eitaa logo
درس رجال سید محمد جواد سید شبیری
1.8هزار دنبال‌کننده
288 عکس
22 ویدیو
78 فایل
درس رجال استاد سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات درسی با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 لمدخل إلى موسوعة الحديث النبوي عند الإمامية (دراسة في الحديث الإمامي) ✍️تأليف: حيدر حب الله 📖جزء واحد؛ الصفحات: ٧١٢ 📦نشر مركز البحوث المعاصرة، بيروت، لبنان 🗓الطبعة الأولى، ٢٠١٤م 🔗 لینک دانلود رایگان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✅هر چند کتاب‌‌هایشان مورد اعتماد است... ✔️ شیخ طوسی در مقدمه کتاب الفهرست می‌نویسد: 🔸هنگام ذکر هر یک از نویسندگان و صاحبان اصول، ناچار از آن هستم که آنچه درباره او از «تعدیل و تجریح» گفته شده را اشاره کنم و اینکه آیا می‌شود بر روایتش اعتماد کرد یا نه و اعتقادش را آشکار کنم که آیا موافق حق است یا مخالف آن ، چرا که بسیاری از نویسندگان از اصحاب ما و صاحبان اصول به مذاهب فاسده گرویده‌اند؛ هر چند کتاب‌‌هایشان مورد اعتماد است. ▪️فإذا ذكرتُ كلَّ واحد من المصنفين وأصحاب الأصول فلابدّ من أن أُشير إلى ما قيل فيه من التعديل والتجريح، وهل يعوّل على روايته أو لا، وأبين عن اعتقاده وهل هو موافق للحق أو هو مخالف له، لأن كثيراً من مصنفي أصحابنا وأصحاب الأصول ينتحلون المذاهب الفاسدة، وإن كانت كتبهم معتمدة. 📚 الفهرست ج1 ص32 ♦️استاد شبیری زنجانی : 🔸(این کلام شیخ طوسی)نشان می دهد که طائفه به روایات عده ای از اصحاب فاسد المذهب عمل می کردند. البته از این عبارت استفاده نمی شود که عمل اصحاب شرایطی داشته است یا نه؛ اما ثابت می کند که اصحاب فی الجمله به روایات غیر امامی عمل می کرده اند. شیخ طوسی در فهرست مکرر در مورد بعضی از روات غیر امامی ذکر کرده است که «کتابه معتمد»، «اصله معتمد» و ... 🔹از اين عبارت و عبارات ديگر شيخ طوسى بر مى‌آيد كه وى در صورتى كتاب افراد فاسد المذهب را در فهرست مى‌آورد كه كتاب قابل اعتبارى باشد. @rahjoo_213 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔹نکته‌ای که باید پیش از مطالعه کتب رجالی (اعتبارسنجی) بدان توجه داشت ▪️قبل از مطالعه کتاب‌های رجالی باید به این نکته توجه داشت که دو رویکرد کلان در زمینه اعتبارسنجی حدیث وجود دارد. الف) رویکرد قدمای شیعه تا سده هفتم هجری که بر پایه کتاب‌محوری بوده و به طور عمده بر بررسی محتوا و قرائنِ پذیرش کتاب استوار بوده است؛ ب) رویکرد راوی‌محوری که به طور پررنگ در سده هفتم از اهل سنت برگرفته شد و وارد محیط علمی شیعه شد و تا کنون نیز رویکرد غالب و رایج به شمار می‌رود. ▪️در مطالعه کتب به ویژه کتب جدید باید به این نکته توجه داشت که آیا نویسنده این کتاب به تفاوت این دو رویکرد توجه داشته و به طور ویژه آیا درباره رویکرد کتاب‌محوری آگاهی کافی داشته است یا نه؟ بسیاری از مقالات و کتب جدید اساسا بر پایه راوی محوری نگاشته شده و گویا تصویر دیگری جز این در ذهن نگارنده وجود نداشته است. بنا بر این همین رویکرد در نوشته ها چیره می شده و مانع نگاه همه سویه به موضوع می شده است. خوشبختانه از حدود دو دهه پیش، توجه به رویکرد کتاب‌محوری در میان برخی پژوهشگران پررنگ شده و شاهد برخی نوشته‌ها (هر چند کم‌شمار) در این باره هستیم. ▪️در حدّ آشنایی ناقصم با این کتاب‌ها می‌توانم این نگاشته‌ها را نام ببرم که نگارنده آن‌ها به این دو رویکرد توجه داشته است: 