🕊شهیدانه🕊
رمز پرواز
یازهــراست
این را من نمیگویم
نگاه کن
نگاهشان
سکوتشان
حتی نفس زدنشان هم عطر یاس دارد
اصلاحضرت زهرایی ها شهید میشوند
شک نکن!
عاقبتمون شهدایی🤲
#شهیدعلاءحسننجمه
#شادی روحش صلوات🌹
@raviannoorshohada
🌹شهیدانه🌹
تصمیم گرفته بود توی جبهه دبیرستان راه بیندازد! میگفــت:
« امــروز بچـه ها دارن اینجا میجنگن و خون مــیدن، عــده ای بی تفاوت و اشراف زاده هم، توی شهرها عین خیالشون نیست! با خیال راحــت درس میخونن، فردا هم که جنگ تموم بشه، همه مسئولیــت های کلــیدی مملکت رو بدست میگیرن، این رزمنده ها هم میشن محافظ یا زیر دست اون ها! »
وسعت دید عجیبی داشــت، دلش برای رزمنده ها میسوخت.
یکی از روزها یک گوشه خلــوت نشسته بود، حال غریبـی داشت، تا آمدم حرف بزنم گفت:
« چیزی به شروع عملیات نمونده، بعد از عملیات هم دیگه منـو نمیبینی! کار من با دنیا تموم شده، کار دنیا هم با من تموم شده! نه من دیـگه با دنیا کار دارم، نه دنیا با مــن »
درست چند روز بعد از عملیات کربلای ۵ خبر شهادتش در تمام شهر پیچید.😔
🌹شهیدخلیل مطهرنیا🌹
@raviannoorshohada
📕✏️قصه دلبــــــــری♥️
نمی دانم چرا؟ یکدفعه نظرم عوض شد. دیگربه چشم یک بسیجی افراطی و متحجر نگاهش نمیکردم. حس غریبی آمده بودسراغم. نمی دانستم چرا اینطورشده بودم. نمی خواستم قبول کنم که دلم برایش تنگ شده است، باوجوداین هنوز نمی توانستم اجازه بدهم بیاید خواستگاری ام. راستش خنده ام میگرفت، خجالت می کشیدم به کسی بگویم دل مراهم با خودش برده!
وقتی برگشت پیغام دادمیخواهد بیاید خواستگاری. بازقبول نکردم. مثل قبل عصبانی نشدم، ولی زیربارهم نرفتم. خانم ابویی گفت:«دوسه ساله این بنده ی خدا رو معطل خودت کردی! طوری نمیشه که! بذاربیاد خواستگاری و حرفاش روبزنه!» گفتم:«بیاد، ولی خوش بین نباشه که بله بشنوه!»
ادامه دارد....
راوی: مرجان درعلی همسرشهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
به چهره خندانش نگاه کن...❤️
و به خودت افتخار کن که
بین میلیارد ها انسان روی زمین،
دست تو را گرفته و تو را انتخاب کرده..☘
وشما رو دعوت کرده به راهش
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏سه نیمه سیب🍎
⚘🌱-مجتبی جان،می زاری بخوابم یا نه؟
-نه،مامان!دلم نمی آد،به جون تو؛آخه اگر دیگه هیچ وقت همدیگه رو نبینیم،چی؟
انگار دست خودش نیست.کلید را می زند.چند بار پلک می زنی.روشنایی،چشمت را می زند.می گویی:"بازهم روشن کردی؟"می نشیند پایین پایت.از انگشت هایت شروع می کند به ماساژ دادن.
-مجتبی،من خسته ام.خوابم می آد.چراحالیت نیست؟
-نه،مامان!بذارشب آخری،دل سیر پیش هم باشیم.بذار پاهات رو برات ماساژ بدم.آفرین،مامان خوبم!
-پاشو برو بخواب عزیز مامان!
-بلند می شود.شق و رق می ایستد.یقه رکابی سفید را کمی پایین می کشد؛ -مامان،سینه رو ببین! این بناست سپر حرم بی بی بشه؛خوشت اومد؟ چشم ها را می بندی. کوبش قلبت اوج می گیرد. آب دهان را فرو می دهی.نفست نامنظم است؛
-مجتبی،دیگه نگو،عزیزم!من که سپردم تون دست خود بی بی؛برو بخواب عزیزم! و می رود که بخوابد. صلوات میفرستی و آیت الکرسی می خوانی. نمی خواهی حرف های عجیب پسر،خیالت را مشوش کند؛ و باز روشن شدن چراغ،و باز نشستن مجتبی و ماساژدادن و حرف های عجیب و غریب؛
-مامان،نخواب،عزیزم!پاشو دل سیر به سرباز حضرت زینب نگاه کن.... آخه ممکنه دیگه هیچ وقت من رو نبینی....می دونم بزرگ کردنم چه رنج هارو به جون خریده ای...
&ادامه دارد...
راوی:مادر #شهیدان مصطفی و مجتبی و مرتضی بختی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
هردرے بسته شود
جز در پر فیض #حسین ♥️
این در خانه عشق ♥️ است
ڪه باز است هنوز
السَّلامُ_عَلیڪَ_یااَباعَبْدِالله ♥️
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸دارم به دل ولاي تو يا باقرالعلوم
🌸بر سر بود هواي تو يا باقرالعلوم
🌸عهد ولادت تو وجشن وسرور ماست
🌸جانم شود فداي تو يا باقرالعلوم
#حلول ماه رجب و #ولادت امام محمد باقر علیه السلام را به آقاصاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شما عزیزان تبریک میگوییم.
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📸 ما وکالت نمیدهیم به ایشان ، جان میدهیم به ایشان ، توسط شهداثابت کردیم
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏️قصه دلبـــــــــری♥️
شب میلاد حضرت زینب(سلام الله علیها) مادرش زنگ زد برای قرارخواستگاری. نمیدانم پافشاریهایش باد کله ام راخواباندیاتقدیرم؟ شایدهم دعاهایش. به دلم نشسته بود.باهمان ریش بلند وتیپ ساده ی همیشگی اش آمد. ازدرحیاط که واردخانه شد، باخاله ام از پنجره اورادیدیم. خاله ام خندید:«مرجان این پسره چقدرشبیه شهداست» باخنده گفتم:«خب شهدا یکی مثل خودشان رو فرستادن برام»
خانواده اش نشستندپیش مادروپدرم. خانواده ها با چشم وابروبه هم اشاره کردندکه«این دوتابرن توی اتاق، حرفاشون روبزنن!» باادمی که تادیروز مثل کارد وپنیربودیم، حالاباید باهم مینشستیم برای آینده مان حرف میزدیم. تاواردشد نگاهی انداخت به سر تاپای اتاقم و گفت:«چقدرآینه! ازبس خودتون رو میبینین اینقدر اعتماد به نفستون رفته بالا دیگه!»
ازبس که هول کرده بودم، فقط با ناخن هایم بازی می کردم. مثل گوشی درحال ویبره، میلرزیدم. خیلی خوشحال بود. به وسایل اتاقم نگاه میکرد. خوب شد عروسک پشمالو وعکسهایم راجمع کرده بودم. فقط مانده بودقاب عکس چهارسالگی ام. اتاق را گز میکرد، انگارروی مغزم رژه میرفت.جلوی همون قاب عکس ایستادوخندید. چه درذهنش میچرخید نمیدانم!
ادامه دارد....
راوی:مرجان درعلی همسرشهیدمدافع حرم
محمدحسین محمدخانی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
_وقتی جهاد مغنیه شهید شد ، خبر شهادتش را مصطفی برادرش برای مادر برد ؛
مادر خبر را که شنید گفت کیفم را بیاورید !
کیف را باز کرد و از درون کیف ، کفن بیرون آورد...
و گفت : بدان که جهادرا برای شهادت فرستاده بودم ، نه برای زنده بودن !
کفن اورا هم آماده کرده بودم...
#شهیدجهادمغنیه♥️🕊
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏سه نیمه سیب🍎
⚘🌱اینجور مواقع کوچکی خانه پسر بیشتر به چشم می آید . حالی کوچکتر از آن که یک ضلع هاش به آشپز خانه محقر محدود شده است. آشپزخانه که باریکه راهی بیش نیست. با این حال ترجیح داده ای مراسم بدرقه اینجا باشد. مریم می گوید استقبال راهم انشاالله در همین مکان می کنیم و تو از این همه خوش بینی مریم یِکه می خوری و ناخواسته میروی تو حس و حال شب قبل و رفتارهای مجتبی اما این لحظه ها و در این فرصت کم دیگر نمیشود در گذشته سرگردان شد. جمع خانواده و حاج علی ساکت تر از همیشه است. انگار با نفس درونش در حال نبردی نابرابر است نبردی بین عشق و دو پسر و ارادت به باورهای ایمانی و آرمانی اش وقت وداع فرا رسیده است. این لحظه ها بایدجمع خانواده نسبتا شلوغ حاج علی ماندگارترین بدرقه عمر خود را تجربه کنند.
بوی عطر محمدی در خانه کوچک مصطفی پیچیده است. برق پیراهن های سفید دو برادر دوباره بنا دارد پرستوی خیالت را به عمق تاریخ پرواز دهد. هر طور شده بغضت را فرو میخوری اشک اما دست تو که نیست مخصوصاً هنگام وداع پدر با دو پسر، مجتبی انگار که بخواهد قول و قرارهایی تورا به خاطر بیاورد با لحنی جدی می گویند یادت باشه برای شهادت ما باز هم دعا کن...
دلت می لرزد اما می گویی ان شاءالله
&ادامه دارد...
راوی:مادر#شهیدان مصطفی و مجتبی و مرتضی بختی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
لحظه به اسارت در آمدن قهرمان چزابه..
🍂شهید ماشاءالله پیل افکن، در ادامه عملیات چزابه. شش شبانه روز در مقابل و پشت جبهه دشمن بدون وقفه برای نجات تیپ ۷۷خراسان از محاصره، با دشمنان جنگید و آنقدر از مهمات ذخیره و دپو شده دشمن استفاده کرد تا مهمات آن محدوده به پایان رسید، آنگاه با لب تشنه و بدن خسته و گرسنه، و چشم ترکش خورده ایی که ۶ شبانه روز نخوابیده، در محاصره دشمن قرار گرفت و تنهایی به اسارت دشمن در آمد .
اين قهرمان نا شناخته به تنهایی دو شبانه روز گردانهای زرهی و پیاده دشمن را زمین گیر کرد تا تیپ مشهد از محاصره، رهایی یابد.
دشمنان شکست خورده، خشم خود را، با شکنجههای متعدد، از جمله بریدن دو دست توان مندش از بازو، و بیرون آوردن دو چشم او، و شکستن دندان هایش، و پوست کندن سر و جمجمه اش و همچنین محاسن شریفش با پوست و گوشت صورتش، و با نشاندن صدها گلوله در پیکر پاکش، اینگونه از او انتقام گرفتند
و چه عاشقانه به ديدار حق شتافت🌹 🕊
یاد و نامش گرامی 🌹
شادی روحش صلوات 🌷
✨ اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْ
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌹دوره "روایت پیشرفت و امیدآفرینی
ایران قوی"
⚘با حضور راویان شاخص و برتر سراسر کشور
👈 با سخنرانی سردار فدوی جانشین محترم فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
⚘هم اکنون در حال برگزاری می باشد...
این دوره به مدت چهار روز در شهر تهران ادامه دارد...
🌹جان فدا
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
http://eitaa.com/banovaneshahideh
https://eitaa.com/joinchat/3745972272Cee77d956b0
🌹سخنرانی دکتر سعید جلیلی
در افتتاحیه دوره "روایت پیشرفت و امیدآفرینی
ایران قوی"
🌹جان فدا
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
http://eitaa.com/banovaneshahideh
https://eitaa.com/joinchat/3745972272Cee77d956b0
به غم باغبانے فڪر مے ڪنم
ڪه با اندوه بر سر باغچه ے ڪوچڪش نشسته است ،
و نمے داند چگونه به گل هایش
از آمدن پاییز بگوید ڪه آن ها نمیرند...
این غم را منے ڪه
روزے
به دلم فهمانده ام تــو
دیگر نیستے
خوب مے دانم .. ...
🌷شهید جواد محمدی🌷
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏️قصه دلبـــــــــری♥️
نشست روبه رویم. خندیدوگفت:«دیدیداخر به دلتون نشستم» زبانم بند آمده بود. من که انگار لال شده بودم. خودش جواب خودش راداد:«رفتم مشهد یه دهه متوسل شدم. حالاکه بله نمیگید، امام رضا از توی دلم بیرونتون کنه، پاک پاک که دیگه به یادتون نیفتم. نشسته بودم گوشه ی رواق که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست، خیرکنن وبعتون بدن. نظرم عوض شد. دو دهه ی دیگه دخیل بستم که برام خیر بشید!»
