eitaa logo
رصدخانه 🔭
146 دنبال‌کننده
146 عکس
11 ویدیو
0 فایل
ما من شیء تراه عینک إلّا و فیه موعظة ... اینجا خلقی به رصد زندگی خود مشغولند. تا به حال ستاره صید کرده ای؟ ☄ ارتباط با ادمین،تبادل و ارسال متون تولیدی: @Ahmad_84
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم انالله وانا الیه راجعون 🥀 مادرم آسمانی شد ... به اطلاع همه محبین و دوستداران ایشان میرسانم؛ مادرم که درجریان اغتشاشات به جرم دفاع از مقام ولایت توسط عده ای اراذل و اوباش، به دستور و نظارت مستقیم لیدر های معاند به شدت مورد ضرب وشتم قرار گرفته بودند؛ بعلت شدت صدمات وارده به شهادت رسیدند. مراسم و زمان و مکانِ کفن و دفن ایشان طبق وصیت آن مرحومه بزرگوار خصوصی و فقط به خواص مورد رضایت ایشان اطلاع‌رسانی میشود . انشاالله به زودی انتقام خونهای به ناحق ریخته شده را خواهیم گرفت. 🖋 🖋
🍭 وقتی یک نوجوان ۱۶ تا ۱۸ ساله میبیند دختر خانومی وسط خیابان شال سرش را دراورده و در هوا می‌چرخاند، به نوعی جوگیر میشود و او هم به تجمع میپیوندد!! 💄 ایده استفاده از زنان برای ایجاد تهییج و تحریک احساسات نوجوانان تا اینجا هم موثر بوده و میبینید برخلاف دفعات قبلی، قشر جوان و نوجوان زیر بیست سال -که حرفشان سر معیشت نیست- هم به این اتفاقات پیوستند... ⚔️ درست مثل جنگ بدر که زنان قریشی پشت مردان طبل میزدند و می رقصیدند و با جوسازی سعی میکردن مردان را بر علیه مسلمین تحریک کنند...
طولانی ترین شب سال، شبی بود که بچه های علی بدون مادرشان سر به بالین گذاشتند...
شب یلدا دلم هوایـــی شد در کنار یار جـــان فدایی شد یک دقیقه دلم به سوی حسین پرکشید و کـــــــــربَلایی شد
مزاحمتون نمیشم فقط خواستم یادآوری کنم اگه الان دور هم نشستیم و درامنیت شب چله رو میگذرونیم... یه عده قبلا بهای امنیت مارو پرداختن... حالا یه چیزی بگم دلتونو بسوزونم؟ شب چله ای اونا همشون دور ارباب جمعن💔 اینجا رسمه شاهنامه بخونن اونجا فکر کنم روضه ی حضرت عباس میخونن ... میخوای توی جمعشون یادت باشن؟ یه صلوات بهشون هدیه کن🌸
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ⭕️ تا وقتی که گیلاس با چوبی باریک ، خودش را به ساقه درخت نگه داشته است همه عوامل کمکش میکنند تا رشد کند.. ▫️باد برایش طراوت می آورد ▫️آب باعث رشدش میشود ▫️وآفتاب موجب رسیدگی و کامل شدنش می‌شود. اما.. به محض جدا شدن آن اتصال از درخت ▪️آب باعث گندیدگیش میشود ▪️باد موجب پلاسیدگی آن می شود ▪️وآفتاب طراوتش را از آن میگیرد. ♦️بنده بودن یعنی همین ، یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد ، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهند بود. ........................
هدایت شده از نظمیه
روضه نمی‌خواهد کسی مادر ندارد قربان آن خانه که حتی در ندارد با هیزم و شلاق و آتش حمله کردند جز فاطمه مولا کس دیگر ندارد دست علی(ع) در بند و زهرا(س) بین کوچه جوری زدند انگار او شوهر ندارد در کوچه زیر دست و پا ام أبیها ای قوم، پیغمبر مگر دختر ندارد با ضربه دیوار و در مادر فدا شد دیگر امیرالمؤمنین همسر ندارد کشتند مولا را کمی بعد از پیمبر دنیا پس از زهرا(س) دگر حیدر ندارد در بین شب مانده علی(ع) مظلوم و تنها حتی برای دفن او یاور ندارد از بغض او در کوچه مادر ضربه‌ها خورد اما عداوت با علی(ع) آخر ندارد فرزند او در بین قومی تشنۀ خون در بین گودال است اما سر ندارد کشتند او را تشنه لب قومی ستمگر قومی که جز بغض علی(ع) در بر ندارد آخر سر اما شمر آمد سوی مقتل ای کاش می‌شد گفت او خنجر ندارد بعد از سرش کردند عزم غارت او این شد که او انگشت و انگشتر ندارد یک کاروان در چنگ یک قوم حرامی وقتی که عباس(ع) و علی اکبر(ع) ندارد اینطور شد آتش میان خیمه افتاد اینگونه شد ناموس او معجر ندارد بر چادر مادر بیفکن دست «عمّار» اما بدان این ماجرا آخر ندارد
هدایت شده از «رستگار/فارسی»🇮🇷
35.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤سخت است بی تو زندگی، زهرا کمی صبر... 🖤حیدر شده خونین جگر ، زهرا کمی صبــر... 🖤بی تو حسـین و زیـنـبـت خاموش گردند 🖤آهسـته رو آهســته تر ،زهـرا کمـی صبـر... 🍃🌧با فارسی همراه باشید @rastegarefarsi
؛؛؛ امشب، خانه حس و حال عجیبی گرفته..! خبری از بگو بخند ها نیست! سکوت است و سکوت.... هر گوشه از خانه کسی نشسته؛ هرکدام با چشمانی پر از اشک و صورت هایی که از گریه ی بی صدا به سرخی میزند! به هم نگاه می کنند و بغض ها را قورت می دهند... میخواهند حرف بزنند... چیزی بگویند! اما دستور پدر است! هیچکس حق بلند گریه کردن را ندارد! تصورکن...! میخواهی ناله بزنی، داد بزنی، بلند بلند گریه کنی اما...! شب به نیمه خود رسیده... پدر بالاخره بغض خود را فرو برد: - حسنم.! حسینم.! + بله پدر جان؟ - هرکدام به یک طرف کوچه بروید و تا خاموش شدن چراغ همه ی خانه ها صبر کنید! آنگاه نزد من بیایید. + چشم اندکی گذشت و یکی یکی آمدند. به نظر دیگر زمانش فرا رسیده! ؛؛؛ - اسماء... + بله مولای من - به سرعت کمی آب حاضر کن، تاقبل از طلوع باید کار را تمام کنیم... + آقا جان آب حاضر است - پرده را بکش وخودت داخل شو بسم الله الرحمن الرحیم... پدر مشغول غسل شده و باز همه با هق هق آستین به دهان گرفتند... شب عجیبی شده! ناگهان سکوت شکست! با صدای پدر! + چه شد سرورم ؟!!! چرا اینطور گریه میکنید؟!!! مگر امر خودتان نبود که بچه ها ناله نزنند!!!! اما متعجب تر از این اتفاق ، توجه همه به گریه های حسن جلب شده! جنس گریه هایش با همه فرق میکند! از همه بیشتر مضطرب است. انگار چیزی میداند که کسی نمیداند!! گویا او از سرّ ناله ناگهانی پدر خبر دارد. - پسرم! حسن جان! + بَ بله پدر!!! - تو خبر داشتی!؟ ...؛
هدایت شده از علی فراهانی
در یکی از دوره‌های مجازی آموزش نویسندگی، کاربری سوال کرد: 👇👇👇👇 سلام و ارادت استاد گرامی چند روز پیش درست زمانی که مرغداران مشغول شمردن جوجه های خود بودند، با بعضی از حضرات حاضر در گروه که هر کدام دستی بر آتش تربیت دارند، سرگرم گفت‌وگو در مورد گروهِ وزینِ ....... بودیم هر کدام از اعزه، علتی از علل کم کار شدنشان بیان داشتند... ولی شخصا مشکلم، عدم انگیزه است چرا باید بنویسم؟ و چرا حتما ذیل قواعد خاص باشد؟ از استاد بزرگوار درخواست دارم در صورت صلاحدید، نکاتی در باب اهدافِ نوشتن که موجب انگیزه شود بفرمایند.
