🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #حدیث مولا على عليه السلام: لِكُلِّ شَيءٍ زَكاةٌ، وزَكاةُ العَقلِ احتِمالُ الجُهّالِ هر چيزى زكاتى دارد و زكات عقل، تحمُّل نادان هاست 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #حدیث امام صادق (ع) فرموند: سجده بر تربت قبر حسین (ع) تا زمین هفتم را نور باران می کند و کسى که تسبیحى از خاک مرقد حسین (ع) را با خود داشته باشد، تسبیح گوى حق محسوب می شود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید.📿 📕من لایحضره الفقیه، ج. 1، ص. 268 📗وسائل الشیعه، ج. 3 ص. 608 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی ❤️ با بغض گفتم _زهره _ایلای بس کن دیگه تو فقط خواب دیدی همین زهره دستشو رو موهای آیسو گذاشت و نوازشش کرد _این بچه از کی خوابیده _نمیدونم بعد از ظهر شلوغ کرد منم حوصلم نکشید زدمش زهره هینی کشید و به صورت آیسو با ترحم نگاه کرد _دستت بکشنه ایلای رد انگشتات هنوزم رو صورت بچس زهره واقعا اعصابش خورد شد و گفت _واسه چی میزنیش تو عرضه جمع و جور کردن زندگیتو نداری این بچه چیکار کنه حیف این بچه حیف بعد بغض کرد بغضش از بچه دار نشدنشون بود با همون بغض صورت آیسو رو بوسید آیسو تکونی خورد و گفت _مامان گشنمه زهره دوباره بوسیدش و رفت سمت آشپزخونه با چشمش روی کابینت گشت و بعد از دیدن اجاق گاز تمیز که نشون میداد غذایی روش طبغ نشده رفت سراغ یخچال با دیدن یخچال خالی سرشو به نشونه تاسف تکون داد و اومد آیسورو بغل کرد _امشب بچرو نگه میدارم تو هم بشین سیگارتو بکش غصتو بخور آخه از هر دوتا از بچت مهمترن زهره رفت و درو محکم کوبید از رفتارش تعجب نمیکنم بار اولش نیس دوساعت تمام کنار دیوار نشستم و همینجور مات زده در بسته ی خونرو نگاه کردم احساس خفگی بهم دست داد مانتو شالمو سر کردم و بی هدف تو خیابونا راه افتادم _صدای آرام ترمز ماشینی شنیدم از صداش معلومه از اون ماشین خارجیای بی صداس _شبی چند صدای مرد داخل ماشین بود نگاهی بهش کردم بهش میخوره ۴۰ یا ۴۵ ساله باشه چشای قهوه ای روشن که ته مایه قرمز داره ن شش نشون میده حالش چندان نرمال نیس عطر تلخش از همینجا معلومه دوباره پرسید _چند _خودت بگو اصلا نفهمیدم چطور و چرا این حرف زدم گوشه ی لبش بالا اومد الحق همون خنده ی کوتاهش جذابترش کرد کمی برندازم کرد حدود دو سه ثانیه _نه بد نیستی و لبخندی زد _سردو بی روح همچنان نگاهش میکردم _سوارشو زود باش _تو ذهنم داشتم حساب کتاب میکردم حرف زهره مدام تو گوشم بود 🍂تو که عرضه ی جم کردن خودتو زندگیتو نداری گناه این بچه چیه حیف این بچه حیف این بچه حیف این بچه🍂 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_آموزنده 🔆شبی که مرحوم کاشف الغطاء پسرش را سعادتمند کرد 🌸یکی از سیره‌های آیت الله العظمی شیخ جعفر کاشف الغطاء (ره) این بود ه که دیگران و از جمله اعضاء خانواده را برای نماز شب بیدار می‌کرد. 🌸فرزند ایشان (شیخ حسن) می‌گوید: در یکی از شب‌ها که ایشان برای تهجّد و نماز شب برخاسته بود، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرد و فرمود: بلند شو تا به حرم مطهّر برویم و در آنجا نماز بخوانیم. 🌸فرزند جوان که بیدار شدن از خواب در آن ساعتِ شب برایش سخت بود، گفت: من فعلاً آماده نیستم، شما منتظر من نشوید؛ بعداً مشرّف می‌شوم. 🌸پدر فرمود: نه، من این جا ایستاده‌ام؛ آماده شو که با هم برویم. آقا زاده، به ناچار از جا برخاست و بعد از وضو گرفتن، با هم راه افتادند. 🌸هنگامی که کنار درب صحنِ مطهّر رسیدند، در آنجا مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است. آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود: این شخص در این وقتِ شب برای چه این جا نشسته است؟ 🌸فرزند گفت: برای گدایی و تکدی از مردم. آقا شیخ جعفر فرمود: به نظر شما چقدر مردم به او پول می‌دهند؟ 