🍃مناجات شهید🕊
خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دستآموز نشویم ؛
و از نور خویش آتش در ما بیافروز تا درسرمای بی خبری نمانیم. .
خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم ؛
و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز ، تا مشت خونینشان را برافراشته داریم .
خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید ؛
و دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد .
پایی عطا کن که جز راه تو نرود ؛
و جانی عطاکن برای تو برود ...
فرازی از مناجات
🌷شهید مدافع حرم علی اکبر عربی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
🍃اللهم الرزقنا الشهادة فی سبیلک🕊
💙❤️💙❤️💙
@raviannoorshohada
♥️اعمال روز عرفه
❶#غسل
❷ زیارت امام حسین ـ علیهالسلام ـ که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است.
❸ پس از نماز عصر، پیش از آنکه مشغول به خواندن دعاهای عرفه شود دو رکعت نماز بجا آورد در زیر آسمان و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالی به گناهان خود تا فایز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزیده شود پس مشغول شود به اعمال و ادعیه عرفه که از حُجَج طاهره ـ صلوات اللّه علیهم ـ روایت شده و آنها زیاده از آن است که در این مختصر ذکر شود.
❹ روزه گرفتن در روز عرفه نیز بسیار سفارش شده است.
✅ چند حدیث از پیامبر اکرم (ص) در مورد روز عرفه:
🌺 3.خداوند در هیچ روزی با اندازه #روز_عرفه، بندگان را از آتش دوزخ نمی رهاند. 🔥
🌺 3. برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمی شوند. ✋
🌺 2. #گناه کارترین فرد در #عرفات کسی است که از آن جا باز گردد در حالی که گمان می برد آمرزیده نخواهد شد.
#اعمال_عرفه 🌱
#التماس_دعاےخیر ☘
@raviannoorshohada
#سیره_شهدا
ساعت 07:30 صبح ، امام جمعه وقت گیلان به استانداری آمد ، از من پرسید ، آقای استاندار کجاست؟
جواب دادم ، اطلاعی ندارم .
هنگام رفتن ، یادداشتی با کنایه برای انصاری نوشت
استاندار و والی نظام جمهوری اسلامی ، باید به موقع در محل کارش حضور یابد!
نیم ساعت بعد که آقای انصاری آمد ، فهمیدم که ساعت ۶ صبح به کشتارگاه انزلی رفته و از کشتار دام آنجا بازدید کردهاند ، وقتی یادداشت را به آقای انصاری دادم ، ایشان گفتند با آقای لاهوتی تماس بگیرید و بگویید انصاری گفت ،
من بعد از اینکه برای نماز صبح بیدار شدم ، به محل کارم رفتم ،
محل کار من فقط پشت میز استانداری نیست ، جای جای استان ، محل کار من است.
آقای لاهوتی وقتی این را شنید خیلی خجالت کشید و در پاسخ گفت ،
من چطوری از این جوان عذرخواهی کنم؟....
#شهیدمهندس_علی_انصاری
📕 استاندار آسمانی
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷@raviannoorshohada
#شهید_حاج_احمد_کاظمی:
ما در مقابل شهدا مسولیت داریم،
در قبال بچه هایی که میشناختیمشون.
تاریخ برای ما آنان را وصف نکرد....
ما حسین خرازی رو با همه وجودمون درکش کردیم که یک بچه خدایی بود، شهید بروجردی رو با تمامی وجودمون درکش کردیم که نفس کشیدنش هم برای خدا بود، حسن باقری رو با تمامی وجود درکش کردیم که فدا شد برای خدا و هزار بار دیگر هم زنده شود همان خواهد بود.
اخلاص مهدی باکری رو ما با تمامی وجود درک کردیم، حمید و زین الدین و همت و همه اینا....
این صف جلوی ماست ما نمیتونیم عقب بیایم، ما نمیتونیم عقب بشینیم ما نمیتونیم کوتاه بیاییم ...
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💟جدیدترین صحبت های فرزند #شهید_محسن_حججی
🌸بابا محسنم همه دشمنا رو کشته بود؛ دشمنا اومدن بابامو شهید کردن...💔
raviannoorshohada
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #فراز زیبا و ملکوتی از شهید محسن حاجیحسنی 🍃
📖آیه ۱۲ سوره مبارکه اسراء
🌷 فاتحه وصلواتی
نثار این شهید بزرگوار کنید
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
@raviannoorshohada
کسی از هم صحبتی با محسن سیر و خسته نمیشد، اگر بچهها در جلسات #قرآن حاج محسن که اکثرأ نوجوانان و جوانان شرکت داشتند، در کنار آموزش قرآن شوخی میکردند او هم با آنها میخندید😁 و اجازه نمیداد که فضا خیلی خشک و خسته کننده شود، البته به رعایت اخلاق و احترام به بزرگترها در کنار انجام شوخیهای متین و مناسب تاکید داشت☝️ و حتی خودش هم اهل شوخیهای مناسب بود حتی وقتی برای تلاوت در جلسه گمنامی در منطقهای دور افتاده دعوتش میکردند میگفتم:خستهای نرو❤️
میگفت: اینجا را باید حتما بروم چون برای #رضای_خداست...
#شهید_مظلوم_منا 😔💔
محسن حاجی حسنی کارگر
راوی: #مادر_شهید🌹
@raviannoorshohada
#طنز_جبهه
گاهی حسودیمان میشد از اینکه بعضی اینقدر خوش خواب بودند ، سرشان را نگذاشته روی زمین انگار هفتاد سال بود که خوابیدهاند و تا دلت بخواهد خواب سنگین بودند ، توپ بغل گوششان شلیک میکردی ، پلک نمیزدند.
ما هم اذیتشان میکردیم . دست خودمان نبود.
کافی بود مثلاً لنگه دمپایی یا پوتین هایمان سر جایش نباشد ، دیگر معطل نمیکردیم صاف میرفتیم بالا سر این جوانان خوش خواب ، می گفتیم ،
برادر برادر! ، دیگر خودشان از حفظ بودند ، هنوز نپرسیدهایم ، پوتین ما را ندیدی؟ ، با عصبانیت میگفتند ، به پسر پیغمبر ندیدم.
و دوباره خُر و پُف شان بلند میشد ، اما این همه ماجرا نبود. چند دقیقه بعد دوباره:
برادر برادر! ، بلند میشد این دفعه مینشست ، برادر و زهرمار دیگر چه شده؟ ،
جواب میشنید ، هیچی بخواب خواستم بگویم پوتینم پیدا شد!....
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
عیدانه
@raviannoorshohada