هدایت شده از علی فراهانی
و پاسخ من👇👇👇
هدایت شده از علی فراهانی
چرا باید بنویسم؟ می‌خواهم از ضرورت نوشتن برای یک فعال تربیتی بگویم (نه یک فعال و کنشگر فرهنگی). 🔸نویسندگی یکی از قالب‌های بسیار ساده است که ظرفیت‌های تربیتی فراوانی دارد. 🔹- در نویسندگی، تفکر است. من که می‌خواهم بنویسم، اولین وزنه سنگینی که باید بلند کنم، فکر درباره این است که «خب، درباره چی بنویسم؟!🧐» روزهای اول درد عضلانی شدیدی در بازوهای متورم مغز شما پدید می‌آید. تکرار ورزش نوشتن اندیشه شما را تقویت می‌کند و به سرمایه‌های ذهنی شما می‌افزاید. 🔹- در نویسندگی، ارتقای شخصیت است. 👈 از دو زاویه می‌پردازم. 1⃣ چه بسیار انسان‌های دانشمندی دیده‌ام که از نوشته متن بر روی کاغذ پرهیز دارند. وقتی او می‌نویسد، شرمنده می‌شود؛ به خاطر خط زشتش. به خاطر اینکه تعدادی از بندپایان و سخت‌پوستان، در نوشته‌ او می‌خزند و روی نویسنده را با آب می‌شویند. و طفلی😔 هنوز متوجه نیست که «غلتیدن» را با قاف و «حنا» و «بحبوحه» را با «ه‍» نوشته است. هنوز متوجه نیست که در یک جمله‌، دو فعل آورده که یکی برای زمان ماضی است و یکی برای زمان مضارع. بیچاره! اگر نوشته او به دست یک کت و شلواری کروات‌زده و صورت دنبه‌ای بیفتد، چه می‌کند؟!😨 2⃣ زاویه دیگر: خود من بارها در مواجهه با برخی افراد که خجالتی‌اند یا اهل کتمان‌اند، از آن‌ها خواسته‌ام متنی را بنویسند. 💪به طور باور نکردنی شخصیت او را مثل یک نقاش زبردست ترسیم می‌کنم. وقتی به او می‌گویم تو درون‌گرا با طبع گرم و خشک هستی و البته متأسفانه با همسرت سر فلان مسئله اختلاف نظر داری، او حیرت می‌کند و می‌پرسد چگونه؟! می‌گویم قلم تو، شخصیت توست. جعبه سیاه زندگی کنونی توست که نمی‌توانی آن را پنهان کنی. 🔹- نویسندگی، تمام خلاقیت است و خلاقیت علاوه بر تفکر، ✅ خودباوری می‌آورد. ✅ حریت از اسارت‌ها و ابتکار از داشته‌ها می‌آورد. تو در نوشتن باید از سرمایه‌های ذهنی‌ات تولید کنی. با کلمات و ترکیب‌ها خلق کنی. ترکیب‌های کلیشه‌ای را تجزیه کنی و کلیشه‌های تجزیه شده را ترکیب کنی و چهره‌ای نو به آن ببخشی. ✍ راستی دارایی و سرمایه‌های شما چقدر است؟ دوستی مدتی مشغول نوشتن شد، متوجه شد که چقدر دایره لغات او کم است. چقدر اندوخته‌های ذهنی او ناکافی است. او مضطر شد به مطالعه. خواندن کتاب، هم برای کتاب و هم برای کتابت. 👌 جالب است بدانید که بهترین کارگاه‌های خلاقیت، برای دوره‌های نویسندگی خلاق است. ✔️ شما با نوشتن، اعتماد به نفس ✔️ و خودباوری پیدا می‌کنید. ✔️ از کلیشه‌ها آزاد می‌شوید. ✔️ با شهامت، آثارتان را عرضه می‌کنید ✔️ و با خجالت و فرار از ضعف می‌جنگید. 🔘 حالا به نظر شما فعال فرهنگی یا مربی تربیتی یا معلم تعلیمی برای بهره‌بری از این قالب بی‌نظیر، نباید خودش از این مهارت، شناختی داشته باشد! نباید دست‌کم در حد مقدمات این مهارت را بیاموزد! متأسفانه در کانون‌های تربیتی خیلی به مهارت نویسندگی توجه نمی‌شود. چون خود کادر فعال، ضرورت نوشتن را درک نکردند. به همین مقدار بسنده می‌کنم. ان‌شاءالله موفق و شیفته نوشتن شوید😊