🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
سلام فاطمه خانم ممنونم از کانال خوبتون
میشه لطف کنید پیام من رو توی گروه حتما بزارید
خواهرم چند ماهه که پاشنه پاش درد میکنه دکتر رفته گفتن خار پاشنه است ولی متاسفانه هیچ کدوم دکترها راه حل مناسبی نداده که خوب بشه هرکس هر کاری گفته انجام داده ولی جواب نگرفته خواهش میکنم اکر کسی راه حلی داره بگه ممنون میشم
اجرتون با ابا عبدالله الحسین 🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #از_زبان_گندم❤️ بخشی از #زندگی_اعضا ... 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#گندم
همراه گلروبه ارایشگاه رفتم رضابهانه
می گرفت به بهانه ی رضابیرون رفتم
واشک اززیرچشمام خشک نمی شد
چهری زیباجلوی چشمام بود
زیباخیلی جوون بودومرگش سخت بود
دلم به حال بچه هاش می سوخت
خیلی سال پیش پدرشون ازدست داده
بودن حالاهم مرگ مادرشون رضاروبه
سختی اروم کردم وداخل ارایشگاه
برگشتم گلروبااصلاح کردن ویک ارایش
ساده اززمین تااسمان فرق کرده بود
لبخندی بهش زدم
اشاره کردتاکنارش برم
جانم خیلی قشنگ شدی
توبگوچراگریه کردی همش تقصیرمنه
نه خواهرچه ربطی به توداره
می دونم اگرامروزمراسم من نبودحتما
باحسین می رفتی الان نرفتی ودلت همراه
حسین هست
بابابزرگ دنبالمون امدوباگلرورفتیم خونه
زن دایی هاخونه رومرتب وتزئین کرده
بودن
گلروروی مبل نشست وپیراهن قشنگش
که روی تنش خودنمایی می کرد
مرتب کرد
منم به اتاق رفتم ولباسم عوض کردم
لباس من مشکی بلندوپوشیده
به صورتم هیچی نزدم حتی یک رژهم
نزدم ساده ی ساده
مهمونهایکی پس ازدیگری امدن
خونه حسابی شلوغ شد
خانم عصمتی کنارم نشست ممنونم دخترم
چرابرای چی
محبت کردی وکاربزرگی انجام دادی با
این وضعیت گلروبرداشتی بردی
ارایشگاه
این حرفهانیست انجام وظیفه هست
عاقدامدوخطبه ی عقدجاری کرد
من تمام حواسم به مرگ زیباوچهره ی
درهم وناراحت عمه سلطنت بود
عمه سلطنت ازاول مراسم تااخرش سرش
پایین بودوهیچ توجهی به کسی نمی کرد
احساس می کردم بهش اشاره کنیم
زیرگریه میزنه
حال منم تعریفی نداشت یک گوشه
نشسته بودم واینوراونوردیدمی زدم
ویااینکه باپونه ورضاخودم سرگرم
می کردم
سفره ی شام جمع شدمهمونهایکی یکی
خداحافظی کردن ورفتن
اخرشب محمدصالح همراه خانوادش رفت
چون مادربزرگ بهش گفته بودمارسم
نداریم تاجشن عروسی کنارگلروبخوابی
محمدصالح هم قبول کرده بود
قبل ازخواب وسایل خودم وبچه هارو
اماده کردم وساکم بستم بعدخوابیدم
تاصبح حیرون نشم
صبح زودقبل ازطلوع خورشید
همه راه افتادیم وبه شهرحسین اینها
رفتیم...
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
هدایت شده از رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا❤️
#نوستالژیک
🌺آدمهای مهربون زندگیمون
💓مثل تیکه های پازلن،
🌺مواظبشون باشین
💓که اگه یه روزی نباشن
🌺نه جاشون پُر میشه
💓نه چیزی جای اونارو میگیره
🌺چه زیبا گفت مولانا :
💓ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﻪ ﻫﯿﭻ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﻪ ﻫﯿﭻ
🌺ﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﺑﺮ ﻫﯿﭻ ﻣَﭙﯿﭻ
💓ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﭼﻪ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﺎﻗﯽ؟
🌺ﻣﻬﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻗﯽ ﻫﻤﻪ ﻫﯿﭻ
بیشتر قدر مادران گلتون را بدونید🌹❤️🙏
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
هدایت شده از رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#رؤیای_صادق!
🌷همسنگر ما یک نفر بود به نام کافیان موسوی که من و معین با او غذا میخوردیم. او خیلی هیکل درشتی داشت یک روز سر صبحانه بر عکس هر روز که خیلی شوخی میکرد، آرام بود. گفتم: «چرا امروز ساکتی؟» گفت: «دیشب خواب دیدم عروسیم است و بعد رفتم تو آسمان!» زدیم زیر خنده، گفتیم: «با این هیکل چاق و سنگین چه طور رفتی بالا و نیفتادی؟!» بعد از صبحانه تصمیم گرفتیم برویم یک دستشویی درست کنیم.
🌷رفتیم و مشغول کار شدیم، حدود پنج نفر بودیم. نزدیکیهایی ساعت یازده روز ۱۳۵۹/۹/۴ تعدادی نیروی جدید آمدند به محور و مشغول احوالپرسی بودیم که ناگهان دو گلوله خمپاره یکی دورتر و دومی نزدیک ما اصابت کرد. با صدای سوت دومی همه سریعاً خوابیدیم ولی کافیان موسوی که کمی چاق بود دیر خوابید زمین. وقتی ترکشها تمام شد، من بلند شدم ولی چهار نفر دیگر روی زمین ماندند؛ یکی از آنها کافیان بود. وقتی آمدم بالای سرش، دیدم....
🌷دیدم یک ترکش بزرگ پشت سر او را برده و مغز او بیرون پاشیده بود. سرش را بلند کردم و روی زانویم گذاشتم و چفیهای را گرفتم دور سرش، ولی او چند لحظه بعد همانگونه که خواب دیده بود به آسمان رفت. معین هم پاهایش ترکش خورد. یکی از تازه واردها نیز به نام محمدعلی معین هم انگشتانش قطع شد. یکی هم ترکش به مچ دستش خورد. کافیان را سریعاً با برانکارد بردند. معین را من و یک نفر دیگر با برانکارد از خط تا ساحل رودخانه بردیم و از آنجا او را به بیمارستان بردند.
🌷عراقیها فاصلهی بین خط و رودخانه که معین را از جنگل میبردیم را شدیداً زیر آتش گرفته بودند. لذا چند بار مجبور شدیم او را روی زمین بگذاریم و یکی_دو بار به علت خستگی از دستمان رها شد روی زمین. شبِ آن روز تنها شدم. فردا یا پس فردای آن روز رفتم بیمارستان شوش و سری به معین زدم. اتفاقاً او را ترخیص کردند تا نجفآباد برود و پای او را گچ گرفته بودند. به همراه او آمدم و این مرحله به پایان رسید....
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز کافیان موسوی
#راوی: سردار شهید حاج غلامرضا یزدانی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 الو سلام _ سلام الی خوبی چه خبر _ سلامتی تو چه خبر خوبی _پسر عموت اینا رفت _ آره چ
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
_آقای الوندی چرا مادرتون زحمت میدین
وقتی جواب منفی هستش
_ آخه چرا شما بگید چرا منفی هستش
_آقای الوندی ذکر خیرتون با مادرم بود میگفتم من به شما مدیونم
الان میتونم بگم بیاید قدمتون رو چشم
ولی قضیه ازدواج کلا بیخیال بشید
من کلا قصد ازدواج ندارم
_ایلای خانم خواهش می کنم من به زور مادرم راضی کردم کلی باهاش صحبت کردم قانع شون کردم
الان بگم بیخیال بشین
_ آقای الوندی خودتون میگید به زور
به نظرتون زورکی آخرش چی میشه
خواهش می کنم فراموش کنید
_ خانم ایلای
_ آقای الوندی من براتون آرزوی خوشبختی می کنم
شما لایق بهترین ها هستید
انشالله با کسی ازدواج کنید که لایق شما باشه
اجازه بدین خداحافظی کنیم
_ یعنی حتی نمیخوای بهش فکر کنی
خواهش می کنم بیشتر از این شرمندم نکنید
اصرار نکنید که شمارو منتظر بذارم
