فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 نماهنگ
زبان گویای همه #بسیجیان سرافراز سرزمینمان #ایران
" #بسیج ، چهل سال خدمت ، جهادو #شهادت "
@raviannoorshohada
🌹🕊💐🕊💐🕊🌹
#فرزند_شهید
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
فرزند #شهید_سپهبد_سلیمانی ، سلاح به دست در نمازجمعه امروز کرمان سخنرانی کرد.
هزاران #قاسم_سلیمانی آماده حرکت به سمت کاخ سفید هستند .
دختر #سردار_شهید_سلیمانی در جمع نمازگزاران جمعه در شهر کرمان گفت :
امروز من زینب #حاج_قاسم به شما می گویم ، داستان کربلا دوباره در عصر ما تکرار شد و علمدار محور مقاومت #تکه_تکه شد تا #ولی امرش آسیب نبیند ، علمدار رفت تا #ایران و #ایرانی بماند ، علمدار رفت تا #ناموس حفظ شود و او با #شهادتش حجت را بر همگان تمام کرد و به تمام دنیا نشان داد شیطان بزرگ کیست.
آمریکا با ترور #پدرم بزرگ ترین و احمقانه ترین حرکت را کرد ، چرا که نه تنها #شهادت پدرم موجب #ضعف ایران و جبهه مقاومت نشد، بلکه تمام آزادی خواهان و جوانان سراسر دنیا را بیدار و #وحدت میان مردم را بیشتر و بیشتر کرد.
#پدرم به مانند شیشه عطری می ماند که با شکستن آن #رایحه خوشش در سراسر دنیا پیچید.
هزاران #قاسم_سلیمانی آماده حرکت به سمت کاخ سفید هستند و شما تا آخر عمر بترسید و منتظر ما باشید .
#انتقام زمانی برای ما معنی می دهد که رژیم آمریکا، صهیونیست و آل سعود دیگر وجود نداشته باشند .
#انتقام_سخت
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 چهل سال پیش در شب ۱۲ بهمن ماه چه خبر بود؟👆
#امام در حال عزیمت به #ایران است، ۱۲۰۰ #آمریکایی در ۱ روز از ایران فرار میکنند..
🌺🌺فراسیدن #دهه_فجر #انقلاب_اسلامی مبارک باد🌸🌸
#چهل_ویک_سالگی_انقلاب #انقلاب #جمهوری_اسلامی #پهلوی #امام_آمد #۱۲بهمن
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● فیلمی پندآموز از شهید سلیمانی
#انتخاب_راه_درست_مهم_است
#مجلس قوی
#ایران قوی
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🇮🇷 بایـد در ایـن انتخابات #انقـلاب تیـک آف کنـد...
🎤 #حاج_حسین_یکتا
🗳 #انتخابات
#مجلس قوی
#ایران قوی
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_حاج_قاسم
اونقدر که #لبنانی ها و یمنی ها و سوری ها و بقیه اهل جبهه مقاومت این مدت به یاد سردار شهید سلیمانی کلیپ و نماهنگ و سرود خوانده اند، شاید در #ایران نداریم..
📎پ ن :
یکی از نمونه های امروز که سعی کردند #فارسی هم بخونن یا بدر رحل مع الفجر #قاسم_سليماني
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
@raviannoorshohada
💠 رتبه ای #اول دانشگاه تورنتوی
کانادا رو به دست آورده بود.
وقتی درسش تمام شد و به #ایران اومد ، تصمیم گرفت برود جبهه#
گفتم: « شما تازه #ازدواج کردی. یه مدت بمون و به جبهه نرو! »
گفت: « نه مادر! من پول این مملکت رو در کانادا خرج کردم تا درسم تمام شده.
وظیفه ی #شرعی ام اینه که بروم به جبهه و به #اسلام و مردم خدمت کنم. » .
#روحمان_شاد_با_یادشان
#مهندس_شهید
#حسن_آقاسی_زاده
@raviannoorshohada
💠رها یافـتــہ از حبّ دنــیا💠
🔘قرار بود به ایران بروم و #حاج_قاسم مرا به منزلش دعوت کرده بود.
تصورم از منزل او، فضایی مملو از فرشها و اثاثیه گرانبها بود؛ زیرا میدانستم مردم #ایران تا چه اندازه به فرش و وسایل شیک علاقه مندند .🏡
به محض ورود به خانه، با وسایلی بسیار ساده روبه رو شدم!!!
خانه ای مفروش با یک موکت قدیمی، و اتاق پذیرایی مملو از تصاویر شهدا..!
پس از چند دقیقه پرسیدم:
«حاجی چقدر حقوق میگیری؟»
در پاسخ، مبلغی را گفت که مرا بسیار متعجب کرد.
- «حاجی! این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده!😳
یک سردار مثل شما در عراق، سه برابر این حقوق میگیرد..آن هم با مزایای فراوان!! »
+ «شیخنا..! مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش میگیرد؛
مهم این است که چه چیزی به کشورش میدهد☺️
و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید..
و این یک #سنت_الهی حتمی است.
ما #موقت در این دنیا هستیم و همه به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم.»💫
👤:سامی مسعودی(از فرماندهان حشدالشعبی)
#مکتب_حاج_قاسم
@raviannoorshohada
🇮🇷#باهم_باید_قوی_شویم:🇮🇷
🔶 در منزل #قرنطینه هستید ؟
چند روز ؟
حوصله تان سر رفته ؟
تحملتان تمام شده؟
خیلی خسته شدید؟
🔻لطفا این متن را با دقت بخوانید ببینید یک عده برای شرف و عزت و ناموس ودین ما چه کشیده اند .......
آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به #ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!... همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بود که رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... #اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود...وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود😊
حسین می گفت: بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم، این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم...
کتاب خاطرات دردناک، ناصر کاوه
*ازکتاب خاطرات۶۴۱۰ روز اسارت سرلشکر خلبان حسین لشکری*
@raviannoorshohada
#وصیتنامهشهـــید
#سعید_قهاری 🌸🌺☘
♦️ خدایا ! آرزویی ندارم. آرزوی بنده #آزادی قدس شریف ✊🏼 و #پیروزی اسلام ✌🏼 و #شکست آمریکاست . 🇱🇷💣💥
♦️ خدایا ! تو به من #قدرت و #توفیق دادی تا با دشمنان دین در سخت ترین شرایط بجنگم. پس ختم زندگی دنیاییم #شهادت 🕊 در راه خود (حق) باشد و در لباس سبز #پاسداری، تا در کنار دوستان #شهیدم آرام گیرم.
#نحوه_شهادت: 🕊
در ارتفاعات جهنم دره مرز بين #ايران 🇮🇷 و #تركيه 🇹🇷 در درگيري با اشرار و گروهك پژاك همراه با 14 تن ديگر از #پاسداران لشكر 3 به پايان رسيد و حاج سعيد به همراه ياران ارتشی و سپاهی خود دعوت حق را #لبيك گفت.
#علاقه: ❤️
شهدا و خانواده شهدا، ورزش
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| سفر به #آینده
🔸 #ایران۱۴۴۴
🔸 #قرن_ایران
استاد حسن عباسی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🔰 مردم نشان دادند که به کسی که مظهر اقتدار ملی و اقتدار جهادی #ایران است، احترام میگذارند.
🌷 #شهید_سلیمانی مظهر این اقتدار بود. در کل منطقه اقتدار ملی ایران را به رخ دشمنان کشور و دشمنان انقلاب میکشید. این مسئله، مسئلهی مهمی است؛ یک چنین ظرفیتی خیلی با ارزش است.
🔹مقام معظم رهبری
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
http://eitaa.com/raviannoorshohada
[🕊•••
امروز عید مبعث است
همه تبریک فرستادند
اما امروز عید مبعث است
روز شهادت شهدای #خانطومان!🥀
آقا #رحیم_کابلی روزه است🌙
#محمد_بلباسی از دیشب آب نخورده✨
#محمود_رادمهر از دیشب
پشت بیسیم دارد تکبیر میگوید✊
#بهمن_قنبری دیروز شهید شده!🕊
دستگاه #دیپلماسی گفته کاری نکنند؛ چون وسط مذاکرات #برجامیم! ما به آمریکا قول دادیم کاری نکنیم.
#النصره و #داعش دارند هِی نیرو خالی میکنند. ۲۰۰۰ نفر آمده اند. حالا ۷۰۰ نفرشان به درک واصل شدند👺
اینطرف، مثل امروز،
۱۳ مرد روی زمین میفتند😔
دیشب فیلم راهرفتن زینب بلباسی را میدیدم. می خندید و می دوید. تازه فهمیدم چقدر از نبودن محمد گذشته است💔
چند سال از شهادتشان میگذرد❣
#علی_عابدینی زخمی بود🩸
#علیرضا_بریری گرسنه ماند😰
#سعید_کمالی
و #علی_جمشیدی کنار هم افتادهاند💞
#حسن_رجایی_فر دستهایش زخم شده است؛ از بس کیسه سنگر جابجا کرده است؛ دوروزه نخوابیده است😭
#حسین_مشتاقی و #سیدرضا_طاهر که از ساختمان زرد برگشتند، میگویند بچهها هنوز تشنهاند🌊
از #سیدسجاد_خلیلی خبری نیست⏰
#سید_جواد_اسدی رفته است اسناد را برگرداند، میتوانست عقبنشینی کند و نکرد؛ حالا او و محمود همانجا ماندهاند⏳
#رضا_حاجی_زاده لبهایش ترک خورده است😔
ژنرالهای روس هنوز منتظر دستورند🇷🇺
بچههای لشگر نمیدانند برگردند یا نه😥
#خانطومان یک خواب نبود✋
یک واقعیت است🕯
نمیدانم کسی خبر دارد یا نه!
۲۷و ۲۸ رجب سالروز شهادت ۱۳ مرد مازندرانی🇮🇷
#ایران، آسوده بخواب✌️
قهرمانان وطن بیدارند!!
#لشکر_عملیاتی۲۵_کربلا_مازندران
#شهدای_خانطومان
#عید_مبعث
@raviannooroshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_سی_و_چهارم 💠 چانهام روی دستش میلرزید و میدید از این #معجزه جانم به لب
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_پنجم
💠 حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمندهها بود و دل او هم پیش #حاج_قاسم جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسمم!»
سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! بهخدا اگه #ایران نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط میکرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت #شیعه را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای #داعش خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف #سید_علی و #مرجعیت روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!»
💠 تازه میفهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر #مدافعان شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن #شهادت سرشان روی بدن سنگینی میکرد و حیدر هنوز از همه غمهایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از #حاج_قاسم چیزی نگفته بود؟»
و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر #شهیدم شیشه چشمم را از گریه پُر میکرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد.
💠 ردیف ماشینها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم میکرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای #شهادت بردم :«چطوری آزاد شدی؟»
حسم را باور نمیکرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه میکنی؟» و باید جراحت جالی خالی عباس و عمو را میپوشاندم و همان نغمه نالههای حیدر و پیکر #مظلومش کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!»
💠 و همین جسارت عدنان برایش دردناکتر از #اسارت بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و #تهدیدت میکرد من میشنیدم! به خودم گفت میخوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! بهخدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!»
و از نزدیک شدن عدنان به #ناموسش تیغ غیرت در گلویش مانده و صدایش خش افتاد :«امروز وقتی فهمیدم کشونده بودت تو اون خونه خرابه، مرگ رو جلو چشام دیدم!» و فقط #امیرالمؤمنین مرا نجات داده و میدیدم قفسه سینهاش از هجوم #غیرت میلرزد که دوباره بحث را عوض کردم :«حیدر چجوری اسیر شدی؟»
💠 دیگر به ورودی شهر رسیده و حرکت ماشینها در استقبال مردم متوقف شده بود که ترمز دستی را کشید و گفت :«برای شروع #عملیات، من و یکی دیگه از بچهها که اهل آمرلی بودیم داوطلب شناسایی منطقه شدیم، اما تو کمین داعش افتادیم، اون #شهید شد و من زخمی شدم، نتونستم فرار کنم، #اسیرم کردن و بردن سلیمان بیک.»
از تصور درد و #غربتی که عزیز دلم کشیده بود، قلبم فشرده شد و او از همه عذابی که عدنان به جانش داده بود، گذشت و تنها آخر ماجرا را گفت :«یکی از شیخهای سلیمان بیک که قبلا با بابا معامله میکرد، منو شناخت. به قول خودش نون و نمک ما رو خورده بود و میخواست جبران کنه که دو شب بعد فراریم داد.»
💠 از #اعجازی که عشقم را نجات داده بود دلم لرزید و ایمان داشتم از کرم #کریم_اهل_بیت (علیهمالسلام) حیدرم سالم برگشته که لبخندی زدم و پس از روزها برایش دلبرانه ناز کردم :«حیدر نذر کردم اسم بچهمون رو حسن بذاریم!» و چشمانش هنوز از صورتم سیر نشده بود که عاشقانه نگاهم کرد و نازم را خرید :«نرجس! انقدر دلم برات تنگ شده که وقتی حرف میزنی بیشتر تشنه صدات میشم!»
دستانم هنوز در گرمای دستش مانده و دیگر تشنگی و گرسنگی را احساس نمیکردم که از جام چشمان مستش سیرابم کرده بود.
💠 مردم همه با پرچمهای #یاحسین و #یا_قمر_بنی_هاشم برای استقبال از نیروها به خیابان آمده بودند و اینهمه هلهله خلوت عاشقانهمان را به هم نمیزد.
بیش از هشتاد روز #مقاومت در برابر داعش و دوری و دلتنگی، عاشقترمان کرده بود که حیدر دستم را میان دستانش فشار داد تا باز هم دلم به حرارت حضورش گرم شود و باور کنم پیروز این جنگ ناجوانمردانه ما هستیم.
✅ #پایان ✅
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada
--------‐‐-------------------------------------------------