#امام_حسین_شور
دین و ایمانه اباعبدالله
شاه و سلطانه اباعبدالله
اگه عشقش نباشه میمیریم
ای به قربان اباعبدالله
خدا رو شکر کن هر موقع زدی صداش
خیر دو عالمه تو مجلس عزاش
ایشاالله وعده مون شب جمعه حرم
با نوکرا دم بگیریم پایین پاش
سرم خاک کف پای حسینه
دلم مجنون صحرای حسینه
بهشت ارزانی خوبان عالم
بهشت من تماشای حسینه
اباعبدالله یااباعبدالله
......
دلمون و از قدیم الایام
حق با اسم تو مزین کرده
نور پرچمت اباعبدالله
همه زندگیم و روشن کرده
منم غلام بن غلام بن غلام
تویی کریم بن کریم بن کریم
به نیت همه امام حسینیا
سینه زنا بیاید با همدیگه بگیم
تموم زندگیم مال حسینه
دلم همواره دنبال حسینه
چرا هردمنگویم من حسین جان
چه نامی بهتر از نام حسینه
اباعبدالله یااباعبدالله
......
بهترین راهه اباعبدالله
بهترین شاهه اباعبدالله
توی کشتیش همه رو را(ه) میده
رحمة الله اباعبدالله
بنازم این شوکت و پادشاهی رو
چقدر گدا دور و برش داره حسین
غصه فردای قیامت و نخور
روز قیامته همه کاره حسین
قیامت بی حسین غوغا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
اگر آید هزاران یوسف از در
حسین بن علی همتا ندارد
#شعرمذهبیرضیعالحسین
@raziolhossein1
#حضرت_زینب_زمینه
#اسارت_زمینه
گریه پشت گریه/غصه پشت غصه
روزای اسارت/زینبو کشته غصه
غصه یکی دو تا نیس
غصه که قحط آب نیس
این روزا روضه اینه
جای زینب و سکینه
تو مجلس شراب نیس
میشه با این یه جمله هم جون داد
اسم زینب سر زبون افتاد
واسه روضه همین بسه امشب
دخلت زینب علی ابن زیاد
سیلی پشت سیلی/نیزه پشت نیزه
چند تا دخترا رو/تا حالا کشته نیزه؟
غصه یکی دو تا نیس
غصه که بی شماره اس
روضه همینه آره
میگم با یه اشاره
روضه لباس پاره اس
روضه خون امشبو نزن فریاد
نرسه روضه هات به گوش باد
چشم سقا رو نیزه ها بسته س
دخلت زینب علی ابن زیاد
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#کوفه_نوحه
برادر جان تو مصباح الهدایی
بمیرم من چرا بر نیزه هایی
حسینِ سرجدایم ، بخوان قرآن برایم
حسین جانم حسین جان
.......
چو ماهِ اولِ ماهی حسین جان
که جلوه می کنی گاهی حسین جان
عزیزم لاله گونی ، به پشت ابر خونی
حسین جانم حسین جان
......
دو تا سر خواهرت در کوفه دیده
سر بشکسته و رأس ریده
ببین که غرق آهم ، سر سالم نخواهم
حسین جانم حسین جان
.......
اگر مهلت دهند این نیزه داران
سرت را میکنم من بوسه باران
ببوسم حنجرِ تو ، به جای مادرِ تو
حسین جانم حسین جان
@raziolhossein
#شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
#زمزمه
منو بردن اسیری کوفه، اما
دلم با یاد عاشورا گرفته
خودم دیدم داداشم توی مقتل
رو سینه ی عموجون جا گرفته
چقد از حرمله طعنه شنیدم
منم مثله رباب قامت خمیدم
کنار مادرم با نوعروسش
سر قاسم رو روی نیزه دیدم
همه جای تنش از خون حنا شد
بمیرم که عروسیشم عزا شد
شنیدم که هنوزم زنده بود و
تنش پا مال سم اسبها شد
نمیگم از خیام و از جسارت
نمیگم که چی دید چشم تر من
عجب دردی داره نعلای تازه
عجب بلایی اومد بر سر من
به دست و پای من سلسله بستن
نمیدونم گناه من چی بوده
مثه دختر عمو جونم رقیه
همه جای تن من هم کبوده
#مرتضی_کربلایی
@raziolhossein1