در حالی که میدونم اصلا تو این فکرها نیستم مخصوصاً حالا که خانوادمو پیدا کردم
_باشه من به نظرتون احترام میزارم
_از شما همین انتظار و هم داشتم
_اجازه بدین حداقل کمی منتظر بمونم
شاید نظرتون عوض شد
_من جوابم به شما منفی هستش خداحافظ
_ خداحافظ
مامان ناراحت نگام کرد
_ چیه مامان
_یعنی چی که همه خواستگارا تو میپرونی
بالاخره که چی باید ازدواج کنی دخترم
_مامان بیخیال ازدواج
من اگه شانس داشتم از ازدواج اولم داشتم دیگه نه حالا که یه بچه هم دارم
_مگه خودت نمیگی مرد خوبی بود
_ آره خوب بود خیلی محترم و با ادب بود
_ پس مشکلش چیه دومین خواستگاری که رد می کنی
_ باید به فکر آیندتم باشی
مامان سمت آشپزخونه رفت و ادای منو در آورد جوابم منفی جوابم منفی
امروز شنبه است دیگه از این خشک بودن خانم بهرامی خسته شدم
صدای مسیج گوشیم اومد
واریز حقوق بود
چشام برق زد وای خدای من این اولین حقوق منه
خیلی خیلی خوشحالم از خوشحالی گفتم
_ وای خانم بهرامی حقوق ها رو ریختن
خانم بهرامی که داشت گزارش آزمایشگاه و می نوشت نگاه سردی به من داد و گفت
_ باشه
گوشیشو برنداشت چک کنه
ببینه چقدر ریختن
از خودم دلگیر شدم واسه چی گفتم که اونم اینجوری براش اصلا مهم نباشه و بی محلی میکنه
ولش کن بهتر خوشحالیمو با این دختر بی احساس خراب نکنم
باید زنگ بزنم به آیناز بگم
وای خدایا شکرت
به محض اینکه از آزمایشگاه بیرون اومدم اول زنگ زدم به آیناز و خبر از اولین حقوق گفتم
آیناز ذوق کرده بود کلی قربون صدقم رفت
تو دلم گفتم خانم بهرام یاد بگیر حداقل یکم ذوق میکردی
وقتی یکی خوشحال تو هم باید خودتو خوشحال نشون
بدی حتی به ظاهر
ادب یعنی همین
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
سرگذشت #مهلقا_احمد💔
با خودم گفتم شاید احمده فهمیده مهر بانو نیست و از موقعیت استفاده کرده و اومده اینجا..سربلند کردم اما وحشت تمام وجودم رو فراگرفت و از دیدن غریبهای که داشت وارد چادر میشد دستم همینجوری بین موهام خشکشده بود. زبونم بند اومد اما اون خونسرد داشت پیش میومد مرد جوونی بود که....😱😱
https://eitaa.com/joinchat/2072707419C9e3cc1bf07
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿۱۲۴﴾
🔸 و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامتش نابینا محشور کنیم.
🔅 قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا ﴿۱۲۵﴾
🔸 گوید: الها، چرا مرا نابینا محشور کردی و حال آنکه من بینا بودم؟
🔅 قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَىٰ ﴿۱۲۶﴾
🔸 خدا به او فرماید: (آری) بدین گونه آیات ما برای هدایت تو آمد و همه را به طاق فراموشی و غفلت نهادی، و امروز هم تو فراموش (و بیبهره) خواهی شد.
💭 سوره: طه
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ ﴿۶۹﴾
🔸 (پس آن قوم آتشی سخت افروختند و ابراهیم را در آن افکندند) ما خطاب کردیم که ای آتش سرد و سالم برای ابراهیم باش (آتش به خطاب خدا گل و ریحان گردید).
🔅 وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿۷۰﴾
🔸 و قوم در مقام کید و کینه او برآمدند و ما (کیدشان را باطل کرده) آنها را به سختترین زیان و حسرت انداختیم.
💭 سوره: انبیاء
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #از_زبان_ایل_آی❤️ 🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
سوار سرویس شدم
خانم رضایی هم کلی خوشحال شد
همش میگفت عزیزم مبارکت باشه باید شیرینی بیاری برام
منم قول دادم براش شیرینی ببرم
سرخیابون که رسیدم یه جعبه شیرینی با نیم کیلو شکلات پشمکی خریدم
از مغازه لوازم تحریر که یه طرفش تم تولد بود و یه قسمتش عروسک یه عروسک خوشگل سفید رنگ برای آیسو خریدم
و خندان اومدم خونه
مامانم و آیسو در منتظر من بودند
آیسو با دیدن عروسک با صدای بلند میخندید و ذوق کرده بود بپر بپر میکرد
خلاصه که کلی خوشحال شدن
مامان_ بزار بگم چرا شیرینی خریدی
_بگو
_حقوقتو ریختن آره
_نگو که خودت حدس زدی
مامان با خنده گفت
_نه یک آیناز داریم که همیشه دست به گوشی
خبرهای شهرستان سریع آنلاین میده خبرهای این طرف هم سریع آنلاین میگیره
باخنده گفتم
مامان بیا مسیج واریزحقوق مو بهت نشون بدم
ببین چقد ریختن
_مبارکت باشه خدا برکت بده عزیزم بیا چای آماده است میدونستم با شیرینی میایی
زنگ در زده شد
شیرینی را روی اپن آشپزخانه گذاشتم و برگشتم درو باز کنم
زهرا خانوم بود
_سلام زهرا خانم خوبی
بفرمایید
زهرا خانم با لبخند سلام جواب سلام داد
_نگید چه همسایه فضولی دارم
صدای آیسو بلند بود
براش عروسک خریدی
خندیدم و گفتم
_آره
_ آیسو بدو بدو آمد و عروسکش رو نشون زهرا خانوم داد
_خالا ببین مامان برام چی خریده
ببین چه خوشگله
زهرا خانوم لپ تاپ ایسو رو کشید و گفت
_ بله خیلی خوشگله درست مثل خودت
مامان_ بیا تو همسایه بیا یه چایی بریزم برات خوب موقعی اومدی
همگی نشستیم
زهرا خانوم لیوان چایشو برداشت و در حالیکه شیرینی تو بشقابش می گذاشت گفت
_شیرینی چیه لیلا خانوم
_ایلای اولین حقوق شو گرفته
_مبارکه خدا بده برکت این شیرینی خوردن داره
چون براش یک ماه داری زحمت میکشی
_ نوش جان
_ چشمت روشن لیلا خانوم دخترت اومد یه دل سیر دیدیش آره
_خیلی هم مشتاق بود شما رو ببینه زهرا خانوم
ولی قسمت نشد
کجا بودی
_ والا منم رفته بودم خونه دخترم
محمد جواد میگفت واسه دندون ایلای امروز وقت گرفتن
هین کشیدم و گفتم
_وای یادم رفته بود به کل
زهرا خانوم_ اشکالی نداره مادر هنوز وقت داری چای تو بخور
یکم استراحت کن بعد برو
_ نه وقت نمیشه این موقع ها شهر ترافیکه
بهتره زودتر برم
چاییمو خوردم یه دوش گرفتم و از خوشحالی حقوقم تیپ زدم
کمی آرایش کردم
دندونام مسواک زدن و شسته رفته با آژانس راه افتادم
خدا بیامرزه اون که این آژانس اختراع کرده
وگرنه باید نیم ساعت وایستی تا یا اتوبوس بیاد یا تاکسی
اگه یه گوشی لمسی داشتم کمتر هزینه میکردم چون با تاکسی آنلاین قیمتش بهتر هم در میاد
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
📃 طالع روزانه:
🌕یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲
🌾طالع امروز متولدین #فروردین:
شما در روزهای آینده شادیهای بسیاری را به دست میآورید، برای اینکه از شادیتان لذت بیشتری ببرید دیگران و افرادی را که به آنها علاقه مند هستید را در شادی تان شریک سازید. شما مدتی را در حالت غیر فعال به سر برده اید آن مدت زمان به شما خیلی کمک کرده است و دید شما را نسیبت به زندگی تغییر داده است.