🌸فرزند مبلغ ناچیزی را گفت (مثلاً یک درهم) مرحوم کاشف الغطاء فرمود: فرزندم! خوب فکر کن و ببین این آدم برای به دست آوردن مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا (که آن را هم شاید به دست بیاورد)، در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و دست تذلّل به سوی مردم دراز کرده! آیا تو، به اندازه‌ای که این شخص به بندگان خدا اعتماد دارد، به وعده‌های خدا درباره شب‌خیزان و متهجّدان اعتماد نداری!؟ که [در قرآن] فرموده است: فَلاَ تَعْلَمُ نفسٌ ما أخفی لهم من قرَّة أعیُنٍ؛ هیچ کس نمی‌داند چه پاداش‌های مهمّی که مایه روشنی چشم‌هاست برای آن‌ها نهفته شده است. سوره سجده/ آیه 17 🌸گفته‌اند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدرِ زنده‌دل خود چنان تکان خورد و تنبّه یافت که تا آخر عمر از شرف و سعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد. 📚منبع: شب مردان خدا 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #سیاست❤️ 📌همسرتون رو مرتب مجبور نكنيد بي گناهيشو ثابت كنه! اگر نامزد و یا همسر خود را مکررا محسوس و نامحسوس کنترل می کنید و ناگزیر از پرسیدن سوالاتی چون: -کجا بودی؟ -کی کارت تمام شد؟ -کجا رفتی؟ -چرا به من نگفتی کجا میری؟ -با کی بودی؟ و... هستید. + توصیه می کنم دست از این کار بردارید. #بدترین چیزی که هر انسانی را فراری می دهد این است که فکر کند کسی آزادیش را #محدود می کند و باید بی گناهی خود را در محکمه ای مکرر اثبات کند! 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #تجربه_اعضا #کدبانوگری_اعضا سلام فاطمه جون.😍😍 منم برای اولین بار بدون هیچ تجربه ای روغن شحم گوسفندی درست کردم فوق العاده س😋😋😋برای همه غذا ها هم استفاده میکنم هیچ بوی بدی هم نداره.توش دوغ و آب و پیاز و پوست پرتقال وچوب دارچین هم زدم.از روغن های بازاری خیلی سالمتره🌺🌺🌺🌺 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #استوری پنجشنبه های حسینی تقدیم شما ___ اگه مردم چی؟ اگه قبل اربعین چشامو بستم چی؟ همه رفتن پس من که دلشکسته‌ام چی؟ اشکامو ببین... من فقط یه کربلا ازت میخوام همین نکنه دوباره جا بمونم اربعین 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #ادامه #داستان_زندگی_واقعی ❤️🌺 یک قدم جلوتر رفتم دستمو بردم سمت دستگیر ولی خواستم درو باز کنم انگار صدایی از تو به من نهیب زد چیکار می کنی دستمو از دستگیره برداشتم _ چیشد خوشگله سوار نشدی که به صورتش نگاه کردم ظاهر خیلی خوبی داشت و ماشینی که معلوم بود خیلی بیشتر از تمام دارایی های من و حتی فامیلام بود یاد خوابم افتادم با گریه گفتم _نه من نمیتونم انگار دوباره پریشانی به سراغم اومده بود مثل دیوانه ها گریه میکردم و جیغ کشان توی خیابون میدویدم خودمو پارک رسوندم ولی ترسیدم برم تو کنار جدول نزدیک خیابان نشستم من داشتم چیکار میکردم به خاطر چقدر پول داشتم حراج به آبروی خود میزدم از خودم متنفر شدم چهار پنج تا پسر نوجوون از کنارم رد شدن یکیشون گفت _سلام بانو دوست داری باهم بستنی بخوریم سرمو بالا اوردم و نگاهش کردم شاید حدود ۱۸ یا نهایت ۱۹ ساله بود اگه حالم خوب بود حتما بهش می گفتم برو جوجه رو با هم سن خودت ولی الان حوصله هیچ چیزی رو نداشتم و حتی نفس کشیدن هم برام سخت شده بود با اینکه جوابشو ندادم ولی دورم ایستادن و حرفهای بی ربط زدن بدون اینکه جوابی بدم عصبانی پاشدم و جامو تغییر دادم رفتم روی نیمکت نشستم و سرم را توی دستام گرفتم کالج براق مشکی جلوم ظاهر شد یک جفت کفش مردونه این هم یک مرد از مردهای این سرزمین بود همونا که به جای دستگیری پا میکشن تا زمین بخوری همونا که میخان از آب گل آلود ماهی بگیرن از بی کسی یک زن سواستفاده کنن آهی کشیدم و سرم رو بالا آوردم می خواستم پاشم برم جای دیگه بشینم یا کلاً از پارک برم نه تو خونه آرامش دارم نه بیرون خونه ولی وقتی چشمم به صاحب اون کفش ها افتاد سر جایم میخکوب شدم اون اینجا چیکار میکرد کی اومد 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #چله_زیارت_عاشورا #فایل_صوتی زیارت عاشورا استاد سماواتی #روز_35 : 👇 با ما همراه باشید با خواندن #زیارت_عاشورا🙏 از روز عاشورا تا روز اربعین #امام_حسین علیه السلام به نیت : 🚩سلامتی و تعجیل در فرج#امام_زمان (عج) و رفع موانع ظهور، 🚩شفای عاجل بیماران ، 🚩در امان ماندن از بلایای آخرالزمان 🚩و برآورده شدن حاجات مادی و معنوی عزیزان شرکت کننده ⚪️⚪️⚪️⚪️ ⚪️ثواب ختم زیارت عاشورا هدیه می شود به : 💚اهل بیت علیهم السلام و مخصوصا ارباب بی کفن آقا #امام_حسین علیه السلام ⚪️ارواح طیبه‌ی شهدا ، علی الخصوص شهدای دشت کربلا ⚪️همه‌ی اموات و در گذشتگان این جمع ؛ ذخیره قبر و قیامتمون و برآورده شدن حاجات اعضاء محترم کانال و من الله التوفیق 🤲 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #تقاضای_همفکری ❓ #درد_دل_اعضا ❤️🌺 سلام عزیزم نمی‌دونم چجور شروع کنم از کجا بگم دلم شکسته 😔 یه چند روزی بود برادر شوهرم خیلی بد رفتار میکردم احترامش نگه میداشتم چیزی نمیگفتم ی مدتی ک میرفتم خونه مادرشوهر ایشون اگر بودن سریع از خونه میرفتن بیرون تا اینکه فهمیدم نمی‌خواد منو ببینه دیروز ک شوهرم از مادرش پرسیده گفتند بردارشوهرم رفته سرکتاب باز کرده گفتند ک عروس بزرگتون با مادرش و خاله ش رفتند برات دعا کردند چیزی ک من خودم اصلا بش اعتقاد ندارم از از عواقب این جادوگرا میترسم دیگه چ برسه خانواده بیچاره م قلبم درد اومده چجور ب خودش اجازه داد این حرف باور کنه من ک باهاش بد نبودم همه جا احترامش داشتم من فقط میسپارمش ب خدا از شما می‌خوام کمکم کنید از این فتنه ها دور باشم از تهمتی ک بهم زدن پناه ببرم ب قرآن خدا سوره و آیه ای هست ک بخونم ب خودشون ثابت بشه چیکار با من کردن این تهمت خیلی بزرگی هست خیلی ناراحتم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ #همفکری #حرف_دل #تقاضای_همفکری آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

#چله_زیارت_عاشورا #متن_زیارت_عاشورا #روز_35 : 👇 با ما همراه باشید با خواندن #زیارت_عاشورا ؛ از روز عاشورا تا روز اربعین #امام_حسین علیه السلام به نیت : 🚩سلامتی و تعجیل در فرج#امام_زمان (عج) و رفع موانع ظهور، 🚩شفای عاجل بیماران ، 🚩در امان ماندن از بلایای آخرالزمان 🚩و برآورده شدن حاجات مادی و معنوی عزیزان شرکت کننده ⚪️⚪️⚪️⚪️ ⚪️ثواب ختم زیارت عاشورا هدیه می شود به : 💚اهل بیت علیهم السلام و مخصوصا ارباب بی کفن آقا #امام_حسین علیه السلام ⚪️ارواح طیبه‌ی شهدا ، علی الخصوص شهدای دشت کربلا ⚪️همه‌ی اموات و در گذشتگان این جمع ؛ ذخیره قبر و قیامتمون و برآورده شدن حاجات اعضاء محترم کانال و من الله التوفیق 🤲 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔆دعا برای همه ✨علامه حسن زاده آملی می فرمودند: کتابی نوشته بودم، خدمت علامه طباطبایی تقدیم کردم مطالعه نمایند. ایشان یک دوره تمام آن را مطالعه فرمودند. در جایی از کتاب دعای شخصی درباره خودم کرده بودم. علامه به من فرمودند: آقا تا من خودم را شناختم دعای شخصی در حق خودم نکردم بلکه دعایم عام است. (همه را شامل می‌شود) ✨✨علامه حسن زاده آملی می‌فرمود: این تادیب اخلاقی بسیار در من اثر گذاشت! 