نگران_نباش، #من_هستم!
🌷هشت ساعت زیر باران مدیترانهای چیزی برایمان نگذاشته بود، میثم یک لحظه چشم از دوربین حرارتی برنمیداشت، سوز سرما تا مغز استخوانمان نفوذ کرده بود. به میثم گفتم: «کسی رو تو دوربین داری؟» با تعجب گفت: «تو این سرما، حرارتی تو بدن آدم نمیمونه که من بتونم با دوربین حرارتی اونها رو ببینم.» گفتم: «تا عملیات چیزی نمونده، سنگر کمین رو گم نکن.» گفت: «از قبل با جی.پی.اس سنگرهای اونا رو ثبت کردم، نگران نباش.»
🌷آن شب به خاطر سرما و باران شدید، عملیات لغو شد، فردای آن روز آمد به من گفت: «وقتی ازم پرسیدی، دشمن را داری و من گفتم نه؛ محمد شالیکار اومد زیر گوشم گفت: نگران نباش، من هستم، سنگر اونا رو بهم حدوداً نشون بده کجاست، من میرم به سمت اونها، هر وقت بهم شلیک کردند، شما همونجا رو با آر.پی.جی بزنید!» گفتم: «وجود محمد برای گروه ما نعمت است.» میثم گفت: «آره، جدا از تجربه جنگی، روحیه و معنویتش منو مجذوب خودش کرد.»
🌹خاطره ای به یاد جانباز سرافراز بالای ۵۰ درصد هشت سال دفاع مقدس و شهید مدافع حرم محمد شالیکار (فریدونکنار) و جانباز شهید مدافع حریم میثم علیجانی (بابلسر)
راوی: مفید اسماعیلیسراجی
#مرد_بلوری!
🌷خاکریزها از بس گلوله خورده بود دیگر جانپناه حساب نمیشد، فرمانده دستور داده بود که هر بسیجی یک گودال برای سنگر خود داخل خاکریز بزند. بچهها سخت مشغول کندن بودند و گرمای ۵۰ درجه عرق همه را درآورده بود. ظهر بود و همه منتظر مسئول تداراک بودند تا جیره غذایی خود را بگیرند. یک بسیجی لاغر اندام گونی بزرگی را گذاشته بود روی دوشش و توی سنگرها جیره پخش میکرد. بدون اینکه حرفی بزند، سرش پایین بود و به....
🌷و به سرعت سنگرها را با قدمهای بلندش پشت سر میگذاشت. بچهها هم با او شوخی میکردند و هر کسی یک چیزی بارش میکرد: - اخوی دیر اومدی؟! - برادر میخوای بکُشیمون از گُشنگی؟ - عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برای خودشیرینی؟ گونی بزرگ بود و سرِ آن بندهی خدا پایین. کارش که تمام شد، گونی را که زمین گذاشت، همه شناختنش. او کسی نبود جز (شهید) محمود کاوه، فرماندهی لشکر!!!
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید سردار محمود کاوه
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
السلامــ اے آفتاب پشتــــ ابر💚🖤
اے دلیلِ صبرِ زینب العجل🕊💚🖤
💙ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت(ع)،و تمامی شهدا از صدر اسلام تاکنون، و اموات بخصوص بدوارثین و بیوارثین
بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم
⚜الهی عظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
#امام_زمان
🔹🔹🔹
@razechafieh
ای شهدا
عنایتی به این دلخسته کنید🥀
بسته معنوی امروز هدیه به شهید:
صلوات
دعای فرج
حمد و توحید
ذکر استغفار
آیتالکرسی
زیارت عاشورا
بهعبادتیمهمانکنید📿
بهشفاعتیجبرانکنند✨
تمامی ذکرها هدیه به آقا امام زمان، اهل بیت، ۷۲ تن شهید کربلا و شهدای صدر اسلام تا کنون.
