eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
631 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
#این_دست_قلم_شده_مال_منه 🙂 حاج علی دستی را ڪه از زیر آرنج قطع شده بود ، با بند ڪفش بست و داخل جیبش گذاشت و تا زمانی ڪه رنگش از خونریزی سفید نشده بود ڪسی متوجه دست قطع شده او نشد . خلاصه با زور و ڪلڪ حاجی را راضی ڪردند برود عقب ، او هم رفت . وقتی به بیمارستان رسید ، با ڪمال خونسردی جلوی یڪی از دڪترها را گرفت و دست قطع شده اش را روی میز گذاشت و گفت : دڪتر جون ، این دست قلم شده مال منه ؛ ببین اگه می‌تونی یه ڪاریش بڪن . دڪتر با دیدن دست داغون و متلاشی حاج علی یڪ دفعه پشت میز ڪارش از حال رفت . علیرضا پس از قطع دست راستش ، گلنگدن سلاح را با دندان مى‌ڪشيد و مسلح مى‌ڪرد . #شهید_علیرضا_موحد_دانش #سالروز_شهادتشان #ڪجایند_مردان_بی‌ادعا 🌷@raviannoorshohada
#راهکار_شهادت 💚 من برای شهــادت اصــرار نمی‌ڪنم . آنقـدر ڪار می‌ڪنـم ڪه لایـق شهـادت شـوم ... و خدا من را بخــرد . شهید مدافع حرم #شهید_مرتضی_حسین_پور #سالروز_شهادتشان ♥️ @raviannoorshohada
#دل_بده ❤️ رفقا بعد از نمازهای یومیه دعـای فرج فراموش نشه و تا قرائت نڪردین از جاتون بلند نشید چون امام ، منتظر دعای خیر شماست . اگر درد دل داشتین و یا خواستین مشورت بگیرید بیایید سر مـزارم ، به لطف خداوند حاضرم . 👇آدرس مزارم ، منتظرتونم 😊 تهران ، بهشت زهرا (س) ، قطعه50 ، ردیف117 ، شماره14 #شهید_مدافع_حرم #شهید_سجاد_زبرجدی #سالروز_شهادتشان @raviannoorshohada
📖 #خاطرات_شهدا 🌈 #مامانما_گم_ڪردم امروز سالروز شهادت شهید بهنام محمدی دانش آموز خرمشهری است . نوجوان ۱۳ ساله‌ای ڪه به منظور مقابله با دشمن و ضربه زدن به آنها ، به شناسایی مواضع عراقی ها می‌رفت و غنائم و اطلاعات مهمی را با خود می‌اورد . بهنام می‌رفت شناسایی چند بار گفته بود : « دنبال مامانم می‌گردم ، گمش ڪردم .» « عراقی‌ها هم فڪر نمی‌ڪردند " بچه ۱۳ ساله " بره شناسایی ، رهاش می‌ڪردند . یه‌بار رفته بود شناسایی ، عراقی‌ها گیرش انداختند و چند تا سیلی بهش زدند . جای دست سنگین مأمور عراقی روی صورت بهنام مونده بود ؛ وقتی برگشت دستش را روی سرخی صورتش گرفته بود ؛ هیچ چیز نمی‌گفت ؛ فقط به بچه‌ها اشاره می‌ڪرد ڪه عراقی‌ها ڪجا هستند و بچه‌ها راه می‌افتادند . « یڪ بار یڪ اسلحه به غنیمت گرفته بود و با همان یڪ اسلحه ، هفت عراقی را اسیر ڪرده بود .» #شهید_نوجوان #شهید_بهنام_محمدی #سالروز_شهادتشان @raviannoorshohada
📖 💐 🌸 در سال ۱۳۴۸ بعد از اخذ دیپلم از دبیرستان رودڪی با توجہ بہ اینڪہ در رشتہ قبول شده بود بہ دلیل علاقہ ای ڪہ بہ دریا داشت ، نیروی دریایی را برگزید و بہ جهت طی دوره‌های ناوبری و فرماندهی ناو بہ اعزام شد و در آنجا نیز در بین دانشجویان ۷۰ ڪشور جهان را بہ خود اختصاص داد و بہ ایران بازگشت . پس از بازگشت محمد ابراهیم همتی از آلمان بہ جهت تڪمیل مهارتها و تخصص‌های دریانوردی مجدداً بہ ڪشورهای و اعزام شد و تا سال ۱۳۵۷ در آنجا بہ مشغول بود و پس از آن بہ ایران بازگشت و در منطقہ دوم دریایی بوشهر مشغول بہ خدمت گردید .   🌸 دست سرنوشت بہ گونہ ای باور نڪردنی شهید محمد ابراهیم همتی را بہ پیوند زد ، چرا ڪہ همزمان با تحصیل در فرانسہ ، ناوچہ پیڪان بہ سفارش ایران در این ڪشور ساختہ شد و شهید همتی با همین ناوچہ بہ ایران بازگشت و تا روز شهادت در سمت ناوچہ بود . 