eitaa logo
رمانهای رستاخیز
5 دنبال‌کننده
656 عکس
283 ویدیو
8 فایل
⚜بسـمـ الله الرحمنــ الرحیمـ⚜ #مـــــذهبــــےهاعاشقـــــــتـــرن💖 🔱کانـــــال‌رمـــانـــــهاـــےرستـــــاخیــــز🔱 رمانهای شهـــــداء ، رمانهـــاـــے مذهبـــــے کانال تلگرام https://t.me/RomanRastakhiz313 کانال ایتا eitaa.com/rastakhiz313
مشاهده در ایتا
دانلود
رمانهای رستاخیز
ملاعباس چاوش با جمعی از جوانان شب جمعه به کربلا آمدند، از او خواستند تا برایشان مداحی کند،رسیدند بالای سر امام حسین(ع)، به خود گفت دفترچه شعرم را باز میکنم هر شعری آمد همان را میخوانم. دفترچه اش را باز کرد و اشعار علی اکبر(ع) آمد، و شروع کرد به خواندن. سفر اول کربلا و همه جوان، مجلس شوری بپا شد، ملا عباس گفت:بس است،دیگر برویم استراحت کنیم. در عالم خواب به او گفتند آماده شوید که امام حسین(ع) میخواهد به دیدارتان بیاید، او در عالم خواب همه را بیدار کرد و مودبانه نشستند تا آقا تشریف آوردند. امام حسین(ع) فرمود:ملا عباس! گفتم: بله آقا جان. فرمودند: می دانی چرا من امشب به اينجا آمدم؟! گفتم: نه آقاجان. فرمودند: من با شما سه كار داشتم. گفتم: آن سه كار چيست آقا جانم؟ فرمودند: اولا، بدان كه هر كس زائر ما باشد، به ديدنش می رويم! ثانيا، شبهای جمعه وقتی در مازندران هستی و جلسه داريد و دور هم می نشينيد، یک پيرمردی دم در می نشيند و كفش ها را درست می كند، سلام حسين را به او برسان! سپس فرمودند: ملا عباس! كار سوم هم اين است كه آمدم به تو بگويم كه اگر دفعه ی ديگر رفقا را در شب جمعه به حرم آوردی،... گفتم بله آقا؟ یک وقت ديدم بغض راه گلويشان را گرفت. گفتم: آقا چی شده؟فرمودند: ملا عباس اگر دو مرتبه رفقايت را شب جمعه به حرم آوردی و خواستی نوحه بخوانی، ديگر نوحه ی علی اكبر را نخوانی! گفتم: چرا نخوانم؟ مگر بد خواندم؟ غلط خواندم؟ !فرمودند: نه. گفتم پس چرا نخوانم؟! فرمودند: ملا عباس! مگر نمی دانی شبهای جمعه مادرم فاطمه زهرا(س) به كربلا می آيند؟! 📕کرامات الحسينيه،ج۲، 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╭━═━⊰❀♻️♻️❀⊱━═━╮ http://t.me/BanoZeinab 🌸 تلگرام☝ ____ 👇 ایتا 🌸 eitaa.com/rastakhiz313 ╰━═━⊰❀♻️♻️❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمانهای رستاخیز
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_پنجاه‌وششم واسہ دیدنش روز شمارے م
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ نزدیک اذاݧ صبح با صداے جیغ بلندے😵 از خواب بیدار شدم. تمام تنم عرق کرده بود و صورتم خیس خیس بود معلوم بود تو خواب گریہ کردم😭😭 نمیدونستم چہ خوابے💤 دیدم ولے دائم اسم علے و صدا میکردم ماماݧ و بابا با سرعت اومدݧ تو اتاق ماماݧ تکونم میداد و صدام میکرد نمیتونستم جواب بدم😑 فقط اسم علے رو میبردم . بابا یہ لیواݧ آب آورد و میپاشید رو صورتم یه دفعہ بہ خودم اومدم ماماݧ از نگرانے رو صورتش قطرات اشک😢 بود و بابا هم کلے عرق کرده بود😥 ماماݧ دستم رو گرفت: اسماء مادر باز هم خواب دیدی⁉️ سرم و بہ نشونہ‌ے تایید تکوݧ دادم و نفس عمیقے کشیدم. صداے اذاݧ🍃 تو خونہ پخش شد. بلند شدم آبے بہ دست و صورتم زدم و وضو گرفتم. باروݧ نم نم دیشب شدید شده بود ورعد و برق هم همراهش بود⛈⛈ چادر نمازم رو سر کردم و نمازم و خوندم🍃 بعد از نماز مثل علے تسبیحات حضرت زهرا رو با دست گفتم باروݧ همینطور شدیدتر میشد و صداے رعد و برقم بیشتر ⛈⛈ دستم و بردم سمت گردنم و گردنبندے کہ علے برام گرفتہ بود گرفتم دستم و نگاهش کردم یکدفعہ بغضم گرفت و شروع کردم بہ گریہ کردݧ😭 گوشیم زنگ خورد📱 اشکهام و پاک کردم و گوشیمو برداشتم یعنے کے میتونست باشہ ایـݧ موقع صبح⁉️ حتما علے گوشے و سریع جواب دادم!!!📲 الو؟؟ الو سلام بفرمایید سلام خوبے اسماء ؟؟ اردلانم إ سلام داداش ممنونم شما خوبید❓ چرا صداتوݧ گرفتہ❓❓ هیچے یکم سرماخوردم زنگ زدم بگم مـݧ با علے یکے دو ساعت دیگہ پرواز داریم بہ سمت تهراݧ🛫 إ شما هم میاید؟؟ الاݧ کجایید⁉️ آره ایندفعہ زودتر برمیگردم. الاݧ دمشقیم علے خودش کجاست چرا زنگ نزد؟؟ علے نمیتونہ حرف بزنہ فعلا مــݧ باید برم خدافظ✋ مواظب خودتوݧ باشید خدافظ پوووفے کردم و گوشے و انداختم رو تخت🛏 بہ انگشتر عقیقے💍 کہ اردلاݧ براموݧ از سوریہ آورده بود نگاه کردم خیلے دوسش داشتم چوݧ علے خیلے دوسش داشت😍 ساعت ۶ بود یک ساعتے خوابیدم😴 وقتے بیدار شدم صبحونم و خوردم و لباسهاے جدیدے رو کہ دیشب آماده کرده بودم و پوشیدم یکم بہ خودم رسیدم و روسریمو بہ سبک لبنانے بستم🙂 یکمے از عطر علے و زدم و حلقم و تو دستم چرخوندم و از انگشتم در آوردم. پشتش و رو کہ اسم خودم و علے وتاریخ عقدموݧ تو حرم و نوشتہ بودیم نگاه کردم، لبخندے زدم و بوسیدمش☺️😘 و دوباره دستم کردم تصویرے رو کہ کشیده بودم و لولہ کرده بودم و با پاپیوݧ بستمش🎀 اردلاݧ دوباره زنگ زد و گفت کہ بریم خونہ‌ے علی اینا میاݧ اونجا. گلهاے یاسو از تو گلدون برداشتم. چادرم رو سر کردم و تو آینہ نگاه کردم الاݧ علے منو میدید دستش و میذاشت رو قلبش و میگفت: اسماء واے قلبم خندیدم و از اتاق خارج شدم💓 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╭━═━⊰❀♻️♻️❀⊱━═━╮ http://t.me/BanoZeinab 🌸 تلگرام☝ ____ 👇 ایتا 🌸 eitaa.com/rastakhiz313 ╰━═━⊰❀♻️♻️❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ostad_Raefip_Jariyanhay_Siyasi_Dar.mp3
28.68M
💾🔊 استاد 📝سخنرانی شنیدنی دو قطبی سرنوشت ساز « جریان های سیاسی در انتخابات چه خواهند کرد؟! » 📅 ۴ آذر ٩٨ - بیرجند 🌐 دانلود باکیفیت های مخلتف از سایت مصاف 👇 masaf.ir/Raefipour/post/31504 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
⭕️ کارن همایونفر: چرا ایران را سیاه می‌کنیم؟ سیاهکار خود ماییم 👤«کارن همایونفر» آهنگساز برجسته کشور: 🔹چرا ایران را سیاه می‌کنیم. سیاه خود ماییم. سیاه‌کار خود ماییم که در زندگی روزمره در رفتار اجتماعی، در حفظ حق شهروندی دیگران یک لحظه هم با خودمان روراست نیستیم. این اعتراضات و بیانیه‌های ظاهری و عوام‌فریب لیاقت خودمان است. 🔹در صفحه‌ات اعتراض میکنی اما یک و نیم میلیارد دستمزد برای ۱۰ روز می‌گیری و الان هم از دست شوخی زشت شهروند البرزی با کودکی که در سطل زباله انداختند گله میکنی؟ 🔹دوست عزیزی که همزمان هم با ایران اینترنشنال و «من‌و تو» مصاحبه میکنی بعدش هم با تلویزیون داخل، ۱۲ میلیارد با شهرداری قرارداد می‌بندی حق نداری بیانیه در مورد مردم بدهی. 🔹ایران اگر سیاه است تو سپیدش کن. شما که عاشق کلید بودی احتمالا اکنون فهمیده‌ای سوراخ کلید کجا بود. دقیقا کجا بود؟ 🔹ایران اگر سراسر سیاه و ویران شود باز مردم اینجا هستند شما که پاسپورتت آماده‌ است برو. اینجا هوا هم نباشد من خفگی را با جان می‌پذیرم. 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥سخنرانی طوفانی 🔹آقای و تمامی کسانی که در خسارت به کشور مقصر بودند باید محاکمه شوند.. 🔹اینطور نیست که بگذاریم کسانی بیایند و به مردم وعده بدهند و کشور را ویران کنند و بعد از تمام شدن مدت مدیریتشان ، راحت و آسوده باشند.. 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
🔴 روحانی همان روحانی 96 است و شما همان حامیان دروغ! 🔺این روزها اصلاح طلبان برای تطهیر خود از ننگ حمایت از روحانی، هر کاری می کنند. فرافکنی، فرار رو به جلو، مقصرتراشی... و جدیدا ژست فریب خوردگی! 🔹یکی از اصلاح طلبان که در انتخابات 96 لایوهای حماسی اینستاگرامی اش که می گفت «اگر این ها(رئیسی) رای بیاورند به صغیر و کبیرتان رحم نمی کنند» معروف بود، گفته روحانی دور اول و روحانی دوران انتخابات به روحانی امروز هیچ شباهتی ندارد. 🔹باید با چند جمله به آنان یادآور شویم روحانی همان روحانی 92 و 96 است و این ژست فریب خوردگی و بعضا عذرخواهی هم پذیرفته نیست. . 🔴روحانی همان روحانی ست! همان کسی که تنها راه حل مشکلات کشور و حتی آب خوردن را بستن با کدخدا می دانست؛ همان کسی که معتقد بود پروژه ها را باید به خارجی ها سپرد تا مثل هلو تحویلمان دهند و هیچ اعتقادی به رونق تولید نداشت؛ همان کسی که منتقدان را بی سواد و بی شناسنامه می نامید؛ همان کسی که در دوران چهار ساله اولش چندین کارخانه بزرگ تعطیل شد؛ همان کسی که چنان مردم برایش بی اهمیت بودند که در بحران قطعی برق سال 95 خوزستان تا تشر رهبری نبود، سراغی از مردم معترض نگرفت؛ همان کسی که نسبت به کارگر چنان تکبر داشت که با ماشین خارجی از کارخانه بازدید می کرد؛ همان کسی که با یک کابینه پیر و خسته و تکنوکرات هیچ اقدامی در جهت از بین بردن تاثیر تحریم ها و رونق اقتصاد نکرد؛ همان کسی که فیلم وعده صد روزه دادنش بین مردم دست به دست می شد و خیلی راحت در تلویزیون می گفت من کی گفتم؟! همان کسی که از درون ویلای ولنجک هیچ تصوری از درد مردم نداشت... 