تقریبا یک موردی که برای بعضی مبلغین از جمله خودم اتفاق میفتاد این بود که چون حالت عادی عادت کرده بودیم و در مواقع خداحافظی از یاعلی استفاده میکردیم ، با اینکه خیلی خیلی حواسمون بود که رعایت کنیم اما در آنجا هم موقع خداحافظی با اهل سنت از روی عادت و ناخودآگاه یاعلی گفته و خداحافظی میکردیم (مثلا فکر کن کلی گپ زدیم و ابراز محبت و برادری کردیم بعد موقع خداحافظی یه چنین کلمه بگی و بری☺️ ) و بعدش متوجه میشدیم که چی شده.
البته خیلی هاشون محبین امیرالمومنین و اهل بیت عليهم السلام بودند
و البته که خیلی بچه ها بودند که امیر حسین و محمد حسین و اسامی اهل بیت را داشتند
و البته که شاید خود آنها هم متوجه شوند که ما از روی قصد نگفتیم، اما....
یا امیرالمومنین عليه السلام
آقاجان
همه رفقا نهایت تلاش خودرا در این چند روز کردند که حرف شما واهل بیت علیهم السلام به گوش نوجوانان و مردم استان سیستان و بلوچستان برسد،خواهشا خودتان نقص های کار را حل بفرمایید
و یک دعا دارم، همانطور که در این دنیا به اسم شما و اهل بیت عادت کرده و ناخودآگاه میگوییم و از زبانمان جدا نمیشود، آن شبی که دهانمان پراز خاک و پنبه میشود، خودت بفریادمان برس و بگذار آنجا هم شمارا صدا بزنیم.
#حرف_دل
✍#سمیع
#سیستان_بلوچستان
#تبلیغ
🆔@rasadkhaneh
چند وقتی است که کمتر به یادت هستم. میدانم لیاقت اینرا ندارم که تو خبری از من بگیری، اما لطف تو آنقدر زیاد هست که هوای نوکرهایت را داشته باشی.
امشب در خوابگاه بعد از شام، #ذکر_توسل شما بود. مداح میگفت، در این فضا که فضای شهدایی است، دوست داری اینگونه صدایت بزنیم: یابن الزهراء
یابن الزهرا!
شب جمعه تو را میخوانیم، کمیل میخوانیم و (الهم اغفر کل ذنب اذنته) زمزمه میکنیم تا بتوانیم در صبح جمعه سراغت را بگیرم:
أین الطالب مقتول بکربلاء
#راهیان_نور
📍#پادگاناهوازساعت۱۱ونیمشب
✍#حیدر
🆔@rasadkhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دنیای ما، که به #زاکانیها تانک میگویند و جنگ جنگ نرم است؛ دیدن تانک های واقعی در کنار پرچم ایران خالی از لطف و غرور نیست.
#راهیان_نور
📍#آبادان
✍#حیدر
🆔@rasadkhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سر تا سر مسیر حرم به جمکران را ایستگاه های صلواتی فرا گرفته
پارکینگ ها مملو از اتوبوس های شهر های دیگر هستند
و زائرین در حال تشرف به سمت مسجد
تو خواهی آمد...
#نیمه_شعبان
#جمکران
✍#حیدر
🆔@rasadkhaneh
پرسشِ همیشگیِ بی پاسخِ تکراریِ فقط مهم " چرا؟"
.
.
.
می دانی چندین و چند نفر آمده اند برای برپایی همین یک ایستگاه؟!
خیلی نفر...
تازه این فقط یکی است!
بی اغراق،
موکب های بسیار دیگری
نه فقط در جمکران و مسیرش
و نه فقط در قم
بلکه در کل جهان برپا شده است...
چه شده؟!
