#خاطرات_کمتر_گفته_شده_درباره #شهید_بیضایی
که نشان از انتظار لحظه به لحظه ایشان برای فرج دارد،
🔰خاطره ای هست که جز برای همسر شهید برای شخص دیگری نگفته ام. نزدیک مراسم عقد محمودرضا بود🎊 که یک روز آمد و گفت: «من کت 👔و شلوار 👖برای مجلس عقد نخریده ام» من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده عروس باید برایت بخرند. 😅خلاصه با هم برای خرید رفتیم. محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش❄️ هم حال و هوای همیشگی را داشت، اصلا حواسش به خرید نبود و دقت نمی کرد در عوض من مدام می گفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ... هیچ وقت فراموش نمی کنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: «خیلی سخت نگیر، شاید امام زمان(عج) امشب ظهور کردند 👌و عروسی ما به تعویق افتاد.»
🔰هدف محمودرضا، رضایت دل امام زمان اش بود. 🌹👌دنبال گرفتن تایید امام زمان(عج) بود.
همیشه می گفت: «ما باید پرچم امام زمان(عج) را بالا ببریم.»🌹👌
💞 به روایت یکی از دوستان صمیمی #شهید_محمود_رضا_بیضایی
#18_آذر_بمناسبت_سالروز_تولد
#شهید_بیضایی
@raviannoorshohada
خاطره ای از:
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
و
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
از زبان:
دوست #شهید_بیضایی✨
اسفند سال ۸۸ بود. مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد شهادت #شهیدباکری مراسم گرفته بودند. 🕯
تهران بودم آنروز. محمودرضا زنگ زد و گفت: میآیی مراسم؟
گفتم: میآیم، چطور؟
گفت: بیا، سخنران مراسم قاسم سلیمانی است.
گفتم: حتما میآیم.
و مقابل ورودی تالار قرار گذاشتیم.🏯 محمودرضا زودتر از من رسیده بود. من با چند نفر از دوستان رفته بودم. بیرون، محمودرضا را پیدا کردم و رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلیها پر بود و به زحمت جایی روی لبه یکی از پلهها پیدا کردیم و نشستیم روی لبه. تا حاج قاسم بیاید، با محمودرضا حرف میزدیم🗣
ولی حاج قاسم که روی سن آمد محمودرضا سکوت کرد و دیگر حرف نمیزد.😶
من گوشی موبایلم را درآوردم 📱و شروع کردم به ضبط کردن.🎙 محمودرضا تا آخر، همینطور توی سکوت بود و گوش میداد. وقتی حاج قاسم داشت حرفهایش را جمع بندی میکرد، محمودرضا یک مرتبه گفت:
حاج قاسم خیلی ضیق وقت دارد. این کت و شلواری که تنش هست را میبینی؟ شاید اصرار کردهاند تا این کت و شلوار را بپوشد و الا حاج قاسم همین قدر هم وقت ندارد.🕒
بعد از برنامه، از پلههای ساختمان وزارت کشور پایین میآمدیم که به محمودرضا گفتم: کاش میشد حاج قاسم را از نزدیک ببینیم.
گفت: من خجالت میکشم وقتی توی صورت حاج قاسم نگاه میکنم؛ چهرهاش خیلی خسته و تکیده است.😔 محمودرضا خودش هم این مجاهده و پرکاری را داشت.
این اواخر یکبار گفت: من یکبار پیش حاج قاسم برای بچهها حرف میزدم، گفتم: بچهها من اینطور فهمیدهام که خداوند شهادت را به کسانی میدهد که پرکار هستند و شهدای ما غالبا اینطور بودهاند.
بعد گفت: حاج قاسم این حرف را تأیید کرد و گفت بله همینطور بود
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱دهمین سالگرد شهادت مدافع حرم حضرت زینب(س) آقا محمودرضا بیضایی🌱
💠قطعه مدافعان حرم
گلزار شهدای وادی رحمت تبریز
#شهید_بیضایی
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada
--------‐‐-------------------------------------------------