eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
466 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹به یاد سردار بی‌سر عملیات کربلای۵ پدرش روایت می‌کند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌ خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر و مثل حضرت عباس(ع) بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست گویا آن شب خدا می‌شنیدش...!! https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🌹به یاد سردار بی‌سر عملیات کربلای۵ پدرش روایت می‌کند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌ خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر و مثل حضرت عباس(ع) بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست گویا آن شب خدا می‌شنیدش...!! ▪︎▪︎▪︎🕊🕊🕊▪︎▪︎▪︎ 🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یکی از برادرهام شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود. وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد، نزدیکی های رسیدیم به لشکر. هم می آمد. من رفتم دم چادر اجازه بگیرم برویم تو توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.» صبح که داشتیم راه می افتادیم، بهم گفت « برو رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم.. توی این ور و اون ور می رفتم تا را پیدا کنم. یکی بهم گفت « حالش خوب نیست؛ خوابیده.» گفتم « چرا ؟» ... گفت « دیشب توی چادر جا نبود تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد... https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
ماه اسفند می‌دهد بویِ شیرمردان بیشه‌ی خیبر .... دو عاشق خدا دو شهید خیبری هر دو متأهل و پدر بودند امّا آوردگاه عملیات خیبر عاشورای شهادت خونینِ این دو سرو سرافراز سپاه اسلام شد https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🌹پروردگارا خودت میدانی یک بنده گنهکارم یک بنده گنهکارم که دوست دارم بسوی تو ایم.خدایا دوست دارم که فردای قیامت با بدن پاره پاره و خونی پیامبر(ص) و مولایم را زیارت کنم تا وقتی چشمم به انها بیفتد,شرمنده نباشم. . (🌷 از عین‌اله بزرگی اتویی از ویژه ۲۵ ... ) https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🚩 جنازه‌ی سه روز گم شد. چندتا از رفقا و هم‌رزمای نزدیکش در به در دنبال پیکر حاجی بودن. از این سردخونه به اون سردخونه، از این معراج به اون معراج، دستِ آخر رو بین شهدای پیدا کردن. از روی بادگیر و زیرپوش و چراغ‌قوه‌ی تو جیبش. ولی من میخوام بگم، چه سرّی بود که توی عاشورایی بجنگی، همه‌ی نیروهاتو فدا کنی و فقط خودت باشی و خودت، مثل اربابت امام حسین علیه‌السلام هم به برسی و توی لشکر عاشورا پیدات کنن!!؟؟؟ بعد اونوقت چشاتم اختصاصی خدا واسه خودش بخواد، چون اون چشما نامحرم ندید و فقط خدا رو دید...!!؟؟؟ .... https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
راوی : دکتر احمدرضا بیضایی [برادر شهید محمودرضا بیضایی] حدود ده سال پيش بود كه سر مزار شهيد على اكبر جوادى، فرمانده گردان تخريب لشگر ٣١ عاشورا، بطور اتفاقى با يكى از رزمنده هاى قديمى رفيق شدم. همان روزهاى اول رفيق شدنمان بود و طبق معمول، صحبت جنگ بود كه تلفنش را برداشت و زنگ زد به كسى و بعد از اينكه مكالمه اش تمام شد گفت: حالش را دارى برويم ديدن يك جانباز؟ گفتم: برويم. كمى ميوه خريديم و رفتيم خانه جانباز عزيزى كه وقتى او را ديدم، به سختى نفس مى كشيد و اصلا به سختى زنده بود.  بسيار حال نامساعدى داشت. آلبوم مفصلى از تصاوير شهداى لشگر عاشورا داشت كه موقع ورق زدن آن، از او درباره شهيد جوادى پرسيدم و اينكه آيا او را از نزديك ديده بود؟ گفت: مأموريتى كه شهيد جوادى در عمليات بدر در آن شهيد شد مأموريت من بود ولى من روى جاده بصره - العماره مجروح شدم و آقا مهدى (باكرى) دستور داد ما را كشيدند عقب و على اكبر جوادى و يك نفر ديگر را مأمور كرد كه بروند روى جاده.  شهيد جوادى موتور مرا برداشت و به همراه آن برادر ديگر سريع راهى شدند بسمت محل مأموريت. در عمليات بدر هواپيماهاى عراقى شديدا جاده را بمباران مى كردند. شهيد جوادى تازه رفته بود روى جاده و من داشتم با چشمانم تعقيبش مى كردم كه يك هواپيماى عراقى رسيد و بسمت دو تا موتورى كه روى جاده در حركت بودند شيرجه رفت طورى كه من فكر كردم می خواهد مثل عقاب آنها را از روى جاده بردارد و با خودش ببرد. در آن لحظه راكتى شليك كرد كه بين دو موتور فرود آمد. در اثر انفجار آن راكت سر على اكبر جوادى جدا شد و مثل توپى كه روى جاده بخورد، چندين بار به سطح جاده برخورد كرد و از جاده پرتاب شد بيرون ....😔 خوش به حال شهدایی که رسیدند آخر با شهـادت به سرانجام اباعبدالله •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
🌹به یاد سردار بی‌سر عملیات کربلای۵ پدرش روایت می‌کند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌ خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر و مثل حضرت عباس(ع) بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست گویا آن شب خدا می‌شنیدش...!! https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
💢 . ▪️از عملیات برگشته بودیم.ناصر مجروح شده بود.رفتیم تهران مطب پزشک برای درمانش.ناصر رفت داخل و من بیرون منتظر ش بودم.مدتی نگذشت دیدم ناصر با یه بغضی از اتاق دکتر اومد بیرون.بهش گفتم حاجی چیزی شد؟؟؟ . گفت نه فقط بریم ازینجا محمد.اومدیم بیرون دیدم زد زیر گریه ، اشکش می‌ریخت، گفت : محمد دعا کن شهید بشم ، دیگه این دنیا جای موندن نیست.تعجب کردم!!!گفتم چی شد حاااجی ؟؟؟؟ گفت وقتی رفتم پیش پزشک ، رفت معاینه م کنه ، فهمید که تو جبهه مجروح شدم ، برگشت و بهم گفت : حقتووونه ، میخاسین نرین !!! تا کی دنبال جنگ و جبهه میخاین باشین !!!!!!محمد دعا کن شهید بشم ، من تحمل شنیدن این نیش و کنایه هارو ندارم.... . 🚩 بیاد ویژه ۲۵ ، سردار ناصر بهداشت ، گردان حمزه سیدالشهدا ...( 📸 سمت : محمد موسوی، سمت ناصر بهداشت ) https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🌹هیچ وقت از روی ظاهر کسی رو قضاوت نکنید...خدا به ظاهر نگاه نمیکند.دل را بو می‌کند...و بهترین ها را با شهادت برای خود گلچین می‌کند... . 🌷 ویژه ۲۵ 🌷سردار شهید حاج حسین بصیر🥀 🌷سردار شهید ذبیح اله عالی🥀 🌷سردار شهید حاج جعفر شیرسوار🥀 . https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🌹شهادت به خون و تیر و ترکش نیست ، آن روز که خدا را با همه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم ، شهید شده ایم .... . 📸 لحظات اولیه یوسف پورتقی از ویژه ۲۵ 📆 سی مهر ۱۳۶۲_ چهار ... . https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🌹به یاد سردار بی‌سر عملیات کربلای۵ پدرش روایت می‌کند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌ خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر و مثل حضرت عباس(ع) بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست گویا آن شب خدا می‌شنیدش...!! 🌹🍃🌹🍃 ╭┅──🍀🌻🌺🌼🍀─┅╮ https://eitaa.com/Ravie_1370 ╰═━⊰🍀🌻🌺🌼🍀⊱━═╯🦋🦋