ظهر روز چهارشنبه ۲۴آذر۱۳۸۹ مصادف با نهم محرمالحرام، طی 2 انفجار انتحاری دستههای عزاداری سید و سالار شهیدان به خاک و خون کشیده شد. این انفجارها درحالی روی داد که مسلمانان بیدفاع و سوگوار شهرستان چابهار برای زنده نگه داشتن ارزشهای قیام عاشورا مشغول عزاداری بودند.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
ده سال ازان حادثه گذشت وخون پاک شیعه وسنی درعزای حسینی به زمین ریخته شد، تااتحادوهمبستگی مسلمانان تاابدپایداربماند،
یاد همه شهدا گرامی وراهشان پر رهرو
🌹صلواتی نثار روح مطهر شان🌹
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ڪلیپ_ویژه
✍فرزند شهیدی
ڪہ استخوان دست پدرش را
بہ مدرسه میبرد...😔😭
@raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🔻🔻🔻
💌 #نامهای_از_بهشت
🔴 #نامهاول_هفت_تا_دوازده_سالگی
✍فرزند عزیزم ابوذر سلام
◽️من پدر تو هستم الان در بهشت هستم. اینجا خیلے خوب است. امیدوارم تو هم همراه مامان به بهشت بیایید. اما اگر بخواهے به بهشت بیایے باید گوش به حرف مامان بدهے و خداے نڪرده اذیت نڪنے. باید درسهایت را خوب بخوانے و تڪلیفهایت را خوب انجام دهے. من تو را خیلے دوست دارم و منتظر شما هستم. (پدرت محمود ۳/ ۱۰/ ۶۶)
🌸✾||➼┅═🕊═┅┅───┄
🔴 #نامهدوم_ده_تا_پانزده_سالگی
✍فرزندم ابوذر سلام
◽️الان حتما جنگ تمام شده و ملت ایران پیروز شدهاند و همه به رهبرے امام آماده رفتن به قدس هستید. انشاءالله البته من الان همه مسائل را مےدونم ڪه چه شده است چون شهید بر همه امور آگاه است، ولے چون این نامه را قبل از شهادتم نوشتهام اینطور پیش بینے ڪردهام. شاید هم اینطور نباشد. ابوذر جان درسهایت را خوب بخوان و راه پدرت را ادامه بده. تو باید با ڪافران بجنگے و انتقام خون پدرت را بگیرے. تو قبل از اینڪه به تڪلیف برسے باید سعے ڪنے خودت را با نماز آشنا ڪنے و نمازهایت را بخوانے. سلام مرا به مامانت برسان و روے او را ببوس ڪه او براے تو خیلے زحمت ڪشیده است.
🌸✾||➼┅═🕊═┅┅───┄
🔴 #نامهسوم_سیزده_تا_هفده_سالگی
✍فرزند عزیزم ابوذر سلام
◽️خداے بزرگ انسان را براے چه آفریده است. آیا انسان را خلق ڪرده تا او هم مانند سایر حیوانات بخورد و بخوابد و دعوا ڪند و... نه خداے بزرگ انسان را براے امتحان و آزمایش آفریده است تا ببیند چه ڪسانے در این امتحان نمره خوبے میآورند تا آنها را داخل بهشت ڪند و ڪسانے ڪه در این امتحان رفوزه شوند به جهنم میروند. مواد امتحانے خدا زیاد است ولے مهمترین آن نماز است ڪه اگر ڪسے نمره نمازش خوب بشود یعنے همه نمازهایش را خوب بخواند و معنے آنرا خوب بداند و نمره خوبے بیاورد امتحانهاے دیگرش نیز خوب میشود. زمان این امتحان از وقتے شروع میشود ڪه انسان به تڪلیف برسد و علائم تڪلیف سه چیز است ڪه آنها را میتوانے در رساله بخوانے چون وقت زیادے ندارم. بیشتر از این نمیتوانم برایت بنویسم معذرت میخواهم.
(محمود پدرت)
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
@raviannoorshohada
🔸آنقدر آشنا و غریبه به ما گفتند که برای #مجید پول💷 ریختهاند که اینطور تلاش میکند. باورمان شده بود.
🔹یک روز #سند_مغازه را به مجید دادم، گفتم: این سند را بگیر، اگر فروختی همه پولش💰 برای خودت. هر کاری میخواهی بکن. حتی اگر میخواهی سند خانه🏡 را هم میدهم. تو را به خدا به #خاطر_پول نرو❌
🔸مجید خیلی #عصبانی شد😡 و بارها پایش را به زمین کوبید و فریاد زد🗣 «به خدا اگر خود خدا هم بیاید و بگوید نرو🚷 من بازهم #میروم. من خیلی به همریختم😔»
🔹مجید تصمیمش را گرفته بود. یک روز بیقید به تمام حرفهایی که #پشت_سرش میزنند. کارتهای بانکیاش💳 را روی میز میگذارد و #جیبهایش را خالی میکند. تا ثابت کند هیچ پولی در کار نیست❌ و ثابت کند چیز دیگری است که #او را میکشاند😊 و می رود
#شهید_مجید_قربانخانی
هدیه کنید صلوات را به شهدایی
که #عزت وامنیت رااز#خون بهای آنان گرفته ایم
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
التماس دعا
@raviannoorshohada
#سیره_شهدا
همه لباس مخصوص جبهه پوشیده بودند به جز او .
به سختی در میان جمعیت پیداش کردم .
گفتم : « علیرضا چرا لباس نپوشیدی ؟! مگه نمیخوای بری جبهه ؟!»
گفت : « من به خاطر خدا به جبهه میرم .
دوست ندارم کسی منو در این لباس ببینه و بگه پسر فلانی هم رزمنده ست ؛
نمیخوام کارم برای دیگران باشه ،
میخوام فقط برای خدا به جبهه برم...
#شهیدعلیرضا_نکونام
📕 ستارگان خاکی
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخلاص ازنظر شهید همت🌹
@raviannoorshohada
🌺عاشق #شهید_گلگون بود و میگفت: بارها از این شهید حاجت گرفتهام
حاج محرمعلی مرادخانی به #شهید_مصطفی_گلگون فرمانده محور ۲۵ کربلا در فاو بسیار علاقهمند بود. هروقت مشکل داشت به مزار شهید گلگون سر میزد و میگفت حضرت آقا فرمودند: « #شهدا_امامزادهگان_عشق_هستند » من بارها از این شهید حاجت گرفتم به رفقایش سفارش میکرد اگر مشکلی دارید از شهید گلگون بخواهید حتما گره گشایی میکند.
#شهید_مرادخانی
@raviannoorshohada
#ڪلـام_شهـیـد🌱
🔻عجیب ترین چیزے ڪہ
مـن تـا بـہ حال دیـده ام ایـن بـوده
ڪہ چـرا بعضے هـا اینـقـدر دیـر دلـشان
بـراے #امـام_زمـان (ع) تنـگ مـیشـود...
#شـهـید_صـدیقے
#یاد_شـہدا_باصلوات
#صلے_الله_علیڪ_یـا_صاحب_الزمان
@raviannoorshohada
سلام علیکم
✔لینک کانال راویان نور شهدا ویژه مادران، همسران، خواهران و دختران بزرگوار شهدا و خادمین و راویان بزرگوار خواهر
درایتا👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/raviannoorshohada
✔ در تلگرام👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEWW-4fyM4rhse4ayg
✔در سروش👇👇
sapp.ir/shahidegomnamefakkehvatalaeieh58
خانواده های معظم شهدا(مادران، همسران، خواهران و دختران بزرگوار شهدا)،خادمین و راویان خواهر لطفا عضو این کانال شوند و کلیه ی برنامه های شهدا از جمله: روایت گری، راهیان نور، خانواده های معظم شهدا، کنگره ها و یادواره ها و محافل انس با شهدا، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مدافعین حرم و... را از طریق این کانال پیگیری نمایند...
این کانال مختص مادران، همسران، خواهران و دختران بزرگوار شهدا و راویان و خادمین خواهر می باشد. خواهشا فقط خواهران عضو شوند...
✅قرارگاه تخصصی شهدا🌷🌷🌷
روحالله مقید بود در خیابان آشغال نریزد.
یک بار تو ماشین بودیم.
از شیشه ماشین یه پوست پسته انداختم بیرون🙊. روحالله زد روی ترمز و گفت:
چرا آشغال تو ریختی بیرون؟
گفتم آشغال نبود، یه پوست پسته بود.😒
گفت: هرچی... نباید مینداختی! پیاده شو برو برش دار!
گفتم: روحالله بیخیال، وسط اتوبان چطوری برم پوست پسته رو پیدا کنم😳
خیلی طول کشید تا مجابش کنم و نروم اما از آن به بعد دقت کردم تا دیگر آشغال در خیابان نریزم👌
به نقل از: یکی از دوستان شهید روح الله قربانی🌹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تلنگر: آیا برای ما هم مهم است که حتی به اندازه پوست پسته آشغال در طبیعت و خیابان نریزیم و دیگران را به زحمت نیندازیم⁉️
🔸اگر از امروز قوانین راهنمایی و رانندگی و شهری را رعایت کردیم(حتی اندازه ی نریختن آشغال در خیابان و رد نشدن از چراغ قرمز) ثوابش را به شهید هدیه کنیم🌸🍃
او حتما جبران خواهد کرد...
مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی🌹
@raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
⭕️ داستانی غم انگیز
#برادران_غریب #دوقلوهای_پرورشگاهی #بچه_های_بی_سرپرست_بهزیستی_که_شهید_شدند 💔😔
( #برادران_دوقلو_ثابت_و_ثاقب_شهابی )
اگر گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتما" بر سر مزار این دوقلوها بروید! 🌹
برادران دو قلویی ڪه غریبانه، هیچگاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!!😔
قصه مظلومانه این دو برادر را با هم بخوانیم....👇👇👇
#ثابت_و_ثاقب_شهابی_نشاط را ڪسی نمیشناخت. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولینباری بود ڪه آنها پا به جبهه گذاشته بودند⚡️. تا اینڪه در سال 61 در اوج سالهای جنگ ایران و عراق ناگهان تبدیل به امدادگران خستگی ناپذیر گردان #سلمان شدند. همرزمان این دو شهید میگویند وقتی نامه به خط مقدم میآمد، معمولاً #ثابت و #ثاقب غیبشان میزد!😳 یڪبار یڪی از رزمندگان متوجه شد ڪه وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عڪسهایشان را با وجد نگاه میڪنند، دوقلوها دست در گردن هم در ڪنج سنگر، های های گریه میڪنند!😭 این رزمنده میگوید بعدها ڪه موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آنها #بیسرپرست هستند. 😔هر بار دلشان میشڪند ڪه ڪسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. 😢
جنگ شوخی بردار نیست. رحم ندارد... زن و شوهر و بچه نمیشناسد... برادر نمیشناسد... این را نمیفهمد ڪه وقتی از دار دنیا فقط و فقط یڪ برادر داری یعنی چه😔.... جنگ بی رحم است و اینطور میشود ڪه ڪمی بعد #ثاقب، به دلیل مجروحیت های ناشی از جنگ شهید میشود💔 و بردارش ڪه فقط با چند ثانیه اختلاف از او به این دنیا آمده را تنها میگذارد.😔 چیزی نمیگذرد ڪه برادرش هم دوری او را تاب نمی آورد و بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی او هم شهید میشود. 💔
#ثاقب و #ثابت سالها از ڪرمانشاه و غرب ڪشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر ڪجا ڪه اعزام میشدند، در درون ساڪشان اعلامیههایی را به همراه داشتند ڪه عڪسی از دوران ڪودڪیشان، به همراه دست نوشتهای بود ڪه به در و دیوار شهرها میچسبانیدند:
مادر، پدر! از آن روز ڪه ما را تنها در ڪنار خیابان رها ڪردید و رفتید😔 سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شدهایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم...
اما هیچگاه روزی فرا نرسید ڪه قاب عڪسی باشد و عڪسی از ثاقب و ثابت و خانوادهشان در ڪنار یڪدیگر.😔
اما از #شیرخوارگاه تا #آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود... آنچه ڪه امروز از #ثاقب و #ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشڪی رنگ 🖤شبیه به هم و در ڪنار هم در قطعه #50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است. اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه #50 ، ردیف #67، شماره #19 وردیف #66 شماره #19 ، دو برادر شهیدی آرام ڪنار یڪدیگر خفته اند ڪه شبهای جمعه، هیچگاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!😭 و سخت چشم به راهند...
شادی روح شهدا، و امام شهیدان،صلوات
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🌿🌹
#کلیپ
🎞 نماهنگ «سردار وفادار»
#سردار_شهید_حسین_همدانی
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
@raviannoorshohada
🍃🌷🌾🍂🌻
🌻🍁
🌾
#یاد_شهدا
🍃🌹سر جدا شده ی شهیدی که پنج دقیقه یا حسین میگفت ...
درجاده بصره_خرمشهر وقتی که شهید علی اکبر دهقان به شهادت رسید ،
ایشون همان طورکه میدوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش جداشد ...
در همان حال که تنش داشت میدوید سرش روی زمین می غلتید ...
سر این شهید بزرگوار حدود پنج دقیقه فریاد یا حسین یا حسین سر میداد ... همه داشتند گریه میکردند ...
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش رو برداشتند نوشته بود : خدایا من شنیده ام که امام حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شده ، من هم دوست دارم این گونه شهید بشم .
خدایا شنیده ام که سر امام حسین را از پشت بریده اند ؛ من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشه ...
خدایا شنیده ام سر امام حسین علیه السلام بالای نیزه قرآن خونده ؛ من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دونم ولی به امام حسین علیه السلام خیلی عشق دارم ...
دوست دارم وقتی شهید میشم
سر بریده ام به ذکر یا حسین یا حسین باشه .
📗نقل از کتاب روایت مقدس ، ص۳۰۰
@raviannoorshohada
روزی که قرار اعزام بود سوار اتوبوس شدم و چشمم به شهید جواد محمدی افتاد سلامی کردم کنارش نشستم ....خوش و بشی کردیم از کودکش گفت که دو روزه است😊 والان امده بره به منطقه این بزرگوار تا تهران وتا دمشق وتا حلب ونهایتا خانطومان با هم بودیم خیلی خوش گذشت 🌺یادمه به جواد گفتم چند روز قبل با دوستان رزمنده بهشت رضا بودم و به شهدای مدافع حرم هم سری زدم ...که یکی از دوستان اون گوشه .....محل فعلی قبر مطهر جواد ......را نشان داد و گفت این جای من است.😔
....من این داستان را برای جواد گفتم بسیار برآشفت و ناراحت شد گفت اونجا فقط جای من است😤ومن جدی نگرفتم .......گذشت وجواد شهید شد من برای مراسم چهلمش ایران رسیدم اول بهشت رضا یاد این داستان افتادم ....و با کنجکاوی به سمت مدافعین حرم رفتم از چیزی که میدیدم شوکه شدم وجا خوردم😳 ....جواد با آرامش تمام در جایی که خودش گفته بود با شکوه هر چه تمام تر آرمیده بود😭
راوی همرزم شهید مدافع حرم
جواد محمدی🌹
@raviannoorshohada