eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.7هزار دنبال‌کننده
733 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود تا نیایی گره از کار بشر وا نشود تا تو ای منتظَر! از پرده نیایی بیرون شادمان، مادر تو حضرت زهرا نشود "ملتجی"! وای به حال تو و بخت بد تو! نظری گر به تو از جانب مولا نشود مرحوم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @raziolhossein
هر کجا مجلس عزا برپاست با ادب باش  فاطمه آنجاست باز ، گر چشم دل بود ، بینی ز انبیا  و  ملائکه  غوغاست فرش  مجلس  پر ملائکه است عطرمحفل زجنّت المأوی است عرشیان می شوند  خاک  نشین چون به آنجانزول عرش عُلاست محفلی  کاندر  آن  عزاداری شودآن جابه حق که بیت الله است به مریضی که شد علاجش سخت گو به آن جا برو که دار شفاست تربت کربلای ثارالله به مرض های بی علاج دواست گریه بر حضرت امام حسین سرّ ترفیع اولیای خداست چشم پیغمبران والاقدر در عزای حسین، غرق بکاست فاش می گویم و یقین دارم به عزاداریش خدا اولی است قدر دانید ای عزاداران اجرتان با خدای بی همتاست قطره ای اشک در عزای حسین چاره ی دردها به روز جزاست " ملتجی " در مجالس روضه صاحب مجلس عزا زهراست غم مخور روز حشر و نشر و حساب دستگیر تو سیّد الشّهداست. @raziolhossein
به گلزار نبوت نو گلي گرديد وا امشب   كه عرش و فرش را بنمود اين گل با صفا امشب معطر شد ز عطر و بوي اين گل عالم هستي منور شد ز نور روي او ارض و سما ‌امشب نه تنها خاكيان دارند بزم شادماني را   بود بزم شعف در عالم قدسي به پا امشب خداوند تعالي داده موسي را مهين دختي  كه او با جلوه اش دل برده، از هر دلربا امشب بلي از لطف بي اندازه خود ذات سبحاني به مولانا الرضا يك خواهري كرده عطا امشب به يُمن مقدم فرخنده اين نازنين دختر  هزاران تن شوند از آتش دوزخ، رها امشب به قلب من چنين الهام شد اي دوستدارانش كه شد بخشيده از يُمن قدومش جرم ما امشب بخوان او را تو از سوز درون اي عاشق خسته كه بنمايد تمام دردهايت را دوا امشب براي اهل معنا خاصه بر يوسف زهرا   دعا كن اي پريشان دل، كه شد وقت دعا امشب @raziolhossein
چو اشک دیدۀ عشّاق‌حق،دل‌ها مصفّا شد قلوب شیعیان از روشنى چون طورسینا شد اگر بینى فضاى آفرینش گشته عطر آگین گل روى امام موسى کاظم شکوفا شد قدم زد در جهان مولاى عالم موسى جعفر که از یمن قدومش،غرق زیور،عرش اعلا شد چه خورشیدى زمین و آسمان را کرده نورانى چه ماه پر فروغى در سپهر مجد، پیدا شد ز چرخ چارمین با موکب عزّ و شرف امشب پى عرض ادب سوى زمین نازل مسیحا شد نه تنها دیدۀ آل محمّد شد به او روشن که چشم چرخ‌پیر از دیدن آن ماه،بینا شد در این فرخنده میلاد وصىّ هفتم طاها نزول رحمت بى‌منتهای ذات یکتا شد نه تنها آشنایانش،که در سر تا سر گیتى هر آن‌کس واقف از اوصاف او گردید شیداشد حمیده مادر والا مقام و ارجمند او بنازد زان که او هم مادر فرزند زهرا شد به پاس مقدمش از جانب ربّ غفور امشب براى دوستدارانش، برات عفو، امضاء شد به آن باب‌الحوائج «ملتجى» شد هر گرفتارى یقین‌دارم که از کار و دلش هر عقده‌اى وا شد @raziolhossein
 ای سلیمان موری آمد بر درت رد مکن او را به جان مادرت ای که صدها چون سلیمان مور توست چون کلیم الله بسی در طور توست اختیار ماسوا در دست توست خلق عالم جملگی پابست توست بر در دولت سرایت آمدم تا زنم بوسه به پایت آمدم آن‌قدر در می‌زنم این خانه را تا ببینم رویت ای جانانه را آمدم تا درد من درمان کنی در خور لطفت به من احسان کنی آمدم تا در به رویم وا کنی آمدم خود را به من اعطا کنی در کمند خود اسیرم کرده‌ای از خلایق جمله سیرم کرده‌ای ای انیس و مونس دیرینه‌ام می زنم سنگ تو را بر سینه‌ام ای تن و جانم بلاگردان تو کِی کشم دست از تو دامان تو @raziolhossein
شده طوطىّ طبع من ثناخوان ابوطالب تمام هستيم بادا به قربان ابوطالب كه جز معصوم بايد دم زند از حقّ عرفانش؟ نه هر كس آشنا باشد به عرفان ابوطالب نظير ليلة القدرى كه ناپيدا بود قدرش عيان بر خلق نبود قدر پنهان ابوطالب به ايثار و خلوص و عشق و عرفان و جوانمردى گواهى می دهد اشعار ديوان ابوطالب بودلعن خدا بر هر كه او را مشركش خواند كه غرق نور حق باشد دل و جان ابوطالب چه توفيقى از اين بهتر كه باباى على باشد؟ بنازم من به اين توفيق شايان ابوطالب به ميلاد على لوحى براى تسميت آمد خدا بگذاشت آن را روى دامان ابوطالب مپرس از من كه جانان ابوطالب كه مي‌باشد؟ بود شخص رسول اللَّه جانان ابوطالب از آن روز الستى كه براى يارى احمد تعهّد داد، ثابت ماند پيمان ابوطالب سبب شد تا نبى آيين خود را منتشر سازد تلاش بى امان، سعى فراوان ابوطالب چنين فرمود پيغمبر، كه از ايمان خلق اللَّه وزين تر هست اندر كفه، ايمان ابوطالب یقيناً »ملتجى« با ذكر اين اشعار ناقابل نگردد نا اميد از لطف و احسان ابوطالب. @raziolhossein
امشب زمین و آسمان دارد صفای دیگری قلب تمام عاشقان دارد جلای دیگری درحلقه افلاکیان باشد نوای دیگری آمد مگر در این جهان فرمانروای دیگری سرحلقه عشاق حق محبوب سرمد آمده یعنی حسین بن علی سبط محمد آمده -------------------- باد صبا آورده با خود ناف مشک ختن یا بوی جانبخش گل نسرین و عطر یاسمن این نفحه میباشدمگراز یوسف گل پیرهن کامشب رها گردد دگر، یعقوب از بیت الحزن چون بوی این گل روضه رضوان کجاداردسراغ؟ گردیده خیره سوی او ، چشم همه گل های باغ -------------------- زیبا گلی در گلشن هستی شکوفا گشته است امشب زمین چون روضه ی رضوان مصفّا گشته است لعل لب قدوسیان ، مانند گل وا گشته است پرونده ی آزادی فطرس هم امضا گشته است چشم تمنا هر کسی ، امشب به داور دوخته تا حق به او احسان کند چون فطرس پر سوخته -------------------- امشب به زهرا و علی ، داده خدا خیر التّحف جاریست سیل تهنیت بر مصطفی از هر طرف همراه جبریل امین خیل ملائک صف به صف حوران و غلمان از جنان ، آیند با شور و شعف هر یک به کف یک دسته گل با لعل خندان آمده از بهر دیدار رخ تابان جانان آمده -------------------- چون جلوه گرشد روی او , عرش خدا پرنورشد موسی مگرآمد ز ره ، که عالم همه چون طور شد قلب تمام انبیا ء ، غرق نشاط و شور شد هر عاشق دلباخته چون مصطفی مسرور شد تابید و الشمس الضحی ، ازلطف رب العالمین ماهی که از نور رخش ، شد خلقت خلد برین ------------------- از مقدم نورانی ، سبط النبیّ ی المصطفی امشب همه بگرفته جا ، در سایه ی لطف خدا ظلمت دگر رفت از میان از نور مصباح الهدی گهواره جنبانش شود ، پیک امین کبریا آمدشهنشاهی که از، او هست درهرجا سخن فرمود پیغمبر : منم از او و او باشد ز من ------------------- آمد حسین بن علی ، محبوب ما کان و یکون سوم وصیّ مصطفی هم مَظهر بی چند و چون هم مُظهر امر خدا ، هم شاهد غیب مصون هم پیشتاز قافله , در عرصه شمشیر و خون آری شهی آمد که کل ماخلق مدیون اوست گر نخل دین احمدی بگرفته پا ، از خون اوست ------------------- ای زینت عرش خدا ، نام نکویت یا حسین وی جسم و جان عاشقان زنده ز بویت یا حسین کی قسمت ما می شود که آییم سویت یا حسین وی توتیای دیده ما خاک کویت یا حسین نام تو و کرببلا ، برده قرار از ما ، همه زهرا برایت گریه کرد , قربان اشک فاطمه ------------------- از ابتدای خلقت خود دل به تو بستم حسین وز باده ی عشق و تولای تو سرمستم حسین من هر چه هستم از تو ای آرام جان هستم حسین جان علی اکبر مکش از دامنت دستم حسین ای شمع جمع انجمن پروانه ات هستم حسین من "ملتجی" هستم به تو دیوانه ات هستم حسین @raziolhossein
جهان شد غرق نور از طلعت پرنور یک دلبر که او از دلربایان دو عالم برده دل ، یکسر عجب نوری خدا بخشیده بر این قرص نورانی که شد شرمنده روی منیرش ، خسرو خاور عجب بوی دلاویزی گل امّ البنین دارد، که عطر آگین فضای عشق شد زین بوی جان پرور زمین گویا صفای جنّت الفردوس بگرفته شکوفا تا که این گل گشت در گلخانه حیدر به پاس جشن میلاد همایون ابو فاضل گرفته عرش و فرش و کرسی و لوح و قلم زیور برای عرض تبریک ولادت ، جانب یثرب گشوده با دو صد شوق و شعف جبریل بال و پر علی بگرفته در آغوش جان قنداقه ی او را بگیرد بوسه ها از دست او با چشم پرگوهر علی داند که در راه حسین این دست ها از تن جدا گردد ز تیغ خصم سفّاک ستم گستر از آن روزی که از مادر ولادت یافت تا آخر بود او وقف یاری حسین فرزند پیغمبر مطیع محض فرمان حسین بن علی آمد بود در محضر سالار خود چون عبد فرمانبر اگر چه بهر این گوهر صدف ام البنین باشد ولی زهرای اطهر خوانده خود را بهر او مادر عیان شد شیرزادی از درون بیشه ی قدرت که دارد بهره های وافری از حیدر صفدر خطیب کعبه آمد تا که با یک خطبه ی غرّا به هم ریزد بساط ظلم و جور خصم بد اختر علمدار حسین آمد که تا در کربلا او را بود درگیرو دارنیزه و شمشیروخون ، یاور به دنیا آمد آن جنگاور غرّان که در میدان فقط از یک نهیب او بلرزد پیکر لشکر خدای صولت و قدرت که در میدان خونریزی ندارد خوفی از شمشیر و تیر و نیزه و خنجر اگر اذنش دهد در عرصه پیکار مولایش به جا ماند ز برق تیغ او صد تل خاکستر بود این نازنین سقّای طفلان پریشانی که از سوز عطش افتد به جسم و جانشان آذر بود سقّای دشت نینوا اما چه سقّایی که خود ازتشنه کامی پای تاسرمی شود اخگر نظر کن دفتر عشّاق سالار شهیدان را ببین نام ابالفضلش بود در صدر آن دفتر نه تنها نخل دین از خون او سیراب میگردد که باغ عشق از او می شود بسیار بار آور نگاه لطف او سازد تمام خلق را سلمان مپندار این که سلمان است از عبّاس والاتر به قول حضرت سجّاد ؛ بر قدر و جلال او یقیناً هر شهیدی غبطه خواهد خورد در محشر شود کار خدایی از گل امّ البنین ظاهر مگر او قدرت ذات الهی را بود مظهر؟! به دست آوردم از گفتار نغز آل پیغمبر که اسرار الهی در دل پاکش بود مضمر ندیده چشم گردون همچو او جان برکفی صادق، نبوده مثل او فانی کسی در حجّت داور بود بر حلقه فضل و کمال و معرفت ، مرکز بلی گردونه ی عشق و وفا را بهترین محور سر تعظیم بر درگاه آن سرور فرود آرد صفا و مروه و بیت و منا و زمزم و مشعر بود این نازنین دلبر همای تیز پروازی که بگشاید فراز قلّه قاف ادب ، شهپر ندارد در وفاداری و ایثار و ادب ، همتا نباشد غیر اهل البیت از او هیچ کس ، بهتر جوانمردی ، شرافت ، فضل و احسان را پدر باشد نزاید مادر هستی اباالفضلی چو او ، دیگر به گوش جانم از پیر خرد اکنون ندا آمد مشو ای عاشق عبّاس غافل از علی اکبر بماند شرح اوصافش که از دید ولیّ الله بود ممسوس با ذات الهی آن گل احمر بخوان عبّاس را باب المراد هر گرفتاری چرا چون نا امید از او نگردد مؤمن و کافر نه تنها پیروان راستین عترت طاها که هر کس میزند چون حلقه بر درگاه لطفش سر توسّل بر ابوفاضل بود اکسیر ذواالقدری که جان مرده را القا نماید باز در پیکر یقیناً وا شود هر عقده ی سر در گم از کارش اگر گردد دخیل حضرتش هر بنده ی مضطر یهود و گبر و زرتشتی و آسوری و نصرانی زند از تربت پاکش به فرق جان خود ، افسر به روز حشر از بهر شفاعت از گنهکاران دو دست نازنین اوست با صدّیقه اطهر برای شیعیان ای "ملتجی" عبّاس در محشر به فرمان پدر از حوض کوثر پر کند ساغر @raziolhossein
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود تا نیایی گره از کار بشر وا نشود تا تو ای منتظَر! از پرده نیایی بیرون شادمان، مادر تو حضرت زهرا نشود "ملتجی"! وای به حال تو و بخت بد تو! نظری گر به تو از جانب مولا نشود مرحوم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @raziolhossein
هر کجا مجلس عزا برپاست با ادب باش فاطمه آنجاست باز ، گر چشم دل بود ، بینی ز انبیا و ملائکه غوغاست فرش مجلس پر ملائکه است عطرمحفل زجنّت المأوی است عرشیان می شوند خاک نشین چون به آنجانزول عرش عُلاست محفلی کاندر آن عزاداری شودآن جابه حق که بیت الله است به مریضی که شد علاجش سخت گو به آن جا برو که دار شفاست تربت کربلای ثارالله به مرض های بی علاج دواست گریه بر حضرت امام حسین سرّ ترفیع اولیای خداست چشم پیغمبران والاقدر در عزای حسین، غرق بکاست فاش می گویم و یقین دارم به عزاداریش خدا اولی است قدر دانید ای عزاداران اجرتان با خدای بی همتاست قطره ای اشک در عزای حسین چاره ی دردها به روز جزاست " ملتجی " در مجالس روضه صاحب مجلس عزا زهراست غم مخور روز حشر و نشر و حساب دستگیر تو سیّد الشّهداست. @raziolhossein
به گلزار نبوت نو گلي گرديد وا امشب   كه عرش و فرش را بنمود اين گل با صفا امشب معطر شد ز عطر و بوي اين گل عالم هستي منور شد ز نور روي او ارض و سما ‌امشب نه تنها خاكيان دارند بزم شادماني را   بود بزم شعف در عالم قدسي به پا امشب خداوند تعالي داده موسي را مهين دختي  كه او با جلوه اش دل برده، از هر دلربا امشب بلي از لطف بي اندازه خود ذات سبحاني به مولانا الرضا يك خواهري كرده عطا امشب به يُمن مقدم فرخنده اين نازنين دختر  هزاران تن شوند از آتش دوزخ، رها امشب به قلب من چنين الهام شد اي دوستدارانش كه شد بخشيده از يُمن قدومش جرم ما امشب بخوان او را تو از سوز درون اي عاشق خسته كه بنمايد تمام دردهايت را دوا امشب براي اهل معنا خاصه بر يوسف زهرا   دعا كن اي پريشان دل، كه شد وقت دعا امشب @raziolhossein
چو اشک دیدۀ عشّاق‌حق،دل‌ها مصفّا شد قلوب شیعیان از روشنى چون طورسینا شد اگر بینى فضاى آفرینش گشته عطر آگین گل روى امام موسى کاظم شکوفا شد قدم زد در جهان مولاى عالم موسى جعفر که از یمن قدومش،غرق زیور،عرش اعلا شد چه خورشیدى زمین و آسمان را کرده نورانى چه ماه پر فروغى در سپهر مجد، پیدا شد ز چرخ چارمین با موکب عزّ و شرف امشب پى عرض ادب سوى زمین نازل مسیحا شد نه تنها دیدۀ آل محمّد شد به او روشن که چشم چرخ‌پیر از دیدن آن ماه،بینا شد در این فرخنده میلاد وصىّ هفتم طاها نزول رحمت بى‌منتهای ذات یکتا شد نه تنها آشنایانش،که در سر تا سر گیتى هر آن‌کس واقف از اوصاف او گردید شیداشد حمیده مادر والا مقام و ارجمند او بنازد زان که او هم مادر فرزند زهرا شد به پاس مقدمش از جانب ربّ غفور امشب براى دوستدارانش، برات عفو، امضاء شد به آن باب‌الحوائج «ملتجى» شد هر گرفتارى یقین‌دارم که از کار و دلش هر عقده‌اى وا شد @raziolhossein