eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
629 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
3.1هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت میخواهم عربی یاد بگیرم ، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند. محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود ، سلام بر ابراهیم. آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود ، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد. در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود ، می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست. به همه گفته بود ، باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند. درست مثل ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت ، انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است. حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت ، مثل ابراهیم ، او هم فرمانده نبود و اگر بر می گشت ، کسی بر او خرده نمی گرفت ، اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند ، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است. شاید خودش را برده بود به سال ۶۱ ، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت ، مگر عاشق ابراهیم نبودی؟ ، مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ ، امروز همان روزی است که سالهاست منتظرش بودی ، بسم الله ، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال کمیل..... اولین روحانی مدافع حرم 📕 مدافعان حرم 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷@raviannoorshohada
🌻🥀🍃🌻🥀🍃 فرزندم اعتقاد داشت باید چنان با داعش آمریکایی جنگید که اگر به شهادت هم رسیدیم چیزی از جنازه ما باقی نماند تا زحمت تشییع جنازه هم به دوش دیگران نیفتد!... در نهایت هم به دلیل آتش سنگین و پرتاب مستقیم گلوله های دشمن به شهادت رسید و چیزی از پیکر ایشان برای انتقال به ایران باقی نماند ؛ همان طور که خود شهید بیان کرده بود...! http://eitaa.com/raviannoorshohada
●•🌸●•🌸●•🌸 می توانست به همراه سایر نیروها از منطقه عقب نشینی کند ؛ اما به دلیل مراقبت از یک مجروح بر زمین افتاده که به دلیل آتش زیاد دشمن،امکان انتقال آن به عقب نبود ؛ در همان محل ایستاد و گفت: "من کنار این مجروح می مانم و به طرف دشمن تیراندازی می کنم و شما برگردید!..." http://eitaa.com/raviannoorshohada