🌸 بیش از دو سال از آمدنش بہ ایران می‌گذشت و او در بوشهر و بر روی ناوچہ پیڪان خدمت می‌ڪرد ڪہ جنگ آغاز شد . روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ڪہ حملہ نیروهای عراقی بہ ڪشور آغاز شد . محمد ابراهیم در مرخصی بہ سر می‌برد . بہ علت حملہ بہ فرودگاهها تمام پروازها لغو شده و هیچگونہ پروازی صورت نمی‌گیرد . آرام و قرار نداشت و اصرار داشت ڪہ شبانہ بہ سوی بوشهر حرڪت ڪند ، چرا ڪہ می‌گفت : در بوشهر نیاز به ڪمڪ او دارند و بلافاصلہ همان شب لباسهایش را جمع ڪرد و با اتوبوس بہ شیراز و از آنجا بہ بوشهر رفت و سہ ماه بعد در هفتم آذر سال ۱۳۵۹ در ناوچہ اش هدف موشڪ قرار گرفت و او و همرزمانش بہ همراه ناوچہ پیڪان در آرام گرفتند . ✍ نشر بمناسبت روز نیرویی دریایی 🌹 🕊 @raviannoorshohada
#خاطرات_شهدا 📖 دڪتر ڪم‌ وزن بود ، ولی انرژی زیادی داشت . بہ شوخی می‌گفتم دڪتر مثل مورچہ است و می‌تواند پنج برابر وزن خودش را بلند ڪند . اگر می‌خواستیم جایی را تجهیز ڪنیم ، طوری همڪاری می‌ڪرد ڪہ اگر ڪسی او را می‌دید تصور می‌ڪرد نیروی خدماتی است . در راه‌اندازی ڪارگاه‌ها و تجهیزشان مشارڪت می‌ڪرد . می‌رفت بازار ، وسیلہ ای را ڪہ مورد نیاز بود می‌خرید . وقتی پروژه بہ ایشان ربط داشت ، همہ ڪارهای اجرایی و مالی را خودش انجام می‌داد . اگر وارد امور مالی هم می‌شد ، درست و حسابی ڪار می‌ڪرد . یڪ بار در آزمایشگاه اسباب ڪشی داشتیم ، و ڪار بسیار سختی است . وسایل آزمایشگاهی ، هم سنگین هستند و هم حساس . قیمت آنها هم بسیار بالا است و بعضی از آنها را بہ واسطہ تحریم نمی‌توانستیم از خارج بخریم . برای انتقال آنها چند نفر از خدماتی‌ها را بہ ڪار گرفتیم . خود دڪتر هم بود و مرتب تذڪر می‌داد تا وسیلہ ای نشڪند . یڪ دفعہ پای یڪی از نیروها گیر ڪرد و یڪ وسیلہ شڪست . دڪتر او را سرزنش ڪرد . آن بنده خدا دلگیر شد و از جمع فاصلہ گرفت . چند دقیقہ بعد دڪتر رفت ڪنارش و صورتش را بوسید . گفت : از من ناراحت نباش ، اینها همہ قیمتی‌اند و ڪمتر پیدا می‌شوند . باید مواظب باشیم . #شهید_دکتر_مجید_شهریاری #سالروز_شهادتشان @raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 آخرین صحبتهای خادم حرمی ڪه شهید مدافع حرم شد . . . #شهید_مهدی_ایمانی #سالروز_شهادتشان🕊 @raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 چند شهید در یڪ فیلم ... #شهید_سعید_علیزاده 🌷 فیلمبردار شهید عارف ڪایدخورده «شهید رضا عادلی» و «شهید حبیب رحیمی منش» یڪ یا دو روز پس از ثبت این فیلم ، خلعت شهادت پوشیدند . «شهید نوید صفری» و «شهید عارف کایدخورده» دو سال بعد بہ رفقایشان ملحق شدند . #سالروز_شهادتشان @raviannoorshohada
توان ما ، بہ میزان امڪانات در دست ما نیست ؛ توان ما ، بہ میزان اتصال ما با خداست ... #شهید_عبدالله_میثمی #سالروز_شهادتشان @raviannoorshohada
در نـگاهـت چیـزیست ... ❥•° ڪہ نمی دانم چیـسـت ؟ مثل آرامـــش بعد از یڪ غـم مثل پیدا شدن یڪ لبــخـنــد مثل بـــوی نــم بعد از بـاران در نـگاهـت چـیـزیــسـت ڪه نمـی دانـم چـیـست ؟ مــن بہ آن محـــتـاجـــم ... ❥•° #شهید_همت #سالروز_شهادتشان @raviannoorshohada