میلیون ها تومان هزینه
ساعت ها زمان
برای چه؟
برای هورا کشیدن در سالروز ولادت کسی که نمیبینیمش؟
چه انگیزه ای؟
چه شوری؟
چه شوقی؟
چه چیز در عصری که
برای هزار تومان سود بیشتر
برای کمی جلب توجه بیشتر
کمی محبت گرم تر
حاضریم به معنای واقعی کلمه
هر کاری بکنیم
ما را به این کار وا می دارد؟
عادت؟
رودربایستی؟
حفظ آبرو؟
جمع؟
جو؟
کسب شهرت؟
اجبار؟
شاید همه اینها هست و غیر از اینها هم هست...
آخر،
این محرک ها می توانند میلیارد ها میلیارد
هزینه را
بازو را
فکر را
زمان را
وسط میدان بیاورد؟!
نمی دانم...
.
.
.
اصلا هم نمی خواهم نتیجه گیری بکنم.
فقط
یکبار دیگر
به اش فکر کنیم:
امام زمان؛ "چرا؟!"
.
.
.
✍#الرحیل ...
.
🆔@rasadkhaneh
جمکران لباس احرام بر تن کرده است.
زائرینت حاجی شدهاند.
هفت کیلومتر جاده حرم تا حرم را پروانه وار بر دور تو میگردند. در مسجدت نماز طواف به جا میآورند و مشغول باقی اعمال میشوند.
اعمال حج، اینجا غیر از مکه است.
حاجیان اینجا به دنبال کعبه میگردند.
مَثَل امام، مَثَل کعبه است و امام در زمان و مکان محدود نیست.
حاجیان برای پیداکردن نامحدود، ظرف نامحدود را میگردند. آری، اینجا حاجیان در وجود خود کنکاش میکنند.
میگردند تا اثری از امام را بیابند، در میان تمام علقه ها، خواستنی ها، دوست داشتنی ها. کعبه های بُتسیرت را کنار میزنند، تا در میان شلوغ بازار نفس گل یاس، کعبهی حقیقی را پیدا کنند.
برای پیدا کردنش تقصیر میکنند، با العفو گناهان را میچینند و با عهد و پیمان، حَلْق میکنند.
عهدهایی که رنگ و بوی عمل دارد.
و این عمل است که ما را به امام میرساند.
🆔@rasadkhaneh
حاج حسین یکتا میگفت، الان شبای قدر انقلابه.
میگن هر جا کار ها گره می افتاد،
بچه های حضرت زهرایی خوب بلد بودن گره ها رو باز کنن.
آره رفیق !
حاج عبدالحسین تو معبر وقتی گیر افتاده بود راه گشا بی بی بود.
وقتی به حسین خرازی گفتن خط بسته شده، گفت بگردین دنبال تورج زاده.....
یه روضه خوانی میگفت، آقا صاحب الزمان میگن: ما بر مردم حجتیم و مادرمون حضرت زهرا بر ما حجت
الان شبهای قدر انقلاب اسلامی....
آقا گفتن: هر کسی مخاطبی دارن بیان پای کار.........
گفتن: ما به قله نزدیکیم.......
رمز عملیات امشب فقط یه کلمه ست رفقا، اونم اسم مشکل گشای همه گره هاست!
از فرماندهی کل قوا
به کلیه کسانی که مخاطبی دارن:
یازهرا
یازهرا
یازهرا
✍#معصوم_بیگی
#انتخابات
🆔@rasadkhaneh
سخنرانی وسط اتوبوس تمام شد
صلوات و چند به به آمد و بعد یکی دو تا خانم از عقب اتوبوس گفتند «تموم شد؟ خیلی تاثیر گذار بود» من هم الحمدللهی گفتم و باز ضرورت وجود مبلغ خانم را احساس کردم
فضا تقریبا ساکت بود و فقط یک آقایی که خدا را شکر کنار من بود شروع کرد به تمسخر و گفت من جمعه شش صبح رأی میدهم
با کمی تلاش توانستم به حرف بگیرمش
یک مقداری بد قلق بود و داشت از سنش مایه میگذاشت و بلند بلند حرف میزد
کم کم فضای اتوبوس داغ شد
از هر دو طیف چند نفری شروع به بحث کردند که متأسفانه بعضی از موافقها اگر وسط حرف ما نمیآمدند و کلا حضور نداشتند بهتر بود😕
بحث رفت سمت اینکه سن ملاک فهم است یا نه که حاج آقای دلیلی اشاره کردند بحث با او را رها کنم
من هم بلند شدم و رفتم بالای سر یک نو جوان که آمده بود وسط بحث ما و میگفت آن بنده خدا زمان جنگ را دیده و بیشتر از شما میفهمد
خواستم بحث را با او پیش ببرم که خب دخالتهای خارجی نگذاشتند
برگشتم سر جای اولم و یک جوان دیگر را تور کردم
بنده خدا میگفت من به هیچکس اعتماد ندارم و همه ایرانیها بدند
وقتی هم سعی کردم متقاعدش کنم که افراد متفاوتند گفت امثال علی کریمی که دلسوز کشورند را بیرون میکنند (!)
خواستم با ادله حداقلی یک راهی باز کنم که یکدفعه ورق برگشت و معلوم شد بنده خدا هم آقا را قبول دارد و هم طرفدار رئیسی و قالیباف بوده (!!) و صرفا به خاطر اینکه امید به اصلاح داشته و وضعیت بهتر نشده ناامیدست
حرفهایش را شنیدم و تا جایی که میتوانستم به افکارش جهت دادم
یک آقایی هم آمد کنار آن پیرمرد نشست و به حرف گرفتش آن بنده خدا هم به محکمی اول بحث نبود و امیدوارم متقاعد شده باشد
آخر کار هم اوایل پردیسان و وسط برف و سرما پیاده شدیم
آخر وقت بود و دغدغه برگشتن داشتیم که یک پیرمرد مهربان با ماشین آمد و آدرس حرم پرسید و ما هم از خدا خواسته...
خلاصه که ما هم خیلی از شکست میترسیدیم اما ما مکلف به وظیفهایم و وظیفه مشخص است «أن تقوموا لله مثنی و فردا» و انشاءالله که وقتی ما در حد وسعمان خدا را نصرت دهیم نصرت الهی هم نازل میشود و تلاشهایمان به ثمر میرسد
✍#عمّار
#تجربه_نگاری
#تبلیغ_اتوبوسی
#انتخابات
🆔@rasadkhaneh
چند سالی است ماه رمضان را با شما تصویر کردهام.
با پَک های افطاری.
با هوای سرد صحنتان.
با امینالله های بعد از نماز.
با صدای پر زدن کبوتران کنار حوض!
امسال از هر سال منتظر ترم.
یعنی میشود مهمان ماه خدا شوم!
آنهم در حالی که زائرتان هستم؟!
✍#حیدر
#ماه_خدا
🆔@rasadkhaneh
رصدخانه 🔭
نوار اعلانم را پایین میکشم
ردیف آخر یک گزینه جدید وجود دارد
تپ میکنم رویش و با تصویر بالا مواجه میشوم
"حالت فوکوس"
این حالت فوکوس شیائومی و معادلش در هر برند و سیستمعاملی توهینی بزرگ است به بشریت
اساسا انسان حیوان است اما مقید به نطق، به تفکر!
در ادبیات مناطقه «متفکر» فصل انسان است؛ یعنی آنچه او را از دیگر حیوانات هم جنسش جدا میکند
از نگاهی دیگر، انسان که اشرف مخلوقات است فارقش از ملک و چهارپا اختیارش است
و ارزش اعمال او و به تبع ارزش خود او نیز به اعتبار همین اختیار و نحوه استفادهاش از آن است (أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ)
پس انسان بدون فهم و اختیار اگر جبرا پیمبرگونه نیز بزید باز ارزشی نخواهد داشت
چون رباتی که خم و راست شود و هوش مصنوعیش ذکر و دعا بسراید (كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا)
حال ما بنیبشر که پدربزرگمان آوردهاستمان به این دیر خرابآباد که به انتخاب خود راهی بگزینیم و بذر حسنه بکاریم و قرب الهی درو کنیم (إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا)
با دستان مبارک خود -و مختارا- خود را به جبر صفر و یک میسپاریم تا مباد شیطان بفریبدمان یا نفس اماره عنانمان را به کف بیاورد و به درههای ضلالت سوقمان دهد (وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ)
غافل که اگر بنا بود به جبر -بأی نحو کان- چو گل پاک بیاییم و پاک برویم نه قرآن سخن به لهو میآورد و نه آفریدگار قوه بیثمر بر ما حمل میکرد (مشروط بر آنکه خدا را حکیم بدانیم که البته بعید میدانم کسی از دوستان اشعری مسلک باشد)
پس ای انسان تو را چه شده که چون بعض چهارپایان و لوازمشان قلاده به دست دیگری که نه، به محصول دست دیگری دادی؟!