همچنین مهمانان امروز🌷
🖤(شهید سید حسن نصرالله و یاران همراهش🥀)
و شهید مدافع حرم محمد تاج بخش، شهید عباس و ابراهیم تاج بخش ، و شهید دفاع مقدس محمد تاج بخش🖤💚
به نیت سلامتے و تعجیل در ظهور مولا صاحب الزمان (عج) سلامتی رهبرمان سید علے خامنهاے ، پیروزے غزه و فلسطین و نابودی هر چه زودتر اسرائیل، رفع مشڪلات کشور، بارش باران،شفاے بیماران،وحاجت روایی و عاقبت بخیرے همه ان شاءالله✅
💚در صورت تمایل میتوانید اعلام ذکر کنید
🌙اللهم عجل لولیک الفرج🌙
پست بعدے معرفی شهید👇
@razechafieh
اعزام به سوریه در روز تولد🕊️
🌷شهید محمد تاج بخش
تاریخ تولد: ۱۶ / ۴ / ۱۳۶۸
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۵ / ۱۳۹۶
محل تولد:خوزستان،گـتوند
محل شهادت: سوریه
*🌷مادرشهید←قرار بود محمد را داماد کنیم اما او بطور سربسته با پدربزرگش درباره سوریه رفتنش صحبت کرده بود🌙ایشان هم گفته بودند که پسر خوب ما سه تا شهید دادیم،دیگر خانواده تحمل داغ تازه ندارد🥀محمد هم گفته بود که اعمال هرکسی برای خودش نوشته میشود💫ما نمیدانستیم که او به سوریه رفته است در روز تولدش به سوریه اعزام شده بود🎊و بعد از رسیدن تلفن کرد که من حرم حضرت زینب(س) هستمـ.»🌙شهید عباس تاجبخش و سردار شهید ابراهیم تاجبخش نیز داییهای شهید محمد تاجبخش هستند كه در سال 1365 جبهه های نبرد به شهادت رسیدند.🕊عموی این شهید والامقام 'محمد تاجبخش' نام دارد كه در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید.🕊و مادر نام برادر شهیدش را بر روی فرزندش گذاشت،عمو و برادر زادهای که با یک اسم و فامیلی همدیگر را ندیدند اما هر دو در یک راه رفته و شهید شدند.🌙همرزم← محمد دلاورانه می جنگید💥فشنگ های ما رو به اتمام بود🥀محمد در انتهای خاکریز و خطرناک ترین جا نشسته بود✖️مدام تصویر اسارت و بریده شدن سرهایمان را میدیدم🥀در اوج ناامیدی رو به محمد فریاد زدم: «حسین میگوید که جناح راست با شما👉 به حالت سجده درآمده بود تا حرف هایم را بشنود، فریاد زد: بگو خیالت راحت تا آخرین گلوله میجنگم💥این را گفت و خواست دوباره شلیک کند💥 وقتی که روی زانو ایستاد،نقش زمین شد🥀و او توسط تکفیری ها با اصابت تیر به گوشه راست پیشانیاش به شهادت رسید*🕊️🕋
#شهید_محمد_تاج_بخش
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
اعزام به سوریه در روز تولد🕊️
🌷شهید محمد تاج بخش
تاریخ تولد: ۱۶ / ۴ / ۱۳۶۸
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۵ / ۱۳۹۶
محل تولد:خوزستان،گـتوند
محل شهادت: سوریه
*🌷مادرشهید←قرار بود محمد را داماد کنیم اما او بطور سربسته با پدربزرگش درباره سوریه رفتنش صحبت کرده بود🌙ایشان هم گفته بودند که پسر خوب ما سه تا شهید دادیم،دیگر خانواده تحمل داغ تازه ندارد🥀محمد هم گفته بود که اعمال هرکسی برای خودش نوشته میشود💫ما نمیدانستیم که او به سوریه رفته است در روز تولدش به سوریه اعزام شده بود🎊و بعد از رسیدن تلفن کرد که من حرم حضرت زینب(س) هستمـ.»🌙شهید عباس تاجبخش و سردار شهید ابراهیم تاجبخش نیز داییهای شهید محمد تاجبخش هستند كه در سال 1365 جبهه های نبرد به شهادت رسیدند.🕊عموی این شهید والامقام 'محمد تاجبخش' نام دارد كه در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید.🕊و مادر نام برادر شهیدش را بر روی فرزندش گذاشت،عمو و برادر زادهای که با یک اسم و فامیلی همدیگر را ندیدند اما هر دو در یک راه رفته و شهید شدند.🌙همرزم← محمد دلاورانه می جنگید💥فشنگ های ما رو به اتمام بود🥀محمد در انتهای خاکریز و خطرناک ترین جا نشسته بود✖️مدام تصویر اسارت و بریده شدن سرهایمان را میدیدم🥀در اوج ناامیدی رو به محمد فریاد زدم: «حسین میگوید که جناح راست با شما👉 به حالت سجده درآمده بود تا حرف هایم را بشنود، فریاد زد: بگو خیالت راحت تا آخرین گلوله میجنگم💥این را گفت و خواست دوباره شلیک کند💥 وقتی که روی زانو ایستاد،نقش زمین شد🥀و او توسط تکفیری ها با اصابت تیر به گوشه راست پیشانیاش به شهادت رسید*🕊️🕋
#شهید_محمد_تاج_بخش
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
#کوچکترین_شهید_دفاع_مقدس
نامش حسین بود، اهل شهرستان جم، استان بوشهر...
در دوازدهمین بهار عمرش دست پدر را مے گیرد و بہ محل اعزام مے برد تا رضایت دهد براے رفتن حسین...
عملیات بیت المقدس، حسین را بہ آرزویش رساند شب عملیات بهش گفتند: حسین تو نیا!
حسین گفت: من براے #سقایے با شما مے آیم...
حسین، تیربارچے را بہ هلاکت رساند تا گردانِ در محاصره را نجات دهد...
رزمنده اے آب خواست حسین آب آورد سر حسین بالا آمد و خمپاره اے...
و اینگونه بود کہ حسین، #حسینے شد...
#شهید_حسین_صافی
از زبان پدر شهید
حالات ملکوتی و آسمانی و عاشقانه زندگی شهید در دوران کودکی زینت بخش تمام زندگی ما بوده و هست. تا آنجا که در سن 7 سالگی نماز را ادا می کرد و روزه را می گرفت و تا نیمه های شب قرآن را تلاوت می نمود.
حسین در سن 7 سالگی خواب می بیند که ملائکه ا... او را به آسمان الهی می برند، جایی بسیار سرسیز و معطر که با میوه های بهشتی از او پذیرایی می کنند و بعد از پذیرایی او را از پلکانی بالا برده و در جایی که قبلا مشخص شده بود می نشانند و دو دفتر بزرگ جلوی او قرار می دهند و به او میگویند یک دفتر مربوط به پدربزرگش می باشد و یک دفتر مربوط به مادربزرگش.
حسین می گوید:دفتر پدربزرگم را برداشتم دیدم تمام صفحاتش با خط خاصی نوشته شده و هیچ صفحه خالی از دفتر باقی نمانده بود و فهمیدم که دفتر پدربزرگم مدت زیادی است تمام شده و به رحمت ایزدی شتافته است.
اما از دفتر مادربزرگم هفت برگ دیگر باقی مانده بود.
از خواب بلند شد و قضیه را برای ما تعریف کرد و ما با شنیدن این خواب عجیب آن را برای سردار شهید حسین شهابی تعریف کردیم و او به ما سفارش کردند که احترام حسین را نگه دارید که مقامی بلند در انتظار اوست.
اما ناگفته نماند که بهد از هفت سال دیگر طبق خواب شهید مادربزرگش از دنیا رفت. و بعد از این خواب بود که حسین پیش هر مریضی می رفت، مریض شفا می یافت.
مادر شهید می گوید:
حسین دفعه اول که از جبهه برگشت، چهره نورانی تر از همیشه بود.انگار می خواست پرواز کند.روزی مشغول پخت نان بودم، حسین تازه از جبهه برگشته بود، آمد کنارم نشست. از من پرسید مادر دوران سختی است؛ دورانی که عشق به سراغ تمام انسان های واقعی خواهد آمد و من تمام وجودم را عشق فرا گرفته.
مادر می گوید:من حیران مانده بودم که چه می خواهد بگوید. یکدفعه گفت مادر سه راه انتخاب نمودم و تو یکی از این سه راه را با دقت و افتخار برایم گلچین کن.
پشت جبهه و خدمت به رزمندگان،اسیری و شهادت.
من گفتم:اگر پشت جبهه را انتخاب کنم، خود او قبول نخواهد کرد، بنابراین گفتم راه اول را که من قبول ندارم، در مورد دومی نیز نمی خواهم همیشه چشم انتظار باشم. یکدفعه حسین لبخندی زد و گفت احسنت مادر فقط «شهادت» بالاخره شهید صافی برای بار دوم به جبهه اعزام می شود، این بار قدم را در خک زیبای بستان گذاشته و آنجا عشق الهی را برای خود و دیگران معنایی برتر می بخشد. شهید در عملیات طریق القدس حضوری فعال پیدا می کند، در زمینه شجاعتش یکی از شهود عینی می گوید خیلی بالاتر از آن بود که فکر می کردیم.ایشان می گوید یک بار در گردانی که در محاصره بود او با به هلاکت رساندن تیربارچی دشمن، گردان را از سقوط نجات میدهد.
سرانجام بعد از 2 روز که از حمله بستان گذشته بود و در سنگرهای تکنفره مستقر بودند، سنگر ایشان مورد اصابت یک گلوله خمپاره قرار گرفته و شهید صافی با از دست دادن قسمتی از سر و صورت خود به درجه رفیع شهادن نائل می آید.
از زبان مادر شهید
بار اول که به جبهه اعزم شد در جبهه آبادان بود. اما بار دوم که به جبهه اعزام شده بود؛ ما تا مدتی اطلاع از ایشان نداشتیم تا این که نامه ای از او به دست ما رسید و طبق آن نامه فهمیدیم که این بار قدم های پاکش را در جبهه بستان نهاده است.
یک شب با پدر شهید نشسته بودیم، حسین جبهه بود، پدر شهید طبق عادت هر شبه رادیویش روشن بود از رادیو شنیدیم که شب قبل در منطقه بستان عملیات شده. یکدفعه انگار چیزی در دلم گذشت. خانه مان جور دیگری شده بود.
دلشوره ای مادرانه همراه با عشق به فرزند در دلم احساس می کردم، شب ر اصلا نخوابیدم تا پیش از اذان. پدر شهید مرا جهت انجام فریضه نماز صبح از خواب بیدار کرد و خودش به مسجد رفت. نماز صبح را ادا نمودم و طبق عادت خواستم مقابل عکس حسین بایستم دیدم عکس عکس برگشته طرف عکس حضرت امام. انگار حسین با عکس می خواهد به مادرش بگوید که مادر آماده هدیه ای پاک و نورانی باش.
پدر شهید از مسجد برگشت او را از این قضیه مطلع کردم و گفتم پسرمان شهید شده اما او اعتنایی نکرد. تا این که وقتی هوا روشن شد او نیز با مشاهده سه کبوتر سپید بر بام خانه مان که نگاهشان بر چشم او دوخته شده بود و گاهی سر را در گریبانشان فرو می بردند به همین باور رسید و به یقین رسید که حسین به درجه رفیع شهادت رسیده است.
قبل از این که بچه های سپاه خبر شهادت حسین را به ما بدهند، خود حسین با خم نمودن قاب عکسش به طرف عکس امام و فرستادن سه کبوتر بر بام خانه خبر شهادتش را به ما داد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 آصف گیلانی از رهبران اهل سنت پاکستان: من و همه پیروان و دوستدارانم اعلام میکنیم که شیعه علی بن ابی طالب میشویم و غلام پیروان علی در جهان هستم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤السلام علیڪ یا أُختالرضآ علیهالسلام
🖤سهمــ شما 5 صلوات هدیه به حضرت معصومه سلاماللهعلیها🕊🥀✨
@razechafieh
السلامــ اے آفتاب پشتــــ ابر💚🖤
اے دلیلِ صبرِ زینب العجل🕊💚🖤
💙ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت(ع)،و تمامی شهدا از صدر اسلام تاکنون، و اموات بخصوص بدوارثین و بیوارثین
بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم
⚜الهی عظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
#امام_زمان
🔹🔹🔹
@razechafieh
ای شهدا
عنایتی به این دلخسته کنید🥀
بسته معنوی امروز هدیه به شهید:
صلوات
دعای فرج
حمد و توحید
ذکر استغفار
آیتالکرسی
زیارت عاشورا
بهعبادتیمهمانکنید📿
بهشفاعتیجبرانکنند✨
تمامی ذکرها هدیه به آقا امام زمان، اهل بیت، ۷۲ تن شهید کربلا و شهدای صدر اسلام تا کنون.
همچنین مهمانان امروز🌷
🖤(شهید سید حسن نصرالله و یاران همراهش🥀)
و شهید مرتضی و محسن نور صالحی و پدر و مادرشان🖤💚
به نیت سلامتے و تعجیل در ظهور مولا صاحب الزمان (عج) سلامتی رهبرمان سید علے خامنهاے ، پیروزے غزه و فلسطین و نابودی هر چه زودتر اسرائیل، رفع مشڪلات کشور، بارش باران،شفاے بیماران،وحاجت روایی و عاقبت بخیرے همه ان شاءالله✅
💚در صورت تمایل میتوانید اعلام ذکر کنید
🌙اللهم عجل لولیک الفرج🌙
پست بعدے معرفی شهید👇
@razechafieh
ماجرای شهادت دو برادر🕊️
🌷شهید مرتضی و محسن نور صالحی
تاریخ تولد مرتضی: ۱۶ / ۱۱ / ۱۳۳۶
تاریخ شهادت مرتضی: ۲۷ / ۱۲ / ۱۳۶۰
تاریخ تولد محـسن: ۵ / ۷ / ۱۳۴۱
تاریخ شهادت محسن: ۲۳ / ۸ / ۱۳۶۱
محل تولد:تهران
محل شهادت مرتضی: چولانهشوش،خوزستان
محل شهادت محسن: سومار
🌷برادرشهید← ما چهار برادر بودیم که دومی و چهارمی شهید شدند، شهیدان مرتضی و محسن نور صالحی🌙هر دو سالها در جبهه حضور داشتند. هر دو از ابتدا عضو گردان جنگهای نامنظم شهید چمران بودند و بعد از آن هم هر دو به عضویت سپاه پاسداران درآمدند و پاسدار شدند.🌱مرتضی در بسیاری از مناطق عملیاتی حضور داشت و در منطقه خلیج با رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنهای در یک جبهه بودند."🌙و عاقبت مرتضی زمانی که فرمانده منطقه چولانه بود به شهادت رسید.🕊مرتضی جنگجو بود و اهل خانه نبود. و محسن عارف بود و شدیداً نگران مادر.🥀محسن روز آخر وقتی میخواست برود جبهه کنار در ایستاده بود و دستش را بالا کرد و با همین تعبیر گفت که خدایا من به تکلیف شرعیام عمل میکنم. اما مادرم با تو"...🤲و عاقبت محسن هم ۸ ماه بعد از مرتضی در بلندیهای الله اکبر زخمی شد و او را به بیمارستانی در مشهد منتقل کردند.🥀در مجروحیتش مشکل روده پیدا کرده بود.رودهاش تکه تکه شده و از او دفع میشد.🥀عمل جراحی شد اما پزشکش از او قطع امید کرده بود.🥀حدود یک ماه بعد در همان بیمارستان به شهادت رسید.🕊مرتضی و محسن به فاصلهی هشت ماه از یکدیگر در سال ,60 و 61 شهید شدند.🌙و سالهااا بعد مادر و پدر هم به فرزندانشان پیوستند"🕊🕋
#شهید_مرتضی_نور_صالحی
#شهید_محسن_نور_صالحی
#شادی_روح_پاکشان_صلوات💙🌷
@razechafieh
پیکر سردار نیلفروشان که چند روز پیش از زیر آوار پیدا شد، ان شاءالله فردا تشییع و تدفین خواهد شد🥀
🔻جزئیات برنامه تشییع و تدفین پیکر سردار شهید حاج عباس نیلفروشان
🔹تهران
فردا سهشنبه ٢۴ مهرماه مراسم تشییع پیکر ساعت ٩صبح از میدان امام حسین تهران شروع میشود
🔹اصفهان
مراسم وداع چهارشنبه ساعت ۱۹ در امامزاده شاه میر حمزه (ع) برگزار می گردد.
🔹مراسم تشییع پیکر شهید نیلفروشان نیز ساعت ۸:۳۰ صبح پنجشنبه از میدان بزرگمهر به سمت گلستان شهدای اصفهان خواهد بود.
@razechafieh
السلامــ اے آفتاب پشتــــ ابر💚🖤
اے دلیلِ صبرِ زینب العجل🕊💚🖤
💙ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت(ع)،و تمامی شهدا از صدر اسلام تاکنون، و اموات بخصوص بدوارثین و بیوارثین
بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم
⚜الهی عظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
#امام_زمان
🔹🔹🔹
@razechafieh