نفسم بند امده بود، حالافهمیدم الکی نبود که یکدفعه نظرم عوض شد. انگاردست امام(علیه السلام) بود و دل من.
ازنوزده سالگی اش گفت که قصدازدواج داشته ودنبال گزینه ی مناسب بوده، دقیقاجمله اش این بود:«راست کارم نبودن، گیروگور داشتن!» گفتم:«ازکجامعلوم من به دردتون بخورم؟» خندیدوگفت:«توی این سالها شمارو خوب شناختم»
یکی از چیزهایی که خیلی نظرش راجلب کرده بود، کتابهایی بود که دیده وشنیده بود میخوانم. همان کتابهای پالتویی روایت فتح، خاطرات همسران شهدا. میگفت:«خوشم میادشما این کتابهارو نخوندین بلکه خوردین!» فهمیدم خودش هم دستی برآتش دارد. میگفت:«وقتی این کتابهارومیخوندم، واقعابه حال اونا غبطه میخوردم که اگه پنج سال، ده سال، یاحتی یه لحظه باهم زندگی کردن، واقعا زندگی کردن!اینا خیلی کم دیده میشه، نایابه!»
این جمله راهم ضمیمه اش کردکه«اگه همین امشب جنگ بشه، منم میرم، مثل وهب!» میخواستم کم نیاورم، گفتم:«خب منم میام»
ادامه دارد....
راوی: مرجان درعلی همسرشهید مدافع حرم
محمدحسین محمدخانی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabe
🌹روایت گری حاج حسین یکتا
در دوره "روایت پیشرفت و امیدآفرینی
ایران قوی"
با حضور راویان شاخص کشوری
⚘هم اکنون، تهران
این دوره به مدت چهار روز در شهر تهران ادامه دارد...
🌹جان فدا
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
http://eitaa.com/banovaneshahideh
https://eitaa.com/joinchat/3745972272Cee77d956b0
🌹فرازی از وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید🕊
من سید حسن، بچه تهران و از لشکر حضرت رسول ص هستم.
پدرو مادر عزیزم، شهدا با اهل بیت ع ارتباط دارند؛ اهل بیت ع شهدا را دعوت میکنند.
من در شب حمله ، یعنی فردا شب به شهادت میرسم و جنازه ام ، هشت سال و پنج ماه و بیستوپنج روز دیگر درمنطقه میماند.
بعدازین مدت جنازه ام پیدا میشود آنگاه که دیگر امام خمینی در میانتان نیست.
این اسراری است که ائمه ع بمن گفتند و من بشما میگویم.
به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم ؛ به آنان بگویید که مارا فراموش نکنند...
(دقیقا پیکر شهید بعداز شب عملیات یعنی ۸سال و ۵ ماه و ۲۵ روز بدستمان رسید و کاملا آن وصیتنامه درست بود)
☘به نقل از سردار حاج حسین کاجی
برگرفته ازکتاب خاطرات ماندگارص۱۹۲
شادی روح شهدا صلوات🌹
@raviannoorshohada
زمینبراےداشتنتحقیربود...
وآسمانبهتوبیشترمیآید...🤍
#شهیدبابڪنورۍهریس🕊
🌸 سلام صبحتون منور به انوار شهدا🌸
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🏴
🕯در مجلس
🖤مظلومیّت مردِ غریب
🕯بنگرکه دلم
🖤میان غمخانه گم است
🕯این ناله
🖤ز ماتمِ امامِ هادی ست
🕯معصوم دوازدهم
🖤امامِ دهم است
🖤شهادت جانسوز
امام علی نقی(ع) تسلیت باد🏴
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد
🕊امروز ۵ بهمن سالروز شهادت
🌹شهید مدافع حرم غلامدضا لنگری زاده
💐شادی روح پرفتوح صلوات
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سهم شان از سفره انقلاب یک قرص نان بود! گرفتند و با اخلاص رفتند.🌹
بعضی هاشون همون یک قرص نان رو هم برنمیدارند😔
#شهدا_شرمنده_ایم
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی مادر شهید تصویر فرزند شهیدش رو در بیلبورد کنار خیابان میبیند...😔
#مادر_ شهید
@raviannoorshohada
#خاطرات_شهید
بعد از شهادت، تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند.
مادر شهید میگفت: قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام حسین(ع) هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.
#شهید_غلامرضا_لنگریزاده🌷
#سالروز_شهادت
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada