✝️ #انسان_شناسی_سایکولوژیست_ها (3): #آدلر
آلفرد آدلر معتقد بود احساس های حقارت، همواره به عنوان یک نیروی انگیزاننده در رفتار وجود دارند. به نظر وی انسان بودن یعنی خود را حقیر احساس کردن (آدلر، 1939). چون این حالت در همگی ما مشترک است، نشانه ضعف یا نابهنجاری نیست. به اعتقاد وی احساس های حقارت منبع همه تلاش های انسان هستند. پیشرفت، رشد و ترقی فرد در نتیجه جبران است، یعنی ناشی از تلاش های ما برای غلبه کردن بر حقارت های واقعی یا تخیلی مان.
آدلر تلاش برای برتری را واقعیت اساسی زندگی دانست. به اعتقاد وی برتری، هدف نهایی است که در جهت آن تلاش می کنیم. منظور وی از این مفهوم تلاش برای کمال بود نه گرایش خودپسندانه یا سلطه جویانه. وی معتقد بود ما در جهت کامل کردن خودمان برای برتری تلاش میکنیم (شولتز، ص 141).
به اعتقاد آدلر هدف هایی که برایشان می کوشیم، استعدادها یا توانشها هستند نه واقعیت ها. به عبارت دیگر ما برای آرمانهایی تلاش می کنیم که به صورت ذهنی در ما وجود دارند. آدر باور داشت که هدفهای ما آرمان هایی خیالی هستند که نمی توانند در براب رواقعیت آزمایش شوند. اعتقاد به وجود زندگی پس از مرگ بر پایه واقعیت عینی قرار ندارد، امام برای شخصی که به این نظر معتقد باشد، واقعی است. آدر این مفهوم را با عنوان #غایت_نگری_خیالی بیان کرد. یعنی این نعقیده که وقتی ما در جهت حالت کامل هستی یا وجود تلاش می کنیم، اندیشه های خیالی رفتار ما را هدایت می کنند. ما زندگی خود را به وسیله بسیاری از این خیال ها هدایت می کنیم، اما فراگیرترین آنها آرمان خیال است. او معتقد بود بهترین بیان این آرمان که انسانها تاکنون آن را به وجود آوردهاند، مفهوم #خدا است (شولتز، ص142).
آدلر قائل به سه خود در انسان است و آنها را خودحقیر، خودآرمانی و خود خلاق نام گذاری کرده است (#تثلیث)
#سایکولوژی_علم_تثلیثی
#انسان_شناسی_تثلیثی
#انسان_شناسی_آدلر
#سایکولوژی_علم_شرک_آلود
🆔 @ravanshenasi_fetrat