eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2.2هزار دنبال‌کننده
405 عکس
35 ویدیو
104 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 《٣》_ 🔹مثال سوم مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنِ ابْنِ سِنَانٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ الْعِجْلِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَنْظَلَةَ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: اعْرِفُوا مَنَازِلَ النَّاسِ عَلى‏ قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا. 📚کافی ، ج ١ ص ١٢٥ در این روایت ظاهرا 《محمد بن مروان》 تصحیف 《محمد بن عمران》 است زیرا محمد بن مروان ازابن سنان با واسطه نقل میکند و نقل بی واسطه ندارد. همچنین محمد بن مروان پسوند _العجلی_ ندارد بلکه این پسوند متعلق به محمد بن عمران العجلی است و او از ابن سنان بلاواسطه نقل میکند.این روایت در رجال کشی، (📚اختیار معرفة الرجال ، ص ٣.) از طریق محمد بن حمران العجلی نقل شده که این نقل هم اشتباه است چون شخصی به این نام در کتب رجال وجود ندارد. 🔸مثال چهارم عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ نَصْرِ بْنِ إِسْحَاقَ الْكُوفِيِّ، عَنْ عَبَّادِ بْنِ حَبِيبٍ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: شِرَاءُ الْحِنْطَةِ يَنْفِي الْفَقْرَ، وَ شِرَاءُالدَّقِيقِ يُنْشِئُ الْفَقْرَ، وَ شِرَاءُ الْخُبْزِ مَحْق‏. 📚کافی ، ج ١٠ ص ٦٣ همین روایت را مرحوم شیخ طوسی در کتاب التهذیب از 《عائذ بن جندب》نقل کرده است. 📚 تهذیب الاحکام ، ج ٧ ص ١٦٢ که این نقل هم اشتباه است. احتمال صحیح ، تصحیف 《عائذ بن حبیب》به 《عباد بن حبیب》 در کافی یا 《عائذ بن جندب》در تهذیب الاحکام می‌باشد که وی از رواة معروف عامه است. ابن سعد درباره وی می‌گوید: « عائذ بن حبیب بیاع الهروی روی یکنی ابااحمد و هو مولی لبنی عبس ...کان ثقة ان‌شاءالله» 📚الطبقات الکبری ، ج ٦ ص ٣٦٦ ابن‌عدی در الکامل فی الضعفاء درباره او می‌گوید: «عائذ بن حبیب یکنی ابااحمد حدثنا علان حدثنا ابن أبی مریم سمعت یحیی یقول عائذ بن حبیب ثقة» 📚الکامل فی الضعفاء ، ج ٥ ص ٣٥٥ بنابراین،《عائذ بن حبیب》 راوی شناخته شده ای است .مرحوم شیخ طوسی نیز دو روایت با عنوان عائذ بن حبیب نقل کرده است. 📚تهذیب الاحکام ، ج ٨ ص ١١٠ ح ٣٧٨ و ج ٩ ص ١٨٣ ح ٧٣٨، لذا با توجه به این شواهد مشخص می‌شود که 《عائذ بن حبیب》 صحیح است. 🔸مثال پنجم مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى‏، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ، عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ، عَنْ خَالِهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ، عَنْ سَعِيدٍ السَّمَّانِ، قَالَ:كُنْتُ أَحُجُّ فِي كُلِّ سَنَةٍ، فَلَمَّا كَانَ فِي سَنَةٍ شَدِيدَةٍ أَصَابَ النَّاسَ فِيهَا جَهْد. 📚 کافی ، ج ٨ ص ١٩١ در این سند 《عبدالله بن عبدالرحمن》، دایی یونس بن یعقوب معرفی شده‌است درحالی‌که در ترجمه یونس در فهرست نجاشی چنین آمده: «أمه منیة بنت عمار بن أبی معاویه الدهنی اخت معاویه بن عمار». 📚 رجال نجاشی ، ص ٤٤٦ مدخل ١٢٠٧ بنابراین بین نقل نجاشی که دایی یونس بن یعقوب را معاویة بن عمار و سند روایت که دایی وی را عبدالله بن عبدالرحمن معرفی کرده اند تنافی وجود دارد. 📌ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۴》_ 🔹مثال دوم عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ يَزِيدَ، عَنْ بَدْرٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي سَلَّامٌ أَبُو عَلِيٍّ الْخُرَاسَانِيُّ، عَنْ سَلَّامِ بْنِ سَعِيدٍ الْمَخْزُومِيِّ، قَالَ: بَيْنَا أَنَا جَالِسٌ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ عَبَّادُ بْنُ كَثِيرٍ، عَابِدُ أَهْلِ الْبَصْرَةِ، وَ ابْنُ شُرَيْحٍ فَقِيهُ أَهْلِ مَكَّةَ - وَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) مَيْمُونٌ الْقَدَّاحُ مَوْلَى‏ أَبِي جَعْفَرٍ (عليه‌السلام). فَسَأَلَهُ عَبَّادُ بْنُ كَثِيرٍ، فَقَالَ: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، فِي كَمْ ثَوْبٍ كُفِّنَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله علیه و آله وسلّم)؟ قَالَ: فِي ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ... الخ. 📚کافی،ج۲،ص۳۲۹ با فحص در مصادر، هیچ نامی از شخصی به‌نام 《ابن شریح》 در عصر امام صادق علیه‌السلام به‌عنوان فقیه مکّه یافت نمی‌شود. ظاهراً این نام تصحیف 《ابن جریج》 باشد که نام کامل وی 《عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج القریشی اموی》 است. گزارشی در کتاب 《تاریخ طبری》 آمده است با این عبارت: «و فی هذه السنة حبس محمد بن إبراهیم بن محمد بن علی، و هو أمیر مکه - فیما ذکر - بأمر المنصور إیاه بحبسهم: ابن جریج و عباد بن کثیر و الثوری. ثم اطلاقهم من الحبس بغیر إذن أبی جعفر، فغضب علیه أبو جعفر.» 📚تاریخ‌طبری، ج۸، ص۵۸ 🔸مثال سوم عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ وَ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: «أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه‌السلام لَمَّا بُويِعَ بَعْدَ مَقْتَلِ عُثْمَانَ صَعِدَ الْمِنْبَرَ، فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَلَا فَاسْتَعْلى‏، وَ دَنَا فَتَعَالى‏، وَ ارْتَفَعَ فَوْقَ كُلِّ مَنْظَرٍ. وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُه‏... وَ مَا عَلَيَّ إِلَّا الْجُهْدُ، وَ إِنِّي لَأَخْشَى‏ أَنْ‏ تَكُونُوا عَلَى‏ فَتْرَةٍ، مِلْتُمْ عَنِّي مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي‏ غَيْرَ مَحْمُودِي‏ الرَّأْي‏... الخ.» 📚کافی،ج۱۵،ص۱۷۱ در این روایت حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «لَأَخْشَى أَنْ تَكُونُوا عَلَى فَتْرَةٍ.» فعل مضارع به کار برده شده که ظهور در زمان استقبال دارد. اما در جمله بعد می‌فرمایند: «مِلْتُمْ عَنِّي مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي غَيْرَ مَحْمُودِي الرَّأْي.» در این جمله فعل ماضی به‌کار رفته که ظهور در زمان گذشته دارد. از نظر ادبی، این دو جمله با هم تناسب ندارند؛ چرا که جمله دوم صفتی برای «فترة» است، و با توجه به فعل «تَكُونُوا»، زمان آن باید آینده باشد. بنابراین، صفت و موصوف از نظر زمانی با هم تناسب ندارند و این جمله اشتباه است. اما اگر همین روایت را در منابع دیگر بررسی کنیم، می‌بینیم که جمله به شکل دیگری نیز بیان شده است. به‌عنوان مثال، در کتاب 《شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار》 تألیف قاضی نعمان مغربی، عالم اسماعیلی مذهب، بدین صورت آمده است: «و ما علیّ إلّا الجهد، و کانت أمور مضت، ملتم فیها علیّ میلة واحدة، کنتم عندی فیها غیر محمودی الرأی.» 📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار، ج١،ص٣٧٢ طبق این نقل، معنای جمله صحیح بوده و مشکل ادبی ندارد. بنابراین، در نقل کافی اشتباهی رخ داده است. 📌ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۸》 🔸• در مسائل فقهی متعددی به تأثیر فضای صدور حدیث در فهم آن توجه شده است. اما تأکید ویژه به این امر را می توان در منهج فقهی آیۀ الله بروجردی مشاهده کرد. پس از آیۀ الله بروجردی، این تفکر در میان برخی از شاگردان ایشان نیز بروز یافته است. • گرچه تأثیر زمینه ی صدور کلام در فهم آن به صورت مستقل در اصول مطرح نشده اما اصولیون از دوران متقدم به برخی از فروع این مسأله پرداخته اند3⃣ و در مواضعی، به قرائن حالیه و دخالت آن در فهم کلام توجه شده است. در خارج از فضای علوم اسلامی نیز توجه به تأثیر فضای صدور کلام در فهم آن، قدمت دیرینه ای دارد. در مباحث تفسیر عهدینی، توجه به بافت از دیرباز تا دوران معاصر مورد توجه بوده است. پس از عصر نوزایی، در حوزه های مختلف مرتبط با فهم و تفسیر متن، اثرگذاری زمینه کلام مطرح بوده و نزاع های دامنه داری در جایگاه زمینه در فهم کلام رخ داده است. در زبان شناسی، توجه جدی به