رفتهام جزو کارگروه ادبی مدرسه . . .
میگویند یادداشت توصیفی بنویسید برای #فاطمیه
آخر من چگونه توصیف کنم؟
اصلا میشود وصف کرد؟
نه.من نمیتوانم!
نمیتوانم حال فرزندی را توصیف کنم که پیامرسان شهادت مادرش باشد.
نمیتوانم حال شوهری را وصف کنم که خبر شهادت همسرش را بشنود.
نمیتوانم حال فاتحِخیبری را وصف کنم که در مسافت اندک،چندبار به زمین بخورد.
نمیتوانم!
نمیتوانم زمانی را وصف کنم که علی(ع)بر بستر بیجان زهرا(س)بیاید.
نمیتوانم زمانی را وصف کنم که علی(ع)دیگر بدون زهرا(س)باشد.
نمیتوانم زمانی را وصف کنم که دست علی(ع)در میان غسل به پهلوی زهرا(س)برسد.
نمیتوانم!
نمیتوانم شبی را توصیف کنم که مادرم را تشییع میکنند.آنهم در نهان!
نمیتوانم شبی را توصیف کنم که حَسنِین به دنبال تابوت مادرند.آنهم آستین در دهان!
نمیتوانم!
نمیتوانم!
نمیتوانم!
من حتی نمیتوانم لحظات زندگی مادر را وصف کنم!
لحظاتی که در دل شب برمیخیزید،تا برای#من دعا کند!
برای #من!
برای منی که . . .
برای منی که هیچوقت . . .
ببخشید مادر!
من نمیتوانم!
میشود سرم را بر سر زانویت بگذارم و یک دل سیر #نمیتوانم هایم را گریه کنم؟!!!
مادر سخت محتاج توام!!
میشود دوباره برخیزی و برایم دعا کنی؟
میشود؟!
#فاطمیه
#یادداشت
🖋 #گلچینپور
#حیدر