🌾طالع امروز متولدین #اردیبهشت:
امروز شما میتوانید برقی را در چشمان اطرافیانتان تشخیص بدهید، این برق شما را قادر میسازد که متوجه تواناییهای آنها شده و آنها را برای رسیدن به آرزوهایشان تشویق کنید. حس ششم شما بسیار قوی است، بنابراین شما میتوانید حتی قبل از اینکه کسی با شما صحبت کند بفهمید که به چه چیزی فکر میکند. مادامی که شما به نیازهای خودتان توجه میکنید توصیه میشود که دوستی وفادار و همراه نیز باقی بمانید
🌾طالع امروز متولدین #خرداد:
در حالی که یک نفر سعی میکند جلوی رسیدن به اهدافتان را بگیرد، ناامیدی شما نیز بیشتر میشود. اما دلیلش فقط این است که امروز پایداری و استقامت شما بیشتر شده است و این سخن به معنی این نیست که شما به راحتی تن به شکست خوردن میدهید. آماده مبارزه کردن برای چیزهایی باشید که میخواهید بهشان برسید؛ اگر الان پافشاری کنید بعدها از نتايج آن شگفتزده خواهید شد.
🍀طالع امروز متولدین #تیر:
اگر یکی از فانتزی های شما این است که زندگی خود را به بهترین حالت ممکن برسانید، بدانید امروز زمان مناسبی برای آغاز این پروژه است. ایده های خلاقانه و ارزشمند بسیاری در سر دارید و می توانید همه آنها را یادداشت و در زمان مناسب آنها را اجرایی کنید. البته مراقبت از جسم خود را فراموش نکنید. باید ورزش را در اولویت کارها بگذارید و یوگا و مدیتیشن را فراموش نکنید. در مسایل احساسی، امروز این فرصت را دارید با خود کمی خلوت کنید و نیازهای واقعی خود را بررسی کنید.
🍀طالع امروز متولدین #مرداد:
از افکاری که در چند روز گذشته داشته اید استفاده عملی نمایید. مرزهای خود را وسیعتر کنید و از دانایی تان برای افراد دور و برتان استفاده کنید. امروز روز عمل است. به دلتان رجوع کنید و با نقشه جلو بروید. ما اغلب فکر می کنیم دل هایمان نرم و مهربان و آسیب پذیر است. امروز باید فکر کنید دلتان قوی، سخت و ماجراجو است. امروز هر اتفاقی ممکن است در رابطه شما بیفتد و اگر فکر کرده اید که امروز روزی معمولی است و زمانی برای رویاپردازی وجود ندارد اشتباه می کنید.
🍀طالع امروز متولدین #شهریور:
در روزی مثل امروز عمل کردن بسیار مهم می شود. به خودتان مطمئن باشید و بر اساس غرایز خود عمل کنید. شما اغلب مشاوره خوبی از اطرافیان خود می گیرید. یادتان باشد که برای گرفتن بهترین راهنمایی ها و مشورت ها به دیگران رجوع کنید. در مورد همه چیز حرف بزنید و سپس عمل کنید. شک و تردید عواقب منفی دارد.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_آموزنده
🔆 با چه كسانى مشورت كنيم
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
مشورت داراى حدودى است كه بايد رعايت شود و اگر حدودش مراعت نشود، ضررش بيش از منفعت آن خواهد بود:
1. كسى كه با او مشورت مى كنيد آدم عاقل باشد.
2. آزاد متدين باشد.
3. رفيق فهميده باشد.
4. در مورد مشورت او را آگاه كنى تا كاملا به منظورت پى ببرد.
5. پس از آگاهى بر اسرار تو، آن را پنهان كند.
زيرا اگر عاقل باشد به شما منفعت مى رساند.
و اگر آزاد متدين باشد در نصيحت و راهنمايى شما مى كوشد. و اگر رفيق واقعى باشد اسرار شما را پنهان خواهد نمود.
و اگر درست منظورت را درك نمايد، آن وقت مشورتى كامل انجام مى پذيرد
📚بحار : ج 75، ص 102 و ج 61، ص 253.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df