#حضرت_رقیه_زمینه
#حضرت_رقیه_زمزمه
یه شب توی خواب میدیدم تو آغوش تو خوابیدم
ناز منو می کشیدی روی تورو می بوسیدم
لالایی می خوندی برام سرم رو شونه تو بود
چشام خواب گرفته بود بهشتُ انگار می دیدم
اما یه دفه درد به پهلوهام نشست
تو خواب بودم بابا که اون مردک پست
مهلت نداد حتی چشامو واکنم
زد بی هوای یه طوری که پرم شکست
انقد دویدم توی صحرا که بریدم
هی زجر کشیدم منو هی زجر کشیدم
از درد دیگه خوابی به دیده هام ندیدم
بابا حسینم حسینم حسینم
موی سپیدمو ببین ، قدخمیدمو ببین
چین افتاده رو پیشونیم زجر کشیدمو ببین
نه گوشواره دارم بابا نه چادر نه زیوری
حتی دیگه تار میبینم زخمای دیدمو ببین
اما هنوز تو ویرونه منتظرم
حتما میایی لحظه های آخرم
بابا اگه نمردم از این همه زجر
میخوام تو اغوشت از این دنیا برم
سر روی خاک به یاد پاهات که میزارم
میگم که روشن میشه با تو شب تارم
مردمم می بینن که منم خدایی دارم
بابا حسینم حسینم حسینم
#موسی_علیمرادی
@raziolhossein1
#حضرت_زینب_سرود
#سرود
توی آسمونا باز همهمه است
روی لب بارون زمزمه است
توی قاب آغوش حسین
انگاری که عکس فاطمه است
زلالی شبنم کنیز اون مریم خنده اون مرهم برادره
یه گوشه نگاه اون گردو خاک راه اون با جنت الاعلا برابره
نمک سفره حیدر اومده
سوره کوثر کوثر اومده
نگاش میگه توی این دنیا فقط
زینب به عشق برادر اومده
سیدتی زینب زینب
.......
توشهامت توی شجاعت
آینه بابا دختره
جادار کعبه ترک بردار
دختر حیدر خود حیدره
نفسای مادره تپشای حیدره قیامت میخره یه نیم نگاش
چشمه کرامت آخر شجاعت مسیر سعادته رد پاهاش
فلک تو سایه زینب آروم
کرامتش همیشه پیش رومه
میخره کنیزای برادرشو
ازبس که دختر زهرا خانومه
#موسی_علیمرادی
@raziolhossein1