🔰حسن بن ابی طالب آبی (۶۷۲ ه. ق) معروف به فاضل آبی(آبی منسوب به «آبه» است مثل ساوه)
🔹گاه از فاضل آبی به «ابن زينب» و یا «تلميذ المحقق» تعبیر می شود.
🔸#كشف_الرموز اولین شرحی است که به وسیله فقهای دیگر بر مختصر النافع نوشته شده است و دومین شرح بعد از المعتبر بر مخنصر النافع است.
🔹 فاضل آبی این شرح را در زمان حیات محقق حلی نوشته و لذا در تمام موارد مؤلف را با جمله «دام ظله » دعا کرده است و گاهی می گوید: آنچه استاد در متن مختصر النافع نوشته، #مخالف با آن چیزی است که در درس فرموده است.
🔸سخنان فاضل آبی در مقدمه کتاب کشف الرموز
1⃣ هرگاه مصنف گفته است: «#اشهر» یعنی در میان روایات #متعارضه آن روایتی که شهرت بیشتری دارد، این روایت است
2⃣هرگاه مصنف کلمه «#اظهر» را به کار می برد مرادش در #فتاوای اصحاب است
3⃣هر گاه محقق حلی فرموده است: «#أشبه» مراد آن چیزی است که #اصول_مذهب بر آن دلالت دارد یا عقل و اصلی بر آن دلالت می کند. انسب و اصح نیز همانند آن است.
http://eitaa.com/joinchat/3272605701C0771af71b5
🆔 @rasael_shobeiri
💢 رابطه امام خمینی و آیتالله خویی
✔️آیتالله سید موسی شبیری زنجانی: درباره رابطه آقای خویی و آقای خمینی چند مطلب نقل میکنم:
1️⃣ این را از حاج آقای والد شنیدم و از دیگری نشنیدم: وقتی آقای خویی قم آمد و بر آقای خمینی وارد شد، ما به عنوان اینکه مقرر درس آقای نائینی آمده است، رفتیم و از ایشان دیدن کـردیـم. اين قضیه قبل از دوره ما واقع شد. در دوره ما هم یک بار آقای خویی به قم تشریف آورد و ما ایشان را زیارت کردیم.
2️⃣ شنیدم وقتی آقای خمینی به عراق تبعید شد، وقتی به کاظمین وارد شد، به آقای خویی تلگراف یا تلفن کرد که من آمدهام.
3️⃣ مطلب دیگری که شنیدم و قطعى و مسلم است، اینکه در نجف وقتی آقای خویی از آقای خمینی دیدن میکند، چند روز بعد ایشان دوباره تصمیم میگیرد به دیدن ایشان برود. برخی نجفیها به آقای خویی اعتراض میکنند که شما با این کار نجف را تضعیف میکنید. دفعه قبل دیدن کردید و دیدار مجدد لزومی ندارد. آقای خویی ترتیب اثر نمیدهد و دفعات متعدد به دیدن آقای خمینی میرود.
4⃣ وقتی مرحوم آقا مصطفی از دنیا رفت، نماز ایشان را آقای خویی خواند.
5⃣ یک وقت آقای خوبی به مرحوم آقای آسید احمد فهری عبایی میدهد که به آقای خمینی هدیه بدهد. وقتی آقای فهری عبا را به آقای خمینی تقدیم میکند، آقای خمینی میفرماید: خیلی خوش وقت مکه شما رابطهات را با ایشان حفظ کردهاید. و از این جهت آقای خمینی قدردانی میکند. همچنین میفرماید: اگر فرستنده آقای خویی نبود، من همین عبا را به شما هدیه میکردم ولی چون ایشان هدیه داده است، من این را برای خودم نگه میدارم. سپس داخل میرود یا دستور میدهد که از داخل عبایی بیاورند و آن عبا را به آقای فهری اهدا میکند.
6️⃣ به نظرم از حسین آقا - فرزند مرحوم آقا مصطفی - شنیدم: اوائلی که آقای خمینی در نجف بود، منزل ایشان خیلی گرم بود و گرما ایشان را خیلی اذیت میکرد. آقای خویی تا وارد منزل آقای خمینی شد، نگاهی به اطراف منزل کرد و یک دستور معماری داد که مثلا فلان جای منزل را خراب و در سرداب فلان تغییر را ایجاد کنید تا مشکل گرمای هوای منزل حل شود. آنها هم طبق دستور آقای خویی عمل کردند و مشکل گرما حل شد. آقای خویی در معماری مسلط بود.
7️⃣ از افراد متعددی این قضیه را شنیدم: کسی (که نامش را ذکر نمیکنم) نزد آقای خمینی آمد و از آقای حائری شیرازی امام جمعه سابق شیراز شکایت و تعبیر کرد که :«او مروج خویی است»! آقای خمینی از این حرف خیلی بدش آمد و به آن شخص تند شد که چرا از ایشان بی ادبانه تعبیر کردید؟ سپس فرمود: «ایشان آيةالله خویی و از اعاظم است».
📚جرعهای از دریا؛ ج ۳ ص ۶۷۲
🆔 @rasael_shobeiri
💠 پرهیز از مدح خود
🔹 خیلیها همواره دلشان میخواهد دیگران آنها را مدح کنند یا خودشان خود را ستایش میکنند و برایشان خیلی دشوار است فضیلتی از دیگران را بپذیرند. این شایع است، حتی در میان معارف (۱) هم که نمیخواهم نام ببرم، این قضیه شایع است.
🔸 یکی از امتیازات آقای خمینی که معمولا ذكر نمیشود، ولی مهم است این است که اگر کسی را خوب میدانست، خیلی راحت از او تعریف میکرد و در این باب مانع نفسانی نداشت تا نتواند از دیگری تمجید کند، ولی هیچ وقت از خودش تمجید نمیکرد. حتی این نکته را در این حد من در آقای طباطبایی با علوّ مقام، نديدم.
🔹 يک بار آقای طباطبایی آقای مطهری را معرفی میکرد و گفت: «ایشان، بعضی از مسائل فلسفی برایش حل نشده بود و وقتی پیش من آمد، حل شد». چنین کلماتی هیچ وقت در قاموس گفتار آقای خمینی پیدا نمیشد. البته آقای طباطبایی از نوادر بود، مع ذلك در اين جهت آقای خمینی امتیاز خاصی داشت.
1⃣ «معاريف» غلط مشهور، و «معارف» صحیح است.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۴۲
@rasael_shobeiri
🔰استاد #عندلیب_همدانی(زیدعزه)
🔹 آیت الله #وحید_خراسانی عصاره مبانی آیت الله #خویی در اصول هستند. ایشان مبانی حوزه نجف را به قم انتقال دادند.
🔸 آنچه به نظر من به جنبه علمی ایشان عظمت داده، اول بحث #جامعیت، دوم بحث #عمق و سوم بحث #نقاد بودن ایشان است.
🔹 کسی که بیشترین سعی و کوشش را داشت در اینکه مبانی مرحوم اصفهانی، مرحوم نائینی، مرحوم آقا ضیاء الدین عراقی، مرحوم آقای خویی را در قم انتشار دهد و نقادی کند، آیت الله وحید بودند و این امر باعث شد که یک نشاط علمی بین فضلا و حوزه ایجاد شود.
🔸ایشان در مسایل اصول که وارد میشوند، نظر بزرگان اصول مثل شیخ انصاری و آخوند خراسانی، مرحوم اصفهانی و نائینی و عراقی را نقل میکنند و بیشتر هم بر طبق مبانی استادشان مرحوم آیت الله خویی پیش میروند، اگرچه در بسیاری از موارد ایشان با استاد خود اختلاف نظر دارند، ولی تقریباً سبک و سیاق بر همان سبک و سیاق مرحوم آقای خویی است.
🔹در مورد فهم روایات هم ایشان خیلی دقیق هستند البته چندان #بررسیسندینمیکنند مگر جایی که نیاز باشد.
@rasael_shobeiri
💠 تأثیر فلسفه در فهم فقه
🔹 نه تنها میرزا مهدی اصفهانی و سید موسی زرآبادی بلکه امثال آقای خمینی که فلسفه را قبول داشتند، فلسفه را برای فهم فقه مضر میدانستند.
🔹 عقیده اینجانب نیز همین است. مرحـوم والـد کـه با آقای خمینی هم بحث بود، میگفت که آقای خمینی فلسفه را در فقه و امثال اینهـا داخل نمیکرد و با مسائل خیلی عرفی برخورد میکرد. فلسفه ممکن است در کلام و برخی جاهای دیگر نـافـع باشـد، لـكـن در باب فقـه اگر مضر نباشد، نافع نیست. با مباحث فلسفی آشنا شوید ولی در فقه دخالت ندهید.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۵۲
@rasael_shobeiri
🔰محدث بحرانی
💢روش شناسی💢
▪️انکار عرف
🔸بسیاری از اصولیین معتقدند برای فهم معانی و مدلولهای خطاب هایی که در شرع وارد بوده است مراتبی وجود دارد: اول، عرف شرعی؛ دوم، عرف عام و سوم لغت. در موردی که میان آنها تعارض رخ دهد، این مراتب رعایت می شود.
🔹اما محدث بحرانی این ترتیب را #مردود دانسته، و معتقد است: از روایات معصومین به دست می آید که در صورت مشخص نبودن مقصود از خطاب شرعی، باید #تفحص نمود و در صورتی که مراد از آن معلوم نشد، باید #احتیاط کرد و جایز نیست برای فهم خطاب شرعی به عرف عام و خاص مراجعه کرد
🔸زیرا اگر احکام مبتنی بر عرف عام شوند لازمه اش عسر و حرجی است که در آیه و روایت نفی شده است؛ از سوی دیگر باید عرف #تمامی_مردم روی زمین استعلام شود. بنا بر عرف خاص نیز موجب اختلاف در احکام شرعی می شود؛ در حالی که از روایات چنین به دست می آید که هر چیزی که منجر به #اختلاف گردد، نمی توان بر آن بناء گذاشت
🔻و انما المستفاد من اخبارهم كما مر انه مع عدم العلم بما هو المراد من الخطاب الشرعي يجب الفحص و التفتيش و مع العجز عن الظفر بالمراد يجب رعاية الاحتياط و الوقوف على سواء ذلک الصراط على أنه لايخفى ما في بناء الأحكام على العرف العام من العسر و الحرج المنفيين بالآية و الرواية فانه يوجب استعلام ما عليه كافة الناس في اقطار الأرض
📚الحدائق الناظرة فی احکام العترة الطاهرة،ج۱،ص۱۲۱
@rasael_shobeiri
#ابن_براج
💠 سعدالدین ابوالقاسم عبدالعزیز بن نحریر طرابلسی (۴۰۰-۴۸۱ ق)، معروف به #قاضی اِبْنِ بَرّاج
🔹 وقتی فقیهان امامی به نحو مطلق از «قاضی» یاد میکنند، مرادشان ابن براج است. او شاگرد سید مرتضی و شیخ طوسی، و نماینده شیخ طوسی در بلاد #شام بود كه چندین سال منصب قضا را در طرابلس بر عهده داشت. از ایشان کتابهای فقهی برجای مانده که کتاب #المهذب فی الفقه و #جواهر_الفقه را میتوان نام برد.
🔸 سید #مرتضی که کمک هزینه طلاب را به اندازه شأن علمیشان میپرداخت، به شیخ طوسی ماهانه ۱۲ و به ابن براج ۸ دینار میداد و از اینرو میتوان او را برجستهترین شاگرد علم الهدی، پس از شیخ طوسی دانست.
🔹از برخی نوشتههای قاضی میتوان پی برد که وی در مجلس درس شیخ طوسی یک شاگرد معمولی نبوده، چنانکه در #المهذب مباحثهای را میبینیم که میان شیخ با ابن براج رخ داده و شیخ در این گفتوگو مجاب گردیده است.
🔸 همچنین شیخ طوسی در سرآغاز برخی از نوشتههایش تصریح میکند که این کتابها را به درخواست «شیخ فاضل» مینویسد و آقا بزرگ طهرانی در حاشیه پارهای از نسخ کتاب الجمل و العقود وی دیده که مراد از شیخ فاضل، ابن براج است.
📚 روضات الجنات، خوانساری، ج7، ص 408 ـ 409.
🌐 http://eitaa.com/joinchat/3272605701C0771af71b5
هدایت شده از سید محمد جواد سید شبیری
◾️در سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره)، به روح بلند ایشان و جمیع شهدا دسته ای صلوات تسلیت هدیه کنیم.
https://t.me/Rejalkh
http://eitaa.com/shobeiri
https://t.me/shobeiri
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://eitaa.com/rejalkh
هدایت شده از سید محمد جواد سید شبیری
🔸تذکّرات آیتالله العظمی شبیری زنجانی(مدّ ظلّه) دربارۀ برنامۀ آموزشی جدید حوزههای علمیّه
آیتالله العظمی شبیری زنجانی با اشاره به جایگاه علمی رفیع شیخ انصاری و آخوند خراسانی و کتابهای «رسائل» و «مکاسب» و «کفایه» دربارۀ کماعتنایی به این کتابها در برنامۀ آموزشی جدید حوزههای علمیّه اظهار نگرانی کردند.
متن بیانات معظّمٌله، بدین شرح است:
مقام علمی مرحوم شیخ انصاری تا بدانجا بود که بزرگانی همچون میرزای شیرازی گوشزد میکردند که نمیتوان بهآسانی از کنار نظرات ایشان عبور کرد. مؤسّس حوزۀ علمیّۀ قم، مرحوم آیتالله العظمی حائری، ضمن نقل داستانی از مرحوم میرزای شیرازی اشاره کردند که: «میرزا به توضیح عبارتی از بحث طهارتِ شیخ انصاری پرداخت که ما آن را نفهمیده بودیم.»
در درس شیخ انصاری، بسیاری از فحول مجتهدین حضور داشتند و ایشان در مقابل مقام علمی شیخ، خاضع بودند.
«رسائل» شیخ انصاری از کتب ارزشمند اصولی است که مؤلّف، خود در اواخر عمر، آن را بهعنوان کتاب سطح تدریس میکردهاست. ویژگیهای علمی مهمّ این کتاب و ارزش والای آن و پذیرش کتاب در جامعۀ حوزوی، سبب شده که این کتاب بهطور طبیعی بهعنوان متن درسی و محور تحقیق قرار گیرد.
کتاب «کفایة الأصول» هم، از همان زمان مؤلّف، مورد توجّه علما قرار گرفتهاست. از مرحوم آقا رضی شیرازی شنیدم که مرحوم میرزا محمّدتقی شیرازی، در زمان حیات مرحوم آخوند، «کفایه» را تدریس میکردهاست؛ موقعیّت والای علمی میرزا محمّدتقی شیرازی نیز، بر اهل فضل پوشیده نیست.
از مرحوم آقا شیخ عبدالکریم خوئینی -که شاگرد مرحوم آخوند و مرحوم شریعت اصفهانی بود- شنیدم که میگفت: «منزل آقای شریعت اصفهانی، نزدیک محلّ تدریس آخوند بود و ایشان از پشتبام منزل به درس مرحوم آخوند گوش میکرد. صبحها که به درس آقای شریعت میرفتم، مطالب آخوند را سادهتر بیان میکرد و ما آنجا، تازه مطالب آخوند را میفهمیدیم.» کسانی همچون آقای شریعت، با آن جلالت، اینگونه با مطالب مرحوم آخوند برخورد میکردند.
دیگر بزرگان معاصر مرحوم آخوند نیز، مقام علمی ایشان را پذیرفته بودند؛ حتّی شنیدم که عالم بزرگ اهل معنای معاصر ایشان، مرحوم شیخ علیمحمّد نجفآبادی (متوفّای 1۳۳۲) در روز وفات خویش مایل بوده که از «کفایه» مرحوم آخوند، مطالبی برای وی بخوانند تا او بشنود.
توجّه خاصّ علماء به «کفایة الأصول» سبب شده که این کتاب، متن درسی و جایگزین کتب پیشین گردد و در این میان، هیچ الزامی در کار نبودهاست.
تکامل نظام آموزشی حوزه و ارتقای آن، سودمند است؛ امّا باید توجّه داشت که این صحیح نیست که به هر قیمتی، تحوّل در نظام آموزشی صورت پذیرد؛ بلکه مهمّ، ارتقای متون آموزشی است و تا وقتی که کتب علمی، در سطح بالاتری از «رسائل» و «مکاسب» و «کفایه» تدوین نشده که مورد پذیرش حوزههای علمیّه قرار گیرد، جایگزینکردن کتابهای دیگر، تنها افت تحصیلی را به دنبال دارد.
توجّه به این نکته لازم است که تدریس متون ارزشمند پیشین، این امتیاز را نیز دارد که طلّاب میتوانند از سالها تجربۀ اساتید گرانقدری که این کتب را با دقّت و حوصله تدریس کردهاند و بر زوایای آنها اشراف کامل دارند، بهرهمند شوند.
از سوی دیگر، این سه کتاب، سالها مورد توجّه و اعتنای بزرگان بوده و از زوایای گوناگون، بررسی و تحقیق شدهاند و علاوه بر حواشی و شروح بسیاری که در توضیح و تبیین و نقد مطالب این کتابها نگارش یافته، محور درسهای خارج فقهای برجسته در فقه و اصول بودهاند و جایگزینکردن آنها با متون دیگر -که به هیچوجه، این ویژگیها را ندارند- بهمعنای محرومساختن طلّاب و جامعۀ علمی از دهها سال پژوهش و تحقیق است و به تضعیف بنیانهای علمی حوزهها میانجامد و خسارت جبرانناپذیری به همراه دارد.
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
http://eitaa.com/shobeiri
https://t.me/shobeiri