eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2.1هزار دنبال‌کننده
369 عکس
28 ویدیو
95 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 《۳》_ 🔰عنوان بحث: 《سلسله نکاتی پیرامون کتاب شریف الکافی و چاپ‌های آن》 ✍ حجت‌الاسلام مهدی باقری 📄 ادامه در کپشن👇: ب - تصحیف نام راوی در مواردی به نام راویانی برخورد میکنیم که با توجه به شواهد و قرائن موجود مطمئنا در نام آنها تصحیف رخ داده است. 🔸مثال اول ١٢٦. سهل بن زياد ، عن يعقوب بن يزيد ، عن عبد ربه بن رافع ، عن الحباب بن موسى : عن أبي جعفر عليه‌السلام ، قال : «من ولد في الإسلام حرا، فهو عربي ؛ ومن كان له عهد فخفر في عهده ، فهو مولى لرسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله ؛ ومن دخل في الإسلام طوعا ، فهو مهاجر 📚کافی،ج15،ص356 در کتاب اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة أصحاب الجحیم که از کتب عامه است روایت را اینگونه نقل میکند: 《فروى الحافظ ابوطاهر السلفى فی فضل العرب باسناده عن أبی شهاب الحناط حدثنا حبان بن موسی عن ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن علی قال: من ولده فی الإسلام فهو عربی. حافظ مزی در ترجمه عبد ربه بن نافع میگوید : «عبد ربه بن نافع الکنانی ابوشهاب الحناط الکوفی نزیل المدائن و هو ابوشهاب الاصغر》 📚تهذیب الکمال فی أسماء الرجال ، ج ١٦ص ٤٨٥ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《٣》_ 🔹همچنین خطیب در کتاب تاریخ بغداد میگوید: « اخبرنا الصیمری حدثنا علب بن الحسن الرازی حدثنا محمد بن الحسین الزعفرانی حدثنا احمد بن زهیر قال : « اسم ابی شهاب الحناط عبد ربه بن نافع » 📚تاریخ بغداد ، ج ١١ ص ١٣١ با مقایسه این دو نقل از کتاب کافی و اقتضاء الصراط المستقیم، و با توجه به ترجمه ابو الشهاب الحناط مشاهده می‌شود که نافع به رافع، تصحیف شده‌ ولی بدان توجه نگردیده است. 🔸مثال دوم مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى‏، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى‏، قَالَ: أَخْبَرَنِي يَحْيَى بْنُ سُلَيْمٍ الطَّائِفِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنِي عَمْرُو بْنُ شِمْرٍ الْيَمَانِيُّ يَرْفَعُ الْحَدِيثَ إِلى‏ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَةِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمُصِيبَةِ...الخ» 📚 کافی ، ج ٣ ص ٢٣٦ در تحقیق مجموعه دارالحدیث درباره 《عمرو بن شمر الیمانی》 گفته شده: 《و الرجل مجهول و لم نعرفه》 📚همان و در تخریج مصادر این روایت فقط به کتاب تحف‌العقول 📚همان ، ص ٢٣٧ اشاره شده است، ولی این حدیث در کتاب 《الصبر و الثواب》 ابن ابی الدنیا از منابع عامه نیز به این صورت نقل شده: «حد ثنا اسحاق بن اسماعیل حدثنا یحیی بن سلیم الطائفی حدثنی عمر بن یونس عمن حدثه علی بن ابی‌طالب قال: قال رسول‌الله صلی الله علیه و آله : الصبر ثلاث : فصبرٌ علی المصیبة و صبر علی الطاعة و صبر عن المعصیة...الخ.» 📚الصبر و الثواب ، ج١ ص ٣٠ همچنین در کتاب 《الغرائب الملتقطة من مسند الفردوس》 ابن حجر عسقلانى روایت را با این سند بیان می‌کند: «قال ابوالشیخ حدثنا عبد الله بن محمد بن زکریا حدثنا عمرو بن علی حدثنا عمر بن یونس الیمامى حدثنا مدرک بن محمد السدوسی عن رجل یقال له علی او ابو علی عن علی بن ابى طالب...الخ.» 📚 الغرائب الملتقطة ،ج ٥ ص ٤٩١ با توجه به نقل های مشابه مذکور ، ظاهراً در سند کتاب کافی تصحیف رخ داده است. عمر بن علی الصیرافی از شاگردان عمر بن یونس می‌باشد و احتمالا 《عمرو بن علی》 با 《عمر بن یونس》 درهم ادغام شده است . به این صورت که عمر از اسم شاگرد و شمر(تصحیف عمر) از نام استاد و 《الیمامی》 هم تصحیف شده 《الیمانی》 با هم ادغام شده اند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《٣》_ 🔹مثال سوم مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنِ ابْنِ سِنَانٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ الْعِجْلِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَنْظَلَةَ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: اعْرِفُوا مَنَازِلَ النَّاسِ عَلى‏ قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا. 📚کافی ، ج ١ ص ١٢٥ در این روایت ظاهرا 《محمد بن مروان》 تصحیف 《محمد بن عمران》 است زیرا محمد بن مروان ازابن سنان با واسطه نقل میکند و نقل بی واسطه ندارد. همچنین محمد بن مروان پسوند _العجلی_ ندارد بلکه این پسوند متعلق به محمد بن عمران العجلی است و او از ابن سنان بلاواسطه نقل میکند.این روایت در رجال کشی، (📚اختیار معرفة الرجال ، ص ٣.) از طریق محمد بن حمران العجلی نقل شده که این نقل هم اشتباه است چون شخصی به این نام در کتب رجال وجود ندارد. 🔸مثال چهارم عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ نَصْرِ بْنِ إِسْحَاقَ الْكُوفِيِّ، عَنْ عَبَّادِ بْنِ حَبِيبٍ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: شِرَاءُ الْحِنْطَةِ يَنْفِي الْفَقْرَ، وَ شِرَاءُالدَّقِيقِ يُنْشِئُ الْفَقْرَ، وَ شِرَاءُ الْخُبْزِ مَحْق‏. 📚کافی ، ج ١٠ ص ٦٣ همین روایت را مرحوم شیخ طوسی در کتاب التهذیب از 《عائذ بن جندب》نقل کرده است. 📚 تهذیب الاحکام ، ج ٧ ص ١٦٢ که این نقل هم اشتباه است. احتمال صحیح ، تصحیف 《عائذ بن حبیب》به 《عباد بن حبیب》 در کافی یا 《عائذ بن جندب》در تهذیب الاحکام می‌باشد که وی از رواة معروف عامه است. ابن سعد درباره وی می‌گوید: « عائذ بن حبیب بیاع الهروی روی یکنی ابااحمد و هو مولی لبنی عبس ...کان ثقة ان‌شاءالله» 📚الطبقات الکبری ، ج ٦ ص ٣٦٦ ابن‌عدی در الکامل فی الضعفاء درباره او می‌گوید: «عائذ بن حبیب یکنی ابااحمد حدثنا علان حدثنا ابن أبی مریم سمعت یحیی یقول عائذ بن حبیب ثقة» 📚الکامل فی الضعفاء ، ج ٥ ص ٣٥٥ بنابراین،《عائذ بن حبیب》 راوی شناخته شده ای است .مرحوم شیخ طوسی نیز دو روایت با عنوان عائذ بن حبیب نقل کرده است. 📚تهذیب الاحکام ، ج ٨ ص ١١٠ ح ٣٧٨ و ج ٩ ص ١٨٣ ح ٧٣٨، لذا با توجه به این شواهد مشخص می‌شود که 《عائذ بن حبیب》 صحیح است. 🔸مثال پنجم مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى‏، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ، عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ، عَنْ خَالِهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ، عَنْ سَعِيدٍ السَّمَّانِ، قَالَ:كُنْتُ أَحُجُّ فِي كُلِّ سَنَةٍ، فَلَمَّا كَانَ فِي سَنَةٍ شَدِيدَةٍ أَصَابَ النَّاسَ فِيهَا جَهْد. 📚 کافی ، ج ٨ ص ١٩١ در این سند 《عبدالله بن عبدالرحمن》، دایی یونس بن یعقوب معرفی شده‌است درحالی‌که در ترجمه یونس در فهرست نجاشی چنین آمده: «أمه منیة بنت عمار بن أبی معاویه الدهنی اخت معاویه بن عمار». 📚 رجال نجاشی ، ص ٤٤٦ مدخل ١٢٠٧ بنابراین بین نقل نجاشی که دایی یونس بن یعقوب را معاویة بن عمار و سند روایت که دایی وی را عبدالله بن عبدالرحمن معرفی کرده اند تنافی وجود دارد. 📌ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 ۴》_ 🔰عنوان بحث: 《سلسله نکاتی پیرامون کتاب شریف الکافی و چاپ‌های آن》 📑به دومین ابهام، از میان سه ابهامی که پیرامون کتاب الکافی و چاپ های آن بیان شد، پرداخته می‌شود. ✍ حجت‌الاسلام مهدی باقری ۲_اشکال و ابهام در متن درکتاب شریف کافی برخی روایات وجود دارد که ابهامی در متن آن ها وجود ندارد و با برخی داده‌های تاریخی یا اعتقادی و غیره در امامیه سازگاری ندارد که تحقیقات موجود از این کتاب از جمله 《دارالحدیث》 به آنها اشاره‌ای نکرده‌اند که به عنوان نمونه چند مورد را مثال می‌زنیم. 🔸مثال اول عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ رَفَعَهُ، قَالَ: لَمَّا مَاتَ ذَرُّ بْنُ أَبِي ذَرٍّ، مَسَحَ أَبُو ذَرٍّ الْقَبْرَ بِيَدِهِ، ثُمَّ قَالَ: رَحِمَكَ اللَّهُ يَا ذَرُّ، وَ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ بِي بَارّاً، وَ لَقَدْ قُبِضْتَ وَ إِنِّي عَنْكَ لَرَاضٍ. أَمَا وَ اللَّهِ مَا بِي فَقْدُكَ، وَ مَا عَلَيَّ مِنْ غَضَاضَةٍ، وَ مَا لِي إِلَى‏ أَحَدٍ سِوَى اللَّهِ مِنْ حَاجَةٍ، وَ لَوْ لَا هَوْلُ الْمُطَّلَعِ، لَسَرَّنِي‏ أَنْ أَكُونَ مَكَانَكَ. وَ لَقَدْ شَغَلَنِي الْحُزْنُ لَكَ عَنِ الْحُزْنِ عَلَيْكَ، وَ اللَّهِ مَا بَكَيْتُ لَكَ، وَ لَكِنْ بَكَيْتُ عَلَيْكَ. فَلَيْتَ شِعْرِي مَا ذَا قُلْتَ وَ مَا ذَا قِيلَ لَكَ؟ ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ وَهَبْتُ لَهُ مَا افْتَرَضْتَ عَلَيْهِ مِنْ حَقِّي، فَهَبْ لَهُ مَا افْتَرَضْتَ عَلَيْهِ مِنْ حَقِّكَ، فَأَنْتَ أَحَقُّ بِالْجُودِ مِنِّي. 📚کافی،ج۵،ص۶۱۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
💎 《۴》_ مرحوم شوشتری در 《قاموس الرجال》 ذیل عنوان 《ذر بن ابی ذر》 می‌گوید: «قال المصنّف: وقع في توبة الفقيه، و هو صحابي مات في حياة أبيه. أقول: من أين حكم بصحابيّته و لم يذكره أحد فيهم؟ حتّى الجزري الّذي عنون كلّ من عدّ متحقّقا، و غير متحقّق.» 📚قاموس الرجال،ج۴،ص۳۰۵ طبق بیان مرحوم شوشتری، ظاهراً در منابع حدیثی و تاریخی شیعه وارد نشده است که فرزند جناب ابوذر غفاری از دنیا رفته باشد و این جملات را ایشان نسبت به فرزند خود خطاب نماید. ظاهراً صحیح در روایت «لما مات زر بن عمر بن ذر وقف أبوه علی قبره» باشد و اسم عمر در نقل کافی سقط شده‌ است. مرحوم شوشتری می‌گوید: «قال الكليني: رفعه عليّ بن إبراهيم... و أقول: رواه ابن قتيبة في عيونه عن محمّد بن أحمد بن يونس، عن عمر بن جرير المهاجري هكذا: قال: لمّا مات ذرّ بن عمر بن ذرّ وقف أبوه على قبره... الخ.» 📚عیون‌الاخبار،ج۲،ص۳۳۷ سپس می‌فرماید: «و الأصل فيهما واحد قطعاً، و أحدهما وهم، و لا يبعد أصحّيّة الثاني؛ فعنون الحلية «عمر بن ذرّ» و روى هذا المضمون عنه في ثلاثة أخبار.» 📚قاموس الرجال،ج۴،ص۳۰۵ در کتاب 《حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء》 در ذیل عنوان 《عمر بن ذر》 سه روایت با مضمون روایت کافی ذکر شده است. 📚حلیة الأولیاء، ج٥،ص١٠٨ همچنین در کتاب 《مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة والأولاد》 این‌گونه آمده است: «روی المبرد: قال: لما هلک زر بن عمر وقف علیه أبوه... الخ.» 📚مسكن الفؤاد في فقدالاحبة والأولاد، ص٦٣ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۴》_ 🔹مثال دوم عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ يَزِيدَ، عَنْ بَدْرٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي سَلَّامٌ أَبُو عَلِيٍّ الْخُرَاسَانِيُّ، عَنْ سَلَّامِ بْنِ سَعِيدٍ الْمَخْزُومِيِّ، قَالَ: بَيْنَا أَنَا جَالِسٌ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ عَبَّادُ بْنُ كَثِيرٍ، عَابِدُ أَهْلِ الْبَصْرَةِ، وَ ابْنُ شُرَيْحٍ فَقِيهُ أَهْلِ مَكَّةَ - وَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) مَيْمُونٌ الْقَدَّاحُ مَوْلَى‏ أَبِي جَعْفَرٍ (عليه‌السلام). فَسَأَلَهُ عَبَّادُ بْنُ كَثِيرٍ، فَقَالَ: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، فِي كَمْ ثَوْبٍ كُفِّنَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله علیه و آله وسلّم)؟ قَالَ: فِي ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ... الخ. 📚کافی،ج۲،ص۳۲۹ با فحص در مصادر، هیچ نامی از شخصی به‌نام 《ابن شریح》 در عصر امام صادق علیه‌السلام به‌عنوان فقیه مکّه یافت نمی‌شود. ظاهراً این نام تصحیف 《ابن جریج》 باشد که نام کامل وی 《عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج القریشی اموی》 است. گزارشی در کتاب 《تاریخ طبری》 آمده است با این عبارت: «و فی هذه السنة حبس محمد بن إبراهیم بن محمد بن علی، و هو أمیر مکه - فیما ذکر - بأمر المنصور إیاه بحبسهم: ابن جریج و عباد بن کثیر و الثوری. ثم اطلاقهم من الحبس بغیر إذن أبی جعفر، فغضب علیه أبو جعفر.» 📚تاریخ‌طبری، ج۸، ص۵۸ 🔸مثال سوم عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ وَ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: «أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه‌السلام لَمَّا بُويِعَ بَعْدَ مَقْتَلِ عُثْمَانَ صَعِدَ الْمِنْبَرَ، فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَلَا فَاسْتَعْلى‏، وَ دَنَا فَتَعَالى‏، وَ ارْتَفَعَ فَوْقَ كُلِّ مَنْظَرٍ. وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُه‏... وَ مَا عَلَيَّ إِلَّا الْجُهْدُ، وَ إِنِّي لَأَخْشَى‏ أَنْ‏ تَكُونُوا عَلَى‏ فَتْرَةٍ، مِلْتُمْ عَنِّي مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي‏ غَيْرَ مَحْمُودِي‏ الرَّأْي‏... الخ.» 📚کافی،ج۱۵،ص۱۷۱ در این روایت حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «لَأَخْشَى أَنْ تَكُونُوا عَلَى فَتْرَةٍ.» فعل مضارع به کار برده شده که ظهور در زمان استقبال دارد. اما در جمله بعد می‌فرمایند: «مِلْتُمْ عَنِّي مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي غَيْرَ مَحْمُودِي الرَّأْي.» در این جمله فعل ماضی به‌کار رفته که ظهور در زمان گذشته دارد. از نظر ادبی، این دو جمله با هم تناسب ندارند؛ چرا که جمله دوم صفتی برای «فترة» است، و با توجه به فعل «تَكُونُوا»، زمان آن باید آینده باشد. بنابراین، صفت و موصوف از نظر زمانی با هم تناسب ندارند و این جمله اشتباه است. اما اگر همین روایت را در منابع دیگر بررسی کنیم، می‌بینیم که جمله به شکل دیگری نیز بیان شده است. به‌عنوان مثال، در کتاب 《شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار》 تألیف قاضی نعمان مغربی، عالم اسماعیلی مذهب، بدین صورت آمده است: «و ما علیّ إلّا الجهد، و کانت أمور مضت، ملتم فیها علیّ میلة واحدة، کنتم عندی فیها غیر محمودی الرأی.» 📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار، ج١،ص٣٧٢ طبق این نقل، معنای جمله صحیح بوده و مشکل ادبی ندارد. بنابراین، در نقل کافی اشتباهی رخ داده است. 📌ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۶》 🔰عنوان بحث: 《سلسله نکاتی پیرامون کتاب شریف الکافی و چاپ‌های آن》 ✍ حجت‌الاسلام مهدی باقری 📑نتیجه: با توجه به موارد پیش‌گفته که به‌عنوان نمونه ذکر شد و به‌صورت موردی به آن‌ها برخوردیم (و حاصل فحص کامل کتاب کافی نبوده است)، می‌توان گفت اگر این کتاب به‌طور کامل و دقیق مورد بررسی قرار بگیرد، موارد متعددی از ابهامات یافت می‌شود. لذا نیاز به بررسی و رفع این ابهامات احساس می‌شود. جهت این مهم، لازم است تحقیقی جامع و دقیق در مورد کتاب کافی صورت گرفته و به اشکالات موجود پاسخ داده شود؛ نه این‌که تنها به ذکر اختلاف نسخ و اشاره به برخی از این اشکالات و ابهامات بسنده شود. 📌پیشنهاد: جهت نیل به این هدف که کمک شایانی به محققین می‌کند، علاوه بر زحمات انجام‌شده در تحقیقات موجود، اقدامات زیر نیز پیگیری شود: 1. توجه به نقل‌های مشابه در سایر منابع شیعه. 2. توجه به نقل‌های مشابه در کتب عامه. 3. توجه به بایسته‌های هماهنگی داده‌های مرتبط به سند با داده‌های مرتبط به متن. 《پایان》 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۷》 🔰عنوان بحث: 《تصحیفی که به تکذیب انجامید(تکذیب جابر جعفی توسط سعید بن جبیر)》 ✍ محمود رفاهی 📑ابن حجر عسقلانی و مغلطای، تکذیب جابر بن یزید از سوی سعید بن جبیر را به عقیلی نسبت داده‌اند: «قال العقيلي (فی الضعفاء): كذّبه سعيد بن جبير»1️⃣وفات جابر در سال 128 2️⃣ و 132 3️⃣و وفات سعید در 94 4️⃣و 95 5️⃣ گزارش شده است. در برخی روایات، جابر بن یزید از سعید بن جبیر روایت کرده است.6️⃣ بنابراین، تکذیب جابر توسط سعید بعید می‌نماید. با مراجعه به ضعفاء عقیلی مشخص می‌شود که در نقل عسقلانی و مغلطای، اختصار رخ داده است: «جَابِرُ بْنُ يَزِيدَ الْجُعْفِيُّ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ حَدَّثَنَا دَاوُدُ بْنُ رُشَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ عُلَيَّةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَيُّوبُ قَالَ قُلْتُ لِسَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ إِنَّ جَابِرَ بْنَ يَزِيدَ يَقُولُ كَذَا وَكَذَا، فَقَالَ كَذَبَ جَابِرٌ» 7️⃣ ادامه👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۷》 استبعاد پیش‌گفته با این نقل هم برطرف نمی‌شود، اما توجه به عبارتی مشابه، ریشه‌ی اشکال را مشخص می‌کند: «حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ قَالَ نا ابْنُ عُلَيَّةَ عَنْ أَيُّوبَ قَالَ قُلْتُ لِسَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ إِنَّ جَابِرَ بْنَ زَيْدٍ كَانَ يَقُولُ إِذَا زَوَّجَ السَّيِّدُ فَإِنَّ الطَّلَاقَ بِيَدِهِ فَقَالَ كَذَبَ جَابِرُ بْنُ زَيْدٍ» 8️⃣ تشابه دو نقل و تطابق اسلوب گفت‌وگو، به‌خوبی اتحاد آن‌ها را نشان می‌دهد. طبق نقل اخیر، تکذیب سعید در مورد جابر بن زید بوده است. وفات جابر بن زید، در سال 93 گزارش شده است9️⃣و تکذیب وی توسط سعید طبیعی است. همچنین، ایوب (سختیانی) از جابر بن زید روایت می‌کند🔟، اما روایت او از جابر جعفی غیرطبیعی و فاقد مصداق است. بنابراین، مشخص می‌شود که تکذیب سعید بن جبیر، در مورد جابر بن زید بوده و ارتباطی با جابر جعفی نداشته و تصحیف "زید" به "یزید"، موجب انتساب اشتباه در ضعفاء عقیلی شده است. *شایان ذکر است که آقای دکتر محمد قندهاری، در گفت‌وگویی مجازی، پیش از مواجهه با نقل ابن ابی شیبه و صنعانی، تصحیف مذکور را حدس زده بودند. _____________________ 1️⃣ تهذیب التهذیب، ج 2، ص 49؛ اکمال تهذیب الکمال، ج 3، ص 140 2️⃣ الکامل فی الضعفاء، ج 2، ص 330 و 332؛ رجال نجاشی، ص 128 3️⃣ رجال شیخ، ص 129 4️⃣ تاریخ طبری، ج 6، ص 487 5️⃣ تاریخ الاسلام، ج 6، ص 368 6️⃣مصنف ابن ابی شیبه، ج 1، ص 293 7️⃣ الضعفاء الکبیر، ج 1، ص 191 8️⃣ مصنف ابن ابی شیبه، ج 4، ص 104؛ و ن.ک: مصنف عبدالرزاق، ج 7، ص 239 9️⃣ ثقات ابن حبان، ج 4، ص 101 🔟 مصنف عبدالرزاق، ج 6، ص 242: «ایوب عن ابی الشعثاء» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۸》 🔰عنوان بحث: 《سلسله نکاتی پیرامون زمینه گرایی در فهم حدیث، گونه ها و هنجارها (1)》 ✍ محمود رفاهی 📑اصطلاح زمینه یا بافت کلام، به اموری اشاره می کند که همراه کلام اند و در دلالت آن نقش دارند. این امور را به انحاء مختلفی می توان تقسیم کرد. شایع ترین تقسیم، تقسیم به زبانی (درونی) و غیر زبانی (بیرونی) است. بافت زبانی، جملاتی است که همراه کلام، بیان شده اند و ملاحظه ی آن ها در فهم کلام اثر گذار است. بافت غیر زبانی، هر امر غیر زبانی است که در فهم کلام مؤثر است. بافت موقعیت، بافت فرهنگی و پیرا زبان به عنوان سه مؤلفه ی بافت غیر زبانی شمرده می شود. مراد از بافت موقعیت، شرایط و خصوصیات وضعیتی است که گفت و گو در آن رخ داده است و اموری چون مکان و زمان اداء کلام، متکلم، مخاطب، حاضرین و ... را در بر می گیرد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۸》 🔸بافت فرهنگی، فرهنگ و اندیشه ها و اعتقادات مشترک بین افراد جامعه ای است که تکلم در آن تحقق یافته است. در پیرا زبان نیز به اموری چون نحوه ی اداء سخن و اشارات و حالات بدنی متکلم هنگام تکلم توجه می شود. مراد ما از "زمینه" در این یادداشت، تمام مؤلفه های بافت بیرونی، غیر از پیرا زبان است. ارتکازات و سیر عقلائی، ارتکازات و سیر متشرعه، فتاوی عامه در ظرف صدور نص، فرهنگ عربی، عرف مکان و زمان صدور کلام و حوادثی که در بستر صدور کلام، مورد توجه بوده، همگی می توانند در ضمن زمینه های کلام شمرده شوند. در شاخه های مختلف علوم اسلامی به تأثیر زمینه در فهم کلام توجه شده است. از جمله: • در علوم ادبی و خصوصا بلاغت، به ارتباط میان برخی از مؤلفه های بافت و کلام پرداخته شده است. • یکی از شاخه های مهم علوم قرآن، شناخت اسباب نزول آیات است و از دیرباز، تألیفاتی در این زمینه نوشته شده است. البته در مباحث اسباب نزول غالباً به اتفاقات جزئی که منجر به نزول آیه شده توجه می شود؛ نه فضای عامی که آیه در بستر آن نازل شده است. با این حال گاهی در میان اسباب نزول، اموری ذکر می شود که از مصادیق زمینه ی عام نزول آیه محسوب می شود. در کتب تفسیری نیز گاهی از زمینه ی نزول آیه در فهم مفاد آن کمک گرفته شده است.1⃣ • اصطلاح "سبب ورود حدیث" از مصطلحات مطرح در علوم حدیث است که تا حدودی با مفهوم زمینه ی صدور حدیث متقارب است. در سده های پیشین، تألیفات متعددی درباره ی اسباب ورود حدیث در حوزه ی حدیث عامه نوشته شده است. در این آثار معمولاً به جمع آوری احادیثی که سبب ورود آن ها ذکر شده و نهایتاً تقسیم بندی اسباب ورود پرداخته شده است. در دوره ی معاصر، اقبال ویژه ای به این جهت شده و نوشته های متعددی پیرامون آن تألیف شده است. گذشته از علوم حدیث، در میان تألیفات حدیثی نیز گاه با توجه محدّثین به زمینه ی صدور و تأثیر آن در فهم حدیث مواجه می شویم. 2⃣ _____________________ 1⃣برای مثال، ن.ک:طبرسی،مجمع البیان،ج۱،ص۴۴۰،ذیل آیه ۱۵۸ سوره بقره. 2⃣برای نمونه، ن.ک:کلینی،الکافی(اسلامیه)،ج۴،ص۹۱. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۸》 🔸• در مسائل فقهی متعددی به تأثیر فضای صدور حدیث در فهم آن توجه شده است. اما تأکید ویژه به این امر را می توان در منهج فقهی آیۀ الله بروجردی مشاهده کرد. پس از آیۀ الله بروجردی، این تفکر در میان برخی از شاگردان ایشان نیز بروز یافته است. • گرچه تأثیر زمینه ی صدور کلام در فهم آن به صورت مستقل در اصول مطرح نشده اما اصولیون از دوران متقدم به برخی از فروع این مسأله پرداخته اند3⃣ و در مواضعی، به قرائن حالیه و دخالت آن در فهم کلام توجه شده است. در خارج از فضای علوم اسلامی نیز توجه به تأثیر فضای صدور کلام در فهم آن، قدمت دیرینه ای دارد. در مباحث تفسیر عهدینی، توجه به بافت از دیرباز تا دوران معاصر مورد توجه بوده است. پس از عصر نوزایی، در حوزه های مختلف مرتبط با فهم و تفسیر متن، اثرگذاری زمینه کلام مطرح بوده و نزاع های دامنه داری در جایگاه زمینه در فهم کلام رخ داده است. در زبان شناسی، توجه جدی به زمینه ی کلام با مقاله ی مردم شناسی به نام مالینوفسکی (1942م) آغاز شده و اصطلاح "بافت موقعیت" و "بافت فرهنگی" ابداع وی شمرده می شود. 4⃣ کاربردشناسی، از شاخه های جدید زبان شناسی به "بررسی معنا در بافت" تعریف می شود.5⃣ علاوه بر کابردشناسی، در حوزه های جامعه شناسی زبان، زبان شناسی پیکره ای، تحلیل کلام و تحلیل گفتمان نیز به بافت زبان توجه می شود.6⃣ در سال های اخیر، پژوهش هایی در راستای به کارگیری مباحث مطرح در علوم جدید در مواجهه با متون اسلامی صورت گرفته است. با این حال، گونه های تأثیرگذاری زمینه در برداشت از متون و هنجارها و ضوابط زمینه گرایی خصوصاً با تمرکز بر متون دینی نیاز به تحقیق و تبیین بیشتر دارد. در ادامه، بعضی از انحاء تأثیرگذاری زمینه با تمرکز بر حدیث مطرح می شود و با بیان نمونه هایی، تلاش می شود تا برخی از ضوابط آن مشخص شود. ________________________ 3⃣ برای نمونه، ن.ک: سید مرتضی، الذریعۀ، ج1، ص306 و 307. 4⃣ هلیدی و حسن، زبان، بافت و متن، ص41 تا 45. مقاله ی مالینوفسکی در ضمیمه ی کتاب معنای معنی آمده است: آگدن و ریچاردز، معنای معنی، ص427 تا 483. 5⃣ چپمن، معنی کاربرد شناختی، ص18؛ و ن.ک: یول، کاربردشناسی زبان، ص11. 6⃣ برای مروری بر چگونگی رویکرد این 4 حوزه، ن.ک: چپمن، معنی کاربرد شناختی، ص303 تا 327. 📌ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri