*﷽*
#خاطرات_سردار🌷
مداح داشت نوحه می خواند که حاجی مثل اسپند روی آتیش از جا پرید!
وقتی برگشت ، مدام روی دستش می زد و می لرزید. هیچ وقت این طور ندیده بودمش.
پرسیدم : چی شده حاجی؟ چرا اینقدر عصبانی هستید؟
گفت :قسمت خانوم ها بازرسی گذاشتن ، دارن عزادارهای حضرت زهرا رو می گردن.
حرفش که تمام شد ، گفتم :
به خاطر رعایت حال شما دارن می گردن.
خبر دارید که قصد داشتن شما رو ترور کنن ، به خاطر اون کنترل می کنن.
عصبانیتش بیشتر شد ، گفت :حق ندارن این کار را بکنن ، اصلا من کشته بشوم من به مهمان های حضرت زهرا توهین کنم؟!
جسارت کنم؟! اینجا مجلس حضرت زهراست جای گشتن نیست.
بعد از مراسم منتظر همسرم شدم. وقتی آمد ، چهره اش گرفته بود.
گفت :حاجی کاسه کوزه مان را به هم ریخت. وسط مراسم آمد دستور داد بازرسی ، بی بازرسی!
راوی :حجت الاسلام عارفی
#یادعزیزش _ باصلوات
#ماملت_امام حسینیم
http://eitaa.com/raviannoorshohada
اگر میخواهید کسی را وارد #عرصه انقلاب کنید. باید با #عملتان، وارد کنید.عدهای باید دل❣ به آتش 🔥بزنند#و بسوزند.تا عدهای را #روشن کنند.
انقلاب #صاحب دارد و صاحب آن حضرت حجت (عج) است.
#انقلاب است که دارد ما را نگه میدارد و انقلاب است که دارد ما را حفظ میکند.👌
#شهید_سیدمهدی_تقوی🌷
#یادعزیزش _ باصلوات
http://eitaa.com/raviannoorshohada
*﷽*
#خاطرات_سردار
فقط ۵ دقیقه #ژنرال_سلیمانی را ببینیم. درخواست خیلی ها بود.
خیلی از مسئولین عالی رتبه کشور های خارجی در دیدارهایی که با مقامات کشورمان داشتند اصرار می کردند وزارت خارجه ترتیبی بدهد حاج قاسم را هم ببینند و بعد از ایران بروند.
دوست داشتم دلیلش را از زبان خودشان بشنوم.
میگفتند : این فرد عظمتی در جهان ایجاد کرده که ما هم میخواهیم به عنوان یک بخش مهیج زندگی مان و در تاریخ فعالیت سیاسی مان با ایشان عکس بگیریم و او را از نزدیک ببینیم.
📚 :سلیمانی عزیز
#یادعزیزش _ باصلوات
#ماملت_امام حسینیم
http://eitaa.com/raviannoorshohada
*﷽*
#وصیت💌
خداوندا!
پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد.
وای بر من و صراط تو !
که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرنده تر ؛ اما یک #امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم ، ممکن است نجات پیدا کنم.
من با این #پاها در حَرَمت پا گذارده ام و دورِ خانه ات چرخیده ام و در حرم اولیائت در #بین الحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم.
#یادعزیزش باصلوات
#ماملت امام حسینیم
http://eitta.com/raviannoorshohada
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع: همسایه داری
استاد: سردار عشق شهید احمد کاظمی
حلالیت گرفتن از همسایه های مسیحی برای مراسم امام حسین(ع)
در مکانی(ستاد لشکر۸نجف اشرف)که هر سال دهه محرم عزاداری داشتند، چند همسایه مسیحی وجود داشت. هرساله، چند روز مانده به مراسم، دو سه نفر از فرماندهان لشکر را می فرستادند تا با احترام از همه همسایه ها اجازه برگزاری مراسم روضه امام حسین(علیه اسلام) را بگیرند.
حاج احمد کاظمی میگفت: سر و صدای عزاداری بلند است و ترافیک و شلوغی زیاد و آنها حق همسایگی ما را دارند بنابراین باید با رضایت کامل ایشان باشد.
موقع توزیع غذا نیز سهم همسایه ها را جدا می کردند و می فرستادند درب منزل آنها. بعد از شام غریبان نیز از همه همسایه ها حلالیت می طلبیدند .
#یادعزیزش باصلوات 🌷
@raviannoorshohada
♥️ روایت عشق♥️
در تلفنم، نام همسرم را با عنوان شهید زنده ذخیره کرده بودم. یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد💞
به ایشان گفتم:
آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده ای. قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شماره اش را بگیرم
وقتی این کار را کردم، دیدم شماره مرا با عنوان شریک جهادم و مسافر بهشت ذخیره کرده بود💞
گفت: از اول زندگی شریک هم بوده ایم
و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است؛اما من با ارزش ترین دارایی ام را به خدا میسپارم و میروم.
آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود
که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم.
شام غریبان امام حسین(ع) بود
که در خیمه محله مان شمع روشن کردیم ایشان به من گفت: دعا کنم تا بی بی زینب قبولش کند
من هم وقتی شمع روشن میکردم،
دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود،
من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیت الشهدا قرار دهم.
راوی: همسر شهید🌹
#شهیدجواد_جهانی
#یادعزیزش _ باصلوات
@raviannoorshohada