برخیز مرد! برخیز! تو را برای بزرگتر از این بازیها ساختهاند (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)
تا کی میخواهی به بهانه جبر زمانه و فریب شیطان و تحریک نفس از وعدهات سر بپیچی؟ (أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ)
به همین سادگی میخواهی بار امانتت را زمین بگذاری؟ (إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ)
اگر از مهر خیانتی که بر جبینت مینشیند و پیشانی سفیدت میکند در صحرای محشر ابا نداری از شرار قهر خدا بترس!
✍#عمّار
🆔@rasadkhaneh
اینجا غزه و سفره افطار اهالی آن...
چقدر این تصویر، حرف داره👌
#زندگی
✍فراهانی
🆔@rasadkhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست هایم را جلو آوردهام، مانند کودکی که شیطنت کرده و آماده خوردن ترکه است. لحظه دردآوری است. از آن بد تر هم میشود اگر معلم، پدرم باشد! چرا که پدر تنها پناه من است.
ناگاه در دلم فریاد میکشم: پدددددر، مبادا ترکهام بزنی!
إِلَهِي لاَ تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ وَ لاَ تَمْكُرْ بِي فِي حِيلَتِكَ مِنْ أَيْنَ لِيَ الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَ لاَ يُوجَدُ إلاَّ مِنْ عِنْدِكَ
✍#حیدر
#ابوحمزه
🆔@rasadkhaneh
رصدخانه 🔭
به مناسبت ششماهگی درگذشت "مرحوم" خانجانی
چند هفتهای از رفتن حسین گذشته بود که یکی از دوستانش مرا دید و تشکر کرد و گفت: فلانی من دیدم که هنگام دفنش چقدر گریه میکردی
به او گفتم که متنی در این باره خواهم نوشت و توضیح خواهم داد؛ اما نشد.
آن اوایل که وقتش نبود و بعد هم قلمم بر این موضوع نچرخید. نمیدانم شاید توانایی پرداختنش را نداشتم؛ ولی حالا کمی فرصت هست
میخواستم بگویم: من هنگام دفنش گریه میکردم اما نه #برای_محمد_حسین بلکه بیشتر برای امامِ حسین (ع)! به شکستن پدرش نگاه میکردم و روضه علی اکبر را تصویر میکردم؛ و الحق علی اکبری هم بود حسین ما...
میخواستم بگویم: گریه کردن برای میت ارزش نیست! چرا هر که بیشتر گریه میکند قدر بیشتری مییابد؟ انگار که ضجه زدن سر قبر رفیق کلاس داشته باشد! و هر کس که آرام گوشهای بایستد و رفتن رفیقش را تماشا کند باید برچسب نارفیقی و بیاحساسی بخورد؟
میخواستم بگویم: مگر اشک ما به چه درد آن مرحوم میخورد که بخواهیم تلاش هم بکنیم برایش؟ چرا باید خاطرات مشترکمان را احضار کنیم و بر پایانشان اشک بریزیم؟ چرا به جای هدیه کردن ثواب گریه بر اباعبدالله (ع) اصرار بر لغو کنیم؟ البته نگفتم که مطلقا نباید گریه کرد! آری گریه گاهی لازم است برای آرامش لازم
بگذریم
شش ماه گذشته و چیزهای زیادی نوشتهایم
از فسخ عزائم و حضور و غیاب کلاس و طهارت استاد تفتی و آخرین بازدیدت که مدتهاست به یک ماه پیش برمیگردد گرفته تا تگ کردنت و انتباه و یاد مرگ و عبرت و مسئولیتهای ما
حسین جان! ما داریم دست و پا میزنیم که فراموش نشوی؛ تلاش میکنیم که سهمت از زندگی ما بیش از ثواب جزوهها و ختم قرآنها باشد؛ سعی میکنیم بیاد داشته باشیم و به یادها بیاوریم که چه هزینهای دادهایم و چه آوردهای بدهکاریم
حسین رفتن ناگهانیات به هم زد آرامش آغاز جدی سال تحصیلی را و بهانه تراشید برای کمکاریهای ما
حسین به قول رفیقت تو عزمی بودی که فسخ شدی و پس از تو چه بسا که عزیمت کردیم و شکست پشت شکست
البته که تقصیر تو نیست! تو نقشت را تمام و کمال ادا کردی؛ و چه ادا کردنی...
