#سیره_شهدا
در یکی از عملیات ها که بر عليه منافقین بود ، قرار شد منطقه ای را با موشک هدف قرار بدهیم. من موشک ها را آماده کرده بودم ، سوخت زده با سیستم برنامه ریزی شده ؛ موشک ها هم از آن موشک های مدرن نقطه زنی بود.
ایشان از عمق عراق تماس گرفت که:
مقدم آماده ای؟ گفتم: بله.
گفت: موشک ها چقدر می ارزد؟ گفتم مگر می خواهی بخری؟! گفت: بگو چقدر می ارزد.
گفتم: مثلاً شش هزار دلار. گفت: مقدم نزن اینها اینقدر نمی ارزند.
خیلی بعید است ، شما فرمانده ای وسط عملیات گیر بیاوری که اینقدر با حساب و مدبرانه عمل کند.
هر كـسى دوست دارد اگر کارش تمام است ، تیر خلاص را بزند و بیاید با این موفقیت عکس بگیرد.
ولی سردار کاظمی در کوران عملیات ، بیت المال و رضای خدا را در نظر داشت.
می دانید چرا؟ چون مثل مولایش امیر المومنین(ع) بود که وقتی می خواست کار دشمن را تمام کند ، کمی صبر کرد نکند هوای نفس ، حتی کمی غالب باشد و بعد برای رضای خدا قربتاً الی الله دشمن را نابود کرد.....
#شهیداحمد_کاظمی
راوى:
شهيد سردار حسن تهرانى مقدم
« اللهم عجل لولیک الفرج »
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#سیره_شهدا
حاج احمد بعد از بهبودی نسبی ، با پای مصنوعی برای عملیات خیبر خودش را به منطقه رساند تا در کنار ، رحمت الله کرد ، گره گشای عملیات خیبر باشد و بعد از شهادت کرد ، ذر عملیات خیبر مسئولیت واحد اطلاعات عملیات تیپ سیدالشهدا به حاج احمد سپرده شد .
واحدی که خود احمد آن را اینگونه توصیف می کند ،
اطلاعات عملیات از چند بعد در جنگ نقش اساسی دارد ، و اگر بخواهیم جایگاه آن را درصحنه های جنگ در یک عبارت کوتاه توصیف کنم ، کامل ترین عبارت این است که ،
اطلاعات عملیات به منزله چشم سپاه اسلام است....
#شهیدحاج_احمد_عراقی
📕 پلاک 10
« اللهم عجل لولیک الفرج »
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#سیره_شهدا
وقتی امام خمینی(ره) ، رحلت کردند ، برای مرتضی قابل تصور نبود ، باورش نمی شد که دیگر امام بین ما نیست ، کارش شده بود گریه ، انگار شوکه شده بود .
با تعجب می گفت ،
چطور زندگی هنوز ادامه دارد ؟!
زمین چرا جابجا نشده ؟!.....
#شهیدسیدمرتضی_آوینی
📕 خط عاشقی ، ج5
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#سیره_شهدا
حاج احمد برای بیمارستان مریوان از بین بچه های سپاه ، مسؤل انتخاب می کند.
یک روز سرزده ، حاج احمد برای بازید به بیمارستان می آید.
حاجی صحنه ای را می بیند که توصیفش در این چند خط آسان نیست.
جوان بسیجی مجروح که بدون رسیدگی روی تخت بیمارستان رها شده است ،
حاج احمد که همیشه در کارها جدی و بی تعارف است رئیس بیمارستان را می خواهد ، یقه او را می گیرد و کشان کشان سمت اتاق آن جوان می برد ،
توبیخش می کند ، که تو چرا به این جوان نرسیده ای؟ ، چرا جورابهایش را عوض نکرده اید؟
بعد حاج احمد ، جلوی همه میرود که او را بزند ، رئیس بیمارستان که منصوب خود حاج احمد است فرار می کند ، حاجی که چنگالی دم دستش هست ، به سمت او پرتاب می کند ، فریاد میزند که امشب بیا سپاه ، می کشمت...
آن رئیس بیمارستان می گوید
اگر حاجی با کلاشینکف هم مرا میزد باز دوستش داشتم ، چون حاج احمد با ما جدی بود اما شبها می آمد ظرفهای پادگان را می شست.....
👈 مملکت حاج احمد می خواهد.
جاویدالاثر_احمدمتوسلیان
http://eitaa.com/raviannoorshohada
⭐️🍃🦋⭐️🍃🦋
♡••• دل بده •••♡
🔸گردان پشت میدون مین زمین گیر شد ...
چند نفر رفتن معبر باز کنن!…
15ساله بود ؛ چند قدم که رفت برگشت
گفتن حتما ترسیده …
پوتین هاشو داد به یکی از بچه ها و گفت : تازه از گردان گرفتم
حیفه!... بیت الماله و پا برهنه رفت😳😔
#اموال_بیت_المال
#سیره_شهدا
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🛑قابل توجه مسئولین :
⇦[ گفتند: قیافهاش به ریاست جمهوري نميخورد!😒
خندید😅
☜ گفت: بله،به ریاست شاید نخورد
ولي به نوکریِ مردم که ميخورد...❤️]
🔅 تواضع و فروتنی 🔅
#سیره_شهدا
http://eitaa.com/raviannoorshohada
❇️#سیره_شهدا
🔴شهید مدافعحرم علی تمام زاده
♻️سرباز فرهنگی
❣شهید تمامزاده از فعالان فرهنگی استان البرز بود و با ایجاد وبلاگ «مدافعون» خاطرات شهدای مدافعحرم را در این وبلاگ منتشر میکرد و به این صورت در کارهای فرهنگی نقش مهمی داشت.
💚مدت بسیار زیادی به عنوان ارتش فرهنگی یک نفره، نشریهای منتشر میکرد و تمامی کارهای آن از تأمین محتوا تا طراحی، چاپ و تکثیرش را بر عهده داشت.
❣وی در بسیاری از برنامههای فرهنگی، به خصوص در عرصه روشنگری و مقابله با جریانهای فکری مانند دراویش و فرقههای خاص فعال بود و در طرّاحی برنامههای اعتراضی که نسبت به این پدیدهها راهاندازی میکرد، هیچگونه بهرهمندی و مورد حمایت نهاد خاصی نداشت.
💚نوع برخورد صمیمانه او در نصیحت با نوجوانان و برخی از کجرفتاریهای فرهنگی و اجتماعی همیشه مورد توجه بود. او یک فرد برخاسته از قشر مستضعفین و محله فقیرنشین بود و همیشه تلاش کرد به خاطر کسوت طلبگی که داشت، مردم با او به راحتی ارتباط برقرار کنند.
🎙راوے: دوست شهید
🎁 #سالروز_ولادت
#جان-فدا❤
⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘
http://eitaa.com/raviannoorshohada
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم مجید عسگرے جمڪرانی
♻️اُنس با قرآن
⭐️همسر شهید نقل میڪند: هربار ڪہ قرآن میخواند، دفترچهاے از جیبش در میآورد و درون آن یادداشتے میڪرد؛ بہ این ڪارِش عادت ڪردہ بودم؛ با خدا عهد ڪردہ بود هر روز قرآن بخواند.
⭐️بعد از شهادتش ڪہ وسایلش را برایم آوردند، قرآنش هم درون جیبش بود؛ قرآن را ڪہ باز ڪردم، دیدم لاے قرآن ڪاغذے است ڪہ درونش یادداشت ڪردہ از آیہ چندتا چند قرائت ڪردہ است؛ آیههاے یادداشتشدہ را ڪہ شمردم، دیدم هر روز ۱۴آیہ قرائت میڪردہ است؛ آخرین علامت ✔️ براے روزے بود ڪہ بہ شهــادت رسیدہ بود. آرے! او تا شهادت بہ عهدش وفا ڪردہ بود!
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیہ بہ روح مطهر شهید صلوات
🌿اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🌿
#جان-فدا❤
⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#سیره_شهدا🕊
🍃بسیار پرکار بود به قولی آچار فرانسه بود تا جایی میدید کاری روی زمین مانده، دست میگرفت و به بهترین شکل پایان میداد.در تفکرات دینی و سیاسی خودش محکم و راسخ بود و تحت تأثیر افکار و تبلیغات دیگران قرار نمی گرفت.
🍃به شهدا خدمت می کرد و ارادت خاصی به شهدا، مخصوصاً شهدای گمنام داشت دوست داشت اطرافیان را شاد کند، می خندید و می خنداند و در اکثر مواقع شاد و سرحال بود...
#شهید_عبدالصالح_زارع
#سالروز_شهادت
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada
--------‐‐-------------------------------------------------
.
🌿• در طول یک ماه و نیمی که از عقدشون گذشته بود ؛ اغلب وقت هایی که به دیدار نامزدش میومد ، برای او گل میخرید. اواسط فروردین ١٣٩۵ ،یه روز بهش گفتم: «این گل ها گرونه! به فکر زندگیتون باشید پولها را باید جای دیگه ای خرج کنید، این گل ها
بعد از چند روز خشک میشند...»
جواب داد: «ارزشش رو داره که یه لبخند بر چهره همسرم ببینم...»
- 📍بهروایتِمادرهمسرشهیدعباسدانشگر.
#شهيد_دانشگر | #سيره_شهدا
شبتون _شهدایی🌙
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada
--------‐‐-------------------------------------------------
#سیره_شهدا
🔹️زمانی که فرمانده بود، یک عده پشت سر او حرف می زدند. یک روز به او گفتم بعضیها پیش دیگران بدِ شما را میگویند.
🔹️خیلی در هم رفت. از اینکه این موضوع را با او درمیان گذاشتم پشیمان شدم؛ رو به او کرده و گفتم: محمد جان زیاد به این قضیه فکر نکن.
🔹️گفت: من از اینکه پشت سرم حرف می زنند ناراحت نیستم. من که چیزی نیستم. از این ناراحتم که چرا آدمهای به این خوبی، #غیبت یک آدم بی ارزشی مثل من را میکنند؛ از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرام شدم.
🔹️سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم: خدایا این کجاست و من کجا!!!
🔰سرلشگر شهید محمد بروجردی
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada
--------‐‐-------------------------------------------------