فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشه ای از پیاده روی اربعین در دزفول احتمالا مربوط به سال 1396
در این روز دسته جات مختلف دزفول به صورت متحد و یکپارچه از حرم امام زاده سبزقبا تا حرم محمد بن جعفر علیهما السلام عزاداری می کنند.
🍎☀️ @RedDawn
░░░ این شهر سالک است... ░░░
🔹 گاهی که با دوستان صحبت از مسیرهای سنتی تاسوعا و عاشورای دزفول میشد، ریش سفیدی که زمستان و تابستان محرم را چشیده بود از راه میرسید و طی نطقی حکم می کرد که "باید همه یک دسته باشند و در یک مسیر فراخ عزاداری کنند!"
🔹 همیشه نیز بحث بالا می گرفت که " همین تنوع ها و تعصب ها باعث شده تا دزفولی ها هر جا که باشند روز عاشورا خود را به شهرشان برسانند" و حرف هایی از این قبیل؛ تا اینکه رندی با سخن نافذ امام خمینی(ره) خط بطلانی روی همه ی ایده ها می کشید که: "عزاداری باید سنتی باشد."
آری عزاداری باید سنتی باشد و خدا رحمت کند کسانی را که سنت های خوب در جامعه گذاشته اند.
🔸 اما ماجرای اربعین دزفول چیزی فرای یک سنت است. سلوکی است که مردم دزفول را از هر هیئت و تکیه و محله ای همچون جویبارها از عاشورا جمع کرده، چهل روز روضه به روضه، به هم پیوند داده و اکنون رودی خروشان شده تا به احترام و عظمت اربعین موج موج زند.
🔹 به چشم دل که بنگری تصدیق می کنی که خیل بی شمار پیاده روی از حرم حضرت سبزقبا تا حرم محمد بن جعفر نتیجه ی چهل روز اخلاص در عزاداری های مردم این شهر است.
این مردم چهل روز با اشکی حیات بخش مانوس بوده اند و چهره شهر را از آلام و فرسودگی ها زدوده اند و با جاری شدن در مسیر پیاده روی اربعین، شهر را به کمال عاشقی می رسانند. که این شهر سالک است. سالک عشق حسین(ع) ...
🔹 مسیر عزاداری دزفول در روز اربعین، سیر الی الله هست. سیری که از کثرت شروع شده و به وحدت رسیده است. همه این هیئت ها و تکایا و محلات؛ این تنوع و تکثر، وجهی از شور و غوغایی است که از شعوری واحد نشأت گرفته و به اتحادی بی مثال منتهی خواهند شد.
🔹 اربعین دزفول می ماند و نسل به نسل همچون عاشورایش سینه به سینه نقل خواهد شد. جلوه های پیاده روی اربعین حرم تا حرم دزفول شروع شده است، مبادا که از این قافله عقب بمانیم.
تصویر: پیاده روی اربعین در دزفول احتمالا مربوط به سال 1396
امیدوارم امسال تیم های رسانه ای این رزمایش رو به خوبی ثبت و ضبط کنند.
✍️ محمدصادق مطیع رسول
🍎☀️ @RedDawn
🇵🇸🇵🇸🇵🇸
من از تمام واژه ها متنفرم...
⚫️ کسانی که مرا میشناسند می دانند که چقدر واژهها را دوست دارم. چقدر نوشتن مرا سر مست می کند.
رفقا میگویند چرا برای غزه متنی نمی نویسی؟
⚫️ با خود می گویم متن؟ آخر با کدام واژه ها میتوان از این جنایت گفت؟ کدام کلمات تحمل این فجاعت را دارند؟
دیگر واژه ها برایم بی رنگ اند و بی ارزش. واژه ها محکومند به این که چگونه توانسته اند ناواژه ای به نام "اسرائیل" را در بین خود جای دهند؟
⚫️ من از تمام واژه ها متنفرم . امروز فقط یک واژه می تواند نه تنها حیثیت کلمه ها که حیثت آدمیت را حفظ کند.
فقط یک واژه می تواند «شر مطلق» را از این جهان حذف کند.
🔴 واژه ای که باید از دهان فرماندهان آزاده جهان خطاب به تمام سنگ و چوب و فلز؛ خطاب به همه ی باروت و باور سربازانشان بگویند: با تمام قوا «آتش».
#طوفان_الاقصی
#غزه
#انتقام
از شهر مقاومت برای جبهه مقاومت
✍️ محمدصادق مطیع رسول
🍎☀️ @RedDawn
🌋 قصهی پر آوازهی باور و باروت
🔺 هیچ کس که نداند، مردم دزفول مقاوم خوب میدانند که صدام، شکستهایش در عملیاتهای زمینی را از طریق موشک باران شهرها جبران میکرد.
🔺 این عادتی بود که با خبر پیروزی رزمندگان اسلام در فلان عملیات، مردم دزفول را آمادهی آماج موشک ها میکرد.
🔺 وقتی خاطرات روزهای موشکی دزفول را مرور میکنم، همیشه تصویر جمع شدن مردم، دور تا دور گودال عمیق موشک اسکاد در خاطرم نقش میبندد.
🔺 مردمی که برای کمکرسانی جمع شده بودند با اینکه میدانستند دیر یا زود موشک دیگری در همین نزدیکی ها خواهد نشست.
🔺 این تصویر نه تنها در ذهنم محو نشده که این بار با عطر و بوی #کرمان عجین شده است.
🌋 آری! ملت امام حسین(ع) که باشی، فرقی نمیکند از کدام زمین، آسمانی شوی.
فرقی نمیکند با کدام باروت، باورت را نشانه روند.
انفجار، دیگر نه دل آشوبت میکند، نه پراکنده؛ که متحدت میکند و پاینده.
🔹 ترکش هر انفجار، جاری ترت میکند؛
خودت را
حیاتت را
و باورت را ...
پینوشت: در تاریخ ۳۰ مهر ۶۲ سه موشک به فاصله ۱۰ دقیقه و در یک محدوده به دزفول اصابت می کند.(اولی در مسجد جامع و دو مورد در بازار کهنه)
استدلال ارتش بعث این بود که مردم برای کمکرسانی در محل اصابت موشک جمع میشوند؛ در حالیکه در آن زمان موشک ها از قابلیت نقطه زنی برخوردار نبودند. (نقل از استاد غلامحسین سخاوت)
📷 تصویر بالا: کمک رسانی مردم دزفول در محل اصابت موشک اول صدام.
📷 تصویر پایین: کمک رسانی مردم کرمان پس از انفجار اول.
✍ محمدصادق مطیع رسول
از پایتخت مقاومت ایران، برای کرمان قهرمان
🍎☀️ @RedDawn
💎 یک بینهایت ِ جاودانه
انسان میل به بینهایت دارد. میل به زندگی طولانی و تجربهی همهی آنچه در تخیل او میگنجد.
میل دارد شیرینی ها را بچشد و تلخی ها را ببلعد.
با تندی ها بسوزد و با تیزی ها بتازد.
میل دارد بپرد. با فلز و پارچه، با پر و گوشت. فرقی ندارد، با همه شان.
میل دارد غرق شود در اعماق فضا و ژرفای اقیانوس. بی نور ببیند و با نور بارور شود.
او حتی میل دارد رنج ببیند، درد بکشد و بمیرد.
میخواهد در یک بینهایت ِ جاودانه، طعم مرگ را بچشد.
و #داستان آن بینهایت جاودانه است. آنجا که تو بارها میمیری و زنده میشوی و بارها زندگی میکنی.
✍️ م.م
این آخرین یادداشت صفر دو برای اولین شنبهی صفر سه
🎨 تصویر : به هوش مصنوعی گفتم اگر "داستان" به شکل یک انسان بود؛ اینو تحویل داد. خوبه به نظرم.
جالب اینجاست که عبور زهره از مقابل خورشید رو هم نشون داده 😇
🍎☀️ @RedDawn | طلوع سرخ
اتاق I C U
جهان در کماست. زنده است. نبض دارد.
بی هیچ حرکت و واکنشیــــ
سالها در آی سی یوست.
شاید فقط رویاهایی ببیند:
اینکه "رونالدو" با "النصر" توپ طلا گرفته.
یا ببیند که "یون فوسه" در فیلم جدید "نولان"، اسکار بهترین بازیگر مرد را.
اما واقعیت، پشت در های این اتاق به بیشرمانهترین حالتش در حال وقوع است. این سرطان به اوج هاریاش رسیده.
#فلسطین #غزه
#فاجعه_بیمارستان_شفا
پـ.ن: یون فوسه برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۲۳ هست.
✍️ محمدصادق مطیع رسول
🍎☀️ @RedDawn
هدایت شده از طلوع سرخ
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
عصاره ی تمام تاریخ رو بنوشید...
سید شهیدان اهل قلم
🍎☀️ @RedDawn
چه زود یه سال شد.
دقیقا همین سال پیش بود که مثل امروزی تصمیم گرفتم به نوشتن و زیاد نوشتن. به خوندن و زیاد خوندن.
اما به رسم "عرفت الله بفسخ العزائم و نقض الهمم" ماجراهایی از سرم گذشت و بحمدلله همه شان به خیر گذشت که دیگه فرصتی نموند برای خوندن و نوشتن.
حالا درست در همون روز، همون عهد دیرین رو با سیدمرتضا می بندم.
هرچی باشد از دو حال خارج نیست:
یا به هدفم میرسم و پای عهدم میمونم.
یا باب خداشناسی و فسخ عزائم باز میشه.
تا یار چه خواهد... انشاالله
🍎☀️