📚 عرفان علامه طباطبایی در بیان استاد رمضانی، وحید واحدجوان، ص ۸۸ 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #ارسالی_اعضا ❤️🌺 ❤❤❤❤❤این قلبام کد اون خانمی ک گفته جواب سوالم کد بزارین سلام عزیزممم اگه مام و خاک و مردابواین چیزاهزارتام عوارض داشت من اگه شوهرم ناراضی بود بازم استفاده میکردم لطفا هرجور شدا دل شوهرتوب دست بیار نزاربخاطر بوی بدنت ازت دوری کنه واینکه اگه باهمه ی مواردی ک گفتی مشکل داری میتونی بعداز حمام از زینک اکساید استفاده کنی هم سفید میکنه زیر بغلوهم اینکه هیچ عوارضی نداره ۹ واینکه خیلیم ارزون الان مام زیر۲۰۰تومن پیدا نمیکنی لامصب🤪 از حمام ک آمدی آب بدنت رفت ی لایه نازک پماد زینک اکساید بمال زیر بغلت تا حمام بعدی هیچ بویی نمیگیری واینکه اگه عرقت خیلی بومیده احتمالا کبدت چرب کبدت رو هم پا‌کسازی کن فاطمه خانم عزیزم، من تو این پیام گفتم ک پماد زینک اکساید استفاده کنن واسه اینکه دیگه عرق نکنه واقعا تجربه شده خیلی خوبه اما دیشب ی کلیپ دیدم ک گفت پماد زینک اکساید اشتباه باعث تورم غدد لنفاوی زیربغل میشه گفتم ب ایت دوست عزیزم بگم ک مث اینکه من اشتباه گفتم یوقت خدایی نکرده اطلاعات غلط ب کسی نگم بد باشه مدیون بشم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 دلانه ای دختری رنج کشیده به نام #گندم بخشی از #زندگی_اعضا ... 🍃🍃🍃🌸🍃

🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #گندم واگذارش کردم به خدا یک ماه گذشت نه مابه تماسی با خانواده حسین اقاگرفتیم ونه اونها چندجاسپردیم به دوست واشناحسین ببرن سرکار چندتاشرکت وکارخونه اطراف شهرهست بایدواسطه داشته باشی حسین روزبه روزغذاش کمترمی شد یااینکه به بهانه ای می گفت من سیرم ومادربزرگ غرمی زدو می گفت غذای مارونمی خوره وهمش برنج خورشت می خواد من می دونم دردحسین چیزدیگه ای هست وغرورش خردشده پولی هم نداشتیم بخواهیم مستقل بشیم یابیرون چیزی بخوریم جلوی اقوام وفامیل خودم خوشبخت نشون می دادم ودوری ودلتنگی رو بهانه کردم وخودم مقصرنشون دادم که توشهرحسین اقاموندگارنشدم زن دایی کوچکه مهریه ش به اجرا گذاشته وتقاضای طلاق کرده مادربزرگ چندجلسه دادگاه همراه دایی رفت وپرونده های پزشکی دایی روهم می بردونشون قاضی می داد بالاخره زن دایی راضی شد یک پولی یک جابگیره ورضایت بده و مهریه روببخشه شب امدوبازم باهاش حرف زدیم تاقانع بشه وزندگیش خراب نکنه این وسط دلم به حال پریسامی سوخت امازن دایی گفت تاکی جوون هستم بخوام بایک ادم ضایع نخاعی که مثل بچه هاراه میره توانایی درست کارکردن هم نداره زندگی کنم ومی خوام برم دنبال سرنوشتم بابابزرگ بهش پیشنهاددادبرن داخل روستازندگی کنن هم ماه تاماه مقداری پول بهشون کمک می کنه هم دایی تحت پوشش بهزیستی رفته بود هم اینکه محصول باغ کلامال خودشون هرسال باشه قبول نکرد چندتاهمسایه روبه عنوان شاهداوردیم یک نوشته ازش گرفتیم ومقداری پول گرفت واززندگی دایی بیرون رفت چندروزبعدهم کارهای طلاقش انجام شدوتفاهمی جداشدن بعدیک مدت شنیدیم صیغه ی یک مردشهرستانی شده ازخدابراش طلب خوشبختی کردم چون خیلی نگران اینده ی پریساهستم دایی چندوقتی توخودش بود وبعدکلاخودش زدبه بی خیالی ووانمود می کردخیلی هم خوشحال این زن اززندگیش بیرون رفته ... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🎙آیت الله العظمی جوادی آملی: «رازتان را حفظ بکنيد. سری به دلتان بزنيد ببينيد که اين دلتان سر جايش هست يا نه؟ کسی آمد يا نه؟ در را باز کرد يا نه؟ ما الا و لابد هر شب مسئول هستيم که سری به دل بزنيم، ببينيم چه کسی آمده و چه کسی رفته؟ چون با او کار داريم. فرمود: اين را قلعه کنيد، دژ کنيد، کليد هم دست خودتان باشد. #صاحبدل، صاحبدل که در ادبيات ماست يعنی اين؛ يعنی مواظب قلبش است، کليد دستش است. مگر آدم هر چيزی را به دل خودش راه مي‌دهد؟...» درس اخلاق ٩٧/٩/٢ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ⭕️دختر خانم ها بخوانند در ابتداي هر رابطه اي حتما لازم هست كه هدف از رابطه را مشخص كنيد ... بارها مي شنوم كه دختران عزيزم با تعجب از من مي پرسند:" فكر نكنه مي خوام خودم را بهش بچسبونم " و در جواب مي گويم : "عزيزم پرسيدن هدف ازدواج به معني خواستگاري كردن براي ازدواج نيست اگر با كسي روبه رو شديد كه با وجود علاقه به شما ، قصد ازدواج ندارد و هدفش دوستي هست بيهوده به دنبال برنامه ريزي براي تشويق او براي ازدواج نباشيد و در صورتي در رابطه بمانيد كه هدف شما هم دوستي باشد با منتظر ماندن فقط وقت خودتان را تلف كرده ايد و به خودتان و طرف مقابل آسيب مي زنيد ... اگر با علم به اين مسئله ، تصميم به ماندن گرفتيد مسئوليت با خودتان است ... ما نمي توانيم به صرف ايستادن در كنار كسي ، او را وادار به ازدواج با خودمان كنيم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی ❤️ خودش بود همون راننده همون آقای خوش سیما باورم نمیشه یعنی تعقیبم کرده _چی شد جا زدی اومد کنارم نشت ترسیدم و ازش فاصله گرفتم _پا شدم و همچنان که داشتم سرعتمو زیاد میکردم تا بدوم با صدای کمی بلند گفتم _من اهلش نیستم یه لحظه از سر ناامیدی جوابتونو دادم لطفا ولم کن با تمام سرعت دویدم و صداشو که داشت چیزی میگفت نشنیدم از ترسم تا خود خونه دویدم نفس نفس میزدم در آپارتمانمون باز کردم و رفتم تو آیسو امشب پیش زهره بود عرق کرده بودم و شدیدا بی قرار بودم نه سیگار داشتم نه مواد آب سرد باز کردم و گریه کنان زیر دوش رفتم لرزیدم و سرما تو وجودم رخنه کرد وقتی از گریه کردن سیر شدم اومدم بیرون و لباسامو عوض کردم زیر پتو مچاله شدم دوباره کابوس میدیدم ولی اینبار انگار میدونستم خوابه دیگه نترسیدم فقط دلتنگیم برا خانوادم بیشتر شد صبح شده زهره آیسو به خانه آورد و گفت که برای درگذشت یکی از فامیلهای اکبرآقا راهی شهرستان هستند _ایلای چرا عرق کردی تو چرا اینقد داغی سرما خوردی؟؟ لبخندی میزنم ولی تمام زورم همون لبخنده _برو دیرتون میشه صدای اکبرآقا اومد که زهره رو صدا میکرد _مواظب این بچه باش ایلای توروخدا مواظب باش خداحافظ فعلا _کی برمیگردی _نمیدونم ولی فک کنم یه سه روزی بمونیم _باشه خداحافظ زهره رفت و من ماندم و تب و بچه ای که خابالو بود و صبونه نخورده بود همانطور که فکرشو می کردم آیسو یک ساعت دیگه هم خوابید تمام این یک ساعت رو بالای سرش نشستم و با وجود تب و لرز که خودم داشتم فقط به صورت ضعیف و لاغرش نگاه کردم حتما وقتی بیدار ازم صبحانه میخواد بغضی که تو گلوم بوداذیتم میکنه و نمیزاره راحت نفس بکشم همش آب دهنمو قورت میدم ولی بازم از اول باد میکنه زهره هم رفت رفتم اتاق خواب دهنمو با یک روسری محکم بستم و با تمام وجودم داد کشیدم دادکشیدم و گریه کردم چشمم به آیسو افتاد که دم در واستاده بود و گریه کنان نگام میکنه بغلش کردم و آرومش کردم باید هر هردوتامون راحت کنم دنیا به اندازه منودخترم جا نداره 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 [• #حدیث •] 🔰 امام علی علیه السلام: 🔅إذا شابَ العاقِلُ شَبَّ عَقلُهُ، إذا شابَ الجاهِلُ شَبَّ جَهلُهُ 💠هرگاه خردمند پير شود، خرد او جوان گردد، و هرگاه نادان پير شود، نادانى او جوان گردد 📚 ميزان الحكمه جلد۶ صفحه۱۰۵ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 💠 #حدیث روز 💠 💎 غیبت حضرت ولی عصر(عج) در نگاه مردم 🔻امام حسين عليه‌السلام: لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فيها اَقْوامٌ وَيَثْبِتُ فيها اخَرُونَ فَيَوُذُّونَ وَ يُقالُ لَهُمْ: «مَتى هذَا الْوَعْدُ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ». اَما اَنَّ الصّابِرَ فى غَيْبَتِةِ عَلَى الاَْذى وَالتَّكْذيبِ بَمِنْزِلَةِ المجاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَىْ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ✳️ حضرت مهدى داراى غيبتى است كه گروهى در آن مرحله مرتد می‌شوند و گروهى ثابت‌قدم می‌مانند و اظهار خشنودى می‌كنند. افراد مرتد به آنها می‌گويند: «اين وعده كى خواهد بود اگر شما راستگو هستيد؟» ولى كسى كه در زمان غيبت در مقابل اذيّت و آزار و تكذيب آنها صبور باشد، مجاهدى است كه با شمشير در كنار رسول خدا صلي الله عليه و آله جهاد كرده است. 📚 بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی ❤️ رفتم از توی کابینت همه قرص های مسکنی که داشتم رو آوردم چشمم به قرص دیازپام افتاد این قرص بعد فوت ابراهیم خرید بودم چون شبا همش کابوس لحظه تیر خوردن ابراهیم را می دیدم و نمی تونستم بخوابم این قرص خریدم و هر موقع خوابم میومد نصف قرص رو میخوردم و راحت می خوابیدم _ _ماما صدای آیسو باعث شد که از فکر و خیال بیرون بیام به صورتش نگاه کردم چرا باید این بچه هم پاسوز من بشه دو لیوان برمیدارم و مقداری آب توش میریزم همه قرص هارو در آوردم و نصفشو برای آیسو و نصفشم برای خودم ریختم برای اینکه آیسو راحت بخوره کمی قند داخل لیوان ریختم و حلش کردم آیسورو بغل میکنم و میبوسمش _ دختر مامان _ماما چرا گریه میکنی چیزی نیست مامان دلم درد میکنه به خاطر همون گریه کردم دوست داری یه شربت بهت بدم بخوری _باشه ولی قبلش تخم مرغ بیار بپزیم صبونه بخورم ماما جون خاله زهره کی میاد _نمیدونم خبر ندارم عزیزم _ماماامروز باهم‌بریم پارک _دوست داری بری پارک _آره ماما ماما میریم پارک آبنبات میخری _ آره عزیزم _ قول میدی حرفی نزدم دوباره پرسید _قول میدی قول میدی با بغض بغلش کردم و گفتم آره عزیزم قول میدم حالا بیا شربتتو بخور برم صبحونه بیارم برات _ باشه لیوان رو از دستم گرفت و و یک قلوپ خورد _ماما چرا طعمش اینجوریه شکر نداشتیم مامان همینطور مات و مبهوت نگاهش میکردم قلوپ دوم رو هم خورد زبانش رو بیرون آورد و دوباره گفت مامان این بد مزه است اختیارمو از دست دادم و سرش داد کشیدم _ گفتم بخورش تا آخرش باید بخوری آیسو ترسید و قلوپ بعدی رو هم خورد خیالم که راحت شد رفتم به سمت آشپزخونه تا خودم هم بخورم رفتم آشپزخونه لیوان رو برداشتم و می خواستم بیام پیش آیسو تا با هم بخوریم پام سر خورد و لیوان از دستم افتاد و شکست همه محلول داخلش روی کف آشپزخانه ریخت و به دلیل شیب کف از زیر آب رفت باو رم نمیشد همه قرص‌هایی که داشتم همین‌ها بود دیگه قرصی نداشتم نگاهم به آیسو افتاد داشت قلوپ بعدی رو هم می خورد وحشت کردم من با دستای خودم داشتم دخترم رو میکشتم خواستم سریع خودمو به آیسو برسونم تا مانع خوردنش بشم ولی قلوپ بعدی رو هم خورد دوباره سر خوردم و بد جور افتادم افتادم لبم برید و خونی شد جلوی چشمانم قلوپ بعدی هم خورده شد 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔆مردی که بر قبر شیخ می گریست ✨یکی از فرزندان مرحوم ( شیخ مرتضی انصاری ) به واسطه نقل می کند که : مردی روی قبر شیخ افتاده بود وبا شدت گریه می کرد . وقتی علت گریه اش را پرسیدند ، گفت جماعتی مرا وادار کردند به اینکه شیخ را به قتل برسانم من شمشیرم را برداشته نیمه شب به منزل شیخ رفتم . ✨وقتی وارد اتاق شیخ شدم دیدم روی سجاده در حال نماز است ، چون نشست من دستم را با شمشیر بلند کردم که بزنم در همان حال دستم بی حرکت ماند وخودم هم قادر به حرکت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آنکه بطرف من برگردد گفت : خداوند چه کرده ام که فلان کس را فرستاده اند که مرا بکشد ( اسم مرا برد ) . خدایا من آنها را بخشیدم تو هم آنها را ببخش . ✨آن وقت من التماس کردم ، عرض کردم : آقا مرا ببخشید ، فرمود : آهسته حرف بزن کسی نفهمد برو خانه ات صبح نزد من بیا . من رفتم تا صبح شد همه اش در فکر بودم که بروم یا نروم واگر نروم چه خواهد شد بالاخره بخودم جراءت داده رفتم . دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند ، رفتم جلو وسلام کردم ، مخفیانه کیسه پولی به من داد و فرمود : برو با این پول کاسبی کن . ✨من آن پول را آورده سرمایه خود قرار دادم وکاسبی کردم که از برکت آن پول امروز یکی از تجار بازار شدم وهر چه دارم از برکت صاحب این قبر دارم منبع:زندگانی شیخ مرتضی انصاری ✨✨امام جواد عليه السلام فرمودند: العلماء غرباء لکثرة الجهال؛ عالمان، به سبب زيادي جاهلان، غريب‏ اند. مسند الامام الجواد، ص ۲۴۷ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 📃 طالع روزانه: 🌕جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲ 🌾طالع امروز متولدین #فروردین: امروز نمی توانید به راحتی تصمیم بگیرید، زیرا هر دو سوی یک تصمیم برای تان قابل مشاهده است. این که می توانید با نقطه نظرات گوناگون کنار بیایید به این معنی نیست که همه ی آن ها کارآمد و خوب هستند. سعی کنید همه ی ایده ها را به دقت بسنجید، اما تصمیم گیری نهایی را به بعد موکول کنید. اما وقتی تصمیم به انجام کاری بگیرید، دیگر نمی شود متوقف تان کرد. 🌾طالع امروز متولدین #اردیبهشت: حوادثی که امروز اتفاق می افتند شما را از مسیر اصلی منحرف خواهند کرد، پس انتظار پیشرفت آن چنانی به سوی اهداف تان را نداشته باشید. اما هنوز هم امکان انجام کارهای خارق العاده وجود دارد، البته تا زمانی که انرژی خود را برای مبارزه با آن چه اجتناب ناپذیر است هدر ندهید. همه چیز با سرعت به پیش می رود، پس به جای این که نگران آینده باشید بهتر است به همین حالا فکر کنید. دامنه ی توجه تان را به وقایع اطراف محدود کنید تا بتوانید از قدرتی که در این لحظه نهفته است استفاده کنید. 🌾طالع امروز متولدین #خرداد: اتفاقات زیادی در اطراف تان در جریان اند و دل تان می خواهید کاری کنید تا این همه شدت فروکش کند. برای خلاص شدن از این وضعیت باید به مقدار مشخصی تلاش کنید، اما از طرفی هم باید بدانید که نباید انرژی خود را بیهوده مصرف کنید. به زودی وظایف زیادی به دوش تان گذاشته می شود، پس تا آن زمان تا می توانید استراحت کنید. 🍀طالع امروز متولدین #تیر: امروز ممکن است نتوانید نقطه ی تعادل بین دنیای درونی و بیرونی خود را پیدا کنید. به نظر می رسد که مسیر حرکت تان در حال تغییر است، اما هنوز دل تان می خواهد هر طور شده به همان اهداف قبلی دست پیدا کنید. اما از جنگیدن برای حفظ مسیر فعلی خسته شده اید، به جای این که اجازه دهید امواج شما را به زیر بکشند و ببلعند، خودتان را تسلیم تغییرات کنید تا بتوانید این امواج بزرگ را پشت سر بگذارید. سعی کنید قدم به قدم و به آهستگی با تغییرات همگام شوید، نه این که همه چیز را یک باره عوض کنید. 🍀طالع امروز متولدین #مرداد: امروز به نظر می رسد که همه چیز را با دید تازه ای نگاه می کنید و آن چه می بینید کاملاً با قبل متفاوت است. یک چیز یا کار وسوسه کننده ای ممکن است ترغیب تان کند تا اولین قدم را به سوی یک دنیای ناشناخته بردارید، اما اگر نمی توانید مسیری را که باید طی کنید به وضوح ببینید نگران نباشید. فعلاً همین که جلو بروید بهتر از این است که اصلاً حرکت نکنید. هر وقت زمان اش برسد مقصدتان مشخص خواهد شد. به حس ششم تان اطمینان کنید و از تجربه ی مسیری که در پیش گرفته اید لذت ببرید. 🍀طالع امروز متولدین #شهریور: از این که وقایع حیرت انگیز یکی پس از دیگری شگفت زده ی تان می کنند خسته شده اید و دل تان می خواهد که به همان زندگی ساده ی گذشته بازگردید. خوشبختانه، این شتاب و سرعت به زودی فروکش خواهد کرد. در این فاصله می توانید به کارهایی که علاقه مندیدی بپردازید، اما خودتان را خسته نکنید. باید بدانید که نمی شود واکنش های دیگران را نسبت به وقایع جاری کنترل کرد، اما می توانید رویکرد خودتان را در مواجه با امور غیرقابل پیش بینی تغییر دهید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که انعطاف پذیر باشید. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #تقاضای_همفکری ❓ سلام فاطمه خانم خوبین؟ میشه سوال منو داخل کانالتون بزارید من میخوام همه طلاهامو بفروشم و بدم همسرم سرمایه کارشون کنن خودشون نگفتن ولی من برا اینکه سرمایشون بیشتر بشه خودم میخوام این کارو بکنم ولی از طرفی چون خیلی طلاهامو دوست دارم میترسم بعدش افسردگی بگیرم خواستم برام بپرسید کسی هست از این نقره ها ک ابکاری طلا میکنن و شبیه طلا میشه خریده باشه ؟ النگو انگشتر سرویس بهم بگن خوبه راضین؟واقعا شبیه طلاست؟ و رنگش میمونه یا میره چطوریه برا استفاده دائم واگه اصفهان مغازه ای میشناسن که داشته باشه لطفا بهم ادرس بدن ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ #همفکری #حرف_دل #تقاضای_همفکری آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_آموزنده 🔆زهر، خوش‏تر آورده‏اند كه يكى از حجاج در راه مكه، از كاروان بازماند و در بيابان تنها شد . در آن باديه مى‏رفت با به جايى رسيد . خانه‏اى كهنه ديد . بدان سو رفت . در زد . پيرزنى در خانه گشود . حاجى سلام كرد و زن او را خوشامد گفت. 🍁حاجى گفت: من مردى در راه مانده‏ام و چند روز است كه غذا نخورده‏ام . اگر طعامى دارى، مراد ده تا بخورم . زن گفت: در اين وادى، ماران بسيارند . برو و يك دو مار بگير و بياور تا من بپزم و بخوريم . مرد متحير شد و گفت: من مار ندانم گرفت. 🍁زن گفت: بيا تا با هم برويم و من مار گيرم . ساعتى در وادى بگشتند؛ چهار مار بزرگ گرفت و آورد و سر و دم آن‏ها بزد و آتش بيفروخت و مار بر آتش نهاد . مرد از غايت گرسنگى، آن را خورد . پس به آب محتاج گشت. 🍁زن گفت در اين نزديكى‏ها، چشمه‏اى است؛ برو و همان جا آب بنوش . آن مرد، بر سر آن چشمه آمد . آبى ديد بسيار نامطبوع و بدبو و گل آلود. چاره‏اى جز نوشيدن نديد . چون باز آمد، زن را گفت:اى مادر!چنين جاى بدين ناخوشى، چرا ماندى و عمر تباه مى‏كنى؟ پير زن گفت: در جهان بهتر از اين بيابان، جايى براى زيستن نيست. 🍁مرد گفت: در شهر ما، آب‏هاى فراوان و باغ‏هاى پر نعمت هست و انواع ميوه‏ها و درختان و غذاهاى مطبوع. ما هرگز ندانسته بوديم كه ماران را بتوان خورد. 🍁پيرزن گفت: در آن جا كه شما روزگار مى‏گذرانيد و نعمت و آسايش آن بسيار است، آيا كسى بر كسى ستم هم مى‏كند؟ 🍁گفت: شاهان و ملوك، ستم‏هاى بزرگ مى‏كنند و مردمان، بر يكديگر ستم‏هاى خرد، گاه روا مى‏دارند. 🍁زن گفت: (( آن نعمت‏ها كه گفتى در چنان جايى، بتر از زهر باشد و اين زهر در دامن فراغت، خوش‏تر از همه نعمت‏ها است . )) #حکایت 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 با حساب دل خود هرچه شمردیم نشد بی ریا هیچ دعایی به تو تقدیم نشد انتظار فرج و دیده تر کافی نیست! ندبه و عهد به هنگام سحر کافی نیست! آی مردم پسر فاطمه تنهاست هنوز قرنها رفته و او منتظر ماست هنوز #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🍃ظهر جمعه همه عزیزان بخیر🙏🌺 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🎧 #بشنوید 🤲دعای امام رضا برای امام زمان (علیهما السلام) اللهمَّ أصْلحْ عَبْدَکَ وَ خَلِیفَتَکَ بِمَا أصْلَحْتَ بِهِ أَنْبِیَاءَکَ وَ رُسُلَکَ وَ حُفَّهُ بِمَلاَئِکَتِکَ و أیِّدْهُ بِرُوح ِالقُدُسِ مِنْ عِنْدِکَ و اسْلُکْهُ مِنْ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفَهِ رَصَداً یَحْفَظُونَهُ مِنْ کُل سُوءٍ أبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أمْناً یَعْبُدُکَ لاَ یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً، وَ لاَ تَجْعَلْ لأَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ عَلَی وَلِیِّکَ سُلْطَاناً و أئذنْ لَهُ فی جِهَادِ عَدُوِّکَ وَعَدُوِّهِ و أجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرً. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df