دست به غذايش نزده بود!🍲
همه دور تا دور سفره نشسته بودیم ؛
پدر و مادرِ مهدی، خواهر و برادرش.
من رفتم توی آشپزخانه، چیزی بیاورم...
وقتی آمدم، دیدم همه نصف غذایشان را خورده اند،
ولی مهدی دست به غذایش نزده
تا من بیایم...🌹
#به_روایت_همسر_شهید
#همسر_داری
http://eitaa.com/raviannoorshohada