#حضرت_محسن_شور
#محسنیه
هر شیعه باید ، این و بدونه
این غم نباید ، مخفی بمونه
این روزا بوده ، غم تازه شده
بی حرمتی بی ، اندازه شده
این روزا علی ، شد خونه نشین
زهرا با لگد ، افتاد رو زمین
مادر و بچه پشت در به خون نشستن
این روزا استخوان سینه رو شکستن
وامحسنا وامحسنا آه و واویلا
..............
هر شیعه باید ، این و بدونه
این غم نباید ، مخفی بمونه
تو محسنیه ، آتیش بود و دود
شد صورت حور ، از سیلی کبود
تو محسنیه ، ریختن تو خونه
زهرا رو زدن ، با تازیانه
لعنت به اونیکه به زخم دل نمک زد
مادر ما رو جلو شوهرش کتک زد
وامحسنا وامحسنا آه و واویلا
.............
هر شیعه باید ، این و بدونه
این غم نباید ، مخفی بمونه
تو محسنیه ، شد کینه ها باب
دست علی رو بستن با طناب
تو کوچه راه ، صدیقه رو بست
قنفذ با غلاف ، بازشو شکست
آقامون و با دستای بسته میبردن
فاطمه رو تو کوچه تنها گیر آوردن
وامحسنا وامحسنا آه و واویلا
............
هر شیعه باید ، این و بدونه
این غم نباید ، مخفی بمونه
ثانی ز جفا ، سوزنده در و
با ضربه پا ، کشته پسر و
این آتیشی که ، از در بالا رفت
دود ستمش ، تا کربلا رفت
دومی او روزی که محسن و شهید کرد
حرمله هم ارباب ما رو نا امید کرد
#علی_سلطانی
@raziolhossein1
#امام_زمان_مناجات
#امام_زمان_زمزمه
#حضرت_زهرا
#محسنیه #زمزمه
گل باغ امیدم، کجایی کجایی
دعایم همه این است بیایی بیایی
بود یاد تو هر شب، دعای سحر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
----
میان در و دیوار فقط یاد تو بودم
بیا ای گل نرگس ببین روی کبودم
به یک ضربه جدا شد، ز شاخه ثمر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
----
غریبی علی را در خانه چو دیدم
به مسجد بدویدم، ز دل آه کشیدم
نبودی که ببینی، چه آمد به سر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
----
من آن یاس کبودم که در سینه ی قبرم
فقط اشک تو ریزد شبانه روی قبرم
ز اشک شب تارت، شده خون جگر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
----
بیا تا که ببینی، علی خانه نشین شد
شرر ریخت به باغش، گلش نقش زمین شد
سیه گشت از این غم، جهان در نظر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
----
دل ما چو چراغی به کاشانه ی ما سوخت
ندیدی که چگونه، در خانه ی ما سوخت
روان خون دل آنجا، شد از چشم تر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
----
علی بود علی بود در آن جمع گرفتار
مرا کشت، مرا کشت، فشار در و دیوار
به جز محسنم آنجا، نشد کس سپر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمینه
#امام_زمان #احراق_بیت #محسنیه
#نوحه #زمزمه
در بیت ولا شرر افتاده
زیر دست و پا کوثر افتاده
مسمارِ درِ خانه خونی شد
زهرا پشت در با سر افتاده
شد نقش زمین بضعه طاها
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
.......
زهرا پشت در ناله ها می زد
بین شعله ها دست و پا می زد
گاهی فضه اش را صدا می زد
گاهی مصطفی را صدا می زد
با لگد شدم بی پسر بابا
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
........
بین کوچه ها آه و واویلا
شد غوغا به پا آه و واویلا
زهرا را زدند بی مروّت ها
پیش مرتضی آه و واویلا
یک لشکر کجا یک زن تنها
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
......
در کوچه حسن زار و مضطر بود
لرزه بر تنش دیده اش تر بود
پیش مادرش فکر بابا و
دنبال پدر فکر مادر بود
بر روی لبش ذکر وا اُمّاه
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
.......
قنفذ خاک غم بر سرم کرده
با مغیره بی مادرم کرده
بسکه با غلاف زد به بازویش
دست مادر ما ورم کرده
افتاد از نفس مادرم آنجا
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
.......
بین قتلگاه عصر عاشورا
باصورت فتاد یوسف زهرا
زیر دست و پا دست و پا میزد
میزد بر سرش زینب کبری
میگفت زیر لب با شور و شین
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الحسین )
#عبدالحسین
@raziolhossein1
#محسنیه_شور
#شور
گدایممنگدایتو
نشستم در عزای تو
صدامو میشنوی یا نه؟
میگم با نوکرای تو
هزاروچارصدساله چهداغیموندهرودلها!
(سلامُاللهعَلیالمُحسنسلامُاللهعَلیالزّهرا)
.....
غریبیت ارثتاز مولاست
عزادارتخودت زهراست
آره مرثیه خوان تو
شهید روز عاشوراست
به جای اُمّکلثوم و بهجای زینبکُبری
(سلامُاللهعَلیالمُحسن سلامُاللهعَلیالزّهرا)
........
شراره در جگر دارم
برا تو چشم تر دارم
شکایت واسه قتل تو
من از مسمار در دارم
میادپُشتدر خونه علی میشینهروخاکا
(سلامُاللهعَلیالمُحسن سلامُاللهعَلیالزّهرا)
........
همه دیدن که در چرخید
کسی در خاک و خون غلطید
صدای گریه محسن
توگوش فاطمه پیچید
به سمت صورت مادر میاومد موج آتیشا
(سلامُاللهعَلیالمُحسن سلامُاللهعَلیالزّهرا)
........
در و دیوار خونین شد
نوک مسمار خونین شد
جداشد غنچه از شاخه
زِ نیش خار ؛ خونین شد
کجایی یارسولالله؟زدند امّ ابیها را
(سلامُاللهعَلیالمُحسن سلامُاللهعَلیالزّهرا)
#محمد_قاسمی
@raziolhossein