مروری انتقادی بر کتابِ «متن و تفسیر: امام جعفر صادق و میراث او در فقه اسلامی» در شماره هشتم مجله مطالعات شیعی بریل
[Book Review: Text and Interpretation: Imam Jaʿfar al-Ṣādiq and His Legacy in Islamic Law], Shii Studies Review, vol. 8, 2024.
✍🏼 در آخرین شماره از مجله مطالعات شیعی بریل، مروری انتقادی از سوی احمد الشمسی استاد اندیشه اسلامی دانشگاه شیکاگو بر کتاب «متن و تفسیر: امام جعفر صادق و میراث او در فقه اسلامی» تألیف استاد برجسته، جناب دکتر مدرسی طباطبایی صورت گرفته است.
احمد الشمسی ضمن معرفی بخشهای مختلف کتاب بیان میدارد که استاد مدرسی در مونوگراف خود، بر ابعاد حقوقی فقه امام صادق تمرکز کرده و سعی دارد ایشان را به عنوان یک فقیه برجسته معرفی کند. وی میگوید دکتر مدرسی تلاش میکند تا فقه امامیه را به عنوان یک مذهب حقوقی مستقل در کنار مذاهب اهل سنت ارائه دهد.
او نخست به معرفی فصلهای کتاب میپردازد و میگوید: فصل اول کتاب پیشنمایهای از زندگینامه امام صادق را تبیین میکند. این فصل تصویری گسترده از ایشان ارائه میدهد، که به مشخصات ظاهری، زندگی خانوادگی، فعالیتهای حرفهای امام به عنوان یک تاجر و روابط ایشان با حکومتهای وقت و... میپردازد.
فصل دوم کتاب روششناسی حقوقی امام صادق را با درجه و شیوهای بیسابقه از جزئیات ترسیم میکند.
فصل بعدی کتاب بر مواضع و آرایی متمرکز است که در طول زمان اهمیت فرقهای پیدا کرده و به عنوان نشانگرهای عمل متمایز شیعه شناخته میشوند. مباحثی مانند تقیه، مسح بر جوراب و...
فصل چهارم نیز گزینشی است از سخنان و مواضع فقهی- حقوقی امام صادق.
آقای الشمسی قائل است که تصویری که دکتر مدرسی در کتاب خود از امام صادق ارائه میدهد، با حجم وسیعی از داده و موادی که گردآورده پرترهای پویا از امام به عنوان یک چهره علمی چند بُعدی ساخته است. چهرهای با چنین اوصاف: مردی با ویژگیها و علاقهمندیهای خاص، همسری صبور، تاجری موفق، وارث خاندانی علمی و سرپرست گروهی که به آن خاندان وابسته است، رهبری مصمم به محافظت از جامعه خود در برابر آزار و اذیت در حالی که یک موضع سیاسی آرام و روابط دوستانه با همه مسلمانان را حفظ میکند، یک معلم محبوب که تلاش دارد در همه امور حتی زمانی که شیعیان افراطی او را الهی میکردند و سنیهای فرصتطلب بیانیههای جعلی نسبت داده شده به او را منتشر میکردند، موضع غیرفرقهای اتخاذ کند.
احمد الشمسی در ادامه انتقادات خود را آغاز و اظهار میدارد با وجود آنکه مدرسی طباطبایی موفق شده تصویری بسیار منسجم از امام صادق ترسیم کند، اما با این حال، این انسجام لزوماً تضمین کننده دقت تاریخی نیست و با توجه به حجم عظیم گزارشهای فرضی در مورد امام و از امام، در کنار مقدار زیادی مواد جعلی (که خود مدرسی نیز به آن اذعان کرده)، یک روششناسی واضح و شفاف برای تشخیص صحیح از ناصحیح ضروری است که در این کتاب چنین چیزی به صورت دقیق و کامل ارائه نمیشود. الشمسی نکات استاد مدرسی را چندان روشی روشنگرانه برای چنین وظیفه پیچیدهای از نقد تاریخی نمیداند.
او تکیه دکتر مدرسی بر منابع متقدم امامی و عدم استفاده و بهرهبرداری از کتاب موطأ مالکبن انس و کتاب الأم شافعی را با وجود آنکه گزارشهایی از امام صادق در آنان بازتولید و بازتاب داده شده و از منابع شیعی قدیمیترند را دیگر اشکال کار مدرسی عنوان میکند.
نویسنده این یادداشت در بخشهای بعدی نظر دکتر مدرسی طباطبایی در موضوع تقیه در دکترین امام صادق را (که در برداشت الشمسی با دکترین سنی یکسان نشان داده شده) نقد میکند. او میگوید تصویر ارائه داده شده اجازه تقیه را در شرایط استثنایی و ضرورت یا اجبار مجاز میداند. مثلاً زمانی که ممکن است یک مسلمان برای نجات جان خود، اسلام را انکار کند. از همین روی، در تصویر ارائه شده از سوی مدرسی، تقیه ویژگی مرکزی یا مشخصه خاصی از دکترین حقوقی امام صادق نیست. (چون در شرایط خاص و اضطرار مجاز است) با این حال، گزارشهای متعددی که به امام صادق نسبت داده شده است، این تصویر را نقض میکنند و سپس مواردی را در اینباره نقل میکند.
احمد الشمسی گزارشهایی که تقیه با هدف پنهان کردن دیدگاههای واقعی امام را نشان میدهند، غیر مطابق با تصویر ارائه شده از سوی دکتر مدرسی میداند. وی میگوید ممکن است این گزارشها به اشتباه به امام صادق نسبت داده شده باشند، اما مدرسی به شواهدی که با روایت او مغایرت دارد نمیپردازد یا توضیح نمیدهد که چرا این شواهد سزاوار اعتماد کمتری نسبت به گزارشهایِ غیرفرقهگرا/همگانیتر (اکومنیکال) که او برجسته میکند، هستند؛ و به سادگی آنها نادیده گرفته میشوند.
ادامه در فرسته بعد...
https://eitaa.com/rasullib
نویسنده در جمعبندی خود از کتاب میگوید که این اثر، امام جعفر صادق را به عنوان یک فقیه برجسته معرفی میکند و امامیهای که او نمایندگی میکند بیشتر به عنوان یک مکتب فقهی متمایز در کنار چهار مذهب اهل سنت به نمایش درمیآید. با این حال، عدم توجه به شواهد متناقض و روششناسی مبهم در ارزیابی گزارشها، انتخاب گزینشی شواهد و نسبت دادن خودکار گزارشهای ناخوشایند به گروههای خاص، از نقاط ضعف کتاب است که اثرات نامطلوبی در پی دارد. الشمسی در پایان بر این نکته توجه میدهد که اثر حاضر در مقابل برداشتهای باطنی از امامیه قرار دارد که توسط پژوهشگران معاصر مانند دکتر محمدعلی امیرمعزی مورد تأکید قرار گرفته است. او معتقد است امیرمعزی بر جنبههای متفاوتی از امامیه تأکید دارد که در آثار مدرسی جایی ندارد.
نکتهای که ریشههای آن را در تفاوت نگاه و روش این دو محقق برجسته باید جستوجو کرد.
El Shamsy, Ahmed. "Book Review: Hossein Modarressi, Text and Interpretation: Imam Jaʿfar al-Ṣādiq and His Legacy in Islamic Law." Shii Studies Review, vol. 8, 2024, pp. 297-334. Brill.
لازم ذکر است پیش از این، مروی انتقادی از سوی جناب آقای مصطفی بارگاهی بر فصل اول این کتاب انجام شده بود که از سوی مجموعه ارزشمند انعکاس منتشر شده است. (اینجا)
ترجمه فصل نخست این کتاب نیز از سوی همین گروه تحقیقاتی صورت گرفته است. (اینجا) امید آنکه هرچه زودتر این کتاب مهم و درخور توجه که ظاهراً ترجمه کامل آن نیز پایان یافته روانه بازار نشر شود.
در فرسته بعدی فایل pdf نسخه پیش از انتشار این کتاب تقدیم میشود.
https://eitaa.com/rasullib
Text and Interpretation.pdf
9.49M
متن و تفسیر: امام جعفر صادق و میراث او در فقه اسلامی
نسخه الکترونیک پیش از انتشار
Hossein Modarressi, Text and Interpretation: Imam Jaʿfar al-Ṣādiq and His Legacy in Islamic Law, Harvard University Press, 2022
مربوط به یادداشت بالا
https://eitaa.com/rasullib
#تازههای_کتابخانه
هدیه از دوست بزرگوار جناب استاد حسن سید عرب
https://eitaa.com/rasullib
Inekas - Modarressi - Text and Interpretation - V2.pdf
2.26M
Modarressi - Text and Interpretation - V2.
https://t.me/Inekas_library/41
منتشر شده توسط مجموعه وزین انعکاس
مربوط به یادداشت بالا
https://eitaa.com/rasullib
Inekas - Bargahi - Review of Text and Interpretation.pdf
1.01M
Review of Text and Interpretation
https://t.me/Inekas_library/43?single
منتشر شده توسط مجموعه وزین انعکاس
مربوط به یادداشت بالا
https://eitaa.com/rasullib
هدایت شده از حامد کاشانی
تصاویر بالا از تنها نسخهی خطّی کتاب " درر الأثر في الوعظ وحديث سيد البشر " اثر ابن الجوزي (٥٩٧ هـ.ق) است که در کتابخانهی فاتح به شمارهی ٢٦١٤ نگهداری میشود.
