eitaa logo
🕊 شـهیـدانــه 🕊
339 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
101 فایل
[به یاد تمام شهدا ،شهیدانه ای به نام شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی] 🌸متولد:1365/9/20 تهران 🌸شهادت: 1392/8/27سوریه 🌸مزار: گلزارشهدای بهشت زهرا، قطعه 53،ردیف87 کپی مطالب آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
علی آقا از دنیایی گذشتی که اگر یکی از هزار رنگش رو به هر آدمی نشون بده جوری زمین میخوره که دیگه توان بلند شدن نمیمونه براش... چطور گذشتی؟؟ چرا نمیشه گذشت!!! ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت نصیب کسی می شود که بداند شجاعتش را کجا و در چه راهی باید خرج کند... ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🔹گویند جواز دست رضاست 🔹شاهی که تجلی‌گَه الطاف خداست 🔹جایی که برات کربلا می‌گیرند 🔹آنجا به یقین پنجره فولاد رضاست 🌹 🌹 🌺السلام علیک یاعلی‌بن‌موسی‌‌الرضا 💚 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•﷽•° 💔 °• بفرمایید روضه، آدرس: دروازه ی ساعات بعد از ڪوچه ی تنگِ تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه گرفته مجلسے ارباب در ڪاخ یزیدیّه °• بفرمایید روضه با حضور ؛ قاتلان ،شمر و سنان و حرمله امشب بفرمایید روضه با حضور ذاڪران این بار چوب با لب ... بفرمایید روضه « شام » بعدش هم به صرف شام به صرف شام، بعدش هم شراب از جام °• بفرمایید روضه شامیان، بعد از نماز مغرب و عشاء بفرمائید روضه شامیان با خطبه خوانے هایِ و °• ندیدم مجلسے کامل تر از این مجلس روضه نه بی خود نیست اربابم در آورده سر از این مجلس روضه °• که در آن قاسم و و اڪبر بر روی نیزه، میان دارند و در هر گوشه ی مجلس شبیه عمّه‌ی سادات و طفلان، ڪربلایی های بسیارند ... °• به نوبت راویان ، شمر و سنان و حرمله از ڪربلا گفتند تمام قصّه را از ابتدا تا انتها گفتند ولی هر یک جدا از روضه ی سرهای از پیکر جدا گفتند ‌... °• سپس بر منبرِ آن لب ڪرب و بلایی آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد تمام نڪته ها را مو به مو در خواندن آیه رعایت ڪرد ... °• حسین بن علے لب وا نکرده، ناگهان مجلس دگرگون شد از این سو چشمِ زین العابدین از آن طرف، زینب دلش خون شد °• پس از لب خیزران برخواست آهسته ولے با شدّت از دست یزید افتاد رقیّه دید بالا رفت چوب خیزران، امّا خدا را شکر بر صورت ندید افتاد °• به شدّت خواندن های زینب، شور مےبخشد به این مجلس خصوصاً موقعِ طرز ادای اسمِ ارباب جهان، از بس حسین بن علے را میکشد با حس دل سنگ آب می گردد ... بیشتر بی تاب می گردد °• شما حالا بفرمایید روضه ، اهل بیت امّا به زور تازیانه ، راهیِ مجلس شدند آن شب شما حالا بفرمایید روضه ، بچّه ها ، از بس که خوردند از عدو، بی حس شدند آن شب °• بفرمایید روضه ، روضه ی ناگفتنے در مجلس از آغاز بسیار است از این بسیار ها تنها ، یکیّ اش این که زین العابدین بسیار است یکے دیگر از این بسیار ها اینکه ، ڪمان حرمله ، بسیار در چشم همه مشغول ِآزار است ... °• بفرمایید روضه تا که زینب کبری سحر گردد بفرمایید روضه تا مگر تعدادمان از دعوتے های یزید بی مروّت بیشتر گردد بفرمایید روضه تا که بازوهایمان امشب برای بچّه ها در وقت تازیانه مانند سپر گردد °• بفرمایید روضه ، آدرس ؛ دروازه ی ساعات بفرمایید روضه بچه ها ، تنها برای شادی و عمّه ی سادات ... 🍃🥀 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر طرف که می نگری شهیدی را میبینی که با چشمان نافذ و عمیقش نگران توست که تو چه می کنی؟ سنگین است و طاقت فرسا ... زیر بار نگاهش حس می کنی که در وجودت چیزی در هم می ریزد. ✊ 🍃🌹 🌹 ۱۴ صلوات برای برگشتن هرچه زودتر پیکرشون و پیکرِ دیگر شهدا 💠اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💠 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
ادامه رمان ازلاک جیغ تا خدا
اذان ظهر به افق تهران به حق شهدا اللهم عجل لولیک الفرج #شهیدهریری_التماس_دعا ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لاک_جیغ_تا_خدا🌈✨💫 محمد اصرار کرد دستاشو‌بگیرم برا اولین بار دست تو دست با ی پسر اونم تو‌پارک احساس بدی داشتم اما بیخیال احساس دنیا دوروزه دستاشو محکم گرفتم انقدر محکم گفت جوجه یواش دستم درد گرفت گفتم حقته اقا مرغه در ماشین واسم باز کرد نشستم تو‌ماشین در ماشین واسم بست گفت افرین جوجه حرف گوش کن من ی لحظه ترسیدم اما مث همیشه ایت الکرسی خوندم نشست تو ماشین اهنگ روشن کرد علی بابا بود صدامومیشنوی چهرمو یادته.... نگاهم افتاد به محمد نگاش میکردم رفتم تو فکر که ی لحظه فهمیدم داره صدام میکنه به خودم اومدم گفتم ببخشید جانم گفت کجایی بابا گفتم اینجا چیشده گفت چیزی میخوری گفتم اره اما به حساب من گفت وقتی با ی مرد میای بیرون دختر نباید دست جیبش کنه گفتم خوب باشه من شیر پسته میخورم گفت چشممم تو جوون بخواه خندم گرفته بود تا محمد بره بیاد ی سر به تلگرامم زدم واقعا حوصله هیچکدومشون نداشتم ادامه دارد... @rasooll_khalili
🕊 شـهیـدانــه 🕊
#رمان_از لاک_جیغ_تا_خدا🌈✨💫 #الهام #قسمت_هشتم محمد اصرار کرد دستاشو‌بگیرم برا اولین بار دست تو دست با
توتلگرام فقط جواب پگاه دادم که اونم‌نوشته بود فردا بریم تهران که نوشتم نه اصلا حوصله ندارم میخواستم زنگ بزنم بهش که دیدم محمد در ماشین باز کرد گفت بفرما جوجو گفتم ممنون اقا مرغه شمااا چقددد خوبی ی دفعه خیلی‌جدی گفت الهام گفتم جانم گفت با تمام بی محلیات دوست دارم خندم گرفت گفت الهام چرا دوسم نداری چرا بهم محل نمیدی من تورو‌دوس دارم خوشبخت میکنم دنیارو به پات میریزم تو با من باش گفتم ببخشید نمی تونم خواستم از ماشین برم بیرون در ماشین قفل کرد ترسیدم گفت نترس کاریت نکردم چرت فرار میکنی دارم باهات حرف میزنم روانی هنوز انقدر عوضی نشدم که تا خودت نخوایی دست بهت نمی زنم گفتم محمد من نمیخوام واسه کسی زندگی کنم من میخوام واسه خودم زندگی کنم میخوام خوش باشم واسه خودم گفتم ولی رو‌حرفات فکرمیکنم از بس دستمو فشار داده بود اشکم در اومد ادامه_دارد @rasooll_khalili
ادامه داستان واستون تابعدازظهر میزارم 😊😊😊😊 بازم بابت بدقولی شرمنده
بی قـراری و شوق پرواز از چهره هاتان مےبارد... خستگے را خستہ ڪردید افلاڪیان_خاکے ... صورت هاے غبارگرفتہ نشانه دو چیز است؛ خستگـے از دنیا و ... ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴طرحهای زیارت اربعین به نیابت از شهدا جهت چاپ👇