زمینه ی کلام با مقاله ی مردم شناسی به نام مالینوفسکی (1942م) آغاز شده و اصطلاح "بافت موقعیت" و "بافت فرهنگی" ابداع وی شمرده می شود. 4⃣ کاربردشناسی، از شاخه های جدید زبان شناسی به "بررسی معنا در بافت" تعریف می شود.5⃣ علاوه بر کابردشناسی، در حوزه های جامعه شناسی زبان، زبان شناسی پیکره ای، تحلیل کلام و تحلیل گفتمان نیز به بافت زبان توجه می شود.6⃣ در سال های اخیر، پژوهش هایی در راستای به کارگیری مباحث مطرح در علوم جدید در مواجهه با متون اسلامی صورت گرفته است. با این حال، گونه های تأثیرگذاری زمینه در برداشت از متون و هنجارها و ضوابط زمینه گرایی خصوصاً با تمرکز بر متون دینی نیاز به تحقیق و تبیین بیشتر دارد. در ادامه، بعضی از انحاء تأثیرگذاری زمینه با تمرکز بر حدیث مطرح می شود و با بیان نمونه هایی، تلاش می شود تا برخی از ضوابط آن مشخص شود. ________________________ 3⃣ برای نمونه، ن.ک: سید مرتضی، الذریعۀ، ج1، ص306 و 307. 4⃣ هلیدی و حسن، زبان، بافت و متن، ص41 تا 45. مقاله ی مالینوفسکی در ضمیمه ی کتاب معنای معنی آمده است: آگدن و ریچاردز، معنای معنی، ص427 تا 483. 5⃣ چپمن، معنی کاربرد شناختی، ص18؛ و ن.ک: یول، کاربردشناسی زبان، ص11. 6⃣ برای مروری بر چگونگی رویکرد این 4 حوزه، ن.ک: چپمن، معنی کاربرد شناختی، ص303 تا 327. 📌ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۹》 با نظر ابتدایی به کلام، برداشتی نسبت به مفاد آن صورت می گیرد. این برداشت اولیه با لحاظ زمینه ی صدور کلام، ما را رهنمون به کارکرد صدور کلام می کند و کشف کارکرد کلام، موجب کشف اطلاعات جدیدی نسبت به مفاد کلام و شکل گیری برداشت دقیق تر از مفاد کلام می شود. مثلا وقتی با خطاب متضمن امر به کاری مواجه می شویم برداشت اولیه ای شکل می گیرد که آن کار، مورد بعث است. این برداشت اولیه در کنار ملاحظه ی زمینه ی صدور کلام که مثلا نزاعی در مورد مشروعیت و حرمت آن کار مطرح بوده و عدم وجوب آن کار، مفروغٌ عنه بوده، موجب احراز این مطلب می شود که این خطاب، به جهت مشخص کردن قول صحیح در این نزاع و برای امضاء یکی از این دو قول صادر شده است و این باعث می شود که از خطاب مذکور، برداشت وجوب نشود و به معنای اصل مشروعیت آن کار تلقی شود. همین بیان در محل بحث هم قابل تطبیق است. در مواجهه ی ابتدایی با کلام، مفاد لفظی آن برداشت می شود. با نظر به زمینه و لحاظ نسبت مفاد لفظی کلام با موقف عامی که در زمینه ی آن وجود دارد، مشخص می شود که کارکرد این کلام، امضاء موقف موجود در زمینه است و در طول احراز امضایی بودن کلام، سعه ی مفاد آن کشف می شود. علاوه بر مواردی که ذکر شد، توسعه در مفاد حدیث گاهی در قالب کشف مبنای مفاد لفظی حدیث رخ می دهد. صورت کلی این برداشت به این شکل است که حدیث، در موضوعی وارد شده که از صغریات یا فروعات کبرا یا قاعده ای است که در فضای صدور حدیث، محل اختلاف قرار گرفته و داوری در مورد موضوع مذکور در حدیث، بسته به مبنایی بوده که در آن کبرا یا قاعده ی کلی اتخاذ می شده است. در چنین فضایی، با داوری متکلم در مورد آن موضوع، موقف وی نسبت به آن مبنا مشخص می شده است. مثلا اگر فرض کنیم که در جامعه، نزاعی شکل گرفته که آیا اکرام علماء نجوم، واجب است یا خیر و ریشه ی این نزاع تماما به این بر می گردد که آیا وجوب اکرام عالم، مختص به عالم فقیه است یا شامل هر عالمی می شود. در چنین فضایی وقتی گفته می شود که اکرام عالم نجوم، واجب است چنین تلقی می شود که نزد متکلم، اکرام مطلق عالم واجب است و وجوب اکرام، اختصاص به عالم فقیه ندارد. استاد سید احمد مددی در موارد متعددی، با استناد به فضای صدور حدیث، برخی قواعد فقهی یا اصولی را از احادیثی که در موارد خاصی وارد شده اند برداشت کرده اند. این برداشت در مواردی با چالش هایی همراه است که ما را به یکی از مهم ترین هنجارهای زمینه گرایی رهنمون می کند. در یادداشت بعدی به ذکر نمونه هایی در این بحث پرداخته می‌شود، ان شاء الله. 📌ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri