرد عصبانیتش رو نشون نده
_عه شهاب خان شما اینحایین گفتین میرین دسشویی
_آره ولی خیلی تشنم بود اومدم آب بگیرم بخورم بعد برم
ساسان با دیدن دست خونیم جلو اومد و گفت
_عه الی چیشده چرا دستت خونیه
_با عصبانیت پارچ به دستش دادم و گفتن
_بریدمش ...آب رو هم خودتون بردارید
ناراحت و عصبانی از آشپزخونه خارج شدم و بادیدن ابراهیم در اون وضعیت نامناسب چشمام از تعجب گرد شدن
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
💖💖فال #احساسی💖💖
💖#فروردین: یک خبر احساسی فوق العاده عالی
💖#اردیبهشت: دودلی راکنار بگذارید.
💖#خرداد: باهمکاری دوستان به خواسته خود میرسید.
💖#تیر:بزودی حقیقت آشکار میشود.
💖#مرداد:باملایمت وارامش مسئله راحل کنید.
💖#شهریور: با دیگران صداقت داشته باشید.
💖#مهر: یک روزرویایی درراه است.
💖#آبان: دورهمی دوستان قدیمی
💖#آذر: یک خبر احساسی میشنوید.
💖#دی: تکلیف رابطه شما روشن است.
💖#بهمن: باسرنوشت نجنگید صبرکنید.
💖#اسفند:دلتنگی .شما تمام میشود.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#برای_ایل_آی
دلم خیلی براش سوخت
چقدرابراهیم رولعن نفرین کردم وپدرش رو
کاش ترسش روبزاره کنار
ترس برادرمرگه
خواهرمنم یه همچین زندگی داشت تاباترسش مقابله ومبارزه نکردخداهم براش کاری نکرد
خودش توقرآنش میگه مردم تاخودشون سرنوشتشون روتغییرندن من تغییر نمیدم
هرچندالی معتادشدوباخت
امیدوارم پایان کارخوش باشه
🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃
سلام
چقدر برای غربت ایلای گریه کردم با دلتنگی برای مادرش دلم برای مادرم تنگ شد و به یادش اشک ریختم کسی که مادر از دست داده این غمو میفهمه ...😭😭
حتی توی رویاهم دیدار شیرینیه دیدن مادر...
لطفا به یاد همه مادرهای سفرکرده صلواتی رو به حضرت زهرا هدیه کنید🙏🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
♦️سخنان تکان دهنده یکی از عاشقان اباعبدالله
ببینید شرط بالارفتن اعمال و عبادات و عزاداری ها چیه؟؟؟
🌱اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
با سلام و خسته نباشید، از اعضای گروه خواهش دارم ک پاسخ بدن
من ۵ماه و خورده ای هس ک عروسی کرده ام الحمدالله مشکل خاصی هم با آقامون ندارم فقط اینکه با عرض پوزش🙈🙈من نمیتونم رابطه داشته باشم ،انقدری ک درد دارم آقام هم از این مسئله ناراحته شاید ماهی یکبار اونم من باید کلی گریه کنم اونم کلی نازمو بکشه ک شاید بازم نزارم چون درد وحشتناک دارم دکترم رفتم ولی فرقی نکرده آقام میگه دیگه خسته شده ام منم ناراحت میشم از شما عزیزان میخام ک خواهشا بزرگی کنید و راهنمایی بفرمایید؟؟
پیشاپیش ممنون بابت پاسخ هاتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#التماس_دعا_اعضا ❤️🙏
سلام خدمت فاطمه خانم ناززنین و هم گروهی های عزیززز
دوستم میگه یکی از اقوام نزدیکشون مریض هستندو خیییلی استرس دارند آزمایش هم دادند قراره جوابش بیاد ایشالله ک جواب آزمایش خوب بیاد ازتون عاجزانه تقاضا دارم دعا کنید و دو تا صلوات یکی برای مادر حضرت ابوالفضل حضرت ام البنین ،و دومی هم به حضرت نرجس مادر حضرت مهدی(ع) بفرستید
ایشالله ک همتون حاجت روا بشید
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
marame_man ali sharafi.mp3
1.81M
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#پادکست
#قرار_هشتم
🔰لحظاتی یاد اوری زندگی...🌸😍
🔰بزرگی خدا....😍🙏
...............................................
💠به گویندگی : علی شرفی
...............................................
❇️سلسله پادکستهای آرامش بخش رو هر شب ساعت ۲۰ از کانال ما دنبال کنید.😊❤️
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#پندانه🌱
راننده گفت:
اين چراغ لعنتی چقد دير سبز ميشه
در همین زمان
دخترك گل فروش به دوستش گفت:
سارا بيا الان سبز ميشه؛
سارا نگاهی به چراغ انداخت و گفت:
اه اين چراغ چرا اينقد زود سبز ميشه، نميذاره دو زار كاسبی كنيم
و این حکایت زندگی ماست که
بخاطر سختی رانندگی از هوای بارانی شاکی هستیم و کشاورزی در دور دست بخاطر همین باران لبخند می زند یادمان باشد
خداوند فقط خدای ما نیست
بندگان دیگری هم دارد
᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_آموزنده
🔆پيشگويى و آينده نگرى از دوران كودكى
🍃يكى از اصحاب پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله ، به نام حذيفه يمانى حكايت كند:
🍃روزى حسين عليه السّلام در حالى كه كودكى بيش نبود، اظهار داشت : به خداوند قسم ! ستمگران بنى اميّه بر قتل من ، گرد هم خواهند آمد و عمر سعد پيش قدم و سرلشگر آن ها خواهد بود.
🍃پس به او گفتم : آيا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله چنين مطلبى را برايت گفته است ؟ فرمود: خير.
🍃بعد از آن به حضور پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله رفتم ؛ و حضرت را از پيش گويى فرزندش حسين عليه السّلام آگاه ساختم كه در دوران كودكى ، پيش گويى مى كند و از اتّفاقات آينده خبر مى دهد!!
🍃حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى حذيفه ! همانا علم من ، علم حسين است ؛ و علم او علم من است ، چون ما - اهل بيت عصمت و طهارت - به تمام حوادث روزگار پيش از آن كه واقع شود آگاه و آشنا مى باشيم .(1)
👌همچنين مرحوم قطب الدين راوندى آورده است :
🍁روزى شخصى به محضر مبارك حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام شرفياب شد و اظهار داشت : اى فرزند رسول خدا! من مى خواهم كه با فلان زن ، از فلان خانواده ازدواج كنم ، و قبل از هر اقدامى محضر شما آمده ام تا با شما مشورت كنم ، چون شما اهل بيت رسالت به تمام امور و مصالح افراد آگاه و آشنا هستيد.
🍁امام حسين صلوات اللّه عليه فرمود: من صلاح نمى دانم كه تو با آن زن ازدواج نمائى .
ضمناً آن زن ، ثروت بسيارى داشت و مرد هم از دارائى و اموال بسيارى برخوردار بود.
🍁امّا مرد با نظريّه حضرت مخالفت كرد و با آن زن مورد نظر خود ازدواج نمود، پس از گذشت مدّتى كوتاه مرد تهى دست و فقير گرديد و به ناچار نزد امام حسين عليه السّلام آمد و موضوع را بازگو كرد.
🍁حضرت فرمود: من تو را راهنمائى كردم ، وليكن تو اهميّت ندادى ، با اين حال الا ن هم نظر من اين است كه او را رها نموده و طلاق دهى ، كه خداوند بهتر از آن را برايت مقدّر مى گرداند.
🍁سپس پيشنهاد فرمود كه با فلان زن از فلان خانواده ازدواج نما، و چون پيشنهاد حضرت را اجرا كرد، پس از مدّتى مرد داراى ثروتى انبوه شد، همچنين خداوند متعال فرزندانى پسر و دختر به آن ها عطا نمود و تمام خوبى ها و سعادت ها به آن ها روى آورد.(2)
1) - بحارالا نوار: ج 44، ص 184، بهنقل از دلائل الامامة طبرى .
(2) - بحارالا نوار: ج 44، ص 182، ح 6، بهنقل از خرائج راوندى
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
دلانه ای دختری رنج کشیده به نام
#گندم
بخشی از #زندگی_اعضا ...
🍃🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 دلانه ای دختری رنج کشیده به نام #گندم بخشی از #زندگی_اعضا ... 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#گندم
اینقدرغرنزن بیابروظرفهاروبشور
باچشمهای نیمه بازروبهم کرد
یعنی الان هم بایدبرم ظرف بشورم
اره خواهرخوشگلم پاشو
ظرفهاروباحالت عصبانی برداشت ورفت
مسلم پاشوخجالت بکش بروکمک
بابابزرگ
فعلاکه داماداینده داره کمکش می کنه
خیلی بی حیایی پاشوتوهم برو
بزارخواهرازالان بدونه کجاامده زن بگیره
مادرحسین اقاشنید
مسلم جان پسرم اون بیدی نیست ازاین
بادهابلرزه
لبهام محکم گازگرفتم وکلی شرمنده شدم
مادربزرگ خنده ای زدواروم گفت
ناراحت نشین مسلم هم بچه هست
وهم شوخ طبع
مادرحسین اقابانرمی جواب داداین
بچه هااینقدرخاطرشون عزیزهست
که من ناراحت نشم خدابیامرزه
پدرومادرشون اونهادوتافرشته ی مهربون
ومهمان نوازبودن
این بچه هاهم مثل همون هاهستن
من که ازوصلتم خیلی راضی هستم
وبه همه گفتم باعث افتخارمه
عروسم فامیلمه به قول قدیم
گوشتم بخوره استخونمه دورنمی ندازه
گندم دخترفهمیده ومهربونیه
مهرشم بدجورتودل حسین من افتاده
پسرهای منم مثل پدرشون زن ذلیل هستن
صدای خنده توفضای چادرپوشید
ازخنده اشک همه مون درامده بود
به جزدایی که فقط نگاهمون می کرد
گندم دخترم گوشواره هات بپوش
باش چشم
گوشواره هاروپوشیدم تادلش شادبشه
وای که چقدربزرگ وسنگین هستن
تانزدیک شونه م قدشون می شه
نزدیک ظهرمادربزرگ پاشدوبساط ناهار
اماده کرد
دل هممون ضعف می ره به خصوص حسین اقاوپدربزرگ که کلی کارکردن
راحت شدیم فضای اتاق خیلی بهتر
ازچادرهست درسته یک اتاقه
بازم ازچادربهتره
اتاق گذاشتیم برای نشیمن
وچادرهارویکی روکردیم اشپزخونه
یکی هم برای خواب مهمون
ودرس خوندن
دوست دارم ایینه ای پیداکنم
وخودم وتوایینه ببینم مگه میون
این همه خرت وپرت ایینه پیدامی شه
سفره ی ناهاراماده کردم
مادربزرگ غذاروداخل بشقابهاریخت
سرسفره تاچشمم به حسین اقا
می خوردمی دیدم کلادیدش به منه
تصمیم گرفتم دیگه سرسفره نرم
وغذامو داخل همون چادربخورم
سنگینی نگاش اذیتم می کنه
نگاهاش یک جوریه
سفره روجمع کردم وترجیع میدم
داخل چادراستراحتی کنم
اماهرکارکه می کنم چرتی بزنم
نشدکه نشد
جارودستی روبرداشتم وشروع کردم
به جاروکردن
صدای شنیدم
همسایه واسه عیددیدنی امده
دعوتش کردم داخل اتاق
سرگرم صحبت بامادرحسین اقاومادربزرگ شدمنم چای تازه دمی درست کردم
وکنارشون نشستم
همسایه کنجکاوبودبدونه اینهاکه هستن
اماچیزی عایدش نشد
شب دورهم نشستیم وبه تماشای فیلم با تلویزیون چهارده اینج
مادرحسین اقاگفت که فردامیرن
وفقط برای احترام ودیدن وتبریک سال نوامدن
نمی دونم ازطرفی ازحسین اقاخجالت
می کشم وازطرفی دلم نمی خواد
که برن...
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#مرغ_رستورانی زعفرونی
بهتون قول میدم این مدلی مرغ بپزین طعمش تا آخر عمر زیر دندونتون میمونه 😍❤️
قبل آموزش بگم که من این مرغ مجلسی رو با زعفرون حلما درستش کردم براتون نگم از عطر و رنگ و طعمش حتما بهتون پیشنهاد میکنم اگه زعفرون مصرف دارین برین به این آیدی که براتون اینجا تگ کردم و با خیال راحت سفارش بدین👇👇
#مرغ_مجلسی
مواد لازم؛
ران مرغ ۲عدد
آبلیمو ۵ ق غ
سس مایونز ۲ ق غ
سویا سس ۲ ق غ
کره ۲ ق غ
فلفل دلمه ای و پیاز هر کدام ۱ عدد متوسط
فلفل قرمز نمک زرد چوبه به میزان لازم
تو فیلم کامل آموزشش هست
🌺🍇👩🍳👩🌾👇
👩🍳 #اشپزی یک هنره,کدبانوی هنرمندخونت باش😌
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
✔️فوروارد واسه کدبانوها یادت نره 😍
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
بزرگی میگفت:
دختر ها و خانوم هایی که تو ایام عزاداری ماه محرم آرایش میکنن میان روضه یا میرن کنار خیابون تماشای دسته های عزاداری منو یادِ زن های شامی میاندازدن که وقتی بهشون خبر رسید کاروان اسرای کربلا و سر های بریده به شام رسیده آرایش کردن و خلخال به پاهاشون بستن و هلهله کنان به تماشای اون عزا رفتن ...
هیچ وقت این حرفِش رو فراموش نمیکنم..
انسان گاهی ناخواسته یا از روی ندانستن کارهای وحشتناکی انجام میدهد.
#تلنگر
📌 تا میتونید نشر بدید قطعا تأثیرِ زیادی خواهدگذاشت 📌
‼️‼️‼️‼️‼️
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df