eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2.1هزار دنبال‌کننده
369 عکس
28 ویدیو
95 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
زیادات بر متون حدیثی (2) راهکارهای شناسایی زیادات بر متون حدیثی: 1. نسخه با بررسی نسخه‌های موجود از روایت می‌توان افزوده‌های احتمالی را کشف کرد؛ توضیح آنکه، گاه روایتی نقل کوتاه و بلند دارد و در این میان، در برخی از نسخه‌های حدیثی می‌توان ردپایی برای قضاوت راجع به حدیث جست‌وجو کرد و حکم به صحت یکی از نقل‌ها کرد. برای مثال، در روایتی که قراینی بر تشکیک در نسخهٔ بلند از آن است، رجوع به نسخهٔ خطی کمک شایانی به صحت قضاوت در آن زمینه و شناسایی فقرات افزوده‌شده بر روایت می‌کند. برای نمونه، روایتی در کتاب الغیبة، محمدبن‌ابراهیم نعمانی(م360ق) بدین مضمون نقل شده است: «عن ابی‌حمزة الثمالی قال: کنت عند ابی‌جعفرمحمدبن‌علی‌الباقر(ع) ذات یوم فلما تفرق مَن کان عنده قال لی: یا اباحمزة من المحتوم الذی لا تبدیل له عند الله قیام قائمنا فمن شک فیما اقول لقی الله سبحانه و هو به کافر و له جاحد. ثم قال: بابی و امی المسمى باسمی و المکنى بکنیتی السابع من بعدی بابی من یملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا. ثم قال: یا اباحمزة من ادرکه فلم یسلم له فما سلم لمحمد و علی و قد حرم الله علیه الجنة و مأواه النار-و بئس مثوى الظالمین. و أوضح من هذا بحمد الله و أنور و أبین و أزهر لمن هداه الله و أحسن إلیه قول الله عزوجل فی محکم کتابه-إن عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الأرض منها أربعة حرم ذلک الدین القیم فلا تظلموا فیهن أنفسکم و معرفة الشهور المحرم و صفر و ربیع و ما بعده و الحرم منها هی رجب و ذوالقعدة و ذوالحجة و المحرم لا تکون دینا قیما لأن الیهود و النصارى و المجوس و سائر الملل و الناس جمیعا من الموافقین و المخالفین یعرفون هذه الشهور و یعدون‌ها بأسمائها و إنما هم الأئمة(ع) و القوامون بدین الله و الحرم منها أمیرالمؤمنین علی الذی اشتق الله تعالى له اسما من اسمه العلی کما اشتق لرسوله(ص) اسما من اسمه المحمود و ثلاثة من ولده أسماؤهم علی علی‌بن‌الحسین و علی‌بن‌موسى و علی‌بن‌محمد فصار لهذا الاسم المشتق من اسم الله عزوجل حرمة به و صلوات الله على محمد و آله المکرمین المتحرمین به.‌» [1] همچنین این روایت در کتاب‌های تأویل الآیات الظاهره[2]، البرهان[3] و نیز تفسیر کنز الدقائق[4] موافق با کتاب الغیبة آمده است. این روایت در کتاب‌های بعدی خود نیز انعکاس‌هایی داشته است. برای نمونه، در کتاب بحار الأنوار این گزارش تا فقرهٔ «من اسم الله عزوجل حرمه به» نقل شده است.[5] البته این گزارش در جا‌های دیگری از این کتاب تا فقرهٔ «بئس مثوی الظالمین» نقل شده و در اینجا پایان یافته است.[6] هردو نقل نیز از کتاب الغیبه نعمانی است و دارای همان یک طریق‌اند. محقق شوشتری انتهای روایت را عبارت «و بئس مثوی الظالمین» دانسته و ادامهٔ گزارش را از کلام نعمانی بر شمرده است و مزج روایت با کلمات و نظرات خود را از عادت‌های نعمانی بر می‌شمارد. [7] از دیگر کتب متأخر که به‎نقل این روایت پرداخته‌، کتاب اثبات الهداة است که روایت با عبارت «بئس مثوی الظالمین»پایان می‌پذیرد. [8] نقل نسخهٔ کوتاه روایت در چند موضع از بحار الأنوار و اثبات الهداة و همچنین قراین و شواهدی که محقق شوشتری در کتابش آورده، همگی از عواملی است که قضاوت را آسان‌تر کرده تا حکم به صحت نقل کوتاه از روایت کنیم و بخش اضافه را افزوده‌ای بدانیم که به‌واسطهٔ عدم‌نشانه‌گذاری مناسب در نسخه، با متن روایت خلط شده و در ادامه مشکلاتی را ایجاد کرده است. قرینهٔ دیگر بر صحت این قضاوت، متن نسخهٔ خطی موجود از کتاب الغیبة نعمانی است که امروزه در دسترس است و توسط نسخه‌پژوه معاصر، علی‌اکبر غفاری استفاده شده است. مطابق این نسخه، عبارات روایت و کلام مؤلف پشت‌سرهم آورده شده است و نشانه‌گذاری مناسبی برای آگاهانیدن مخاطب در آن وجود ندارد. غفاری نیز در تصحیح خود، حدیث را تا فقرهٔ «بئس مثوی الظالمین» دانسته و مازاد آن را به‌عنوان توضیحات نعمانی تلقی کرده است که مطابق با دیگر قراین موجود در این زمینه است.[9] ______________________________ [1] ‏نعمانی، الغيبة، 86. [2]استرآبادی،تأويل الآيات الظاهرة، 208. [3]بحرانی، البرهان فی تفسير القرآن،ج2، ص772. [4]‏قمی مشهدی، كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج5،ص 451. [5]‏مجلسی، بحار الأنوار،ج24،ص 241 ؛ مجلسی، بحار الأنوار،ج36،ص 393. [6]مجلسی، بحار الأنوار،ج51 ،ص139. [7]‏تستری، الاخبار الدخیله، 1/80. [8]حر عاملی، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات،ج5،ص198. [9]نعمانی،الغيبة، 86. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
تصویر نسخه خطی کتاب غیبت نعمانی که در متن به آن اشاره شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💢 یک تأمل در مورد ابان بن تغلب ✍ محمدباقر ملکیان کشی در سه جای رجالش، دسته‌ای از فقهاء را نام می‌برد که همه طایفه (و به تعبیر او: اجماع عصابه) در برابر مقام فقهی آنها کرنش کرده‌اند، و سخن آنها را در تصحیح روایات پذیرفته‌اند. در کلمات متأخرین، از این سه دسته به اصحاب اجماع تعبیر می‌شود. اکنون در پی تفسیر و تفصیل پیرامون این موضوع نیستم، اما یک نکته که مدتی است ذهن مرا به خود مشغول کرده است و شاید بعداً در رد و اثبات آن به تفصیل سخن گفتم. کشی در دسته دوم این طایفه، از ابان بن عثمان یاد می‌کند، اما به گمانم این از جمله اشتباهات کشی است، و باید به جای ابان بن عثمان، ابان بن تغلب را جای داد. توضیح این‌که همه فقهایی که در این سه موضع رجال کشی ذکر شده‌اند، فارغ از ادعای کشی در مورد آنها، جایگاه ثابت شده‌ای در بین شیعیان دارند، اما ابان بن عثمان وصله ناجوری است، چرا که نه فقاهتش در حد و اندازه دیگران است، و نه چنین کرنشی از جانب شیعیان نسبت به جایگاه او می‌بینیم. اما ابان بن تغلب هم فقیه بلندپایه‌ای است و هم شیعیان - و بلکه اهل سنت - نسبت به مقام علمی او سر تعظیم فرود می‌آورند. بعید نیست که گزارش عملکرد اصحاب در مورد «ابان» بوده، اما کشی به اشتباه آن را به ابان بن عثمان تفسیر کرده است. (در این مورد یادداشت «راهنمایی‌های دردسرساز» را هم بخوانید) در پی این اشتباه، اشتباه دیگری از او سرزده، و آن ذکر ابان در دسته دوم است، در حالی که می‌بایست ابان بن تغلب را نام می‌برد، آن هم در دسته اول. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 عدم وثاقت سهل بن زیاد 👤 استاد شهیدی پس از ذکر کلام آیت الله شبیری زنجانی به این صورت اشکال کرده اند: کثرت نقل از جانب در کافی کاشف از آن است که ایشان را قبول داشته است؛ لکن توثیق عملی کلینی با تضعیف و شیخ تعارض می کند. از طرفی قرینه‌ای بر این‌که تعبیر «کذب» در عبارت «یشهد علیه بالغلو و الکذب» از جانب نجاشی، کذب ناشی از اتهام بوده است، وجود ندارد؛ خصوصا که نجاشی از قمیین نبوده ... 📚 درس خارج فقه(۶ بهمن ۱۳۹۸، جلسه ۶۴) ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1788 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 توثيق سهل بن زیاد و مناقشه در اشکالات استاد شهیدی 👤 هم قرائن توثيق دارد و هم قرائن تضعیف. امارات او عبارتند از: کلام فضل بن شاذان، کثرت نقل کلینی از او و توثيق شیخ طوسی در رجالش. از طرفی شیخ طوسی در فهرست و همچنین نجاشی او را تضعیف کرده اند. با توجه به اینکه در مورد سهل بن زیاد مطرح شده است، عرف در جمع بین توثیقات و تضعیفاتی که در مورد او وجود دارد، تضعیفات را ناشی از دانسته و با توجه به حدسی بودن تضعیفات، توثیقات را مقدم می کند. نجاشی هم گر چه از قمیین نیست اما قرائن زیادی مبنی بر تضعیفات مبتنی بر متن شناسی در مورد او وجود دارد... 📚 راهنمای فقه، ۳ بهمن ۱۴۰۱ ✅ ادامه این مطلب و مباحثه👇👇 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2793 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سیره شیعیان در زیارت اربعین بحثی داریم که برخی مطالب در شیعه به نحو تلقی بوده و نه به نحو تبنی و یا به نحو قواعد حدیثی نبوده است، تلقی یعنی شواهد نشان می‌دهد که بین شیعه این جا افتاده بوده است، مثلاً فرض کنید مرحوم شیخ طوسی وقتی روایت علامات مومن را نقل می کند؛ . ایشان سند هم نقل نمی‌کند . شیخ طوسی متوفای 460 است، امام عسکری علیه السلام 260 است. این نشان می‌دهد در این دویست سال، عملاً این [زیارت] بین شیعه جا افتاده بوده. لذا ایشان در سند به «رُوِيَ» اکتفا می کند. در این دویست سال که چون سند نیست، ما از تاریخش اطلاعی نداریم، بین وفات امام عسکری علیه السلام و وفات شیخ طوسی، درست دویست سال فاصله است. ظاهرش این است که شیعه در این دویست سال این کار را انجام می‌داده است. بعید است شیخ طوسی یک مطلبی رابگوید، مثلاً فرض کنید در سال 440 دیده [فقط او نقل کند]. ظاهراً یک سیره‌ای برای شیعه بوده، این همان تلقی است، لذا اینجور خبر مرسل هم قابل قبول است. نه به لحاظ ارسال، اینها حاکی از یک نوع تلقی است بین شیعه. این نوع اخبار به نظر ما قابل قبول است. 📚درس خارج فقه 24بهمن 1394 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔸علم درایه🔸 ✔️در بین شیعیان اولین کسی که در علم درایه قلم به دست گرفته است: احمد بن موسی برادر سید بن طاووس است. إنّ أوّل من ألَّف من أصحابنا فی علم الدرایة کما هو المشهور هو جمال الدین أحمد بن موسی بن جعفر بن طاووس المتوفّی عام ۶۷۳ه، وهو والد عبد الکر یم بن أحمد بن موسی ابن طاووس، المتوفّی عام ۶۹۳ه، 📚اصول الحدیث و احکامه ص۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔸علم رجال و درایه🔸 موضوع علم رجال: شخص راوی از حیث جرح و تعدیل و طبقه او میباشد اما موضوع علم درایه: حدیث از حیث سند و متن است. ✔️با این بیان ما در علم رجال پیرامون راویان حدیث به طور خاص مثل زراره و... صحبت میکنیم اما در علم درایه می‌گوییم که مثلا این حدیث سندش(مجموع راویان) صحیح است یا خیر. پس رابطه بین موضوع علم رجال و درایه تباین میباشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠حجیت کتاب سرائر 👤 بعضی می گویند سرائر، ندارد. ما در توضیح می‌گوییم که سه مبنی در مورد مستطرفات وجود دارد: ۱- عده‌ای مانند آقای می‌گویند همه‌ی روایات این کتاب است چون مستطرفات سرائر، ۲۰ کتاب است که داعی بر نداشته است و اگر هم می‌آورد، تیمنا و تبرکا بود. البته خود این ۲۰ کتاب الآن موجود نیست و این‌ها کتب مهمی بوده‌اند که برخی از آن‌ها به هم عرضه شده‌اند. ۲- عده‌ای مانند آقای می‌گویند همه‌ی این روایات است و مستطرفات قابل نیست و نهایتا مؤید است. ۳- عرض ما این است که ابن نوه‌ی دختری شیخ است و اسناد شیخ طوسی را در اختیار داشته است و هنوز اتفاق خاصی نیفتاده که ابن ادریس به اسناد شیخ طوسی دسترسی نداشته باشد چون اتفاق مهم پس از کتاب‌سوزی کتابخانه شیخ طوسی، حمله‌ی است و ابن ادریس قبل از این جریانات است لذا اسناد شیخ طوسی، در اختیار او هم بوده است. ما کتابی را که ابن ادریس در مستطرفات آورده را در شیخ طوسی بررسی می‌کنیم و اگر سند شیخ طوسی به آن کتاب، سند درستی باشد و ابن ادریس از آن کتاب نقل کند، درست است. 📚 درس خارج فقه، ۱۴ آبان ۱۴۰۲ ✅ ادامه مطلب و مباحثه علمی👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3146 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
«کوتاه سخن آنکه مجرد اتهام به غلو، در ردّ روایت و یا نفی عقیده کفایت نمی‌کند، به ویژه ما اطلاع دقیقی از مبانی فکری دو رجالی برجسته، مرحوم نجاشی و ابن غضائری، در دست نداریم. به نظر می‌رسد اندیشمندان خط صحیح غلوّ، با قطع نظر از برخی عقاید، حاملان اصلی معارف صحیح اهل‌بیت (ع) بودند و خط آنان را نباید با خطوط انحرافی خلط کرد.» 📚نگاهی به دریا، ص131. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
وجیزةٌ فی استشهاد الرّسول الأعظم ص.pdf
272.9K
📝 کوتاه نوشته‌ای پیرامون شهادت رسول اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 دأب مرحوم شیخ صدوق در "کتاب‌من‌لایحضره‌الفقیه" ❖ آیت الله محمدتقی شهیدی: ● مرحوم صدوق حتی در کتاب من‌لایحضره‌الفقیه دأبش این بود: یک حدیثی را از امام علیه‌السلام نقل می‌‌کردند بدون این‌که توضیح بدهند که بعد از این من چیزی را که می‌‌گویم ادامه حدیث نیست، بلکه مطلب جدیدی است، ادامه می‌‌دادند. ● جهتش هم این بود که کتاب، کتاب فتوی بود نه کتاب نقل حدیث، حتی من‌لایحضره‌الفقیه کتاب فتوی بود تا چه برسد به کتاب هدایه و مقنع که صریحا مشخص است که کتاب فتوی است. ● این مطلب خیلی مورد غفلت واقع می‌‌شود و باید همیشه به آن توجه بکنید، حتی من‌لایحضره‌الفقیه یک وقت شما را به اشتباه نیندازد که فکر کنید این ذیل تتمه همان صدر روایت است و چه بسا سند روایت صحیح است اما این تتمه آن روایت نیست این مطلب جدیدی است از خود صدوق. 🔺درس خارج فقه؛ ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri