eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
539 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
12 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی زیر مراجعه کنید @Malek53 درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌴🕊🥀🕊🌴🌹 دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش ، از او خواست که فردا بیاید مدرسه ، هم با عصبانیت فرستادش پیش و گفت : این دفعه رو با برو ، چقدر من بیام تو رو بکنم . دستهای کبود را در دستش گرفت و گفت : دوباره به معلمات گیر دادی ، مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش ، که باشند، تو دَرست رو بخون ، ببین چطوری کتکت زدند . که هشت سال بیشتر نداشت گفت : برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها نیستند؟ مگه تو نیومده باید داشته باشند؟ در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتاب‌هایش می‌کند و می‌گفت : دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز می‌کنم، چشمم به اینها بیفته! زمانی که کسی جرأت نمی‌کرد اسمی از خاندان بیاورد، که در این صورت سروکارش به و شهربانی می‌افتاد . ایستاده ‌بود کنار در مردم می‌خواستند بعد از‌ یک ‌اعتراض آرام، از خارج ‌شوند ، ناگهان ‌عکس را بالای ‌سر گرفت و فریاد زد : شادی روح و @rastegarane313
🌹🌴🕊🥀🕊🌴🌹 دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش ، از او خواست که فردا بیاید مدرسه ، هم با عصبانیت فرستادش پیش و گفت : این دفعه رو با برو ، چقدر من بیام تو رو بکنم . دستهای کبود را در دستش گرفت و گفت : دوباره به معلمات گیر دادی ، مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش ، که باشند، تو دَرست رو بخون ، ببین چطوری کتکت زدند . که هشت سال بیشتر نداشت گفت : برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها نیستند؟ مگه تو نیومده باید داشته باشند؟ در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتاب‌هایش می‌کند و می‌گفت : دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز می‌کنم، چشمم به اینها بیفته! زمانی که کسی جرأت نمی‌کرد اسمی از خاندان بیاورد، که در این صورت سروکارش به و شهربانی می‌افتاد . ایستاده ‌بود کنار در مردم می‌خواستند بعد از‌ یک ‌اعتراض آرام، از خارج ‌شوند ، ناگهان ‌عکس را بالای ‌سر گرفت و فریاد زد : شادی روح و @rastegarane313
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 باسمه تعالی دختر عزیزم بزرگوار و برادر بسیار عزیز آقا عزیز ، دیدنتان به قدر یک زیارت معصوم بر من اثر معنوی دارد و این را دلیل حضور بزرگ در این بیت نورانی می‌دانم و اطمینان دارم روح مطهر عزیزِ من و شما ، پیوسته در این شریف آمد و شد دارد . همیشه احساس کن او در کنار شماست و شما در محضر فقط نیستی بلکه در محضر مقام عظمای هستی . از خداوند می‌خواهم تو و همسرت را و فرزندان گلت محمد یونس و صالحه عزیز را در پناه حفظ بفرماید و از و نورانیت و حکمت بهره‌مند نماید . همیشه دوستدار شما 🌹 🌹 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🌴🕊🥀🕊🌴🌹 دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش ، از او خواست که فردا بیاید مدرسه ، هم با عصبانیت فرستادش پیش و گفت : این دفعه رو با برو ، چقدر من بیام تو رو بکنم . دستهای کبود را در دستش گرفت و گفت : دوباره به معلمات گیر دادی ، مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش ، که باشند، تو دَرست رو بخون ، ببین چطوری کتکت زدند . که هشت سال بیشتر نداشت گفت : برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها نیستند؟ مگه تو نیومده باید داشته باشند؟ در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتاب‌هایش می‌کند و می‌گفت : دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز می‌کنم، چشمم به اینها بیفته! زمانی که کسی جرأت نمی‌کرد اسمی از خاندان بیاورد، که در این صورت سروکارش به و شهربانی می‌افتاد . ایستاده ‌بود کنار در مردم می‌خواستند بعد از‌ یک ‌اعتراض آرام، از خارج ‌شوند ، ناگهان ‌عکس را بالای ‌سر گرفت و فریاد زد : شادی روح و 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313