هر چه هست تقصیر از ماست؛ از کوچکی ما، از سستی ما، از ایمان ما
بعد از رفتن تو بهتر دانستیم که هر آن ممکن است جناب عزرائیل، فجعةً نزول کرده و قبض کند ارواح ما را
اما علم کجا و ایمان کجا؟ اینکه بدانی ممکن است دقیقا همان لحظه گناه، ملک الموت بانگ "الرحیل"ت در دهد چه تأثیری بر زندگیت دارد؟ کیست که نداند میمیرد؟
کجا من آنگاه که گعده ظهرانهام به طول انجامیده یاد فرصت نامعلومم افتادهام و عزم قیام کردهام؟
کجا احتمال دادهام که وقتی بیهدف اخبار را زیر و رو میکنم آخرین دانههای ساعت شنی عمرم بیفتند پایین و در یک لحظه تمام شود همه چیز؟ چرا انقدر آرامم؟ یعنی خودم را آماده پاسخگویی در محضر خدا دیدهام؟!
باز هم بگذریم
تو رفتی و غریبانه آرام گرفتی در مضجع شاه سید علی ابن ابراهیم
طلبۀ فاضلِ بسیجیِ مجاهد
ما کجا جرئت انتساب به یکی از این صفات داریم؟
اگر روز قیامت رو در رو بشوی با ما و بگویی: «مگر رفتن من حجت را تمام نکرد بر شما؟ مگر یقین نکردید که زود دیر میشود؟ مگر نگفتند برایتان که "فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ"؟ مگر ندانستید که بار من هم بر دوشتان اضافه شده؟ چرا بعد از من به جای سنگینی بار، سنگینی غم آزارتان میداد؟» نمیدانم در جوابت چه بگویم محمد حسین
شما میدانید؟!
✍#عمّار
#به_یاد_محمدحسین
🆔@rasadkhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ممنون که هر وقت خواستم هوام رو داشتی
هر چند که هر وقت تو منو صدا زدی،تعلل کردم😓
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فَيُجِيبُنِي وَ إِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِينَ يَدْعُونِي وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي وَ إِنْ كُنْتُ بَخِيلاً حِينَ يَسْتَقْرِضُنِي
✍#حیدر
#ابوحمزه
🆔@rasadkhaneh
اگه اخر سالی بارون نمیومد ... 😕
الان آسمون خیلی از شهرا پر از آلاینده بود. 👀
نشاط کم میشد و کودکان نمیتونستن بیان بیرون. 👦🏻
باعث مریضی مردم میشد و اصلا شهر بوی مریضی میگرفت! 😷
سفرها کم میشد؛ دیدوبازدیدها هم همینطور ... 😮💨
🤲🏻 جدا از اینکه لطف خداست میخوام یه چیز دیگه بگم:
اینکه نوروز برای دلهای ما باید در حکم همون بارون باشه ... 🌧 مثل ماه رمضون، مثل شبهای قدر و ...
بهونهای برای پاکسازی هوای دل ... 🩹 تا مریض نشه؛ تا بوی مرگ و رکود نگیره. 🦠
تا اینکه شکوفههای نشاط و انرژی برای حرکتی قویتر در آن جوانه بزنه. ☘
تا اینکه صلهای باشه با خود، محبتها، ناراحتیها، عادتها، رفتارها و تموم چیزایی که آسمون شهر دل رو رنگآمیزی کرده. 🌈
پس با یه یا علی از جات بلند شو و دستی به شیشههای دلت بکش ... 🌞🌾
مارم دعا کن ... یا علی(ع). 🙋🏻♂❤️
«سال نو مبارک»
✍#صفائی
#نوروز
🆔@rasadkhaneh
هدایت شده از مجمع الشعر عمّار
خدا که سفره افطار را مهیا کرد
به دست با کرم مجتبی (ع) بفرما زد
#عمّار
ایها الرئوف
همین که میگذاری پایاهایم سالم به شهرت برسد،
اجازه میدهی که به محل اسکان برسم،
اذن میدهی چشمانم با گنبدت ملاقات دوباره کند،
رخصت میدهی که پای ضریحت، زانو بزنم،
و اینکه حس و حال مناجات و زاری ام نمی آید اما گریه میدهی،
و همچنین توفیق اقامه نماز در سردابت میدهی،
آن هم در ماه رمضان و شب های قدر،
آن هم به مصاحبت اساتیدی که رزق علمی و سلوکی ما بطریقت آنان واصل شده،
به این معناست که عصیان های ما سربازانت، نتوانسته بینمان فاصله بیندازد و شما همچنان میخواهید که ما پای امرتان باشیم که در روز تنگنا، یسئلون عن النعیم هست؛ همان نعیمی که مصداقش ولایت شماست؛ با این فرصت ها میخواهید به ما تقلب دهید و یک بار دیگر برای چندمین بار راه بازگشت را به ما نشان دهید که در امتحان روز قیامت رد نشویم....
#پای_کار_نعیم
#سؤال
#ضیافت_در_ضیافت
✍#نمد
🆔@rasadkhaneh
شهید مردمی
سفر های استانی رئیس جمهور خیلی دلگرم کننده بود. یادمه چند روز قبل به استان قم اومده بودند. پروژه های عمرانی کنار پردیسان رو بازدید کردند، داخل حرم سخنرانی داشتند و هیئت همراهشون رو موظف کرده بودند که به مشکلات مردم رسیدگی کنند. هر کدوم از وزیرا داخل یک بخش از شهر و داخل یک ساختمون دولتی نشسته بودند و به سرعت کار های مردم رو انجام میدادند. من شخصا برای انجام یک کار به چند تا از این مراکز سر زدم، خوشحالی مردم برای حل شدن مشکلاتشون شیرین بود.
✍#حیدر
#رئیسی
#سیدالشهدای_خدمت
🆔@rasadkhaneh
شهید فداکار
آقای رئیسی که دولت رو تحویل گرفتند، پروژه های زیادی از دولت های قبل نیمه کاره مونده بود. آقای رئیسی به جای اینکه پروژهی جدیدی احداث کنه، به فکر تکمیل همون پروژه های دولت های گذشته بود و اونها رو جلو میبرد. این کار شاید جنبه رسانهای بالایی نداشت اما مردم چشمانتظار رو خوشحال میکرد.
✍#حیدر
#رئیسی
#سیدالشهدای_خدمت
🆔@rasadkhaneh
شهید مخلص
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
سال۱۴۰۳که شروع شد، شهید رئیسی کنار رهبر شروع به سخنرانی کرد.
همهی دولتمردان و دولت های جهان به مردمشان خدمت میکنند. همهی آنان داعیهی خدمت دارند و برای خدمت کردن در پُست های مختلف مشغول به کارند. آنها خدمت میکنند برای منفعت خودشان، برای اینکه دلشان برای مردم میسوزد، برای اینکه آدم خوبی جلوه کنند. ما هم خدمت میکنیم، البته با این تفاوت که، کار ما برای خدا است!
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
✍#حیدر
#رئیسی
#سیدالشهدای_خدمت
🆔@rasadkhaneh