🔴شما همان حامیان دروغ هستید! چون همه این ها را می دانستید و فقط برای منافع سیاسی و ماندن در قدرت تمام قد از او حمایت کردید. دروغ های شاخدار او در تخریب رقیب را شنیدید و هورا کشیدید و ضریب دادید. بزک کردن برجام با وجود عدم لغو تحریم ها را دیدید و تکرار کردید. شما بخاطر ترس از عدالت محوری رئیسی و بی تعارف بودنش با فساد، مردم را به دامان روحانی با تمام مفسدان دور و برش، با تمام عقاید مخربش، با تمام تکبر و مردم گریزی اش، با تمام دروغگویی اش ... انداختید. 🔻این راهبرد عذرخواهی هم در جهت همان فریبکاری و دروغگویی برای ماندن در قدرت است که اگر انتخابات نبود، اصلا حاضز به عذرخواهی و مردم مردم گفتن نمی شدید. رها عبدالهی 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🔈 افشاگری بنزینی نماینده مشهد ! 🔹 کریمی قدوسی: سرویسهای اطلاعاتی حزب الله لبنان و ترکیه اغتشاشات اخیر را پیش بینی کرده و اطلاع داده بودند/ یک سرویس اطلاعاتی حاشیه خلیج فارس اطلاع داده بود که از شب میلاد پیامبر(ص) ایران به هم میریزد/ سفیر انگلیس یک هفته قبل به سفرای اروپایی گفته بود هفته آینده شلوغ میشود/ تصمیم روحانی با علم به این موضوع بود! 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
AUD-20191202-WA0001.mp3
7.52M
درباره گرانی و آشوب‌های اخیر در دولت قبل با اینکه افزایش قیمت بنزین چشمگیر نبود، رهبری به دولت دستور دادند اول از همه ذهن مردم را آماده کنند. اما حالا برای سه برابر کردن قیمت بنزین هیچ اطلاعی به مردم ندادند؛ قطعا رهبری به این کار راضی نبودند. یقین دارم در بین تصمیم‌سازان (مشاوران) دولت خائن وجود دارد و به اسم می‌شناسم. چرا باید به خاطر بی‌عقلی به مردم خود ضربه بزنند و بعد هم معذرت خواهی نکنند؟! رئیس‌جمهور در یزد از یک فتنه‌گر با افتخار نام برد و به پیامبر اکرم(ص) نسبت دروغ داد و مردم رو عصبانی کرد. هر جا ما انقلابی و به اسلام عمل کردیم، پیروز شدیم. وضعیت امروز به خاطر چشم داشتن به غرب است. مراقب انتخاب‌مون باشیم... 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
رمانهای رستاخیز
نقش_رسانه_ها_در_اتفاقات_طرح_بنزین.mp3
38.17M
🔈سخنرانی 👤 علیرضا پورمسعود 💢نقش رسانه ها در تحلیل اتفاقات بنزین 🛑کیفیت خوب🛑 30 آبان ماه 1398 - تهران 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️ 🎀 مقدمه 💔 دلم گرفته بود. دوتا از خوب ترین هایم آن زمستان از دنیا رفته بودند . دوست داشتم مرا به حال خودم بگذارند، که گفتند: درباره 💎"محسن حاجی حسنی کارگر "💎 بنویس. با او همشهری ام. قبلا چیز هایی درباره اش شنیده بودم. احساس کردم نوشتن از او، من را از حال خودم، از یاد آن دو نفری که به تازگی از زندگی ام رفته بودند، دور نمی کند. 🔮حاج محسن هم یک آدم خوب بود. همه آدم های خوب یک نفر بیشتر نیستند. سر و ته زندگی شان عین هم است؛ رنج می کشند و باز خوب اند. حرف های دیگران درباره شهید را که خواندم، دیدم او هم رنج های خودش را داشته. تا اینجا مثل بقیه آدم ها بود. چیزی که ماجرا را قشنگ می کرد این بود که او "خوب" بود. آدم های خوب عالم دارند. یعنی همه چیز را خودشان توی زندگی شان چیده اند. نگذاشته اند باد هر خس و خاشاکی را به خانه شان بیاندازد. 💕 فکر اینکه توی این دنیا آدم های خوب زیادی هستند، دل آدم را گرم می کند. فکر اینکه همین الان هزاران هزار آدم ِ لب تشنه دارند مثل ارباب برای زندگی خوب تلاش می کنند؛ یکی در سوریه، یکی در اداره ، یکی در فامیل یکی در خانواده یکی هم در اتاق دوازده متری اش. ⚜🔆 روز های شلوغ و زوّاری، حرم نمی روم .تعطیلات نوروز که به اواسط رسید، رفتم. بعد از زیارت به بهشت ثامن سر زدم. قبر حاج محسن را پیدا کردم. حوالی قبر دوست ِ شهیدش "امیر دوست محمدی" دفن شده. 📖 قرآنی روی سنگ قبر بود. تعجب کردم. چرا زائر قبلی آن را روی رحلی، چیزی نگذاشته بود؟! برداشتمش که بعدا بگذارم توی قفسه. فاتحه خواندم. همان طور که به قبر دست می کشیدم، احساس کردم آن قرآن باید همان جا روی زمین باشد؛ روی قلب ِ حاج محسن. 💝 آن را گذاشتم سر جایش ... نویسنده: اعظم عظیمی بهار 96 ادامه دارد...🌹 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پوشش عفیفانه را انتخاب میکنم بخاطر...🌸❤ 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
رمانهای رستاخیز
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_پنجاه‌وهفتم نزدیک اذاݧ صبح با صدا
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ ماماݧ و بابا یک گوشہ نشستہ بودݧ و با اخم بہ تلویزیوݧ📺 نگاه میکردݧ. إ ماماݧ شما آماده نیستیـݧ؟ الاݧ اونا میرسـݧ. ماماݧ کہ حرفے نزد بابا برگشت سمتم لبخند تلخے زد😏 و گفت: تو برو دخترم ما هم میایم تعجب کردم: چیزے شده بابا😳 نه دخترم یکم با مادرت بحثموݧ شده. باشہ مـݧ رفتم پس شما هم زود بیاید. ماماݧ جاݧ حالا دامادت هیچے پسرتم هستاااا.😁 باسرعت پلہ‌هارو رفتم پاییــݧ سوار ماشیـݧ شدم🚙 و حرکت کردم . با سرعت خیلے زیاد رانندگے میکردم کہ سریع برسم خونہ‌ے علینا بعد از یک ربع رسیدم😊 ماشیـݧ و پارک کردم و دوییدم در خونہ باز بود😳 پس اومده بودݧ .یہ عالمہ کفش جلوے در بود . زیر لب غر میزدم و وارد خونہ شدم: اینا دیگہ کیـݧ؟؟؟ حتما دوستاشـݧ دیگہ ؟؟اه دیر رسیدم‌. الاݧ علے ناراحت میشه وارد خونہ شدم همہ‌ے دوستاے علے بودݧ با دیدݧ مـݧ همہ سکوت کردݧ اردلاݧ اومد جلو . ریشهاش بلند شده بود چهرش خیلے خستہ بود😞 دویدم سمتش و بغلش کردم. سرم و دور خونہ چرخوندم ݧه علے بود ݧه ماماݧ باباش.😳 داداش پس بقیہ کوشـݧ؟؟ علے کو؟؟ چیزے نگفت و با دست بہ سمت بالا اشاره کرد اتاقشہ‌؟؟؟ آره بدو بدو پلہ‌هارو رفتم بالا بہ ایـݧ فکر میکردم کہ چقدر تغییر کرده ؟ حتما ریشهاش بلند شده و صورتش مثل اردلاݧ سوختہ😳 رسیدم بہ دم اتاقش گل و زیر چادرم قایم کردم و در زدم🚪 جواب نداد یہ صداهایے شنیدم در و باز کردم پدر مادر علے و فاطمہ خودشوݧ انداختہ بودݧ رو یہ جعبہ و گریہ😭 میکردݧ فاطمہ با دیدݧ مـݧ اومد جلو بغلم کرد حالم دست خودم نبود معنے ایـݧ رفتاراشوݧ نمیفهمیدم سرمو دور اتاق چرخوندم اما علے و ندیدم. فاطمہ رو از خودم جدا کردم و پرسیدم علے کو⁉️علی⁉️ گریہ‌ے همہ شدت گرفت رفتم جلوتر بابا رضا از رو جعبہ بلند شد و نگاهم کرد یک قسمت از جعبہ معلوم بود یہ نفر خوابیده بود توش⚰ کم کم داشتم میفهمیدم چے شده خندیدم😁 و چند قدم رفتم جلو گل از دستم افتاد بابا رضا فاطمہ و ماماݧ معصومہ رو با زور برد بیروݧ، ماماݧ معصومہ کہ بلند شد علیم و دیدم آروم خوابیده بود و اطرافشو پر از گل یاس بود😳 کنارش نشستم و تکونش دادم: علے⁉️ پاشو الاݧ وقت خوابہ مگہ؟؟ میدونم خستہ‌اے عزیزم. اما پاشو یہ بار نگاهم کـݧ دوباره بخواب قول میدم تا خودت بیدار نشدے بیدارت نکنم .قول میدم إ علے پاشو دیگہ، قهر میکنما چرا تو دهنت پنبہ گذاشتے⁉️ لبات چرا کبوده؟؟؟ مواظب خودت نبودے؟؟ تو مگہ بہ مـݧ قول ندادے مواظب خودت باشي؟؟ دستے بہ ریشهاش کشیدم. نگاه کـݧ چقد لاغر شدے؟؟ ریشاتم بلند شده تو کہ هیچ وقت دوست نداشتے ریشات انقد بلند بشہ. عیبے نداره خودم برات کوتاهشوݧ میکنم .تو فقط پاشو😳 بیا مـݧ دستاتو میگرم کمکت میکنم .علے دستهات کو⁉️ جاشوݧ گذاشتے⁉️ عیبے نداره پاشو . پیشونیشو بوسیدم😘 و گفتم: نگاه کـݧ همیشہ تو پیشونے منو میبوسیدے حالا مـݧ بوسیدمش . علے چرا جوابمو نمیدے؟؟؟ قهرے باهام. بخدا وقتے نبودے کم گریہ کردم. پاشو بریم خونہ‌ے ما ببیـݧ عکستو کشیدما . وسایل خونمونو هم خریدم.باید لباس عروسو باهم بگیریم پاشو همسر جاݧ إ الاݧ اشکام جارے میشہ‌ها تو کہ دوست ندارے اشکام و ببینے😳😔 علے دارے نگرانم میکنیا پاشو دیگہ تو کہ انقد خوابت سنگیـݧ نبود، کم کم بہ خودم اومد چشمهام میسوخت و اشکام یواش یواش داشت جارے میشد😭 😭 علے نکنہ ... نکنہ زدے زیر قولت رفتے پیش مصطفے؟؟😳 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمانهای رستاخیز
💢 آیا موج دوم فتنه و آشوب در راه است....؟ 🔹دقت کردین توپخانه دروغ پراکنی و شایعه سازی و نفرت پراکنی لیدرهای اصلاحات که در زمان آشوبهای بنزینی فعالیت کمی داشت بعد از وصل شدن اینترنت و شبکه های اجتماعی اسرائیلی مانند تلگرام و اینستاگرام بشدت فعال شده اند!؟ 🔸در چند روز اخیر از سران فتنه مانند میرحسین موسوی و کروبی و خاتمی که دو سال اخیر در سکوت کامل بودند تا سلبریتی ها و تا خبرنگاران سرشناس جبهه اصلاحات و اکانتهای فیک منافقین و.... بصورت بیسابقه و همزمان شروع به حمله علیه نظام و ترویج دروغ و شایعات و ایجاد کینه و نفرت در جامعه کرده اند. 🔹طبق شواهد قرار بود این موج کثیف و بزرگ عملیات روانی در روز یکشنبه بعد از شروع فتنه بنزینی آغاز بشود ، قرار بود با موجی از استعفاهای برخی مقامات فاز دوم فتنه آغاز شود و جریان غربگرا و اصلاحات و شبکه نفوذ ، بدنه اجتماعی خود را به کف خیابانها بکشانند و در کنار سازمان آشوب و ترور و تخریب منافقین، دامنه آشوبها و اغتشاشات را گسترده تر بکنند و بسمت براندازی پیش بروند. 🔸در همان روز یکشنبه شاهد انتشار خبر استعفای برخی نمایندگان لیست امید اصلاح طلبان در مجلس و اولین بیانیه ضدانقلابی ۷۷ لیدر این جریان فاسد برانداز بودیم . اما دو اقدام مانع شکل گیری فاز دوم فتنه شد. اولین اقدام حمایت قاطع رهبر انقلاب از تصمیم سران قوا که بهانه را از برخی کانون های اصلی فتنه ساز با توجیه نداشتن اختیارات گرفت و پروژه استعفا را زمینگیر کردند. دومین اقدام هم قطع کامل دسترسی به شبکه های اجتماعی اسرائیلی مانند تلگرام و اینستاگرام بود که تمامی محاسبات دشمنان و فتنه گران مبنی بر گسترش دامنه آشوبها و اغتشاشات و تحریک احساسات مردم در بستر این شبکه ها را بهم ریخت و با بن بست مواجه کرد..... 🔹حالا اما با برگشتن تلگرام و اینستاگرام و فضای مجازی رها شده تحت اشراف دشمن به یکباره شاهد موج سنگین و ویرانگر انواع شایعات و دروغها و شبهات و بیانیه های ضدانقلاب داخلی و خارجی هستیم. 🔸کانون اصلی فتنه ساز در فاز اول فتنه شکست خورد اما عقب ننشسته و حالا با برگشتن فضای مجازی رها شده از روز گذشته دوباره فعال شده اند تا با انتشار انواع شایعات و دروغها خصوصا درباره کشته شدگان آشوبهای اخیر میزان نفرت در جامعه را افزایش داده و با سوءمدیریت در اداره کشور، نارضایتی را در اقشار مختلف جامعه به نقطه قرمز رسانده تا بتوانند فاز دوم فتنه را آغاز کنند 🔹خیلی ساده لوحانه است که فکر کنیم فتنه گران دیگر برنامه ای برای ضربه زدن به انقلاب و مردم ندارند .همانطور که در عراق الان شاهد فاز سوم فتنه و آشوب هستیم که بسیار مخربتر و با میزان خشونت بالاتر است، بنظر میرسد طبق الگویی که دشمن در حال اجرای آن در منطقه بخصوص عراق است، با ادامه فعالیت شبکه های اجتماعی، پیامرسانها و دیگر سرویسها و خدمات تحت مدیریت غرب بخصوص آژانس امنیت ملی آمریکا و رژیم صهیونیستی در داخل احتمالا بزودی شاهد نقش آفرینی این فضا در بوجود آوردن فاز دوم آشوبها اما مخربتر و خشن تر خواهیم بود. "سعید درخشان" 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمانهای رستاخیز
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_پنجاه‌وهشتم ماماݧ و بابا یک گوشہ
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ حالا دیگہ داد میزدم و اشک میریختم😭😭 علے؟؟؟؟ پاشو قرارموݧ ایـݧ نبود بے معرفت؟؟؟ تو بہ مـݧ قول دادے. محکم چند بار زدم تو صورتم نه دارم خواب میبینم، هنوز از خواب بیدار نشدم...😳😭 سرم و گذاشتم رو پاهاش: بے معرفت یادتہ قبل از اینکہ برے سرمو گذاشتم رو پاهات؟؟ یادتہ قول دادے برگردے؟؟ یادتہ گفتے تنهام... تنهام نمیرارے ؟؟ من بدوݧ تو چیکار کنم؟؟؟چطورے طاقت بیارم؟؟علے مگہ قول نداده بودے بعد عروسے بریم پابوس آقا؟؟ علے پاشو😭😭 مـݧ طاقت ندارم پاشو مـݧ نمیتونم بدوݧ تو کے بدنت و اینطورے زخمے کرده الهے مـݧ فدات بشم چرا سرت شکستہ⁉️ پهلوت چرا خونیہ؟؟؟ دستاتو کے ازم گرفت؟؟ علے پاشو فقط یہ بار نگاهم کـݧ بہ قولت عمل کردے برام گل یاس آوردے.😭 علے رفتے ؟؟رفتے پیش خانوم زینب⁉️نگفت چرا عروستو نیاوردے؟؟؟؟ عزیزم بہ آرزوت رسیدے رفتے پیش مصطفے🕊🌹 منو یادت نره سلام منو بهشوݧ برسوݧ. شفاعت عروستو پیش خدا بکـݧ .🍃 بگو منو هم زود بیاره پیشت بگو کہ چقد همو دوست داریم.😍 بگو ما طاقت دورے از همو نداریم. بگو همسرم خودش با دستهاے خودش راهیم کرد تا از حرم بے بے زینب دفاع کنم بگو خودش ساکم و بست و پشت سرم آب ریخت کہ زود برگردم. بگو کہ زود برگشتے اما اینطورے جوݧ تو بدنت نیست. تو بدݧ مـݧ هم نیست تو جوݧ مـݧ بودے و رفتے😔😭 اردلاݧ با چند نفر دیگہ وارد اتاق شدݧ کہ علے و ببرݧ. میبینے علے اومدݧ ببرنت. الانم میخواݧ ازم بگیرنت نمیزارݧ پیشت باشم. علے وقت خداحافظیہ😭😭 با زور منو از رو تابوت جدا کردݧ با چشمام رفتـݧ علے از اتاق دنبال میکردم. صداے نفس هامو کہ بہ سختے میکشیدم میشنیدم . از جام بلند شدم و دوییدم سمت تابوت⚰ کہ همراهشوݧ برم. دومیـݧ قدمو کہ برداشتم افتادم و از حال رفتم دیگہ چیزے نفهمیدم... "قرارمان به برگشتنت بود... به دوباره دیدنت... اما تو اکنون اینجا ارام گرفته ای...🌹🍃 بی آنکه بدانی من هنوز چشم به راهم برای آمدنت..." یک سال از رفتـݧ علے مـݧ میگذره حالا تموم زندگے مـݧ شده .دوتا انگشتر💍💍 یہ قرآن کوچیک ، سربند و بازو بند خونے همسرم .😔 هموݧ چیزے کہ ازش میترسیدم. ولے مـݧ باهاشوݧ زندگے میکنم و سہ روز در هفتہ میرم پیش همسرم و کلے باهاش حرف میزنم.🌹🍃 حضورش و همیشہ احساس میکنم.... خودش بهم داد خودشم ازم گرفت... من عاشق لبخندهایت بودم😊😍 وحالا با خنده‌های زخمی‌ات دل میبری از من عاشق ترینم! من کجاوحضرت زینب کجا ⁉️ حق داشتی اینقدر راحت بگذری ازمن..😔😭😭 📝 ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🇮🇷 🇮🇷 ☣️ کانال تلگرام ↙️ ⏩http://t.me/BanoZeinab ☣️ کانال ایتا ↙️ ⏩eitaa.com/rastakhiz313