eitaa logo
رصدخانه 🔭
143 دنبال‌کننده
146 عکس
11 ویدیو
0 فایل
ما من شیء تراه عینک إلّا و فیه موعظة ... اینجا خلقی به رصد زندگی خود مشغولند. تا به حال ستاره صید کرده ای؟ ☄ ارتباط با ادمین،تبادل و ارسال متون تولیدی: @Ahmad_84
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 بسم الله الرحمن الرحیم💠 انسان دارایی های مختلفی دارد...💰💰 دید انسانها نسبت به دارایی و ثروت متفاوت است... یکی پول 💸 را ثروت می داند و یکی خانواده و یکی مقام و یکی... انسان ها بعضاً ثروت و دارایی های خود را از دست می دهند... بعضی از دارایی ها را می توان دوباره برگرداند و جبران کرد ولی بعضی چیز ها را نمی توان مانند جوانی،مانند عمر ووو.... ما فردای شهادت امام رضا علیه السلام یکی از دارایی های خود را از دست دادیم که دیگر قابل جبران نبود و نیست.... او یکی از برادران ما بود و در جمع خود ما بود... او کسی بود که وقتی در مجالس اسم اهل بیت علیهم السلام علی الخصوص علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها می آمد،اشک از چشمانش جاری می شد؛ولادت و شهادت نمی شناخت؛اشک جاری می شد. در مجالس اگر اشکهایم جاری نمی شد،او را می نگریستم و اشکهایم جاری می شد... کسی بود که از او بدی سراغ نداشتیم و نیک یاد می شد... آری او محمد حسین بود... چند وقتی دنبال چنین کسی می گشتم تا با او عقد اخوت ببندم... با او در میان گذاشتم و او هم قبول کرد و با هم عقد اخوت بستیم... آینده ی مان را روشن می دیدم ولی... خلاصه برادری را از دست دادیم... ممکن است فردا یا همین الان یکی برای ما بنویسد برادری داشتیم. آیا محمدحسین خبر داشت که این قدر زود می رود....؟؟ آیا وقتش نرسیده خود را آماده کنیم؟؟؟ «أ لم يأن للذين أمنوا أن تخشع قلوبهم لذكر الله»❓❔❗️❕ 🤲خداوند متعال این بزرگوار را محشور با امیرالمومنین علی علیه السلام قرار دهد و او را لحظه ای از اهل بیت علیهم السلام در بهشت جدا نکند.🤲 🤲از خداوند متعال میخواهیم که ما را در مسیر حق و شیعه حقیقی امیرالمومنین علی علیه السلام از دنیا ببرد.🤲 مواظب دارایی هات باش...🤚 ✍ 📌 💠 یاعلی علیه السلام💠 🆔@rasadkhaneh
💠 بسم الله الرحمن الرحیم💠 باز هم گذرمان به این جا افتاد... زندگی ما اینگونه است: همیشه کار ها را برای روز یا روز های بعد موکول می کنیم. -وقت درس خواندن میشود،میگوییم از شنبه. -وقت آدم شدن میشود،میگوییم محرم؛اباعبدالله علیه السلام حل میکند. -مادر کاری به ما می سپارد،میگوییم چند لحظه صبر کنید. بالاخره همه ی کار ها موکول شد. برای درس که شنبه میرسد،حس و حال نیست و دوباره یک هفته بیکار و بی حال. برای آدم شدن محرم که تمام میشود میگوییم اربعین کربلا؛کربلا تمام شد میگوییم ۲۸صفر مشهد؛مشهد تمام شد،ایام فاطمیه؛ایام فاطمیه...تا اینکه میگوییم دیگه سه ماه رجب و شعبان و رمضان فصل آدم سازی است؛وقتی گذشت دوباره همین روند برای سال بعد و این دور دور کردن همچنان ادامه دارد و معلوم نیست چه زمانی حرکت رو به جلو آغاز میشود. و همچنین هر مصداقی از هر چیزی.... یک سوال: به نظر شما منشأ این امروز و فردا کردن چیست؟؟ شاید بتوان گفت:چون فکر میکنیم که مرگ برای بقیه است و فردا و همین طور روز ها را زنده ایم.🤔 آیا کسی میتواند بگوید من فردا زنده ام؟یا حتی بگوید یک ساعت وووو؟؟؟ اصلا گفتیم شنبه شروع می کنم؛تضمینی به زنده بودن تا شنبه هست؟؟🤔 یه سوال دیگر:امروز را خداوند متعال برای چه آفرید؟؟روز خداوند متعال نیست مگر؟؟آیا قرار نیست در این کاری انجام دهیم؟؟ چرا همین کار ها را همین لحظه انجام نمی دهیم؟؟؟ نمیدانم چرا آنقدر غفلت میکنیم؟؛. خداوندا ما را هدایت و آماده ی مرگ بفرما.🤲 ✍ 💠 یاعلی علیه السلام💠 🆔@rasadkhaneh
💠 بسم الله الرحمن الرحیم💠 ✳️بدون شرح✳️ ❇️عدم قابلیت آنلاین(شما دیگر از مخاطب خود پیامی دریافت نخواهی کرد)❇️ 💠 یاعلی علیه السلام💠 ✍ 🆔@rasadkhaneh
💠 بسم الله الرحمن الرحیم💠 🖤 شهادت مظلومانه ی اولین مدافع ولایت، حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد🖤 ⚫️ان شاالله تعالی خداوند متعال ما را با ایشان محشور بفرماید و ما را لحظه ای از عنایات ایشان محروم نسازد و ما را از عاشقان و شیعیان حقیقی ایشان قرار بدهد⚫️ 💠 یاعلی علیه السلام💠 ✍ 🆔@rasadkhaneh
گذشتم ز کوفه و دیدم نامه های بیعت را، سائلی شدم به اهل کوفه، علت را، مردمانی نه چند بد منتظر بودند، تا که بن زیاد ملعون وارد شد، دعوت اهل کوفه بود برای قیام،علت، اما حسین نه فقط برای این آمد، حسین آمد و به چه استقبالی، در بین راه و حر بن یزید ریاحی، راه را ببست و حسین را ممنوع کرد، اهل بیت حسین را هراسان کرد، حسین لب به دعا گشود و نفرین کرد, ثکلتک امک ای نا جوان مرد، حر،تو حواست کجاست،؟ میدانی که مادرش زهراست؛!؟ حر خطاب به حسین کرد و گفت: چه کنم که مادرت زهراست، اینجا ادب کردی و گشودی راهت، حقا که ادب گشاینده ی راه است، بار دگر وقت نماز رسید و یارانت، گفتی مگر نه تو امامی جان بقربانت؟ کردی نماز خود را به حسین اقتدا اما، امضا نمودی برگه ی اعمالت را به والله، خب راه ندادی و ناچار بر گشت او، سوی کجا؟سوی کرببلا رفت او، ایستادند در کرببلا و دشمن ها، کم کم حاضر می شدند مقابل اینها، جنگی به پا شد و آن هم چند به چند؟ هفتاد و دو تن با سی هزار نا مرد، این جنگ ناله ها بسیار دارد، طفل و جوان و اسیرهای بی یار دارد، دشمن برید اما حسین و یارانش، خنده کنان میروند سوی مولایش، نامرد بگذارآبی به این خیام برند، کودک و غیره دنبال جرعه ای آبند، اسب ها همه ز دشمنیان سیراب است، آن طرف رباب منتظرِ جرعه ای آب است، لالا کن عزیزم بخواب زیبای من، عمو می‌رسد از راه ای جانم. 🆔@rasadkhaneh