🛑 #سیاه_پوشی زنان #بنی_هاشم درست کردن #غذای_نذری توسط امام سجاد صلوات الله علیه
🖇 #معارف_حسینی (4)
✅ ...لَبِسْنَ نِسَاءَ بَنِي هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ...
👤يكى از فرزندان امام سجاد نقل ميكند كه :
🔰پس از شهادت امام حسين، #زنان_بنى_هاشم در ماتم آنحضرت #لباس_هاى_سياه و جامه هاى خشن پوشيدند و هرگز از گرما و سرما شكايت نميكردند و پدرم على بن الحسين به علت (اشتغال آنها)به مراسم عزادارى براى ايشان #غذا درست ميكرد.
📚 المحاسن جلد: 2، صفحه: 420
🔰از اين رو فقها فرمودهاند: حتى اگر در مورد برخى از #شعائر كه فى نفسه مكروه هستند مانند پوشيدن #لباس_مشكى در عزاى اهلبيت عليهم السلام دليلى بر #استثناء پيدا نشود، باز حكم به #استحباب آن خواهد شد، زيرا پس از آنكه به عنوان شعار و رمز عزاى اهل بيت قرار گرفت، و شعار چنين مطلبى از مطالب والاى دينى شد، تعظيم آن لازم و هتك آن #حرام خواهد بود.
(البته به نظر بعض فقها پوشیدن لباس مشکی فی نفسه کراهتی ندارد)
📚شيوه هاى نوين عزادارى بدعت يا سنت جلد : 1 صفحه : 49
◼️ حضرت زینب و مابقی زنان بنی هاشم این سیاه پوشی را در مقابل چشم امام معصوم انجام داده اند و تقرير امام دال بر تایید آن است و این مشتی بر دهان صوفیانی هست که به دلیل کراهت از پوشيدن لباس سیاه در عزاداری منع می کنند
◼️ شیعیانی که برای عزاداران حسینی غذا آماده می کنند قطعا بدانند که به فعل حضرت سجاد عمل کرده اند و فعل امام #افضل_الاعمال هست.
🔸 ان شاءالله بعد از دهه اول محرم به شبهات اهلسنت و... راجع عزاداری خواهیم پرداخت.
#محرم #ماه_محرم
الروافض الحيدري
@ravafez_alhaydari
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 مگه #خانه شماست! هر وقت اومدن خانه شما بهشون #تذکر بدید‼️
👤شهید #حاج_قاسم_سلیمانی در جواب کسی که به ایشان گفت به خانم های #بد_حجاب که به جلسه #روضه می آیند تذکر بدهید گفتند:
🔰 مگر خونه شما اومدن⁉️
اگر خونه شما اومدن برخورد کن.
اومدن خونه مادر شون (مجلس روضه حضرت زهرا)
🎙 به نقل از حاج #محمود_کریمی
◼️ دوستان عزیز مجالس #روضه_اباعبدالله شعبه ای از #حرم و منزل سیدالشهدا هست روضه #صاحب داره لطفا جای صاحب خونه برای کسی #تصمیم نگیرید و #فضولی کسی رو نکنید.
◼️ ایضا مجالس عزاداری سیدالشهدا مصداق اتم و اکمل #امربهمعروف و #نهیازمنکر هست دیگه لازم نیست اقایون به کسی امر و نهی کنند ؛ مجالس اباعبدالله #دعوتی هست و هرکسی حاضر شده به دعوت خود حضرات بوده.
◼️ به جای برخورد های قهر آمیر و تند در مجالس عزاداری با اخلاق و تکریم و احترام همه عزیزان رو به دستگاه اباعبدالله خوش بین کنید و کسی رو دفع نکنید.
💢 نکته اخر اینکه ما عمدا به روش حاج قاسم استناد کردیم که یه عده #جاهل که هشتگ #شیعه_انگلیسی رو راه انداختند برای برخورد با شرکت کنندگان در مجلس سیدالشهدا دیگه جرعت نکنند به حاج قاسم #برچسپ بزنند
هرچی این جماعت اونقدر #بی_حیا هستند که به شهید سلیمانی هم خرده خواهند گرفت.
#محرم #ماه_محرم #امام_حسین #امام_زمان #حجاب
الروافض الحيدري
@ravafez_alhaydari
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الروافض الحیدری
@ravagez_alhaydar
🛑 وقایع به میدان رفتن #حضرت_قاسم بن الحسن صلوات الله علیهما و خواندن #عقد ایشان توسط اباعبدالله الحسین
🖇 #معارف_حسینی (5)
👇👇👇
🔥الرَوافِضُ الحَیدَری🔥
🛑 وقایع به میدان رفتن #حضرت_قاسم بن الحسن و #مزدوج کردن ایشان توسط اباعبدالله الحسین
🖇 #معارف_حسینی (5)
👤 محدث کبیر بحرانی مینویسد:
🔰وقتی که نوبت جنگ به #اولاد_امام_حسن علیه السلام رسید، قاسم آمد و عرض کرد که عمو جان! اجازه میخواهم تا به جنگ این #کفار بروم!
▪️امام حسین علیه السلام فرمود: ای پسر برادرم! تو #یادگار برادرم هستی و می خواهم که تو باقی بمانی تا به واسطه تو تسلی(از داغ برادر) پیدا کنم.
پس حضرت، #اجازه جنگ را به قاسم نداد.
قاسم #اندوهگین و ناراحت شد از اینکه چرا امام حسین علیه السلام به برادرانش اجازه جنگ را داده اما به او اجازه جنگ را نداده است و همین که با حالتی #محزون گوشهای نشسته بود و سرش را روی پاهایش گذاشته بود،یادش آمد که پدرش #حِرزی به بازوی راستش بسته بود و به او وصیت کرده بود که هر وقت دچار اندوه و دردی شد، حرز را باز کند و بخواند و معنایش را بفهمد و هر چه که در آن نوشته شده بود به آن عمل کند.
🔻قاسم با خودش گفت سالهای زیادی گذشته برمن، ومثل این اندوه و درد تا به حال به من دچار نشده است.
پس آن را باز کرد و نگاه کرد که در آن نوشته شده بود:
💠يَا وَلَدي قاسِمَ، اُوصيكَ إنّكَ إذا رَأيْتَ عَمَّكَ الْحسينَ عليه السّلامُ في كَربَلاءِ وَ قَد أَحَاطَتْ به الْأعْداءُ، فَلا تَتْرُكِ الْبِرازَ وَ الْجِهادَ لِأعْداءِ رَسولِ اللّهِ ، و لا تَبْخَلْ عليه بِروحِكَ، و كُلّما نَهاكَ عَنِ الْبِرازِ عَاوِدُهُ لِيَأذَنَ لَكَ في الْبِرازِ لِتَخُصَّ في السَّعادَةِ الْأبَديَّةِ
💔پسر جانم قاسم! تو را #وصیت می کنم وقتی که دیدی عمویت حسین علیه السلام در سرزمین #کربلا تنها شده و دشمنان او را احاطه کرده اند،پس جنگ در رکاب او را از دست مده و با دشمنان رسول خدا صلی الله علیه و اله، به قتال برخیز. و از فدا کردن روح و جانت برای عمویت بخل نورز و هر چه که او تو را از جنگ نهی کرد، باز سراغش برو و #اصرار کن تا به تو اجازه دهد که به این وسیله سعادت ابدی را به دست آورده ای.
🔰پس قاسم بلند شد به خدمت عمو جان آمد و آن حرز و نوشته امام حسن علیه السلام را به دست عمو داد.
امام حسین علیه السلام وقتی که آن نوشته را قرائت فرمود، #شدیداً_گریه کرد و ناله و #فریاد زد و در نهایت آه سردی کشید و فرمود:
🔹ای پسر برادرم! این وصیت پدرت برای توست؛ اما پدرت وصیت دیگری به نزد من دارد و ناچارم به آن عمل کنم.
🔹پس امام حسین علیه السلام دست قاسم گرفت و به خیمه برد و عباس و عون را خبر کرد و به مادر قاسم فرمود:
آیا برای قاسم #لباس جدیدی داری؟
عرضه داشت نه آقا جان!
امام علیه السلام به خواهرش #زینب فرمود:
صندوق را برایم بیاور.
وقتی که زینب کبری علیها السلام صندوق را آورد و جلوی امام حسین علیه السلام گذاشت، حضرت آن را باز کرد و #قباء امام حسن علیه السلام را بیرون آورد و او را به تن قاسم کرده و #عمامه امام حسن را بر سرش گذاشت و 👈 #دست_دخترش را گرفت که از کودکی نام او برای قاسم گذارده بودند.
و #عقد او را برای قاسم خواند و دست دخترش را گرفته و در #دست_قاسم گذاشت و از خیمه بیرون آمد.👉
قاسم نگاه به دخترعمویش میکرد و #گریه میکرد تا اینکه صدای دشمنان را شنید که میگویند:
🔥آیا دیگر #مبارزی برای جنگ نیست؟!
پس دست همسرش را رها کرد و خواست که از خیمه بیرون بیاید. همسرش گفت: چه در ذهنت می گذرد و چه میخواهی انجام دهی؟
قاسم گفت:
می.خوام به ملاقات این دشمنان بروم چرا که آنها طلب مبارز میکنند و این من هستم که به جنگ آنها میروم. و به همسرش گفت: مرا رها کن که👈 #عروسی ما باشد برای آخرت. 👉
همسرش #فریاد زد و با قلبی حزین اشکهایش روی گونهاش جاری شد و گفت:
تو میگویی عروسیمان باشد برای آخرت.
پس من در #قیامت تو را چگونه بشناسم؟
و در کدام مکان تورا ببینم؟
قاسم با دستش تکه نخی را پاره کرده و به او داد و گفت: دخترعمو! مرا به واسطه این تکه نخ بشناس و به یاد آور.
پس اهل خیمه از اینکار قاسم شدیدا گریه کردند و همه فریاد و واویلا سر دادند.
📚المنتخب، ج۲ ص۳۷۲
📚الدّمعة السّاكبة،ج ۴ ص۳۱۵
📚أسرار الشّهادة، ص۳۰۵
📚مدينة المعاجز، ص ۲۲۴
📚معالي السّبطين،ج ۱ ص۴۵۷
الروافض الحيدري
@ravafez_alhaydari