eitaa logo
مقتل خوانی
761 دنبال‌کننده
32 عکس
5 ویدیو
1 فایل
مقتل حضرت سیدالشهداء ( علیه السلام ) و یاران و اهل بیت باوفایش ( علیهم السلام )
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه های مرتبط با یاران حضرت سیدالشهداء علیه السلام و مقتل آنان (۱) قيلَ لِرَجُلٍ شَهِدَ يَومَ الطَّفِّ مَعَ عُمَرَ بنِ سَعدٍ : وَيحَكَ ! أقَتَلتُم ذُرِّيَّةَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ؟ فَقالَ : عَضَضتُ بِالجَندَلِ ؛ إنَّكَ لَو شَهِدتَ ما شَهِدنا لَفَعَلتَ ما فَعَلنا ، ثارَت عَلَينا عِصابَةٌ : أيديها في مَقابِضِ سُيوفِها كَالاُسودِ الضّارِيَةِ ، تَحطِمُ الفُرسانَ يَمينا وشِمالاً ، وتُلقي أنفُسَها عَلَى المَوتِ ، لا تَقبَلُ الأَمانَ ، و لا تَرغَبُ فِي المالِ ، و لا يَحولُ حائِلٌ بَينَها و بَينَ الوُرودِ عَلى حِياضِ المَنِيَّةِ ، فَلَو كَفَفنا عَنها رُوَيدا لَأَتَت عَلى نُفوسِ العَسكَرِ بِحَذافيرِها ؛ فَما كُنّا فاعِلينَ لا اُمَّ لَكَ ؟! (منبع: شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد : ج ٣ ص ٢٦٣) ترجمه: به مردى كه روز واقعه كربلا همراه عمر بن سعد حضور داشته است گفته شد: واى بر تو ! آيا فرزندان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را كُشتيد ؟ گفت: چاره اى نبود! اگر تو نيز آن جايى بودى كه ما بوديم، همين كار ما را مى كردى. گروهى بر ما تاختند كه: دستانشان در قبضه شمشيرهايشان بود ، به سان شيرهاى دَرَنده سواران را از چپ و راست در هم مى شكستند، و خود را در دلِ مرگ مى انداختند ، امان را نمى پذيرفتند، و به مال رغبتى نداشتند، و هيچ چيز مانع آنان از ورود به درياهاى مرگ نبود. اگر ما لحظه اى دستْ نگاه مى داشتيم ، همه لشكر را از دَم تيغ مى گذراندند . پس ما چه مى توانستيم بكنيم اى بى مادر! _____________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با یاران حضرت سیدالشهداء علیه السلام و مقتل آنان (۲) جَعَلَ أصحابُ الحُسَينِ عليه السلام يُسارِعونَ إلَى القَتلِ بَينَ يَدَيهِ ، و كانوا كَما قيلَ فيهِم : لَبِسُوا القُلوبَ عَلَى الدُّروعِ كَأَنَّهُم يَتَهافَتونَ إلى ذَهابِ الأَنفُسِ (الملهوف : ص ٦٦) ترجمه: ياران حسين عليه السلام ، براى كشته شدن پيشِ روی حضرت شتاب مى ورزيدند و آن گونه شدند كه اين بیت مى گويد: آنان ، قلب هايشان را روى زره هايشان پوشيده اند و براى رفتن جان هايشان شتاب مى كنند . _____ صاحَ عَمرُو بنُ الحَجّاجِ بِالنّاسِ - لَمَّا استَحَرَّ القَتلُ بِجَيشِ عُمَرَ بنِ سَعدٍ - : يا حَمقى ! أتَدرونَ مَن تُقاتِلونَ ؟ فُرسانَ المِصرِ ، قَوما مُستَميتينَ ، لا يَبرُزَنَّ لَهُم مِنكُم أحَدٌ . وَاللّه ِ ، لَو لَم تَرموهُم إلّا بِالحِجارَةِ لَقَتَلتُموهُم . فَقالَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ : صَدَقتَ ، الرَّأيُ ما رَأَيتَ . و أرسَلَ إلَى النّاسِ يَعزِمُ عَلَيهِم ألّا يُبارِزَ رَجُلٌ مِنكُم رَجُلاً مِنهُم. (منابع: تاريخ الطبري : ج ٥ ص ٤٣٥ ، أنساب الأشراف : ج ٣ ص ۴۰۰، مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي : ج ٢ ص۱۵) ترجمه: يحيى بن هانى بن عُروه نقل می کند : هنگامى كه كشته هاى لشكر عمر بن سعد در جنگ تن به تن بسيار شد ، عمرو بن حجّاج ، بانگ زد: اى احمق ها! آيا مى دانيد با چه كسانى مى جنگيد ؟ سواران اين ديار ، قومى دست از جان شُسته اند . هيچ يك از شما به هماوردىِ آنان در نيايد. به خدا سوگند اگر تنها سنگ به آنان بزنيد، آنها را از پاى در مى آوريد . عمر بن سعد گفت: درست گفتى . نظر درست ، نظر توست . آن گاه ، به سوى لشكرش فرستاد و بر ايشان حكم كرد كه هيچ كدامشان با هيچ يك از آنها ، نبرد تن به تن نكنند . _____ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با یاران حضرت سیدالشهداء علیه السلام و مقتل آنان (۳) فَلَمّا سَمِعَ أخَواتُهُ كَلامَهُ هذا صِحنَ و بَكَينَ ، و بَكى بَناتُهُ ، فَارتَفَعَت أصواتُهُنَّ ، فَأَرسَلَ إلَيهِنَّ أخاهُ العَبّاسَ بنَ عَلِيٍّ و عَلِيّا عليهماالسلام ابنَهُ ، و،قالَ لَهُما: أسكِتاهُنَّ ، فَلَعَمري لَيَكثُرَنَّ بُكاؤُهُنَّ... (منابع: الكامل في التاريخ : ج ٢ ص ٥٦١ ، البداية والنهاية : ج ٨ ص ١٧٨ ، الإرشاد : ج ٢ ص ٩٧) ترجمه: هنگامى كه خواهران حضرت سخن امام را شنيدند (سخن امام در صبح عاشورا برای لشگر دشمن) ، صيحه زدند و گريستند . دخترانش نيز گريه كردند و گريه شان ، بالا گرفت . حسين عليه السلام ، برادرش عبّاس بن على عليهماالسلام و پسرش على اكبر عليه السلام را به سوى آنان فرستاد و به آن دو فرمود : «آنها را ساكت كنيد كه به جانم سوگند ، گريه ها خواهند داشت !...» . گریز: آقا جان ! مولا غریبم ! صبح عاشورا این یاران باوفای تو بودند که اهل بیت شما را آرام می کردند این حضرت ابالفضل سلام الله علیه بودند که حضرت زینب و ام کلثوم سلام الله علیهما را آرام می کرد این علی اکبر سلام الله علیه بود که حضرت سکینه و فاطمه و رقیه سلام الله علیهم اجمعین را آرام می کرد اما عصر عاشورا و بعد شهادت شما دیگر کسی نبود آنان را آرام کند دیگر کسی نبود آنان را ساکت کند چه گریه ها و ناله ها و ضجه ها که به آسمان بلند شد و هیچ کدام یک از ياران باوفایت نبودند که بچه ها را آرام کنند. بعنوان نمونه آنگاه که به خيمه ها حمله کردند: عن حميد بن مسلم : فَوَ اللّه ِ ، لَقَد كُنتُ أرَى المَرأَةَ مِن نِسائِهِ و بَناتِهِ و أهلِهِ تُنازَعُ ثَوبَها عَن ظَهرِها حَتّى تُغلَبَ عَلَيهِ ، فَيُذهَبَ بِهِ مِنها ، ثُمَّ انتَهَينا إلى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام ، و هُوَ مُنبَسِطٌ عَلى فِراشٍ ، وهُوَ شَديدُ المَرَضِ ، ودمَعَ شِمرٍ جَماعَةٌ مِنَ الرَّجّالَةِ . فَقالوا لَهُ : ألا نَقتُلُ هذَا العَليلَ ؟ فَقُلتُ : سُبحانَ اللّه ِ ! أيُقتَلُ الصِّبيانُ ؟ ... فَصاحَ النِّساءُ في وَجهِهِ و بَكَينَ ..‌. (منبع:الإرشاد : ج ٢ ص ١١٢) ترجمه: از حميد بن مسلم ـ : به خدا سوگند ، مى ديدم كه با زنى از همسران و دختران و خاندان امام حسين عليه السلام درگير مى شوند و لباسش را از رويش مى كشند و چون چيره مى شوند ، آن را مى برند . سپس به على بن الحسين عليه السلام رسيديم كه در بستر افتاده و به شدّت ، بيمار بود . گروهى از پيادگان ، با شمر رسيدند . آنان به شمر گفتند : آيا اين بيمار را نكشيم؟ گفتم : سبحان اللّه ! مگر كودكان را مى كشند؟! ... زنان حرم ، رو به روي عمر بن سعد لعنه الله صيحه زدند و گريستند. _________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با اصحاب امام حسین علیه السلام و مقتل آنان (۴) ادامه روضه ۳: آقا جان! از صبح تا عصر عاشورا شما و اصحاب باوفایت زنان و کودکان را آرام می کردید هرگاه گريه می کردند به برادرت حضرت عباس علیه السلام می فرمودید آنان را آرام کنید که گريه ها در پیش رو دارند... وا سیدا! وا اهل بیتاه! امان از آن لحظات و ساعاتی که شما و اصحاب باوفایت نبودید تا گريه های آنان را آرام کنید. بعنوان نمونه : اُدخِلَ نِساءُ الحُسَينِ عليه السلام عَلى يَزيدَ وَالرَّأسُ بَينَ يَدَيهِ ، فَجَعَلَت فاطِمَةُ و سُكَينَةُ ابنَتَا الحُسَينِ عليه السلام تَتَطاوَلانِ لِتَنظُرا إلَى الرَّأسِ ، و جَعَلَ يَزيدُ يَتَطاوَلُ لِيَستُرَ عَنهُمَا الرَّأسَ ، فَلَمّا رَأَينَ الرَّأسَ صِحنَ ، فَصاحَ نِساءُ يَزيدَ و وَلوَلَ بَناتُ مُعاوِيَةَ . فَقالَت فاطِمَةُ بِنتُ الحُسَينِ عليه السلام : أبَناتُ رَسولِ اللّه ِ سَبايا يا يَزيدُ ؟! (منابع: الكامل في التاريخ : ج ٢ ص ٥٧٧ ، الفصول المهمّة : ص ١٩٢) ترجمه: اهل بیت امام حسين عليه السلام را بر يزيد ، وارد كردند . سر ، پيشِ روى يزيد بود . حضرت فاطمه و سَكينه سلام الله علیهما ، دختران حسين عليه السلام ، گردن كشيدند تا سر را ببينند و يزيد هم سعى مى كرد كه سر را از آنان ، پوشيده بدارد . هنگامى كه سر را ديدند ، فرياد زدند و نالیدند. زنان يزيد هم شيوَنْ سر دادند و دختران معاويه هم فرياد برآوردند . فاطمه دختر حسين عليه السلام فرمود: اى يزيد ! آيا دختران پيامبر خدا صلی الله علیه و آله ، اسير مى شوند ؟! _________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با اصحاب امام حسین علیه السلام و مقتل آنان (۵) قامَ الحُسَينُ عليه السلام في أصحابِهِ خَطيبا ، فَقالَ : اللّهُمَّ إنَّكَ تَعلَمُ أنّي لا أعلَمُ أصحابا خَيرا مِن أصحابي ، و لا أهلَ بَيتٍ خَيرا مِن أهلِ بَيتي ، فَجَزاكُمُ اللّه ُ خَيرا ، فَقَد آزَرتُم وعاوَنتُم ، وَ القَومُ لا يُريدونَ غَيري ، ولَو قَتَلوني لَم يَبتَغوا غَيري أحَدا ، فَإِذا جَنَّكُمُ اللَّيلُ فَتَفَرَّقوا في سَوادِهِ ، وَ انجوا بِأَنفُسِكُم . فَقامَ إليهِ العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ أخوهُ و عَلِيٌّ ابنُهُ و بَنو عَقيلٍ عليهم السلام ، فَقالوا لَهُ : مَعاذَ اللّه ِ وَالشَّهرِ الحَرامِ ، فَماذا نَقولُ لِلنّاسِ إذا رَجَعنا إلَيهِم ، إنّا تَرَكنا سَيِّدَنا وَابنَ سَيِّدِنا وعِمادَنا ، وتَرَكناهُ غَرَضا لِلنَّبلِ ، و دَريئَةً لِلرِّماحِ ، و جَزَرا لِلسِّباعِ ، و فَرَرنا عَنهُ رَغبَةً فِي الحَياةِ ؟ مَعاذَ اللّه ِ ، بَل نَحيا بِحَياتِكَ ، ونَموتُ مَعَكَ . فَبَكى و بَكَوا عَلَيهِ ، و جَزاهُم خَيرا. (منبع:مقاتل الطالبيّين : ص ١١٢) ترجمه: عُتْبة بن سمعان كَلْبى می گوید: حسين عليه السلام ميان يارانش به سخن ايستاد و فرمود: «خدايا ! تو مى دانى كه من ، نه يارانى بهتر از ياران خود مى شناسم ، و نه خاندانى بهتر از خاندان خود . خداوند ، به شما جزاى خير دهد كه يارى و همكارى كرديد ! اين قوم ، جز مرا نمى خواهند ؛ و اگر مرا بكُشند ، كسى جز مرا نمى جويند . چون شب ، شما را فرا گرفت، در سياهى آن ، پراكنده شويد و خود را نجات دهيد» . عبّاس بن على عليهما السلام ، برادر حسين عليه السلام ، و على اكبر سلام الله علیه فرزندش و نیز فرزندان عقيل ، به پا خاستند و به حضرت گفتند : پناه بر خدا و سوگند به اين ماه حرام ! چون باز گشتيم ، به مردم چه بگوييم ؟ بگوييم : سَرور و فرزند سَرور و تكيه گاهمان را رها كرديم و او را هدف تيرها ، حلقه اى براى پرتاب نيزه ها و قربانى اى براى درندگان كرديم و از سرِ رغبت به دنيا گريختيم ؟! پناه بر خدا ! ما با تو زنده ايم و با تو مى ميريم. حسين عليه السلام گريست و آنان هم با او گريستند . سپس از خداوند براى آنان ، جزاى خير طلب كرد. _________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با اصحاب امام حسین علیه السلام و مقتل آنان (۶) قيلَ لِمُحَمَّدِ بنِ بَشيرٍ الحَضرَمِيِّ : قَد اُسِرَ ابنُكَ بِثَغرِ الرِّي. قالَ : عِندَ اللّه ِ أحتَسِبُهُ و نَفسي. فَسَمِعَ قَولَهُ الحُسَينُ عليه السلام فَقالَ لَهُ : رَحِمَكَ اللّه ُ ، أنتَ في حِلٍّ مِن بَيعَتي ، فَاعمَل في فِكاكِ ابنِكَ . قالَ : أكَلَتنِي السِّباعُ حَيّا إن فارَقتُكَ . قالَ : فَأَعطِ ابنَكَ هذِهِ الأَثوابَ وَ البُرودَ يَستَعينُ بِها في فِكاكِ أخيهِ . فَأَعطاهُ خَمسَةَ أثوابٍ قيمَتُها ألفُ دينارٍ . (منبع:الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ١ ص ٤٦٨ ح ٤٤٣) ترجمه: به محمّد بن بشير حَضرَمى - که از اصحاب باوفای امام حسین علیه السلام بود - گفته شد : پسرت ، در مرز رى ، اسير شده است . گفت: او و خودم را به حساب خدا مى گذارم . حسين عليه السلام ، سخن او را شنيد . به او فرمود : «خداوند ، رحمتت كند! بيعتم را از تو برداشتم . برو و به آزاد كردن فرزندت بپرداز» . او گفت: درندگان ، مرا زنده زنده بخورند، اگر از تو جدا شوم ! امام عليه السلام فرمود : «پس ، اين جامه هاى گران بها را در اختيارِ فرزندت قرار ده تا با آنها ، فِديه -جانْ فداى- برادرش را فراهم كند» . سپس ، پنج جامه به ارزش هزار دينار به او بخشيد . _________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با اصحاب امام حسین علیه السلام و مقتل آنان (۷) عن محمّد بن عمارة عن أبي عبداللّه الصادق عليه السلام : قُلتُ لَهُ : أخبِرني عَن أصحابِ الحُسَينِ عليه السلام و إقدامِهِم عَلَى المَوتِ . فَقالَ : إنَّهُم كُشِفَ لَهُمُ الغِطاءُ حَتّى رَأَوا مَنازِلَهُم مِنَ الجَنَّةِ. قال علی بن الحسین علیه السلام: " قالَ الحسین علیه السلام لَهُم : اِرفَعوا رُؤوسَكُم وَانظُروا . فَجَعَلوا يَنظُرونَ إلى مَواضِعِهِم ومَنازِلِهِم مِنَ الجَنَّةِ ، و هُوَ يَقولُ لَهُم : هذا مَنزِلُكَ يا فُلانُ ، وهذا قَصرُكَ يا فُلانُ ، وهذِهِ دَرَجَتُكَ يا فُلانُ . فَكانَ الرَّجُلُ يَستَقبِلُ الرِّماحَ وَالسُّيوفَ بِصَدرِهِ ، ووَجهِهِ لِيَصِلَ إلى مَنزِلِهِ مِنَ الجَنَّةِ." (منابع: علل الشرائع : ص ٢٢٩ ح ١ ، الخرائج والجرائح : ج ٢ ص ٨٤٧ ح ٦٢ ، بحار الأنوار : ج ٤٤ ص ٢٩٨ ح ٣) ترجمه : از محمّد بن عماره : به امام صادق عليه السلام گفتم: مرا از ياران حسين عليه السلام و رفتنشان به پيشواز مرگ ، باخبر كن . امام عليه السلام فرمود: «پرده از پيشِ چشمشان ، كنار رفت تا آن كه جايگاه هايشان را در بهشت ديدند." امام سجاد علیه السلام فرمودند: "امام حسین عليه السلام به آنان فرمود: سرهايتان را بالا بگيريد و بنگريد . پس به جايگاه و منزلگاه خود در بهشت نگريستند ، و امام عليه السلام به آنان مى فرمود : فلانى ! اين ، خانه توست و فلانى ! اين ، قصر توست و فلانى ! اين ، درجه توست . از اين رو ، هر يك از آنان ، با سر و سينه به استقبال نيزه ها و شمشيرها مى رفتند تا به جايگاهشان در بهشت برسند." _________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با اصحاب امام حسین علیه السلام و مقتل ایشان (۸) جملات بریر و زهیر خطاب به شمر - لعنه الله - آن لحظاتی که در میدان نبرد ، شمر - لعنه الله - آن دو بزرگوار را تهدید به مرگ و کشتن کرد: فَقالَ لَهُ بُرَيرٌ : يا عَدُوَّ اللّه ِ! أبِالمَوتِ تُخَوِّفُني ، وَاللّه ِ ، إنَّ المَوتَ أحَبُّ إلَينا مِنَ الحَياةِ مَعَكُم ! منابع: (الفتوح : ج ٥ ص ٩٩ ، مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي : ج ١ ص ٢٥١) ترجمه بُرَير به او گفت: اى دشمن خدا! آيا مرا از مرگ مى ترسانى ؟ به خدا سوگند، مرگ ، از زندگى با شما، براى ما دوست داشتنى تر است . قال زهیر: أفَبِالمَوتِ تُخَوِّفُني ؟ فَوَاللّه ِ ، لَلمَوتُ مَعَهُ أحَبُّ إلَيَّ مِنَ الخُلدِ مَعَكُم. منابع: (الكامل في التاريخ : ج ٢ ص ٥٦٢ ، البداية والنهاية : ج ٨ ص ١٨٠) ترجمه: زُهَير گفت: آيا مرا از مرگ مى ترسانى ؟ به خدا سوگند ، مرگ با حسين عليه السلام ، برايم دوست داشتنى تر از زندگى جاويد با شماست . _________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با اصحاب امام حسین علیه السلام و مقتل آنان (۹): سخن امام حسین علیه السلام در شب عاشورا در جمع اصحاب باوفایش و پاسخ های اصحاب: فَلَمّا كانَ اللَّيلُ قالَ : هذَا اللَّيلُ قَد غَشِيَكُم ، فَاتَّخِذوهُ جَمَلاً ، تَفَرَّقوا في سَوادِكُم ومَدائِنِكُم حَتّى يُفَرِّجَ اللّه ُ ، فَإِنَّ القَومَ إنَّما يَطلُبُوني ، ولَو قَد أصابوني لَهَوا عَن طَلَبِ غَيري . ترجمه: فرمود : اين ، سياهىِ شب است كه شما را پوشانده است . آن را مَركب خود گيريد و در دشت ها و شهرهايتان ، پراكنده شويد تا خداوند ، گشايشى دهد كه اين مردم ، در پىِ من هستند و اگر به من دست بيابند ، در پىِ ديگران نمى روند. فَقالَ لَهُ إخوَتُهُ وأبناؤُهُ وبَنو أخيهِ وَابنا عَبدِ اللّه ِ بنِ جَعفَرٍ : لِمَ نَفعَلُ؟ لِنَبقى بَعدَكَ ؟ لا أرانَا اللّه ُ ذلِكَ أبَدا ، بَدَأَهُم بِهذَا القَولِ العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام. ترجمه: برادران ، پسران و برادرزادگان حسين عليه السلام و دو پسر عبد اللّه بن جعفر ، به حضرت گفتند : چرا چنين كنيم ؟ براى اين كه پس از تو بمانيم ؟ ! خداوند ، هرگز آن روز را به ما نشان ندهد ! عبّاس بن على عليه السلام ، آغازگر اين سخن بود. فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام : يا بَني عَقيلٍ ! حَسبُكُم مِنَ القَتلِ بِمُسلِمٍ ، اذهَبوا قَد أذِنتُ لَكُم . قالوا: لا وَاللّه ِ ، لا نَفعَلُ ، ولكِن تَفدِيكَ أنفُسُنا وأموالُنا و أهلُونا ، و نُقاتِلُ مَعَكَ حَتّى نَرِدَ مَورِدَكَ ، فَقَبَّحَ اللّه ُ العَيشَ بَعدَكَ ... . ترجمه: حسين عليه السلام خطاب به خانواده عقیل علیهم السلام فرمود : «اى فرزندان عقيل ! كُشته شدن مُسلم ، براى شما كافى است . برويد كه من به شما ، اجازه دادم» . پاسخ دادند: به خدا سوگند ، چنين نمى كنيم ؛ بلكه جان و مال و خانواده مان را فداى تو مى كنيم و همراه تو مى جنگيم تا به سرانجام تو برسيم . خداوند ، زندگى پس از تو را زشت گردانَد ! ... منابع: الإرشاد : ج ٢ ص ٩١ ، الملهوف : ص١٥١ _________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
روضه های مرتبط با اصحاب امام حسین علیه السلام و مقتل ایشان (۱۰) ادامه روضه ۹: در شب عاشورا پس از اینکه حضرت به اصحاب باوفای خود فرمود امشب در این دشت پراکنده شوید و بروید ، اصحاب چنين ارادت قلبی خود را به مولایشان ابراز نمودند: فَقالوا : وَاللّه ِ ، لا نُفارِقُكَ ، و لكِنَّ أنفُسَنا لَكَ الفِداءُ ، نَقِيكَ بِنُحورِنا و جِباهِنا و أيدينا ، فَإِذا نَحنُ قُتِلنا كُنّا وَفَّينا ، وقَضَينا ما عَلَينا. ترجمه: همه با هم گفتند : به خدا سوگند ، از تو جدا نمى شويم ؛ بلكه جان هايمان ، فداى تو باد ! ما از تو با دل و جان و دست و سر ، محافظت مى كنيم ؛ و چون كشته شويم ، به عهد خود وفا كرده ، وظيفه خود را ادا كرده ايم. قالَ سَعيدُ بنُ عَبدِ اللّه ِ الحَنَفِيُّ : لَو عَلِمتُ أنّي اُقتَلُ ، ثُمَّ اُحيا ، ثُمَّ اُحرَقُ حَيّا ، ثُمَّ اُذَرُّ، يُفعَلُ ذلِكَ بي سَبعينَ مَرَّةً ما فارَقتُكَ حَتّى ألقى حِمامي دونَكَ، فَكَيفَ لا أفعَلُ ذلِكَ ! وإنَّما هِيَ قَتلَةٌ واحِدَةٌ ، ثُمَّ هِيَ الكَرامَةُ الَّتي لَا انقِضاءَ لَها أبَدا ؟! ترجمه: به خدا سوگند ، اگر مى دانستم كه كشته مى شوم و سپس زنده مى شوم ، آن گاه زنده زنده ، سوزانده مى شوم و خاكسترم را بر باد مى دهند و اين كار را هفتاد مرتبه با من مى كنند ، از تو جدا نمى شدم تا مرگم را پيش روىِ تو ببينيم ! پس اكنون ، چرا اين كار را نكنم كه تنها يك بار كُشته شدن است و آن هم با كرامتى جاويدان در پىِ آن ؟! قالَ زُهَيرُ بنُ القَينِ : وَاللّه ِ ، لَوَدِدتُ أنّي قُتِلتُ ، ثُمَّ نُشِرتُ ، ثُمَّ قُتِلتُ حَتّى اُقتَلَ كَذا ألفَ قَتلَةٍ ، وأنَّ اللّه َ يَدفَعُ بِذلِكَ القَتلَ عَن نَفسِكَ و عَن أنفُسِ هؤُلاءِ الفِتيَةِ مِن أهلِ بَيتِكَ. ترجمه: به خدا سوگند ، دوست داشتم كه كشته شوم و سپس ، زنده شوم و سپس ، كشته شوم و تا هزار مرتبه مرا بكشند ؛ امّا خداوند با كشته شدن من ، كشته شدن را از تو و از جانِ اين جوانان خاندانت ، دور بدارد. قال مُسلِمُ بنُ عَوسَجَةَ الأَسَدِيُّ : أما وَاللّه ِ ، حَتّى أكسِرَ في صُدورِهِم رُمحي ، و أضرِبَهُم بِسَيفي ما ثَبَتَ قائِمُهُ في يَدي ، و لا اُفارِقُكَ ، و لَو لَم يَكُن مَعي سِلاحٌ اُقاتِلُهُم بِهِ لَقَذَفتُهُم بِالحِجارَةِ دونَكَ حَتّى أموتَ مَعَكَ . ترجمه: بدان كه به خدا سوگند ، با تو هستم تا آن جا كه نيزه ام را در سينه هايشان بِشكنم ، تا هر زمان كه قبضه شمشيرم را به دست دارم ، با آنان مى جنگم و از تو ، جدا نمى شوم ؛ و اگر سلاح نداشته باشم تا با آنان بجنگم ، در دفاع از تو ، به سوى آنان ، سنگ پرتاب مى كنم تا همراه تو بميرم. منابع: الإرشاد : ج ٢ ص ٩١ ، الملهوف : ص١٥١ _____ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala
صوت هایی که گوش فرا می دهید گلچینی است از سلسله مباحث: "معرفت عاشورایی با استناد به متون مقاتل" مطرح شده در جمع باصفای جوانان و نوجوانان هیات بنی فاطمه شهرستان دامغان _________________________ 🆔 @Dr_mollakazemi 🆔 @raviyankarbala