💎 #نکته_ها_و_ناگفته_ها《٣》_
#بخش_دوم
🔹همچنین خطیب در کتاب تاریخ بغداد میگوید: « اخبرنا الصیمری حدثنا علب بن الحسن الرازی حدثنا محمد بن الحسین الزعفرانی حدثنا احمد بن زهیر قال : « اسم ابی شهاب الحناط عبد ربه بن نافع »
📚تاریخ بغداد ، ج ١١ ص ١٣١
با مقایسه این دو نقل از کتاب کافی و اقتضاء الصراط المستقیم، و با توجه به ترجمه ابو الشهاب الحناط مشاهده میشود که نافع به رافع، تصحیف شده ولی بدان توجه نگردیده است.
🔸مثال دوم
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، قَالَ: أَخْبَرَنِي يَحْيَى بْنُ سُلَيْمٍ الطَّائِفِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنِي عَمْرُو بْنُ شِمْرٍ الْيَمَانِيُّ يَرْفَعُ الْحَدِيثَ إِلى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَةِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمُصِيبَةِ...الخ»
📚 کافی ، ج ٣ ص ٢٣٦
در تحقیق مجموعه دارالحدیث درباره 《عمرو بن شمر الیمانی》 گفته شده: 《و الرجل مجهول و لم نعرفه》
📚همان
و در تخریج مصادر این روایت فقط به کتاب تحفالعقول
📚همان ، ص ٢٣٧
اشاره شده است، ولی این حدیث در کتاب 《الصبر و الثواب》 ابن ابی الدنیا از منابع عامه نیز به این صورت نقل شده: «حد ثنا اسحاق بن اسماعیل حدثنا یحیی بن سلیم الطائفی حدثنی عمر بن یونس عمن حدثه علی بن ابیطالب قال: قال رسولالله صلی الله علیه و آله : الصبر ثلاث : فصبرٌ علی المصیبة و صبر علی الطاعة و صبر عن المعصیة...الخ.»
📚الصبر و الثواب ، ج١ ص ٣٠
همچنین در کتاب 《الغرائب الملتقطة من مسند الفردوس》 ابن حجر عسقلانى روایت را با این سند بیان میکند: «قال ابوالشیخ حدثنا عبد الله بن محمد بن زکریا حدثنا عمرو بن علی حدثنا عمر بن یونس الیمامى حدثنا مدرک بن محمد السدوسی عن رجل یقال له علی او ابو علی عن علی بن ابى طالب...الخ.»
📚 الغرائب الملتقطة ،ج ٥ ص ٤٩١
با توجه به نقل های مشابه مذکور ، ظاهراً در سند کتاب کافی تصحیف رخ داده است.
عمر بن علی الصیرافی از شاگردان عمر بن یونس میباشد و احتمالا 《عمرو بن علی》 با 《عمر بن یونس》 درهم ادغام شده است . به این صورت که عمر از اسم شاگرد و شمر(تصحیف عمر) از نام استاد و 《الیمامی》 هم تصحیف شده 《الیمانی》 با هم ادغام شده اند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💎 #نکته_ها_و_ناگفته_ها《۴》_
#بخش_دوم
مرحوم شوشتری در 《قاموس الرجال》 ذیل عنوان 《ذر بن ابی ذر》 میگوید:
«قال المصنّف: وقع في توبة الفقيه، و هو صحابي مات في حياة أبيه.
أقول: من أين حكم بصحابيّته و لم يذكره أحد فيهم؟ حتّى الجزري الّذي عنون كلّ من عدّ متحقّقا، و غير متحقّق.»
📚قاموس الرجال،ج۴،ص۳۰۵
طبق بیان مرحوم شوشتری، ظاهراً در منابع حدیثی و تاریخی شیعه وارد نشده است که فرزند جناب ابوذر غفاری از دنیا رفته باشد و این جملات را ایشان نسبت به فرزند خود خطاب نماید. ظاهراً صحیح در روایت «لما مات زر بن عمر بن ذر وقف أبوه علی قبره» باشد و اسم عمر در نقل کافی سقط شده است.
مرحوم شوشتری میگوید:
«قال الكليني: رفعه عليّ بن إبراهيم...
و أقول: رواه ابن قتيبة في عيونه عن محمّد بن أحمد بن يونس، عن عمر بن جرير المهاجري هكذا: قال: لمّا مات ذرّ بن عمر بن ذرّ وقف أبوه على قبره... الخ.»
📚عیونالاخبار،ج۲،ص۳۳۷
سپس میفرماید:
«و الأصل فيهما واحد قطعاً، و أحدهما وهم، و لا يبعد أصحّيّة الثاني؛ فعنون الحلية «عمر بن ذرّ» و روى هذا المضمون عنه في ثلاثة أخبار.»
📚قاموس الرجال،ج۴،ص۳۰۵
در کتاب 《حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء》 در ذیل عنوان 《عمر بن ذر》 سه روایت با مضمون روایت کافی ذکر شده است.
📚حلیة الأولیاء، ج٥،ص١٠٨
همچنین در کتاب 《مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة والأولاد》 اینگونه آمده است:
«روی المبرد: قال: لما هلک زر بن عمر وقف علیه أبوه... الخ.»
📚مسكن الفؤاد في فقدالاحبة والأولاد، ص٦٣
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💎 #نکته_ها_و_ناگفته_ها《۷》
#بخش_دوم
استبعاد پیشگفته با این نقل هم برطرف نمیشود، اما توجه به عبارتی مشابه، ریشهی اشکال را مشخص میکند:
«حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ قَالَ نا ابْنُ عُلَيَّةَ عَنْ أَيُّوبَ قَالَ قُلْتُ لِسَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ إِنَّ جَابِرَ بْنَ زَيْدٍ كَانَ يَقُولُ إِذَا زَوَّجَ السَّيِّدُ فَإِنَّ الطَّلَاقَ بِيَدِهِ فَقَالَ كَذَبَ جَابِرُ بْنُ زَيْدٍ» 8️⃣
تشابه دو نقل و تطابق اسلوب گفتوگو، بهخوبی اتحاد آنها را نشان میدهد. طبق نقل اخیر، تکذیب سعید در مورد جابر بن زید بوده است. وفات جابر بن زید، در سال 93 گزارش شده است9️⃣و تکذیب وی توسط سعید طبیعی است. همچنین، ایوب (سختیانی) از جابر بن زید روایت میکند🔟، اما روایت او از جابر جعفی غیرطبیعی و فاقد مصداق است.
بنابراین، مشخص میشود که تکذیب سعید بن جبیر، در مورد جابر بن زید بوده و ارتباطی با جابر جعفی نداشته و تصحیف "زید" به "یزید"، موجب انتساب اشتباه در ضعفاء عقیلی شده است.
*شایان ذکر است که آقای دکتر محمد قندهاری، در گفتوگویی مجازی، پیش از مواجهه با نقل ابن ابی شیبه و صنعانی، تصحیف مذکور را حدس زده بودند.
_____________________
1️⃣ تهذیب التهذیب، ج 2، ص 49؛ اکمال تهذیب الکمال، ج 3، ص 140
2️⃣ الکامل فی الضعفاء، ج 2، ص 330 و 332؛ رجال نجاشی، ص 128
3️⃣ رجال شیخ، ص 129
4️⃣ تاریخ طبری، ج 6، ص 487
5️⃣ تاریخ الاسلام، ج 6، ص 368
6️⃣مصنف ابن ابی شیبه، ج 1، ص 293
7️⃣ الضعفاء الکبیر، ج 1، ص 191
8️⃣ مصنف ابن ابی شیبه، ج 4، ص 104؛ و ن.ک: مصنف عبدالرزاق، ج 7، ص 239
9️⃣ ثقات ابن حبان، ج 4، ص 101
🔟 مصنف عبدالرزاق، ج 6، ص 242: «ایوب عن ابی الشعثاء»
#حدیث_پژوهی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💎 #نکته_ها_و_ناگفته_ها《۸》
#بخش_دوم
🔸بافت فرهنگی، فرهنگ و اندیشه ها و اعتقادات مشترک بین افراد جامعه ای است که تکلم در آن تحقق یافته است. در پیرا زبان نیز به اموری چون نحوه ی اداء سخن و اشارات و حالات بدنی متکلم هنگام تکلم توجه می شود. مراد ما از "زمینه" در این یادداشت، تمام مؤلفه های بافت بیرونی، غیر از پیرا زبان است. ارتکازات و سیر عقلائی، ارتکازات و سیر متشرعه، فتاوی عامه در ظرف صدور نص، فرهنگ عربی، عرف مکان و زمان صدور کلام و حوادثی که در بستر صدور کلام، مورد توجه بوده، همگی می توانند در ضمن زمینه های کلام شمرده شوند.
در شاخه های مختلف علوم اسلامی به تأثیر زمینه در فهم کلام توجه شده است. از جمله:
• در علوم ادبی و خصوصا بلاغت، به ارتباط میان برخی از مؤلفه های بافت و کلام پرداخته شده است.
• یکی از شاخه های مهم علوم قرآن، شناخت اسباب نزول آیات است و از دیرباز، تألیفاتی در این زمینه نوشته شده است. البته در مباحث اسباب نزول غالباً به اتفاقات جزئی که منجر به نزول آیه شده توجه می شود؛ نه فضای عامی که آیه در بستر آن نازل شده است. با این حال گاهی در میان اسباب نزول، اموری ذکر می شود که از مصادیق زمینه ی عام نزول آیه محسوب می شود. در کتب تفسیری نیز گاهی از زمینه ی نزول آیه در فهم مفاد آن کمک گرفته شده است.1⃣
• اصطلاح "سبب ورود حدیث" از مصطلحات مطرح در علوم حدیث است که تا حدودی با مفهوم زمینه ی صدور حدیث متقارب است. در سده های پیشین، تألیفات متعددی درباره ی اسباب ورود حدیث در حوزه ی حدیث عامه نوشته شده است. در این آثار معمولاً به جمع آوری احادیثی که سبب ورود آن ها ذکر شده و نهایتاً تقسیم بندی اسباب ورود پرداخته شده است. در دوره ی معاصر، اقبال ویژه ای به این جهت شده و نوشته های متعددی پیرامون آن تألیف شده است. گذشته از علوم حدیث، در میان تألیفات حدیثی نیز گاه با توجه محدّثین به زمینه ی صدور و تأثیر آن در فهم حدیث مواجه می شویم. 2⃣
_____________________
1⃣برای مثال، ن.ک:طبرسی،مجمع البیان،ج۱،ص۴۴۰،ذیل آیه ۱۵۸ سوره بقره.
2⃣برای نمونه، ن.ک:کلینی،الکافی(اسلامیه)،ج۴،ص۹۱.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💎 #نکته_ها_و_ناگفته_ها 《۹》
#بخش_دوم
🔸1- مخاطب با مأنوسات ذهنی اش کلام را تلقّی می کند و هنگامی که معنای عام، در ذهن مخاطب نقش بسته، در مواجهه با کلامی که همراستا با همان معنای عام است، ناخودآگاه همان معنای عام را از کلام برداشت می کند. حضور پیشینی معنای عام در ذهن مخاطب به دو شکل ممکن است:
الف) تصوری محض: در این صورت، مخاطب پیش از مواجهه با کلام، باوری در رابطه با موضوع آن ندارد اما با معنای عامی در مورد آن موضوع، انس ذهنی دارد؛ مانند مواردی که مخاطب شیعی، به جهت زیست در فضای فقه عامه، با فتوای عامه آشنا است و از کلام امام، برداشتی مطابق با فتوای عامه که اعم از مفاد لفظی حدیث است می کند.1⃣
ب) همراه با تصدیق: در این صورت، مخاطب باور و جهت گیری خاصی نسبت به موضوع کلام دارد (به جهت ارتکازات عقلائی و یا باورهای عرفی و یا اعتماد داشتن بر فتاوی عامه) و این باور پیشینی، موجب می شود تا حدیث را مطابق با آن، تلقّی کند. البته گاهی، جهت گیری پیشینی، در حد باور و تصدیق جزمی نیست و به شکل تناسبات استحسانی است که از سکوت شارع هم نمی توان اعتبار آن را برداشت کرد (بر خلاف صورتی که باور جزمی پیشینی وجود دارد) اما وقتی کلامی از شارع همراستا با آن تناسبات صادر می شود، معنای عامِ موافق با آن تناسبات برداشت می شود.
2- گرچه استظهار از کلام برای مخاطبینی که در فضای صدور کلام قرار دارند، به صورت وجدانی رخ می دهد، اما گاهی کشف آنچه مخاطبین استظهار می کرده اند نیاز به استنباط دارد. این استنباط را می توان در قالب تعاملی بین سه مؤلفه تبیین کرد: مفاد کلام، زمینه ی صدور کلام و کارکرد کلام.
_______________
1⃣نمونه ی این امر در روایات مسأله ی حرمت ازاله ی شعر در حال احرام دیده می شود. تحلیل مذکور در متن، مطابق با این بیان آیۀ الله شبیری است: "اين مسأله در بين عامّه به عنوان «ازالهى شعر على وجه الاطلاق» معنون بوده است و بين اقسام موها، مثل موى سر و موى لحيه و انواع كيفيت ازاله، مثل نتف و حلق فرق نمى گذاشتند، لذا هرگاه اين مصاديق در روايات ذكر مى شده، عرف متعارف، از اوّل، خصوصيات را الغاء مى كرده و همانى را مىفهميده كه در محيط مطرح بوده، يعنى على وجه الاطلاق، نه يك معناى أخص"
📚شبیری، کتاب حج، ج2، ص35
ادامه👇
#حدیث_پژوهی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri