eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
631 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
#اخلاق_شهدایی ❤️ تقریبا همیشه حسین یا در حال ڪار بود و یا در حالت ڪار . اصلا خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت . بدن ورزیده و آماده‌ای داشت . درست زمانی ڪه همه خسته بودند شوخی‌های حسین گل می‌ڪرد . شهید مدافع وطن ... #شهید_حسین_ولایتی_فر #شهید_حادثه_تروریستی_اهواز #سالروز_شهادت_شهدای_حادثه‌تروریستی @raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
#اخلاق_شهدایی ❤️ تقریبا همیشه حسین یا در حال ڪار بود و یا در حالت ڪار . اصلا خستگی برایش معنا و مف
📖 🌹 از صبـح می‌رفت تو انبار تا بعد از ظهر ؛ با خودم گفتم شاید حسین میره اونجا می‌خوابه . خواستم برم مچشو بگیرم . رفتم داخل انبار ، انتظار داشتم ڪولر گازی داشته باشه . وارد ڪه شدم خفه شدم ، گرما و شرجی بودن هوا یه حالت ڪوره پز خانه درست ڪرده بود . یه لحظه هم تحملش سخت بود . (توی گرمای 60-70 درجه‌ای اهواز) باورش برام سخت بود ڪه حسین هر روز میاد اینجا و تو این شرایط ڪار می‌ڪنه . سر تا پا خیس عرق بود ؛ داشت مداحی می‌خوند و مشغول مرتب ڪردن انبار بود . با عصبانیت بهش گفتم بیا بریم ، آخه اخلاص هم حدی داره ، الانه ڪه فشارت بیفته‌ها . گفت : داداش این وسایل مال بیت‌الماله و من طبق وظیفه‌ای ڪه دارم مسئولم اینجا رو مرتب ڪنم . رفتم خونه ساعت 2 عصر شده بود ، خوابیدم و تا ساعت 6 خواب بودم . وقتی بیدار شدم اولین ڪارم این بود ڪه به حسین زنگ بزنم و حالش رو بپرسم . گوشی رو برداشت و سریع گفت : من الان سرم شلوغه بعدا زنگ می‌زنم . گفتم : ڪجایی مگه ؟ گفت ڪار انبار هنوز تموم نشده . گفتم : به خدا اگه همین الان نری آسایشگاه ، زنگ می‌زنم به فرمانده و میگم ڪه این پسر دیوونه شده . راستش نقطه ضعفش همین بود نمی‌خواست ڪسی از ڪارایی ڪه می‌ڪنه مطلع بشه ، تا اینو شنید سریع گفت باشه . ✍ راوی : همڪار شهید مدافع وطن (سالروز شهادت شهدای حادثه تروریستی اهواز را گرامی می‌داریم .) @raviannoorshohada