#حضرت_زهرا_زمینه
#بعد_شهادت
مدینه گریه کن که من یاری ندارم
جز گریه و زاری دگر کاری ندارم
داغ غم زهرا ؛ از غصه آبم کرد
خانه نشین بودم ؛ خانه خرابم کرد
وای از دل حیدر
.......
تو رفتی و راحت شدی از زخم سینه
من ماندم و طعنه مردم مدینه
از غصه میمیرم ؛ ای یار دیرینم
وقتی که قنفذ را ؛ در کوچه میبینم
وای از دل حیدر
......
ببین کبوترِ زلانه پر گرفته
حسین تو بهانه مادر گرفته
او روضه می خواند ؛ من میزنم بر سر
زهرا کجایی که ؛ بیچاره شد حیدر
وای از دل حیدر
.....
شبانه از خانه من زهرای من رفت
با چادر عروسی اومد با کفن رفت
صبرم دگر کم شد ؛ قلبم پر از غم شد
داغش چه سنگین بود ؛ که زانویم خم شد
وای از دل حیدر
#عبدالحسین
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمینه
#بعد_شهادت
مدینه گریه کن که من یاری ندارم
جز گریه و زاری دگر کاری ندارم
داغ غم زهرا ؛ از غصه آبم کرد
خانه نشین بودم ؛ خانه خرابم کرد
وای از دل حیدر
.......
تو رفتی و راحت شدی از زخم سینه
من ماندم و طعنه مردم مدینه
از غصه میمیرم ؛ ای یار دیرینم
وقتی که قنفذ را ؛ در کوچه میبینم
وای از دل حیدر
......
ببین کبوترِ زلانه پر گرفته
حسین تو بهانه مادر گرفته
او روضه می خواند ؛ من میزنم بر سر
زهرا کجایی که ؛ بیچاره شد حیدر
وای از دل حیدر
.....
شبانه از خانه من زهرای من رفت
با چادر عروسی اومد با کفن رفت
صبرم دگر کم شد ؛ قلبم پر از غم شد
داغش چه سنگین بود ؛ که زانویم خم شد
وای از دل حیدر
#عبدالحسین
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمینه
#بعد_شهادت #زمزمه
شب جمعه سر خاکت
حسینت اومده مادر
دلم تنگه برای تو
جوابمو بده مادر
سلام مادرم ... کجایی شبا میسوزه جگرم
سلام مادرم ... نیستی آب بزاری بالای سرم
وااُمٌاه وااُمٌاه
......
تو خونه ای که مادر نیست
پدر زاری کنه سخته
یه دختر چهار ساله
یتیم داری کنه سخته
میسوزه دلم ... روز مراقبِ داداشم حسنه
میسوزه دلم ... شب به فکر لب تشنه منه
وااُمٌاه وااُمٌاه
......
من اومدم شب جمعه
زیارتت با چشم تر
تو هم بیا سر قبرم
شبای جمعه ای مادر
بیا مادرم ... با همون چادر خاکی به حرم
بیا مادرم ... گریه کن برای جسم بی سرم
وااُمٌاه وااُمٌاه
........
سلام حسینِ مظلومم
سلام حسینِ عطشانم
لباسی که برات دوختم
چی شد حسین عریانم
عزیزم حسین ... کی زده پنجه به موی سرِ تو
عزیزم حسین ... کی بریده از قفا حنجرِ تو
وای حسین وای حسین
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_نوحه
#بعد_شهادت
در کودکی شد قسمتِ من؛ خانه داری
هم خانه داری میکنم هم سوگواری
گِریَم برای؛ نورِ دو عینت
هرشب دهم آب؛ دستِ حسینت
مظلومه مادر
.....
مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده؟
مادر چرا خون از گریبانت چکیده؟!
گاه دعا و؛ راز و نیاز است؛
سجاده بگشا؛ وقتِ نماز است
مظلومه مادر
....
دیشب نشستی گیسویم را شانه کردی
امشب در آغوشِ لحد کاشانه کردی
دیشب گرفتی، اشکم زِ دیده
امشب ز داغت؛ رنگم پریده
مظلومه مادر
.....
دیشب دعا کردی اجل جانت بگیرد!
امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد…
دیشب تو بودی ؛ مادر کنارم
امشب به دیوار سر میگذارم…
مظلومه مادر
......
دادی به دستِ زینبت با آه و زاری…
پیراهن خونینِ خود را یادگاری!
آن پیراهن را ؛ هرگز نشویم
تا عطر مادر ؛ را از آن ببویم...
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein1