eitaa logo
درس رجال سید محمد جواد سید شبیری
1.9هزار دنبال‌کننده
319 عکس
23 ویدیو
83 فایل
درس رجال استاد سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات درسی با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻سندی بازیافته🔻 1⃣ یکی از موضوعات جنجالی در تاریخ عاشورا، بحث وجود یا عدم وجود دختر خردسالی برای امام حسین علیه السلام است که در شام به شهادت رسید. چنانکه پیشتر بدان اشارت رفت، قدیمی‌ترین سندی که از وجود دختری به نام حضرت رقیه برای امام حسین (علیهماالسلام) حکایت می‌کند، کتاب لباب الانساب از بیهقی مشهور به ابن فندق است؛ وی رجالی و مورخ پرآوازه شیعی قرن پنجم و ششم هجری می‌باشد. ابن فندق در بیان فرزندان باقی‌مانده از امام حسین (ع) صراحتا نام حضرت رقیه سلام الله علیها را ذکر می‌کند. نسخه چاپی این کتاب در دهه ۸۰، راهی بازار شد و جو سنگینی را که در انکار آن حضرت به راه افتاده بود شکست و مستند تاریخی جدی‌تری را پیش دید محققین نهاد. نسخه خطی لباب الانساب قبلا در همین کانال منتشر شد و البته هنوز بحثهایی درباره آن طرح میشود 2⃣ جستجو همچنان استمرار داشت مثلا چندی قبل، برخی از پژوهشگران ادعا کردند: "به تازگی به کتاب تاریخی کنز الغرائب فی قصص العجائب (نگارش: ۸۸۲ق) اثر مذمکینی در کتابخانه ملی فرانسه (نسخه ش ۱۹۹) دست یافتند که در آن کتاب مصیبت حضرت رقیه به عنوان دخت سالار شهیدان (ع) آمده است. روضه الشهدای کاشفی نیز روضه حضرت رقیه (س) را از همین ماخذ روایت می‌کند". 3⃣ در اینجا سه نکته باقی ماند: ▫️ اولاً: لباب الانسابِ مرحوم بیهقی چون اثر یک رجالی شاخص قرن ششم است، اهمیتی فراتر از یک منبع صرفا تاریخی دارد. مع‌الوصف، در آن فقط نام و نسبت حضرت آمده و به روضه ایشان نپرداخته. ▫️ثانیاً: تا سالها کهن‌ترین سند روضه حضرت رقیه (س)، کتاب "کامل بهائی" از عماد الدین طبری (م حدود ۷۰۰ق) قلمداد می‌شد. کتاب مزبور، چون از آثار قرن هفتم ق بود و پژوهشگران امروزی بیشتر دنبال منابع پیش از قرن هفتم هستند، مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گرفت. ▫️ثالثاً: ماخذ و منبع اصلی آثاری چون "کامل بهائی" و "کنز الغرائب"، کتاب "الحاوِيَةُ فِي مَذَمّاتِ مُعاوِيه يا مَثالِبُ بني‎اُمَيَّة" نوشتة قاسم‌ بن‌ محمد‌ بن‌ احمد مأموني (م حدود ۵۰۰ق) است که مربوط به قرن پنجم بوده و اکنون اصل آن در دسترس ما نیست. 4⃣ خوشبختانه در فرایند یکی از تازه‌ترین جستجوهای پژوهشی، نسخه‌ای گرانسنگ و نایاب از یکی از کتابهای مأمونی فراچنگ آمده که نامش السنی فی قتل أولاد النبی (ص) است وماجرای شهادت حضرت رقیه (علیها سلام) در آن ثبت است. نسخه خطی مزبور از جمله نسخ مهم کتابخانه سلیمیه شهر ادرنه ترکیه می‌باشد. بنابراین، هر چند کتاب مثالب معاویه را نداریم ولی کتاب دیگر مامونی - که موضوعش تناسب بیشتری دارد - در اختیار قرار گرفته و قدمت اسناد مرتبط با شهادت حضرت رقیه علیها سلام را تا قرن پنجم هجری به سینه تاریخ می‌سپارد. 5⃣ در ص 104 نسخه خطی مزبور آمده: ▪️«انّ یزید لمّا أنزل آل النبی بیتاً من بیوت داره کان فیهم صبیة.. ابنة أربع سنین، وکانت مشتاقة إلی ابیها، وکانوا یکتمون ذلک عنها.. فانتبهت من منامها فی الهاجرة وقالت: یا امّاه رأیت أبی فی المنام.. وأین هو؟ فصیحن بأجمعهنّ. فبعث إلیهنّ یزید أن یسألهنّ؛ وذلک أنه کان فی مقیله فانتبه لصحیهنّ، فسألهنّ فقلن: إنّ هذه الصبیة رأت أباها فی المنام، وقصصن علیه القصة. فأخبره بذلک وأمره اللعین بطرح رأس أبیها فی حجرها. فعلوا کذلک فصاحت: ما هذا؟ فقالوا: رأس أبیک. ففزعت الصبیة وفاضت وماتت». ▫️ترجمه: هنگامی که یزید خاندان پیامبر را در یکی از خانه ها ساکن کرد در میان آنها دختری چهارساله وجود داشت که خیلی برای دیدار پدرش مشتاق بود ولی [شهادت پدرش] را از او مخفی کرده بودند،... شبی از خواب بیدار شد و گفت: ای مادرم من پدرم را در خواب دیدم... پدرم کجاست؟ پس همه زنان شیون و فریاد کردند. یزید از صدای گریه زنان بیدار شد و شخصی را فرستاد تا علت این سروصدا را از آنها بپرسد، زنان جریان را برای او تعریف کردند که این دختر پدرش را در خواب دیده است. وقتی این خبر به یزید رسید، آن ملعون دستور داد که سر پدرش را در دامن آن کودک بگذارند. پس وقتی این کار را کردند دختر فریاد زد: این کیست؟ به او گفتند: سر پدرت است. پس دختر بیتابی و گریه فراوانی کرد و از دنیا رفت. 6⃣ این سند، نسبت به نام دختر خردسال و نسبت او با امام حسین (ع) ساکت است. اما ماجرا، دقیقا مطابق جریان شهادت حضرت رقیه (س) میباشد. لذا در یک فرایند علمی، با ضمیمه‌کردن سایر اسناد حضرت رقیه (س) + کرامات مسلم و استفاده از روش تجمیع ظنون، به نتیجه قابل قبولی میرسیم. ضمناً برخی اصرار داشتند که مامونی حضرت رقیه (س) را دختر اصحاب معرفی کرده که این سند هرگز چنین نیست 💥در پایان لطفِ صدیق ارجمند، حجه‌الاسلام والمسلمین رسول چگینی را بابت اطلاع‌رسانی سپاس می‌گوییم و در ادامه عین سند را می بینید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
🔺جدیدترین سند مرتبط با شهادت حضرت رقیه (س) 👈 از روی نسخه نایاب کتابخانه سلیمیه شهر ادرنه ترکیه | قرن پنجم هجری قمری ▪️قاسم‌ بن‌ محمد‌ بن‌ احمد مأموني (م حدود ۵۰۰ق) در السنی فی قتل أولاد النبی (ص) می‌نویسد: 1⃣ «انّ یزید لمّا أنزل آل النبی بیتاً من بیوت داره کان فیهم صبیة.. ابنة أربع سنین، وکانت مشتاقة إلی ابیها، وکانوا یکتمون ذلک عنها.. فانتبهت من منامها فی الهاجرة وقالت: یا امّاه رأیت أبی فی المنام.. وأین هو؟ فصیحن بأجمعهنّ. فبعث إلیهنّ یزید أن یسألهنّ؛ وذلک أنه کان فی مقیله فانتبه لصحیهنّ، فسألهنّ فقلن: إنّ هذه الصبیة رأت أباها فی المنام، وقصصن علیه القصة. فأخبره بذلک وأمره اللعین بطرح رأس أبیها فی حجرها. فعلوا کذلک فصاحت: ما هذا؟ فقالوا: رأس أبیک. ففزعت الصبیة وفاضت وماتت». 📚نسخه خطی السنی فی قتل أولاد النبی (ص) تألیف مأمونی صاحب الحاویة، کتابخانه سلیمیه ادرنه ترکیه، ص 104. 💥با تشکر از صدیق ارجمند، حجت‌الاسلام رسول چگینی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 اوصاف و القاب مشترک 🔸 لقب «الطیّار» در برخی روایات وصف «حمزة الطیّار» آمده، و در برخی از روایات به عنوان وصف برای فرزندش محمّد ذکر شده است. در مورد محمّد، هم «ابن الطیّار» تعبیر می‌شود، و هم «الطیّار». در اصل، این وصف از پدر بوده است، ولی بعضی اوصاف که وصف پدر است، به نام خانوادگی تبدیل می‌شده است، نظیر نجاشی. ▪️از نجاشی صاحب کتاب فهرست، در منابع عامّه با نام «ابن النجاشی» یاد می‌شود، از آن جهت که نجاشی در اصل، جدّ این خانواده بوده است. والی اهواز هم عبداللّه نجاشی بوده که در مورد او نیز گاهی به «عبداللّه بن النجاشی» تعبیر می‌شود. صاحب فهرست، از آن جهت که جدّش نجاشی است، از او با نام «ابن النجاشی» یاد می‌شود، و از آن جهت که تبدیل به نام خانوادگی شده، با نام خود نجاشی نیز یاد می‌شود. 🔹 مثال دیگر «ابن ندیم» معروف است. شیخ طوسی از او با تعبیر «ابن ندیم» یاد می‌کند، ولی ظاهر تعبیرات دیگران آن است که ندیم، وصف خود محمّد بن اسحاق است. در اصل، این وصف برای اسحاق بوده است و به فرزندش نیز اطلاق می‌شده است. 🔺درس خارج فقه استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۳ مهر ۱۴۰۲. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
زیادات بر متون حدیثی (1) متون برخی از احادیث در فرایند نقل‌وانتقال دستخوش وقوع افزوده‌هایی شده‌اند. این افزوده‌ها، گاه آگاهانه و گاه ناخواسته بر متن اضافه شده‌اند. ازجمله عوامل بروز پدیدهٔ افزوده در احادیث عبارت‌اند از: نسخه‌برداری، ادراج، نقل معنا و نیز تحریف. مواردی از این زیادات در احادیث شیعه و اهل‌سنت موجود است و پژوهشگر هنگام بهره از احادیث -در فرایند اعتبارسنجی یا فهم حدیث-ناگزیر از شناسایی این موارد است. برای این منظور می‌بایست راه‌های شناسایی و کشف افزوده، شناسایی و روش بهره از آن‌ها نمایانده شود که پرونده حاضر در پیِ این هدف است. پدیدهٔ افزوده در روایت بدین ‌معناست: «هرگونه اضافه و زیاده‌ای که در اصل یک روایت وجود نداشته و سپس به فراخور عواملی به آن افزوده شده.»[1] این مفهوم، ارتباط نزدیکی با اصطلاح حدیث مدرج و مزید در دانش مصطلح‌الحدیث و زوائدنگاری اهل‌سنت دارد. گفتنی است تفصیل این مطالب و تفاوت این موارد با یکدیگر در جای خود بررسی شده است.[2] از پدیدهٔ افزوده بر روایات، با عناوینی همچون حدیث مدرج و زیادات‌الثقات یاد شده است. شایان توجه است که ذکر این موارد با اصطلاح خاصی همچون افزوده، برای تشخص و تمییز این پدیده از دیگر موارد مفید به نظر می‌رسد.[3] به خواست خدا در یادداشت‌های بعد، به تفکیک هر یک از این موارد را بررسی خواهیم کرد. ___________________________ [1]پایان نامه: افزوده‌نویسی در منابع حدیثی متقدم شیعه با تاکید بر کتاب کامل الزیارات، ص29. [2]همان، فصل اول. [3]برشی از مقاله: راه‌های شناسایی و کشف افزوده‌های واقع بر متون احادیث ؛ مجله علوم قرآن و حدیث، پیاپی 112، مجتبی پورموسی و محمدکاظم رحمان ستایش. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
زیادات بر متون حدیثی (2) راهکارهای شناسایی زیادات بر متون حدیثی: 1. نسخه با بررسی نسخه‌های موجود از روایت می‌توان افزوده‌های احتمالی را کشف کرد؛ توضیح آنکه، گاه روایتی نقل کوتاه و بلند دارد و در این میان، در برخی از نسخه‌های حدیثی می‌توان ردپایی برای قضاوت راجع به حدیث جست‌وجو کرد و حکم به صحت یکی از نقل‌ها کرد. برای مثال، در روایتی که قراینی بر تشکیک در نسخهٔ بلند از آن است، رجوع به نسخهٔ خطی کمک شایانی به صحت قضاوت در آن زمینه و شناسایی فقرات افزوده‌شده بر روایت می‌کند. برای نمونه، روایتی در کتاب الغیبة، محمدبن‌ابراهیم نعمانی(م360ق) بدین مضمون نقل شده است: «عن ابی‌حمزة الثمالی قال: کنت عند ابی‌جعفرمحمدبن‌علی‌الباقر(ع) ذات یوم فلما تفرق مَن کان عنده قال لی: یا اباحمزة من المحتوم الذی لا تبدیل له عند الله قیام قائمنا فمن شک فیما اقول لقی الله سبحانه و هو به کافر و له جاحد. ثم قال: بابی و امی المسمى باسمی و المکنى بکنیتی السابع من بعدی بابی من یملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا. ثم قال: یا اباحمزة من ادرکه فلم یسلم له فما سلم لمحمد و علی و قد حرم الله علیه الجنة و مأواه النار-و بئس مثوى الظالمین. و أوضح من هذا بحمد الله و أنور و أبین و أزهر لمن هداه الله و أحسن إلیه قول الله عزوجل فی محکم کتابه-إن عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الأرض منها أربعة حرم ذلک الدین القیم فلا تظلموا فیهن أنفسکم و معرفة الشهور المحرم و صفر و ربیع و ما بعده و الحرم منها هی رجب و ذوالقعدة و ذوالحجة و المحرم لا تکون دینا قیما لأن الیهود و النصارى و المجوس و سائر الملل و الناس جمیعا من الموافقین و المخالفین یعرفون هذه الشهور و یعدون‌ها بأسمائها و إنما هم الأئمة(ع) و القوامون بدین الله و الحرم منها أمیرالمؤمنین علی الذی اشتق الله تعالى له اسما من اسمه العلی کما اشتق لرسوله(ص) اسما من اسمه المحمود و ثلاثة من ولده أسماؤهم علی علی‌بن‌الحسین و علی‌بن‌موسى و علی‌بن‌محمد فصار لهذا الاسم المشتق من اسم الله عزوجل حرمة به و صلوات الله على محمد و آله المکرمین المتحرمین به.‌» [1] همچنین این روایت در کتاب‌های تأویل الآیات الظاهره[2]، البرهان[3] و نیز تفسیر کنز الدقائق[4] موافق با کتاب الغیبة آمده است. این روایت در کتاب‌های بعدی خود نیز انعکاس‌هایی داشته است. برای نمونه، در کتاب بحار الأنوار این گزارش تا فقرهٔ «من اسم الله عزوجل حرمه به» نقل شده است.[5] البته این گزارش در جا‌های دیگری از این کتاب تا فقرهٔ «بئس مثوی الظالمین» نقل شده و در اینجا پایان یافته است.[6] هردو نقل نیز از کتاب الغیبه نعمانی است و دارای همان یک طریق‌اند. محقق شوشتری انتهای روایت را عبارت «و بئس مثوی الظالمین» دانسته و ادامهٔ گزارش را از کلام نعمانی بر شمرده است و مزج روایت با کلمات و نظرات خود را از عادت‌های نعمانی بر می‌شمارد. [7] از دیگر کتب متأخر که به‎نقل این روایت پرداخته‌، کتاب اثبات الهداة است که روایت با عبارت «بئس مثوی الظالمین»پایان می‌پذیرد. [8] نقل نسخهٔ کوتاه روایت در چند موضع از بحار الأنوار و اثبات الهداة و همچنین قراین و شواهدی که محقق شوشتری در کتابش آورده، همگی از عواملی است که قضاوت را آسان‌تر کرده تا حکم به صحت نقل کوتاه از روایت کنیم و بخش اضافه را افزوده‌ای بدانیم که به‌واسطهٔ عدم‌نشانه‌گذاری مناسب در نسخه، با متن روایت خلط شده و در ادامه مشکلاتی را ایجاد کرده است. قرینهٔ دیگر بر صحت این قضاوت، متن نسخهٔ خطی موجود از کتاب الغیبة نعمانی است که امروزه در دسترس است و توسط نسخه‌پژوه معاصر، علی‌اکبر غفاری استفاده شده است. مطابق این نسخه، عبارات روایت و کلام مؤلف پشت‌سرهم آورده شده است و نشانه‌گذاری مناسبی برای آگاهانیدن مخاطب در آن وجود ندارد. غفاری نیز در تصحیح خود، حدیث را تا فقرهٔ «بئس مثوی الظالمین» دانسته و مازاد آن را به‌عنوان توضیحات نعمانی تلقی کرده است که مطابق با دیگر قراین موجود در این زمینه است.[9] ______________________________ [1] ‏نعمانی، الغيبة، 86. [2]استرآبادی،تأويل الآيات الظاهرة، 208. [3]بحرانی، البرهان فی تفسير القرآن،ج2، ص772. [4]‏قمی مشهدی، كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج5،ص 451. [5]‏مجلسی، بحار الأنوار،ج24،ص 241 ؛ مجلسی، بحار الأنوار،ج36،ص 393. [6]مجلسی، بحار الأنوار،ج51 ،ص139. [7]‏تستری، الاخبار الدخیله، 1/80. [8]حر عاملی، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات،ج5،ص198. [9]نعمانی،الغيبة، 86. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
تصویر نسخه خطی کتاب غیبت نعمانی که در متن به آن اشاره شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💢 یک تأمل در مورد ابان بن تغلب ✍ محمدباقر ملکیان کشی در سه جای رجالش، دسته‌ای از فقهاء را نام می‌برد که همه طایفه (و به تعبیر او: اجماع عصابه) در برابر مقام فقهی آنها کرنش کرده‌اند، و سخن آنها را در تصحیح روایات پذیرفته‌اند. در کلمات متأخرین، از این سه دسته به اصحاب اجماع تعبیر می‌شود. اکنون در پی تفسیر و تفصیل پیرامون این موضوع نیستم، اما یک نکته که مدتی است ذهن مرا به خود مشغول کرده است و شاید بعداً در رد و اثبات آن به تفصیل سخن گفتم. کشی در دسته دوم این طایفه، از ابان بن عثمان یاد می‌کند، اما به گمانم این از جمله اشتباهات کشی است، و باید به جای ابان بن عثمان، ابان بن تغلب را جای داد. توضیح این‌که همه فقهایی که در این سه موضع رجال کشی ذکر شده‌اند، فارغ از ادعای کشی در مورد آنها، جایگاه ثابت شده‌ای در بین شیعیان دارند، اما ابان بن عثمان وصله ناجوری است، چرا که نه فقاهتش در حد و اندازه دیگران است، و نه چنین کرنشی از جانب شیعیان نسبت به جایگاه او می‌بینیم. اما ابان بن تغلب هم فقیه بلندپایه‌ای است و هم شیعیان - و بلکه اهل سنت - نسبت به مقام علمی او سر تعظیم فرود می‌آورند. بعید نیست که گزارش عملکرد اصحاب در مورد «ابان» بوده، اما کشی به اشتباه آن را به ابان بن عثمان تفسیر کرده است. (در این مورد یادداشت «راهنمایی‌های دردسرساز» را هم بخوانید) در پی این اشتباه، اشتباه دیگری از او سرزده، و آن ذکر ابان در دسته دوم است، در حالی که می‌بایست ابان بن تغلب را نام می‌برد، آن هم در دسته اول. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 عدم وثاقت سهل بن زیاد 👤 استاد شهیدی پس از ذکر کلام آیت الله شبیری زنجانی به این صورت اشکال کرده اند: کثرت نقل از جانب در کافی کاشف از آن است که ایشان را قبول داشته است؛ لکن توثیق عملی کلینی با تضعیف و شیخ تعارض می کند. از طرفی قرینه‌ای بر این‌که تعبیر «کذب» در عبارت «یشهد علیه بالغلو و الکذب» از جانب نجاشی، کذب ناشی از اتهام بوده است، وجود ندارد؛ خصوصا که نجاشی از قمیین نبوده ... 📚 درس خارج فقه(۶ بهمن ۱۳۹۸، جلسه ۶۴) ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1788 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 توثيق سهل بن زیاد و مناقشه در اشکالات استاد شهیدی 👤 هم قرائن توثيق دارد و هم قرائن تضعیف. امارات او عبارتند از: کلام فضل بن شاذان، کثرت نقل کلینی از او و توثيق شیخ طوسی در رجالش. از طرفی شیخ طوسی در فهرست و همچنین نجاشی او را تضعیف کرده اند. با توجه به اینکه در مورد سهل بن زیاد مطرح شده است، عرف در جمع بین توثیقات و تضعیفاتی که در مورد او وجود دارد، تضعیفات را ناشی از دانسته و با توجه به حدسی بودن تضعیفات، توثیقات را مقدم می کند. نجاشی هم گر چه از قمیین نیست اما قرائن زیادی مبنی بر تضعیفات مبتنی بر متن شناسی در مورد او وجود دارد... 📚 راهنمای فقه، ۳ بهمن ۱۴۰۱ ✅ ادامه این مطلب و مباحثه👇👇 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2793 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سیره شیعیان در زیارت اربعین بحثی داریم که برخی مطالب در شیعه به نحو تلقی بوده و نه به نحو تبنی و یا به نحو قواعد حدیثی نبوده است، تلقی یعنی شواهد نشان می‌دهد که بین شیعه این جا افتاده بوده است، مثلاً فرض کنید مرحوم شیخ طوسی وقتی روایت علامات مومن را نقل می کند؛ . ایشان سند هم نقل نمی‌کند . شیخ طوسی متوفای 460 است، امام عسکری علیه السلام 260 است. این نشان می‌دهد در این دویست سال، عملاً این [زیارت] بین شیعه جا افتاده بوده. لذا ایشان در سند به «رُوِيَ» اکتفا می کند. در این دویست سال که چون سند نیست، ما از تاریخش اطلاعی نداریم، بین وفات امام عسکری علیه السلام و وفات شیخ طوسی، درست دویست سال فاصله است. ظاهرش این است که شیعه در این دویست سال این کار را انجام می‌داده است. بعید است شیخ طوسی یک مطلبی رابگوید، مثلاً فرض کنید در سال 440 دیده [فقط او نقل کند]. ظاهراً یک سیره‌ای برای شیعه بوده، این همان تلقی است، لذا اینجور خبر مرسل هم قابل قبول است. نه به لحاظ ارسال، اینها حاکی از یک نوع تلقی است بین شیعه. این نوع اخبار به نظر ما قابل قبول است. 📚درس خارج فقه 24بهمن 1394 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔸علم درایه🔸 ✔️در بین شیعیان اولین کسی که در علم درایه قلم به دست گرفته است: احمد بن موسی برادر سید بن طاووس است. إنّ أوّل من ألَّف من أصحابنا فی علم الدرایة کما هو المشهور هو جمال الدین أحمد بن موسی بن جعفر بن طاووس المتوفّی عام ۶۷۳ه، وهو والد عبد الکر یم بن أحمد بن موسی ابن طاووس، المتوفّی عام ۶۹۳ه، 📚اصول الحدیث و احکامه ص۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔸علم رجال و درایه🔸 موضوع علم رجال: شخص راوی از حیث جرح و تعدیل و طبقه او میباشد اما موضوع علم درایه: حدیث از حیث سند و متن است. ✔️با این بیان ما در علم رجال پیرامون راویان حدیث به طور خاص مثل زراره و... صحبت میکنیم اما در علم درایه می‌گوییم که مثلا این حدیث سندش(مجموع راویان) صحیح است یا خیر. پس رابطه بین موضوع علم رجال و درایه تباین میباشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠حجیت کتاب سرائر 👤 بعضی می گویند سرائر، ندارد. ما در توضیح می‌گوییم که سه مبنی در مورد مستطرفات وجود دارد: ۱- عده‌ای مانند آقای می‌گویند همه‌ی روایات این کتاب است چون مستطرفات سرائر، ۲۰ کتاب است که داعی بر نداشته است و اگر هم می‌آورد، تیمنا و تبرکا بود. البته خود این ۲۰ کتاب الآن موجود نیست و این‌ها کتب مهمی بوده‌اند که برخی از آن‌ها به هم عرضه شده‌اند. ۲- عده‌ای مانند آقای می‌گویند همه‌ی این روایات است و مستطرفات قابل نیست و نهایتا مؤید است. ۳- عرض ما این است که ابن نوه‌ی دختری شیخ است و اسناد شیخ طوسی را در اختیار داشته است و هنوز اتفاق خاصی نیفتاده که ابن ادریس به اسناد شیخ طوسی دسترسی نداشته باشد چون اتفاق مهم پس از کتاب‌سوزی کتابخانه شیخ طوسی، حمله‌ی است و ابن ادریس قبل از این جریانات است لذا اسناد شیخ طوسی، در اختیار او هم بوده است. ما کتابی را که ابن ادریس در مستطرفات آورده را در شیخ طوسی بررسی می‌کنیم و اگر سند شیخ طوسی به آن کتاب، سند درستی باشد و ابن ادریس از آن کتاب نقل کند، درست است. 📚 درس خارج فقه، ۱۴ آبان ۱۴۰۲ ✅ ادامه مطلب و مباحثه علمی👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3146 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
«کوتاه سخن آنکه مجرد اتهام به غلو، در ردّ روایت و یا نفی عقیده کفایت نمی‌کند، به ویژه ما اطلاع دقیقی از مبانی فکری دو رجالی برجسته، مرحوم نجاشی و ابن غضائری، در دست نداریم. به نظر می‌رسد اندیشمندان خط صحیح غلوّ، با قطع نظر از برخی عقاید، حاملان اصلی معارف صحیح اهل‌بیت (ع) بودند و خط آنان را نباید با خطوط انحرافی خلط کرد.» 📚نگاهی به دریا، ص131. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
وجیزةٌ فی استشهاد الرّسول الأعظم ص.pdf
272.9K
📝 کوتاه نوشته‌ای پیرامون شهادت رسول اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 دأب مرحوم شیخ صدوق در "کتاب‌من‌لایحضره‌الفقیه" ❖ آیت الله محمدتقی شهیدی: ● مرحوم صدوق حتی در کتاب من‌لایحضره‌الفقیه دأبش این بود: یک حدیثی را از امام علیه‌السلام نقل می‌‌کردند بدون این‌که توضیح بدهند که بعد از این من چیزی را که می‌‌گویم ادامه حدیث نیست، بلکه مطلب جدیدی است، ادامه می‌‌دادند. ● جهتش هم این بود که کتاب، کتاب فتوی بود نه کتاب نقل حدیث، حتی من‌لایحضره‌الفقیه کتاب فتوی بود تا چه برسد به کتاب هدایه و مقنع که صریحا مشخص است که کتاب فتوی است. ● این مطلب خیلی مورد غفلت واقع می‌‌شود و باید همیشه به آن توجه بکنید، حتی من‌لایحضره‌الفقیه یک وقت شما را به اشتباه نیندازد که فکر کنید این ذیل تتمه همان صدر روایت است و چه بسا سند روایت صحیح است اما این تتمه آن روایت نیست این مطلب جدیدی است از خود صدوق. 🔺درس خارج فقه؛ ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔶نسبت دادن برخی مطالب باطل به مفضل بن عمر در میان خط غلوّ، چهره ای چون مفضّل بن عمر به صورت رمز درآمده است و بر این اساس، بسیاری از کلمات و روایات به او نسبت داده شده که در حقیقت از او نیست. مرحوم ابن غضائری نیز به همین نکته اشاره هایی دارد. برای نمونه می توان از کتاب الهفت الشریف و یا الهفت و الأظله که اخیراً چاپ شده، یاد کرد. این کتاب مملو از کفریات و لاطائلات است و تقریباً همه ی کتاب را به مفضّل نسبت داده اند. این کتاب به احتمال بسیار قوی از اباطیل محمد بن نُصیر نمیری، بنیان گذار فرقه نصیریه (علویان فعلی شام) است. او خود از خط غلوّ انحرافی بود و از سوی امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) لعن شد و از جامعه شیعه طرد گردید. (رجال کشی، ص323) 📚نگاهی به دریا، ۱۳۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 نادرستی انتساب فقه الرضا علیه‌السلام به امام رضا علیه‌السلام ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● كتاب فقه رضوى چنانچه از عبارات خود كتاب بر مى‌آيد مسلماً از امام رضا عليه‌السلام نيست. ● به نظر می‌رسد، همان‌گونه كه مرحوم آقای سید حسن صدر نیز فرموده است، فقه رضوی همان كتاب التكلیف محمد بن علی شلمغانی متوفای ۳۲۲ می‌باشد.[۱] وی به‌سبب عدم تحمل انتقال امر سفارت امام عصر علیه‌السلام به حسین بن روح منحرف شد. ● شاهد این ادعا که کتاب مذکور، از امام رضا علیه‌السلام نیست، دو فتوای استثنایی و غیرمتعارفی است که شهید اول در ذكری از شلمغانی نقل می‏‌كند که فقط در كتاب فقه رضوی موجود است؛ ۱. تعیین معیار كرّ بودن آب است كه گفته شده: اگر سنگی به وسط آب انداخته شود، موجش به طرفین آن نرسد و اگر برسد آن آب، قلیل است. ۲. دیگری تطهیر پوست میته با دباغی است که گفته: دباغی كردن پوست میته، هرچند موجب جواز ورود در نماز نمی‌شود، ولی موجب پاك شدن آن می‏‌شود. شاید موارد دیگری -غیر از این دو مورد که به طور تصادفی با آن مواجه شدیم- نیز وجود داشته باشد که از این قبیل است. ● لذا استظهار می‏‌شود كتابی كه در زمان مرحوم مجلسی در دست علما قرار گرفته و موسوم به فقه رضوی شده همان كتاب التكلیف شلمغانی باشد. ........................ ۱. فصل القضاء فی الكتاب المشتهر بفقه الرضا، ص۸۷ 📚کتاب النکاح؛ ج۱۳؛ مباحث رضاع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
📖 نام کتاب: درآمدی بر دانش رجال «بر اساس درس‌گفته‌های استاد ناصر باقری بیدهندی» ✍🏻 نویسنده: محمد باقری صدر انتشارات: امتداد حکمت (لازم به ذکر است این کتاب قبلا با عنوان رجال، توسط انتشارات فدائیان اهل بیت علیهم السلام به چاپ رسیده بود، اما اکنون با ویراستی جدید و در قالب درسنامه، به همراه اضافات به چاپ رسیده است.) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔸 چرا امامان شيعه (عليهم السلام) کتابی جامع در فقه تأليف ننمودند؟ 🔹 هرچند در کتب روائی و رجال، تأليف کتب و رسائل متعددی به ائمه (عليهم السلام) نسبت داده شده است (مثل کتاب السنن والقضايا والأحکام که در رجال نجاشی به امير المؤمنين (عليه السلام) نسبت داده شده، يا رساله اهوازيه امام صادق (عليه السلام)، يا رساله ای که بنابر گزارش کلينی، امام صادق (عليه السلام) آن را برای اصحابشان نگاشتند. ودهها نمونه ديگر که مرحوم امين در اعيان الشيعه و استاد جلالی در تدوين السنة به تفصيل آنها را گزارش کرده اند)، اما هيچ کدام از اين نگاشته‌ها کتابی جامع در فقه نيست. اکنون در پی آنيم تا بفهميم چرا امامان شيعه (عليهم السلام) کتابی جامع در فقه تأليف ننمودند؟ برای رسيدن به تحليلی درست، سه پرسش مطرح می‌کنيم: 1. چرا نگارش يک کتاب اهميت دارد؟ 2. آيا ائمه (عليهم السلام) امکان تأليف يک کتاب جامع داشتند؟ 3. آيا تأليف يک کتاب جامع توسط ائمه (عليهم السلام) مفيد است؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔸 یک تأمل در مورد ابان بن تغلب 🔹 کشی در سه جای رجالش، دسته‌ای از فقهاء را نام می‌برد که همه طایفه (و به تعبیر او: اجماع عصابه) در برابر مقام فقهی آنها کرنش کرده‌اند، و سخن آنها را در تصحیح روایات پذیرفته‌اند. در کلمات متأخرین، از این سه دسته به اصحاب اجماع تعبیر می‌شود. اکنون در پی تفسیر و تفصیل پیرامون این موضوع نیستم، اما یک نکته که مدتی است ذهن مرا به خود مشغول کرده است، در اینجا یادداشت می‌کنم، شاید بعداً در رد و اثبات آن به تفصیل سخن گفتم. کشی در دسته دوم این طایفه، از ابان بن عثمان یاد می‌کند، اما به گمانم این از جمله اشتباهات کشی است، و باید به جای ابان بن عثمان، ابان بن تغلب را جای داد. توضیح این‌که همه فقهایی که در این سه موضع رجال کشی ذکر شده‌اند، فارغ از ادعای کشی در مورد آنها، جایگاه ثابت شده‌ای در بین شیعیان دارند، اما ابان بن عثمان وصله ناجوری است، چرا که نه فقاهتش در حد و اندازه دیگران است، و نه چنین کرنشی از جانب شیعیان نسبت به جایگاه او می‌بینیم. اما ابان بن تغلب هم فقیه بلندپایه‌ای است و هم شیعیان - و بلکه اهل سنت - نسبت به مقام علمی او سر تعظیم فرود می‌آورند. بعید نیست که گزارش عملکرد اصحاب در مورد «ابان» بوده، اما کشی به اشتباه آن را به ابان بن عثمان تفسیر کرده است. (در این مورد یادداشت «راهنمایی‌های دردسرساز» را هم بخوانید) در پی این اشتباه، اشتباه دیگری از او سرزده، و آن ذکر ابان در دسته دوم است، در حالی که می‌بایست ابان بن تغلب را نام می‌برد، آن هم در دسته اول. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠حجیتِ شیاعِ عدالت برای احراز عدالت 👤 روایت ابن ابی یکی از مهمترین ادله در بحث و راه های عدالت است. برخی از بزرگان برای اثبات حجیت عدالت به عنوان راهی برای احراز عدالت، به این فقره از روایت ابن ابی یعفور استناد کرده اند: «فَإِذَا سُئِلَ عَنْهُ فِي قَبِيلَتِهِ وَ مَحَلَّتِهِ قَالُوا مَا رَأَيْنَا مِنْهُ إِلَّا خَيْراً» اما به نظر استاد قائنی این فقره دلالت دارد بر حجیت حسن ظاهر برای احراز عدالت نه شیاع و در عین حال، فقرۀ دیگری از این روایت بر حجیت دلالت دارد به بیانی که در ادامه خواهد آمد... 📚درس خارج فقه، ۵ اسفند ۱۴۰۲ ✅ادامه این مطلب و مباحثه👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3542 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
✳️ (1) ✔️ آیت الله سید احمد مددی (حفظه‌الله‌تعالی): 🔹 «جابر بن حیّان» وجودش خیالی است و وجود واقعی ندارد. شاید اکنون ده‌ها کتاب در کتابخانه‌های معتبر دنیا به اسم «جابر» موجود باشد که چاپ شده‌اند. کتاب مختار اسرار جابر بن حیّان نیز وجود دارد که به طور مختصر نسخه‌ها را وصف کرده است و در کتابخانه بریتانیا و جاهای دیگر نگهداری می‌شود. با تحقیق تاریخی معلوم می‌شود که هیچ یک از اینها وجود خارجی ندارد و چون در گذشته «تعبّد» حاکم بوده و مردم تعصّب دینیِ شدید داشته و گمان می‌کرده‌اند که در صورت خارج‌شدن از چهارچوبِ مرسوم، متّهم به کفر می‌شوند (مثلاً معروف است که «من تمنطق فقد تزندق») چنین شخصیت‌هایی را جعل کرده‌اند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 اعتبار سنجی اسناد جزمی قدما 🔹 برخی از بزرگان معتقدند: اگر قدمای اصحاب روایتی را به صورت جزمی به ائمه (علیهم‌السلام) نسبت دهند، آن روایت حجت خواهد بود؛ زیرا محتمل الحس و الحدس خواهد بود و عقلا محتمل الحس و الحدس را حجت می‌دانند. 🔸 اما اشکال این وجه آن است که دلیل اسناد جزمی قدما یکی از این سه احتمال است: 1️⃣ روایات مرسل متواتر بوده‌اند. 2️⃣ راویان ‌آن روایت مرسل اشخاص ثقه بوده‌اند. 3️⃣ قرائنی در اختیار صاحبان کتب بوده است که به جهت آن قرائن، روایات را نقل کرده و اسناد جزمی به ائمه (علیهم السلام) داده‌اند. ✅ از بین احتمالات سه گانه، احتمال اول بسیار بعید است و نمی توان در مورد همه روایات مرسل چنین ادعایی را مطرح کرد و لذا عملاً دو احتمال دیگر باقی می‌ماند که هر دو محتمل هستند و با وجود این دو احتمال، ثقه بودن راویان اثبات نمی‌شود و نمی توان به روایات مرسل اعتماد کرد. از طرف دیگر ممکن است قرائنی که موجب اطمینان قدما نسبت به صدور این روایات از ائمه (علیهم السلام) شده است،‌ برای ما چنین اطمینانی ایجاد نکند و وقتی وثاقت راویان ثابت نشده باشد و وثوق به صدور روایت نیز وجود نداشته باشد،‌ نمی‌توان به روایت استناد کرد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (نظام اقتصادی اسلام) استاد علی همدانی (دام عزه) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔸سهل بن زیاد آدمی🔸 🔻سهل بن زیاد از راویان کثیرالحدیث است شمار روایات او به بیش از ۲۳۰۰ روایت می‌رسد. 🔻و شیخ کلینی در کافی با واسطه و یا بدون واسطه از او اکثار نقل حدیث دارد. 🛑اما بزرگان متقدمین او را تضعیف کرده اند. حال سوال این است آیا الامر فی سهل سهل ام لا❓ ✔️در رجال نجاشی سهل بن زیاد تضعیف و رمی به غلو و کذب شده است👇 أبو سعيد الادمي الرازي كان ضعيفا في الحديث، غير معتمد فيه. وكان أحمد بن محمد بن عيسى يشهد عليه بالغلو والكذب وأخرجه من قم إلى الري. 📚رجال النجاشی ص ۱۸۵ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri