eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
532 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیز کرده‌ی شاهنشه مدینه سلام بزرگ زاده ای و من غلام ابن غلام میان سلسله اولاد حضرت زهرا تویی که قاسمی و با ابالحسن همنام مورخان ننوشتند روز میلادت شب ششم به تو منصوب گشته در ایام کسی که از تو طلب کرده رزق کرببلا قسم به حضرت نجمه نمیشود ناکام شفا گرفت به نام تو دردهای دلم شدی همیشه برایم "مسکن الآلام" تو نان سفره‌ی دو سفره دار را خوردی شبیه بارش باران عنایت تو مدام تو که مفسر اَهلیٰ مِنَ العسل هستی کمی به ما بچشان یاکریم ازاین جام بدون شک به تو آن لحظه وحی نازل شد ز جبرئیل مقرب گرفته ای الهام حسین تا بغلت کرد گفت آه حسن ز سینه‌ی تو کند بوی دلبر استشمام تمام اهل حرم در پی تو گریانند چه محشری تو به پا کرده ای میان خیام به وقت رفتن اگر قامت تو کوته بود به روی خاک شدی قد کشیده مثل امام همه به حال پریشان نجمه خندیدند نگاه او به سرت بود کربلا تا شام @raziolhossein
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جبــریل درخانه ی خیرالنسا دسته گل آورده زعرش خدا خبـــربـده بـه سائل بی نــوا پــدرشــده کـــــریم آل عبــا ولیمــه می‌دهد همـه شهررا جـودوکـرم چنین کنداقتضا نــورعلی نــورعلی نــور،یا... بــروی دستهــای ، شیـرخدا دوباره مجتبی رسیــده آیا؟ ماهِ مدینه تاسحر می شود مَحــو دراین شمـایل دلـربا آقــا زاده آمـــده، مـــرحبـــا یاقاسم بن الحسن المجتبی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نــورخدای ذوالمنــن راببین سبط رســول مؤتمن راببین به روی دست حسن بن علی آینـــه ی حُسنِ حسن راببین به سیــدشبــاب اهل بهشت تبسّــــــــمِ پدرشـدن راببین شبنمِ‌اشکِ شوقِ‌چشمانِ‌‌اَبر به‌ روی برگِ یاسمن راببین به گوش‌اواذان بگویاحسین ولــذّت عمـــوشـدن را ببین امام مجتبی به خنده گوید زینب جان دوباره من راببین سخت،دلِ پـدرشــده مبتلا یاقٰاسِم بنِ الحَسَنِ الْمُجتَبیٰ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به حُسنِ‌رحمــانی‌قاسم،سلام به نــور پیشــانی قاسم،سلام نوررخش‌حسرت‌خورشیدوماه به وجـه نـــورانی قاسم،سلام قلبش،بیتُ الحَسَنِ‌ والحُسَین به قلــب ربـّــٰانی قاسم،سلام حُسنش،حُسنِ‌ حَسَنِ بن علی به حُسنِ یزدانیِ قاسم،سلام عَلَم گرفت روزطَف‌روی‌دوش به عَلَـم گَـردانی قاسم،سلام اِنْ تُنْـکِـرونیٖ فَاَنَابنُ‌الْحَـسَن به رزم طـوفانی قاسم،سلام سلام ای جلــوه ی بی انتها یاقاسم بن ‌الحسن المجتبی ــــ‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‌ لطف توچون پدرتمـام،قاسم مرحمتت عَلَی‌الـــدوام،قاسم جـودبه ارث بردی وکـــرامت مِنْ آبـائِکَ الکِـــــــــرام،قاسم ماه صیــام حُسنِ مَطْلـــعِ تو مُحـــرَّمت حُسنِ خِتام،قاسم حریم توست مسجدالحرامم قسـم به مسجدالحرام،قاسم حضــرت عباس علیـه‌السلام کنـــدبه پـای توقیـــام،قاسم هرشب‌جمعه‌حجت‌بن‌الحسن دهـد به تـربتت  سلام،قاسم چـه کــرده‌ای بادل آل عبـــا؟ یاقاسِــم بنِ الحسنِ المُجتبیٰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای‌همه‌عالم‌زتودرهای‌وهو وارث‌حُسنِ‌حَسَنی‌موبه‌مو نقاب‌بردارزصورت‌که ماه دارد ،دیــــدنِ تــورا آرزو خشنـودمیشود زدیدار تو بنشین پیش پدرت روبرو بزن به قلب‌لشگردشمن و اِنّیٖ اَنَالقــاسمِ جانانه گو رزم تو رزم حسن بن‌علی دشمن از تیـغ تو بی آبرو ای به فنارفته ز شمشیرتو ازرق شامی و پسرهای او ای نوه ی حضرت خیبرگشا یاقاسِم بنِ الحسنِ المُجتبیٰ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل توگشت مبتلای حسین درسرتوحال‌وهوای حسین وگشتـه ای نیـابتـاً ازحسن هم سفــرکــرببـلای حسین چقدرگریه کردی ازغصه‌ی غریبی و سوزصدای‌حسین بی زره ازحرم وداع کردی‌و پشت سرتوگریه های ‌حسین مروکه نوعروس گریان‌توست ببین که افتـاده به پای‌حسین این قدردست‌وپانزن،خودت‌را بگذاریک لحظه به جای‌حسین پانکش از درد به روی زمین سخت‌است‌این‌صحنه‌برای‌حسین چـادرنــوعــروس آتش گرفت همینکه‌سوخت‌خیمه‌های‌حسین ســر تورفت بـرروی نیـــزه ها یاقـاسِـــمِ بنِ الحسنِ‌المُجتَبیٰ @raziolhossein
شب احلى من العسل آمد شب گل گفتن و غزل آمد شب شادی شب برات رسید وقت حَیّ على الصلات رسيد روزه داران حضور دیدار است بشتابید وقت افطار است دم افطار سفره گستردند رطبی از مدینه آوردنــــــد رطب از کوچه بنی هاشم خوشمزه مثل خنده قاسم سفره دار مدینه مسرور است که به دامان او گل نور است قاسمش را سپید جامه کند تا به گوشش اذان اقامه کند بسکه قاسم قشنگ و ناز و گل است بر لبش ان یکاد و چار قل است دامن نجمه گل به بار آورد گلی از باغ ذوالفقار آورد غنچه ای از شکوفه زار حسن شاهد حسن و اقتدار حسن نفس یــاس بــا نـســیـم آمــد پسر حضرت کـریـم آمــد درِ گوشش چه حرفهایی گفت نینوایی و کربلایی گفت گفت با لحن و شور لالایی : قاسمم تو امید بابایی سیزده سال دیگر ای پسرم می شوی تشنه پرپر ای پسرم کربلا عرصه ی حضور شود صحنه ی غیرت و شعور شود جای بابا طلایه داری کن بر عمویت حسین یاری کن هیچ بی اذن او نفس نکشی پا ز میدان رزم پس نکشی در هیاهوی تن به تن بابا حیدری باش مثل من بابا در رگ‌ و ریشه ات علی جاری است خون تو قطره قطره بیداری است زنده کن نام و یاد بابا را مست کن جرعه جرعه دریا را @raziolhossein
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جبــریل درخانه ی خیرالنسا دسته گل آورده زعرش خدا خبـــربـده بـه سائل بی نــوا پــدرشــده کـــــریم آل عبــا ولیمــه می‌دهد همـه شهررا جـودوکـرم چنین کنداقتضا نــورعلی نــورعلی نــور،یا... بــروی دستهــای ، شیـرخدا دوباره مجتبی رسیــده آیا؟ ماهِ مدینه تاسحر می شود مَحــو دراین شمـایل دلـربا آقــا زاده آمـــده، مـــرحبـــا یاقاسم بن الحسن المجتبی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نــورخدای ذوالمنــن راببین سبط رســول مؤتمن راببین به روی دست حسن بن علی آینـــه ی حُسنِ حسن راببین به سیــدشبــاب اهل بهشت تبسّــــــــمِ پدرشـدن راببین شبنمِ‌اشکِ شوقِ‌چشمانِ‌‌اَبر به‌ روی برگِ یاسمن راببین به گوش‌اواذان بگویاحسین ولــذّت عمـــوشـدن را ببین امام مجتبی به خنده گوید زینب جان دوباره من راببین سخت،دلِ پـدرشــده مبتلا یاقٰاسِم بنِ الحَسَنِ الْمُجتَبیٰ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به حُسنِ‌رحمــانی‌قاسم،سلام به نــور پیشــانی قاسم،سلام نوررخش‌حسرت‌خورشیدوماه به وجـه نـــورانی قاسم،سلام قلبش،بیتُ الحَسَنِ‌ والحُسَین به قلــب ربـّــٰانی قاسم،سلام حُسنش،حُسنِ‌ حَسَنِ بن علی به حُسنِ یزدانیِ قاسم،سلام عَلَم گرفت روزطَف‌روی‌دوش به عَلَـم گَـردانی قاسم،سلام اِنْ تُنْـکِـرونیٖ فَاَنَابنُ‌الْحَـسَن به رزم طـوفانی قاسم،سلام سلام ای جلــوه ی بی انتها یاقاسم بن ‌الحسن المجتبی ــــ‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‌ لطف توچون پدرتمـام،قاسم مرحمتت عَلَی‌الـــدوام،قاسم جـودبه ارث بردی وکـــرامت مِنْ آبـائِکَ الکِـــــــــرام،قاسم ماه صیــام حُسنِ مَطْلـــعِ تو مُحـــرَّمت حُسنِ خِتام،قاسم حریم توست مسجدالحرامم قسـم به مسجدالحرام،قاسم حضــرت عباس علیـه‌السلام کنـــدبه پـای توقیـــام،قاسم هرشب‌جمعه‌حجت‌بن‌الحسن دهـد به تـربتت  سلام،قاسم چـه کــرده‌ای بادل آل عبـــا؟ یاقاسِــم بنِ الحسنِ المُجتبیٰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای‌همه‌عالم‌زتودرهای‌وهو وارث‌حُسنِ‌حَسَنی‌موبه‌مو نقاب‌بردارزصورت‌که ماه دارد ،دیــــدنِ تــورا آرزو خشنـودمیشود زدیدار تو بنشین پیش پدرت روبرو بزن به قلب‌لشگردشمن و اِنّیٖ اَنَالقــاسمِ جانانه گو رزم تو رزم حسن بن‌علی دشمن از تیـغ تو بی آبرو ای به فنارفته ز شمشیرتو ازرق شامی و پسرهای او ای نوه ی حضرت خیبرگشا یاقاسِم بنِ الحسنِ المُجتبیٰ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل توگشت مبتلای حسین درسرتوحال‌وهوای حسین وگشتـه ای نیـابتـاً ازحسن هم سفــرکــرببـلای حسین چقدرگریه کردی ازغصه‌ی غریبی و سوزصدای‌حسین بی زره ازحرم وداع کردی‌و پشت سرتوگریه های ‌حسین مروکه نوعروس گریان‌توست ببین که افتـاده به پای‌حسین این قدردست‌وپانزن،خودت‌را بگذاریک لحظه به جای‌حسین پانکش از درد به روی زمین سخت‌است‌این‌صحنه‌برای‌حسین چـادرنــوعــروس آتش گرفت همینکه‌سوخت‌خیمه‌های‌حسین ســر تورفت بـرروی نیـــزه ها یاقـاسِـــمِ بنِ الحسنِ‌المُجتَبیٰ @raziolhossein
از همان اول عزیز قلب این دنیاشده پیش این یوسف قدم هر صورتی رسواشده سجده براین ماه پاره مستحبی واجب است تا ببوسد هر که آمد بر قد او تا شده این عسل یا که طلا باشد ز نهردولبش هرنداری از پر قنداق او دارا شده باز دیده از نبی دنیا جمال دیگری آن نمک درچهره احمد در او پیداشده آمده پایین که آقایی کند بر هر چه هست بی خبر ماییم که آقا بر آن بالا شده بی بهانه بر گدا بخشید آقای کریم خوشبحال اهل یثرب چون حسن بابا شده گر نخوانم قاسمش نام حسن آید به او بین مدینه چون دوباره صاحب مولا شده دارد او چشمی به بابا و نگاهی بر عمو درصفا و مروهٔ عشقش چه او زیبا شده @raziolhossein
عزیز کرده‌ی شاهنشه مدینه سلام بزرگ زاده ای و من غلام ابن غلام میان سلسله اولاد حضرت زهرا تویی که قاسمی و با ابالحسن همنام مورخان ننوشتند روز میلادت شب ششم به تو منصوب گشته در ایام کسی که از تو طلب کرده رزق کرببلا قسم به حضرت نجمه نمیشود ناکام شفا گرفت به نام تو دردهای دلم شدی همیشه برایم "مسکن الآلام" تو نان سفره‌ی دو سفره دار را خوردی شبیه بارش باران عنایت تو مدام تو که مفسر اَهلیٰ مِنَ العسل هستی کمی به ما بچشان یاکریم ازاین جام بدون شک به تو آن لحظه وحی نازل شد ز جبرئیل مقرب گرفته ای الهام حسین تا بغلت کرد گفت آه حسن ز سینه‌ی تو کند بوی دلبر استشمام تمام اهل حرم در پی تو گریانند چه محشری تو به پا کرده ای میان خیام به وقت رفتن اگر قامت تو کوته بود به روی خاک شدی قد کشیده مثل امام همه به حال پریشان نجمه خندیدند نگاه او به سرت بود کربلا تا شام @raziolhossein
شب احلى من العسل آمد شب گل گفتن و غزل آمد شب شادی شب برات رسید وقت حَیّ على الصلات رسيد روزه داران حضور دیدار است بشتابید وقت افطار است دم افطار سفره گستردند رطبی از مدینه آوردنــــــد رطب از کوچه بنی هاشم خوشمزه مثل خنده قاسم سفره دار مدینه مسرور است که به دامان او گل نور است قاسمش را سپید جامه کند تا به گوشش اذان اقامه کند بسکه قاسم قشنگ و ناز و گل است بر لبش ان یکاد و چار قل است دامن نجمه گل به بار آورد گلی از باغ ذوالفقار آورد غنچه ای از شکوفه زار حسن شاهد حسن و اقتدار حسن نفس یــاس بــا نـســیـم آمــد پسر حضرت کـریـم آمــد درِ گوشش چه حرفهایی گفت نینوایی و کربلایی گفت گفت با لحن و شور لالایی : قاسمم تو امید بابایی سیزده سال دیگر ای پسرم می شوی تشنه پرپر ای پسرم کربلا عرصه ی حضور شود صحنه ی غیرت و شعور شود جای بابا طلایه داری کن بر عمویت حسین یاری کن هیچ بی اذن او نفس نکشی پا ز میدان رزم پس نکشی در هیاهوی تن به تن بابا حیدری باش مثل من بابا در رگ‌ و ریشه ات علی جاری است خون تو قطره قطره بیداری است زنده کن نام و یاد بابا را مست کن جرعه جرعه دریا را @raziolhossein