eitaa logo
🕊 شـهیـدانــه 🕊
339 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
101 فایل
[به یاد تمام شهدا ،شهیدانه ای به نام شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی] 🌸متولد:1365/9/20 تهران 🌸شهادت: 1392/8/27سوریه 🌸مزار: گلزارشهدای بهشت زهرا، قطعه 53،ردیف87 کپی مطالب آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بسم رب الشهدا🌷 🍏هفت سین مناطق جنگی🍎 " " سین  ندارد اما ! "ساختمانهـایش"سحرگاهانی را به خاطر دارد که رزمندگان ، با نوای دلنیشن مناجات نورایی همــدوش ِستارگان ، همپای فرشتگان و در کنـــار ِماه ،با سخن میگفتند، سنگر سازان بی سنگر... 🌸🍃🌸🍃 " " سین ندارد اما ! "سجده های"بسیجیانی را به خاطر دارد که با سربندهای سبز و سرخ ، هایشان را به خدا سپردند و با ندای ' اَعرلله جُمجُمَتَک' به دیدار شتافتند... 🌸🍃🌸🍃 " " سین ندارد اما ! "سنگرهایش" زخم ِ تن ِ شقایق هایی را به خاطر دارد که در کربلای خمینی(ره) با رمــــز " یـــ زینب ــــــــا " هر آنچه داشتند تقدیم ِ حضـــرتِ ارباب نمودند... 🌸🍃🌸🍃 " " سین ندارد اما ! "سکــوی" پرواز ِ لب تشنگانی شد ، که مقتل شان یادآور ست... 🌸🍃🌸🍃 " " سین ندارد اما ! "سه راه شهادتش" گــواه ِ رشادت ِمردانی ست که سبکبـــــــــــال ، تا عرش ِ اعــــلا ،پرستــــو شدند... 🌸🍃🌸🍃 " "سین ندارد اما ! "ساحل"خونینش ، غواصانی را به خاطر دارد که در شبهای ، از سیم خادار ِ نفس، گــذشتند و دل ، به دریای بیکران ِ و عرفان زدن... 🌸🍃🌸🍃 " " سین ندارد اما ! "سرداران " بی نام و نشـانی را به خاطر دارد کــــــــه همچون مادرشان زهـــرا(س)فدایی شــدند و  ماندند.. 🍃نثار روح مطهر صلوات🍃 @rasooll_khalili
🕊 شـهیـدانــه 🕊
🌷 مشخصات فردی شهید شهید مدافع حرم نام : #شهیدسیدمحمدمصطفوی تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۲/۱۵ تاریخ شهادت : ۱
🍂 🍂🌺🍂 🌺 ‍ 🌷 نگاهی مختصر به زندگینامه خادم الشهدا 🌷 عشق به ‌آقا الحسین علیه السلام عشق به خانم حضرت زینب کبری سلام الله در وجودش بود. تارپود وجودش مملو از عشق و خدمت به خلق الله بود از هیچ کاری برای جوانان مضایقه نمی کرد همه جوانان در قلبش جای داشتند چقدر جوانان به واسطه او و در اثر مصاحبت و همنشینی با او مسجدی و نماز خوان شدند و با حضرت حق آشتی نمودند. هر چه ویژگی خوب که باید در یک انسان باشد در وجودش بود , از مناعت طبع و تواضع تا شوخ طبعی و مهربانی همه و همه از وجناتش پیدا بود. باید مانند باشی که مال و منال دنیا را بگذاری و دارایی های را فدای لذتی بالاتر که همانا و همنشینی با سید الشهداست بکنی . مهندس عمران بود و از دارایی های دنیا چیزی کم نداشت که همه را فدای یک آجر حرم آل الله کرد. بِابی اَنتَ وَاُمی وَنَفسی وَمالی وَعُسرتی ✨نمازش همیشه اول وقت بود حتی وسط میدان یکی از مسابقات ✨احترام عجیبی به پدر و مادر و خانواده اش می گذاشت. ✨به خانواده های شهدا سر می زد نزدیک چهارده سال خادم الشهدا در مناطق جنوب بود. ✨دو سال آخر قبل از شهادتش نماز شبش ترک نشد. در زمینه ورزش هم بسیار فعال بود. در ورزش جودو کمربند مشکی داشت و مقام دوم و سوم کشوری را به دست آورده بود. به تیم ملی دعوت شد و همزمان در ورزش زورخانه ای هم مهارت داشت و برای ورزش به زورخانه می رفت. شهیدسید میلاد مصطفوی را می گویم! اهل شهر بهار استان همدان. مخلص الشهدا که بالاخره بعد از چهارده سال مزد خدمت صادقانه خود را از سید الشهدا گرفت. دوستی عمیقی که با برقرار کرده بود باعث شد که همانند آنان باشد همانطور که حضرت علی علیه السلام فرموده اند کسی که خود را شبیه هر امت و طایفه ای کند عاقبت مانند آنان گردد. این شهید گرانقدر هم این قدر خود را شبیه شهدا کرد که خودش نیز آسمانی شد چرا و چگونه , شاید برایتان سوال باشد. چون از بسیجیان گردان ۱۶۵ امام حسین علیه السلام شهرستان بهار بود برای رفتن به سوریه شد و وقتی به او خبر دادند که می توانی به سوریه بروی بسیار خوشحال و شادمان گردید. بدین گونه این سید عزیز و اولاد پیغمبر راهی سوریه شد. هنگامی که دشمن در حال پیشروی بود از ناحیه گلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به خیل عظیم نائل گردید. دوستانش که موفق نشده بودند پیکر شهید را به عقب برگردانند ناگزیز ایشان را در جای امنی قرار دادند , و به عقب برگشتند. که قضیه به اینجا ختم نشد و پیکر مطهر دست دشمنان لعنت شده آل اللّه افتاد و بدنش اربا اربا شد مطهر را از بدن جدا کردند و با خود به غارت بردند لا یَوم کَیومُک یاابا عبداللّه 😭 دستت اما حکایتی دارد رَضیَ اللّهُ عمی العباس اینجاست که می گویند عاشق رنگ بوی را می گیرد . مانند ارباب بی کفن شهید شدن می خواهد که سید میلاد لیاقتش را داشت ایام شهادتش روز ۲۵ مهر ماه سال ۹۴ برابر با سوم محرم در عملیات محرم در مانند ارباب بی کفن بی سر به دیدار سید و سالار شهیدان رفت و پیکر مطهرش چندین روز زیر آفتاب ماند..... خواسته قلبی سید میلاد گمنام شهید شدن بود ولی از آنجا که پدر شهید خیلی بی قراری می کرد , سیدمیلاد به خواب یکی از همرزمانش رفته و گفته بود دوست داشتم گمنام بمانم به خاطر بیقراری پدر و خواهرم بیایید مرا ببرید و آدرس محل پیکرش را به دوست و همرزمش در خواب گفته بود. بالاخره بعد از۲۱ روز پیکر مطهرش در میان عزاداران وارد کشور شد و در هفدهم آبان ماه سال ۹۴ در گلزار شهدای شهر بهار در جوار مزار مطهر و نورانی آیت الله شیخ محمد بهاری پیکر مطهر به خاک سپرده شد. شادی ارواح طیبه جمیع شهدا بالأخص شهدای مدافع حرم صلوات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄ 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃 چشم دلگرم به لبخند و چشم مادر خیره به شوق پدر شد و بار دیگر پا به عرصه هستی گذاشت. . 🍃پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی که راه ورسم مردانگی رابه اوآموخت. . 🍃 محمدرضا شیفته ی مردانگی و غیرت شد . رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از را شیفته مرام و خوشرویی خود کند،ردپایی که عطر در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش می کند. . 🍃در گفت و گوهایش با مادر گفته بود. «قول میدهم مادر که شوم آخر» سر را فدای عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد. غیرتش باعث شد جانش را کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد. . 🍃چه پر کشید و جام شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که به وصال‌ِ دارند و آرزوی نوشیدن جام در .... . ✍️نویسنده: . 🌸به مناسبت سالروز شهادت . 📆تـاریخ تـولـد: ۲۶ فروردین۱۳۷۴.تهران . 📆تـاریخ شـهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۴.حلب . 📅تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مـحل مـزار: گلزار شهدای علی اکبر چیذر . ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🕊 شـهیـدانــه 🕊
طـرح جـدیـد به مـناسبت سالـروز شهادت شهید عباس ورامینی 💛💫 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🍃او را به عاشقی می‌شناختند.عاشقی برای ارباب.یک محله بود و یک علمدار. . 🍂انگار نمی شود از کنار این دریایِ بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی! عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق است.و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بی‌پدری را کمتر می‌کرد. . 🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ اورا به سمت و سوی خود کشاند. وقتی امام_ره_ خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود. بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ افتاد ، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد. . 🍂گویی این همه را وامدار نامش است.عباس آقایی که در شجاعت زبانزد است🍀 عباس‌گونه اش او را به خاکِ کشاند و نمک‌گیرِ وادیِ عاشقان شد.در عملیات صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود. . 🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به رفت. مادر می‌گوید: " از حج که باز گشت، گفتم : عباس ! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی )) گفت : (( خیلی دلم می خواهدملاقات و زیارت خدا نصیبم شود))." . 🍂باید خالص باشی و برای نه از جان که از بگذری تا تو را بخرد. مثل عباس! رها از همه دلبستگی‌ها، در گوشِ یار سخن از می‌گفت تا که در نیمه شبی، در پنجوین ، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت . ۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ برسد🕊 . ؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان . ✍نویسنده : . به متاسبت سالروز شهادت 📆تاریخ تولد : ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳ . 📆تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۶۲. پنجوین . 📆تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار : بهشت زهرا .
🍃از آغاز تولد، آنچه در وجود جاریست، تنها است و عشق و تو هستی که تصمیم می‌گیری عشق را به پایِ کدام پرورش دهی؟! معشوقِ زمینی یا اویی که در آسمان به نظاره نشسته است!؟😊 . 🍃پرستوهای اما راه و رسمِ عاشقی را خوب بلدند. بال و پر می‌زنند، گویی خسته از این به دنبالِ سرپناهِ امنی راهِ آسمان را پیش‌گرفته اند🌹 . 🍃بندگی سرلوحه کارشان و دلبری از معبود راهِ رسیدنشان به آسمان است. ، پرستویِ عاشقی که هیچ چیز جلودارِ پروازش نبود حتی شیرینیِ تولدِ تنها دخترش! . 🍃دختران بابایی‌اند اما سهمِ سنگِ مزاریست که میان او و بابا فاصله انداخته است و این بین، همسری که زینب‌گونه را پیشه کرده است😓 . 🍃میثم قبل از پرواز، هردو را به سپرده و خودش میانِ آسمان نظاره گرِ آنهاست و کنارشان نفس می‌کشد، بودنش حس می‌شود. حضور میثم در رگهای زندگی جاریست❤ . 🍃عشق به زندگی، به همسر و فرزند چیزِ کمی نیست اما توانِ مقابله با اراده میثم را نداشت، او برای آسمان بود و سکویِ پروازش، حلب♡ . 