کتاب حاوی احادیثی در ابواب توحید، ایمان ، فضائل، فقه و ...است.
این کتاب اخیراً و در سال ١٤٤٥ هـ.ق توسط دار طيبة و با تحقیق عبد الفتاح محمود سرور برای اولینبار منتشر شده است.
این کتاب سال گذشته از نمایشگاه مسقط برای کتابخانه خریداری شد.
نکتهی قابل توجّه این است که ناسخ در برخی مواضع پس از نام مبارک امیر المؤمنین و حسنین و امّ المؤمنین خدیجه کبری علیهمالسلام از عبارتی غیر از "ترضّی" استفاده کرده و از آنجایی که برخی حتی در همین اندازه نیز تحمّل ندارند، شخصی نامعلوم بر روی این عبارات خط کشیده و پایین و بالای آن "رضي الله عنه/عنها/عنهما" نگاشته است!
@kashani1395
هدایت شده از حامد کاشانی
ظاهرا این فرد نامعلومِ متعصّب، تنها عناوین که با خطّ درشت نگاشته شده را از نظر گذرانده و روی آنها خطّ کشیده است؛ به همین سبب _همانطور که در تصاویر مشخص شده _ عبارات پس از ذکر زهرای اطهر سلاماللهعلیها را را ندیده است...
پ.ن: در تراث عامّه فراوان از عبارت "علیهالسلام" و "کرّم الله وجهه " و ...برای امیر المؤمنين صلواتاللهعلیه استفاده شده و بدین وسیله میان آنها و سایر صحابه فرق گذاشته شده که البته این امر به مذاق برخی خوش نیامده است تا حدی که سعی کردهاند این عبارات را در "المناهي اللفظية=الفاظی که به کار بردن آنها ممنوع است" بگنجانند.
امروزه وهابیت در احیای تراثشان هر جا بدین عبارات برای امیر المؤمنين و اهلبیت علیهمالسلام برسند، یا در متن مؤلف دست برده و عبارت را به "رضي الله عنه" تغيير میدهند یا در پاورقی تذکر میدهند که این عبارات صحیح نیست و نباید میان صحابه در این خصوص فرقی گذاشته شود.
@kashani1395
مروری کوتاه بر یادداشت تازهمنتشرشده دکتر حسن انصاری در نقد یک ادعای قدیمی
The Theory of the Imams Being ‘Righteous
Scholars’ (ʿUlamāʾ Abrār) Has No Historical
Basis: A Response to Mohsen Kadivar
نقد نظریه بدون پشتوانه تاریخی محسن کدیور درباره امامان با عنوان «علمای ابرار»
✍🏼 دکتر حسن انصاری در شماره اخیر ژورنالِ «القلم: پژوهشهای پیشرفته اسلامی»
Al-Qalam Journal of Advanced Islamic Research (November 2024)
به نقدِ دیدگاه و نقطهنظر آقای محسن کدیور درمورد امامان شیعه موسوم به نظریه «علمای ابرار» پرداخته است.
آقای کدیور سالیان گذشته در مقالهای طولانی تحت عنوان «قرائت فراموششده»، نظریهای را مطرح کرده است که بر اساس آن علمای متقدم امامیه قم در سه تا چهار قرن نخست تاریخ شیعه، ائمه را صرفاً «علمای ابرار» میدانستهاند. بر اساس این دیدگاه، امامان صرفاً انسانهایی عادی اما عالم و نیکوروش و پرهیزکار بودهاند که به تعبیر ایشان ویژگیهای فرابشری همچون عصمت و علمی خاص را نداشتهاند.
بر اساس آنچه در مقاله جناب استاد انصاری آماده، دکتر کدیور استدلال خود را با تکیه بر متون شیخ مفید (اوائل المقالات) و شیخ صدوق (اعتقادات الإمامیة) مطرح کرده است. آقای حسن انصاری، سعی دارد در این یادداشت با نقدی علمی و مستدل، نشان دهد که استدلالهای جناب کدیور مبتنی بر برداشتهایی گزینشی و تعمیمهای نادرست است. این مقاله به سه محور اصلی میپردازد:
نخست ایرادات اساسی نظریه کدیور، سپس نقد و بررسی دقیق دیدگاههای شیخ مفید و صدوق که در آن مقاله مورد استناد قرار گرفته و در آخر جمعبندی درباره جایگاه امامان در اندیشه علمای قم و امامیه.
آقای انصاری یکی از اشکالات اساسی نظریه جناب کدیور را برداشت گزینشی از متون دانسته و اظهار میدارد ایشان با انتخاب بخشهایی از آثار شیخ مفید و صدوق، تلاش کرده دیدگاهی اقلیت را به کل علمای قم و حتی جریان امامیه تعمیم دهد؛ این در حالی است که متون اصلی این دو عالم تصویر کاملاً متفاوتی از جایگاه امامان ارائه میدهد.
وی این تعمیم را اشتباه خوانده و عنوان میکند که آقای کدیور اقلیت اندکی از علمای قم را که دیدگاههایی خاص درباره دانش امامان داشتند، به کل جریان علمی قم نسبت دادهاند که این تعمیمِ نادرست، نادیده گرفتن اختلافات جزئی و محدود در میان علمای قم و بغداد است.
دکتر انصاری معتقد است که آقای کدیور در فهم از «تقصیر» و عبارات صدوق هم دچار سو برداشت شده چرا که وی مدعی است که علمای قم از سوی شیخ صدوق به کوتاهی در پذیرش جایگاه امامان متهم شدهاند. اما بررسی دقیق آثار صدوق نشان میدهد که این اتهام از سوی غالیان علیه علمای قم مطرح شده است، نه اینکه صدوق چنین نظری داشته باشد.
شیخ صدوق در اعتقادات الإمامیة به صراحت بیان میکند که غالیان و مفوضه علمای قم را به تقصیر متهم میکردند. این اتهام به معنای کوتاهی علمای قم در پذیرش جایگاه امامان نیست، بلکه نشاندهنده اختلاف علمای قم با غالیان در رد دیدگاههای افراطی است.
ایشان در ادامه نقدهای خود به آقای کدیور و در توضیح دیدگاه شیخ مفید درباره دانش امامان میگوید که شیخ مفید در اوائل المقالات میان دو دیدگاه تمایز قائل میشود:
الف) گروهی اندک از علمای قم که معتقد بودند امامان دانش خود را از طریق اجتهاد به دست میآورند.
ب) دیدگاه غالب امامیه که امامان را معصوم میدانست و علم آنان را فراتر از انسانهای عادی معرفی میکرد. بنابراین، آقای دیدگاه کدیور که تلاش داشتهاند نظریه «علمای ابرار» را به شیخ مفید نسبت دهند، نظریه و شواهد خود را تنها بر نقلقولهایی ناقص استوار کردهاست.
در این یادداشت آقای انصاری بیان میکند که نظریه علمای ابرار نه با متون تاریخی همخوانی دارد و نه با جریان فکری غالب امامیه. او تلاش میکند تا نشان دهد، علمای قم و بغداد در اصول اعتقادی، از جمله عصمت و دانش الهی امامان، اتفاق نظر داشتند و اختلافات موجود در جزئیات روششناختی بوده است.
ایشان در مجموع تحلیل و نظریه کدیور را نادرست دانسته و عنوان میکند آقای کدیور به دلیل انتخابِ گزینشی از متون و نادیده گرفتن دیدگاههای کلی شیخ مفید و صدوق، تعمیم نادرست دیدگاه اقلیتی کوچک به کل جریان علمای قم و سوبرداشت از اتهام تقصیر علیه علمای قم و انتساب نادرست آن به صدوق به خطا رفته، از همین روی دیدگاه و نقطهنظر وی نیازمند بازنگری جدی است.
لازم به ذکر است در گذشته یادداشتی مفصلتر و با شواهدی بیشتر با همین موضوع و عنوان نیز (به زبان فارسی) از سوی جناب دکتر انصاری منتشر شده است که در همین مقاله به آن اشاره شده. (اینجا) همچنین ایشان در سلسله درسگفتارهایی به تفصیل و تطویل به نقد این نظریه پرداخته (اینجا: https://t.me/azbarresihayetarikhi/7222)
است.
فایل این یادداشت تازهانتشاریافته در فرسته بعدی تقدیم میشود.
https://eitaa.com/rasullib