🍃انسانها به خواست‌گاهشان باز می‌گردند و میثم به . آنچه خدا هدیه داده بود، باز پس گرفت🕊 . 🍃عالم سراسر است نامکشوف، که بر مقیمانِ نیز جز پرده ای فاش نخواهد شد❣ . . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🥀مزار شهید : قرچک،زیباشهر،امامزاده بی بی زبیده ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🍃خاقانی بسیار شیوا بیان میکند، که در جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند♡ . 🍃بدرستی اگر نیکو سرشت نباشی نمیتوانی در قتلگاه عشق جان عزیزت را فدای جانانت کنی، اگر در عشق، صاف و نباشی نمیتوانی حتی لحظه ای گمانت را به سوی پرواز دهی😌 . 🍃اصلا کدام روبه صفتی میتواند این مسیر را بپیماید، مگر غیر این است که مسلخ عشق با نیکو سرشتی معنای حقیقیش را پیدا میکند. . 🍃احمد کشوری جوان و تیز پروازی که زیرکانه و توانست مسیر عاشقی را تمیز دهد. ۲۷سال بیشتر نداشت، اما چون عارفی راه بلد مسیر را در کوتاهترین زمان‌ ممکن به انتهایش رسانید❣ . 🍃میدانی، انتهای جاده ی عاشقی است و این مسیر را با تیز ترین پرواز ممکن به باند فرودگاهش رسانید. آری، حقیقتا عشق را باید زِ آموخت، ورنه ما ، چه میدانیم؟😔 . ✍نویسنده: . 🕊به مماسبت سالروز شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🕊 شـهیـدانــه 🕊
جمعه های مهدوی 💚🍃 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
♡به نام دلارام عالم♡ . 🍃از روز ازل در سرشت انسان برای منجی را نهادند، در گوشش از کوره روزگار خواندند که گِلِ وجودش را میپزد و گاه آنقدر داغ میشود که کاسه صبرش از هم می‌پاشد، از زیبایی عشق برایش نوشتند و قداست را بالای دفتر حک کردند اما امان از چشم نابینا و ناقص که ندید و نخواست درست تفسیر کند😓 . 🍃اینها را از ازل برایمان خواندند که تا ابد در گوشمان بماند ولی گوش نیز ناشنوا شد و حافظه هم یاری نکرد، بعید میدانم حالا کسی آن حرف ها را یادش مانده باشد که اگر اینطور بود دل را نمی‌کردند، انتظار را گوشه ای نمی‌گذاشتند بهر تماشا و مضحکه خاص و عامش نمی‌کردند، عشق را با جا به جا نمی‌کردند و به لفظ عشق رحم میکردند و قداست را به نجاست نمیکشاندند😔 . 🍃حیران مانده ام، کجای این زمانه هستیم؟ چنان در خویش غرق شده‌ایم که خدا می‌داند چه بلایی سر آن انتظار و عشق که در وجود ما نهادند آمد؟ . 🍃به راستی کوره روزگار بسیار داغ بود که داغ هجران را از یاد بردیم! مخمل نگاهش را که لطیف به چشم دلمان دوخته شده بود حس نکردیم، هر دل منتظرش را نادیده گرفتیم و او باز هم لطف خود دریغ نکرد از فراموشکارانی که خود را به دست بهانه‌های زمانه سپرده بودند😣 . 🍃مدتیست به بد دردی مبتلا شده‌ایم. درد را با بند بند وجود حس می‌کنیم، غم نبودنش را...🥺 . 🍃شاید دعای تسلای روح خسته اش باشد که بارها از ما رنجیده، و به حتم فرج درد ما را درمان است. شاید اینبار هم دلش به حال قنوت های پر سوز و گدازمان بسوزد و گرمی نگاهش را از سرمای احوالمان دریغ نکند که سخت . . 🍃درِ کاروانسرا ببندیم و جز عشق دلارام و سفیرش عشقی دگر نخواهیم وَ پرده برداریم از تمام سیاهی و رو سفید بیرون بیاییم از آزمون زندگی شاید رحمی کند، منجی نگاهی بکند و صدایمان را گوش کند...شاید😞 . ✍نویسنده: . . 📅تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۹ ‌.