1. نگاشته‌های جناب آقای احسان سرخه‌ای 2. نگاشته‌های جدید جناب آقای سید علیرضا حسینی شیرازی 3. کتاب تاریخ حدیث مکتوب شیعه نگاشته جناب آقای عباس مفید 4. کتاب حدیث ضعیف نگاشته جناب آقای امین حسین‌پوری 5. نگاشته‌های مربوط به دروس استاد سید احمد مددی و برخی شاگردانشان مانند آقای مهدی خدامیان و محمد باقر ملکیان 6. کتاب بازسازی متون کهن حدیث شیعه، گردآوری محمد عمادی حائری با این حال، حقیر بر این باورم که هنوز کتابی جامع و مناسب درباره رویکرد کتاب‌محوری و اعتبارسنجی گام به گام بر پایه تجمیع قرائن نگاشته نشده است. ▪️دانستن پاره‌ای از موضوعات برای اعتبارسنجی حدیث لازم و ضروری است و تفاوتی نمی‌کند که شما چه مبنایی داشته باشید. مانند ساختارشناسی سند و تحریف زدایی و تصحیف زدایی از سند و عادی سازی سند (تعلیق و تحویل و ...) ولی در مباحثی که منتهی به داوری درباره راوی می گردد معمولا تفاوت رویکرد موجب تفاوت در نوع داوری نیز می شود. پس نوآموزانِ دانش اعتبارسنجی توجه بفرمایند که سیر مطالعاتی کتب باید به گونه‌ای باشد که حتما درباره رویکرد کتاب‌محوری اطلاعات کافی کسب نموده و با دید بازتری به اعتبارسنجی بپردازند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔹معرفی چند کتاب درباره الکافی ▪️برای آشنایی با اصل کتاب الکافی (نه سیر مطالعه خود الکافی) حقیر در حدّ آشنایی ناقصم با کتاب‌های این حوزه می‌توانم این نگاشته‌ها را نام ببرم: 1. کتاب کافی‌شناسی؛ نوشته محمد حسن ربانی پیوند 2. الکلینی البغدادی و کتابه الکافی؛ نوشته هاشم ثامر عمیدی پیوند 1 - پیوند 2 3. الکلینی و الکافی؛ نوشته عبدالرسول الغفار پیوند 4. کتاب شناخت‌نامه کلینی و الکافی؛ نوشته محمد قنبری (4 جلد) پیوند 1 - پیوند 2 5. کتابشناسی کلینی و کتاب الکافی؛ نوشته محمد قنبری پیوند 1 - پیوند 2 6. کتاب گفتگوها و گفتارها درباره کلینی و الکافی؛ پیوند 7. مجموعه مقالات همایش بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی (5 جلد)؛ پیوند 1 - پیوند 2 8. کتاب جوامع حدیثی شیعه؛ نوشته هادی حجت (ص21 تا 74) پیوند 9. نرم افزار مجموعه آثار ثقه الاسلام کلینی (حاوی 191 جلد کتاب شامل الکافی، شرح‌ها، ترجمه‌ها، تعلیقه‌ها، حاشیه‌ها و آثار همایش بزرگداشت ایشان) پیوند ▪️در صورت محدودیت زمانی، پیشنهاد می‌شود شماره 8 را مطالعه بفرمایید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✳️ نظر آیت الله بروجردی(ره) درباره «مصباح الشریعه» ✔️ درس خارج فقه استاد محمدتقی شهيدی 99/06/23 🔹 «مصباح الشریعة» به قول مرحوم آقای بروجردی تألیفِ شیخ ابوالقاسم قُشیری رئیس متصوفه است و ربطی به امام صادق ندارد. آقای زنجانی در این جرعه‌ای از دریا جلد 3 نقل می‌کنند که من خودم بودم در مجلسی که آقای بروجردی بودند،‌ و مرحوم آقای خمینی هم بودند. یک کسی ظاهراً راجع به این روایت «العبودیة جوهرها الربوبیة» سؤال کرد. آقای بروجردی فرمود سندش کجاست؟ ایشان می‌گویند مرحوم آقای خمینی به آن بغل‌دستی گفت: «مصباح الشریعة». آن بغل‌دستی هم گفت: «مصباح الشریعة». آقای بروجردی گفت: بله مصباح الشریعة شیخ ابوالقاسم قشیری رئیس متصوفه! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢 تمایز عقلانیت شیعی و غیرشیعی در تبویب کافی کلینی و صحیح بخاری ✍️ حجت‌الاسلام احمدحسین شریفی تفاوت عقلانیت شیعی و غیرشیعی را می‌توان در تفاوت‌هایی که در تبویب جوامع روایی معتبر آنها وجود دارد، مشاهده کرد. به عنوان مثال پنج فصل ابتدایی کتاب صحیح بخاری را با کتاب کافی کلینی مقایسه می‌کنیم: 📗کتاب صحیح بخاری ۱. بدء الوحی ۲. الایمان ۳. العلم ۴. الوضوء ۵. الغسل 📙کتاب الکافی ۱. العقل و الجهل ۲. فضل العلم ۳. التوحید ۴. الحجة ۵. الایمان و الکفر مرحوم کلینی مقدمه نسبتاً مفصلی برای کتاب خود و فلسفه گردآوری و دسته‌بندی روایات ذکر می‌کند در حالی که بخاری بدون هیچ مقدمه‌ای و توضیحی درباره فلسفه تبویب و دسته‌بندی خاصی که در کتاب آورده‌ است، بعد از بسم الله، روایات مربوط به «کتاب الوحی» را شروع می‌کند. کلینی در توجیه اینکه چرا کافی را با کتاب العقل و الجهل و فضل علم و عالمان آغاز کرده است، جمله‌ای بسیار بنیادین و کلیدی ذکر می‌کند که نشان دهنده عقلانیت و دین‌شناسی شیعی در سراسر تاریخ آن بوده و هست: «و أوّل ما أبدأ به و أفتتح به كتابي هذا كتاب العقل، و فضائل العلم، و ارتفاع درجة أهله، و علوّ قدرهم، و نقص الجهل، و خساسة أهله، و سقوط منزلتهم، إذ كان العقل هو القطب الّذي عليه المدار و به يحتجّ و له الثواب، و عليه العقاب؛ دلیل آنکه کتاب خودم را با کتاب العقل و فضائل علم، و برتری درجه عالمان، و ارزش بلند آنان، و نقص جهل و پستی جاهلان و سقوط جایگاه‌شان شروع کردم آن است که: عقل قطبی است که مدار و محور [حق و باطل و صحیح و سقیم] است. و به عقل احتجاج می‌شود و ثواب برای عقل است و عقاب هم بر عقل است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🗓۱۴ مهرماه سال ۱۳۸۳ش 🏳رحلت عالم مجاهد ربانی 🏳بزرگ مکتب تفکیک مشهد 🏳حامی‌امام و انقلاب‌اسلامی 🏳آیت الله حسنعلی مروارید 💠رهبرانقلاب ‼️این عالم جلیل‌القدر عمر پربرکت خود را یکسره با پرهیزگاری و صلاح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی با رفتار و منش علمی و عملی خویش چهره‌یی نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره‌ی همه‌ی کسانی که با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند. ۸۳/۷/۱۵ ‼️ما باید تحمل را در حوزه باید بالا ببریم. خوب، یکی مشرب فلسفی دارد، یکی مشرب عرفانی دارد، یکی مشرب فقاهتی دارد، ممکن است همدیگر را هم قبول نداشته باشند. در مشهد مرحوم آ شیخ مجتبی قزوینی مشرب ضدیت با فلسفه‌ی حکمت متعالیه، مشرب ملاصدرا، داشت اما امام چکیده و زبده‌ی مکتب ملاصدراست؛ نه فقط در زمینه‌ی فلسفی‌اش، در زمینه‌ی عرفانی هم همینجور است. خوب، مرحوم آ شیخ مجتبی نه فقط امام را قبول داشت، از امام ترویج میکرد تا وقتی زنده بود. ترویج هم از امام کرد؛ ایشان بلند شد از مشهد آمد قم، دیدن امام. مرحوم آ میرزا جواد آقای تهرانی در مشهد جزو برگزیدگان و زبدگان همان مکتب بود، اما ایشان جبهه رفت. با تفسیر حمد امام که در تلویزیون پخش میشد، مخالف بودند؛ به خود من گفتند؛ هم ایشان، هم مرحوم آقای مروارید، اما حمایت میکردند. از لحاظ مشرب و ممشا مخالف، اما از لحاظ تعامل سیاسی، اجتماعی، رفاقتی، با هم مأنوس؛ همدیگر را تحمل میکردند. باید در حوزه قم هم باید اینجوری باشد. ۸۶/۹/۸ @Jahade_tabeini •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🗓۲۱ ربیع‌الاول سال ۶۳۸ ق 🏳رحلت شیخ‌الاکبر، ابن‌عربی/۱ 💠امام خمینی ‼️در جوانی که نشاط و توان بود با مکاید شیطان و عامل آن که نفس امّاره است سرگرم به مفاهیم و اصطلاحات پُرزرق و برقی شدم که نه از آن‌ها جمعیّت حاصل شد نه حال، و هیچ گاه درصدد به دست آوردن روح آنها و برگرداندن ظاهر آنها به باطن و ملک آنها به ملکوت برنیامدم و گفتم: از قیل و قال مدرسه‌ام حاصلی نشد / جُز حرف دلخراش پس از آن همه خروش؛ چنان به عمق اصطلاحات و اعتبارات فرو رفتم و به جای رفع حُجب به جمع کُتب پرداختم که گویی در کون و مکان خبری نیست جُز یک مُشت ورق پاره که به اسم علوم انسانی و معارف الهی و حقایق فلسفی طالب را که به فطرت‌الله مفطور است از مقصد بازداشته و در حجاب اکبر فرو برده. اسفار اربعه با طول و عرضش از سفر به سوی دوست بازم داشت نه از فتوحات فتحی حاصل و نه از فُصوص الحِکَم حکمتی دست داد، چه رسد به غیر آنها که خود داستان غم‌‌انگیز دارد. پس از این پیر ینوا بشنو که این بار را به دوش دارد و زیر آن خم شده است، به این اصطلاحات که دام بزرگ ابلیس است بسنده مکن و در جستجوی او ـ جلّ و علا ـ باش، جوانی‌ها و عیش و نوش‌های آن بسیار زودگذر است که من خود همۀ مراحلش را طی کردم و اکنون با عذاب جهنّمی آن دست به گریبانم و شیطان درونی دست از جانم بر نمی‌دارد تا ـ پناه به خدای تعالی ـ آخر ضربه را بزند. ولی یأس از رحمت واسعۀ خداوند خود از کبائر عظیم است، و خدا نکند که معصیت کاری، مُبتلای به آن شود! ۶۵/۹/۱ @Jahade_tabeini •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🗓۲۱ ربیع‌الاول سال ۶۳۸ ق 🏳رحلت شیخ‌الاکبر، ابن‌عربی/۲ 💠امام خمینی ‼️یاد روزی که در ایام جوانی کتاب «فصوص الحکم» و دیگر کتب عرفانی را که بزرگان مشایخ ارباب عرفان به یادگار گذاشته‌‌اند در خدمت بعض از مشایخ اهل عرفان (آیةالله شاه‌آبادی) ـ رضوان اللّه‌ علیه ـ استفاده نمودم و اکنون که در این سنّ کهولت باید بگویم که کتب مذکور با همه قدر و منزلتی که دارند و کمکهای بسیار ارزنده‌ای به معرفت قرآن کریم ـ سرچشمه فیّاض معرفة‌اللّه‌ و کتب ادعیۀ ائمه معصومین، صلوات اللّه‌ و سلامه علیهم اجمعین، که آنها را حقّاً قرآن صاعد باید خواند و احادیث آن بزرگواران ـ می‌کنند، حلاوت و لطافت و جامعیت اسرار کتاب الهی را ندارند. فی‌المثل سورۀ مبارکه حمد مشتمل جمیع اسرار معارف الهیه است که تحمل آن از عهده این نویسندۀ دست و پا بسته خارج است، همین قدر بدان که در "بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ" معارف و اسرار غیرقابل تحمل برای ما است و اگر عارف صاحب سری در "اَلْحَمْدُلِله" قدم صاحب ولایت غور کند می‌یابد که در عالم هستی غیر از "الله" چیزی و کسی نیست که اگر بود حمد مختصّ به ذات الوهی نبود (تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل) پس باید قلمها بشکنند اگر گمان شود ورای او هستند. تو نیز ای عزیز کتب عرفا و اولیا را بخوان به قصد فهمیدن یا ذوق کردن همین کلمۀ شریفۀ جامعه! ۱۳۶۷/۱۰/۲۵ @Jahade_tabeini •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
مشایخنا المعاصرین مراد شیخ انصاری از «مشایخنا المعاصرین»(ن.ک: المکاسب، ج۳، ص۱۰۷) چه کسانی است؟ آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: مراد ایشان از «مشایخنا» اساتید ایشان نیست، بلکه مقصود ایشان مشایخ امامیه است. اما مراد ایشان از «مشایخنا المعاصرین» معاصرین از مشایخ امامیه است، منتها بعضی از این مشایخ امامیه، استاد خود شیخ هم هستند؛ مثل صاحب مناهل سید مجاهد، یا نراقی. ایشان همچنین در بحث معاطات از صاحب جواهر به «معاصر» تعبیر کرده است.(المکاسب، ج۳، ص۲۵) منبع: جرعه‌ای از دریا، ج۴، ص۴۱۷ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 حجیت مرسلات جزمی قدما 🔹 گاهی شیخ مفید یا شیخ طوسی روایتی را به صورت جزمی به یکی از ائمه (ع) اسناد می‌دهند. از آنجا که برای ایشان راه‌های حسی دریافت روایت از امامان ع وجود داشته، اِخبار ایشان محتمل الحس و الحدس و حجت است. 🔸 به طور مثال مرحوم صدوق در کتاب معانی الأخبار روایتی را نقل می‌کند که در آن آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ‏ الضَّعِيفَ‏ الَّذِي لَا زَبْرَ لَهُ» و در پایان می‌فرماید «وَجَدْتُ‌ بِخَطِّ اَلْبَرْقِيِّ‌ أَنَّ‌ الزَّبْرَ هُوَ الْعَقْل» (معانی الأخبار 344) 🔹 این جمله نشان می‌دهد که در آن عصر برای ایشان و برخی دیگر ازاصحاب مانند شیخ مفید و کلینی و شیخ طوسی شناخت دست خط روات و اصحاب ائمه ع ممکن بوده است و بدون نیاز به سند، راه‌های حسی متعددی برای احراز اینکه روایتی مربوط به راوی است راه های حسی متعددی داشتند مثل اینکه خط او را می‌شناختند و نیاز نبوده که سند تا آن راوی داشته باشند. 🔸 بنابراین روایات ایشان محتمل الحس و الحدس است و سیره‌ عقلا اعتماد به چنین خبرهایی است. فقیهان بزرگی مانند امام خمینی نیز چنین روایاتی را حجت می‌دانند. (ر.ک: کتاب الطهارة (امام خمینی) 1: 81). 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1395 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 حجت نبودن اخبار آحاد در امور غریبه 👤 در روایتی صحیحه در تفسیر قمی نقل شده که حضرت در سوره به جای «صراط الذین انعمت علیهم» گفتند «صراط من انعمت علیهم» بخوانید این گونه روایات حجت نیستند زیرا در امور غریبه وثوق به خلل در روایت وجود دارد و در این روایت نیز اگر چنین قرائتی صحیح بود.... 📚 درس خارج فقه تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۱ ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2767 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
➖آشنایی با منابع حدیثی3/1 بخش نخست 📗کتاب: الفقه المنسوب بالإمام علی بن موسی الرضا علیه السلام 1. نام کتاب: فقه الرضا، فقه رضوی، الفقه (منسوب به امام علی بن موسی الرضا علیه السلام 2. نام مؤلف: نظریات گوناگونی پیرامون مولف فقه الرضا است؛ ۱. تالیف امام علی بن موسی الرضا ۲. تالیف برخی از شاگردان آن حضرت ۳ این کتاب همان کتاب شرایع علی بن حسین (صدوق بزرگ) است ۴ این کتاب کتاب التکلیف محمد بن علی شلمغانی است ۵ این کتاب کتاب المنقبه امام حسن عسکری است بحث مفصل در این رابطه در منابع زیر ملاحظه کنید. 📚مستدرک الوسائل جلد ۱۹ صفحه ۲۳۰به بعد 📚ریاض العلما جلد ۲ صفحه ۳۰ 📚الفصول الغربیه صفحه ۳۱۳ 📚مفاتیح الاصول صفحه ۳۵۲ 📚عوائد الایام صفحه ۲۵۱ الذریعه جلد ۱۶ صفحه ۲۹۲ 📚مقدمه مفصل خود کتاب که توسط کنگره جهانی امام رضا به چاپ رسیده است 📚چهل مقاله از رضا استادی چاپ کتابخانه آیت الله مرعشی علیه رحمة الله. 3. موضوع کتاب: مسائل مختلف فقهی، و در ضمن آن برخی از مسایل عقیدتی، اخلاقی نیز بیان شده است. مطالب کتاب به چهار بخش تقسیم می شود أ. احکام فقهی (بخش عمده کتاب) که مشتمل بر (طهارت، نماز، احکام میت، روزه، حج، زکات، نکاح و طلاق، بیع و اجاره و شفعه و حدود و دیات به طور مفصل) ب. مسائل عقیدتی (معرفت، قضا و قدر، استطاعت، جبر و تفویض، مشیت و اراده) ج. مسائل اخلاقی (حیا، توکل، سخاوت، قناعت، صبر، تواضع، زهد و ...) د. برخی از آداب (آداب شانه زدن، روغن مالیدن، حجامت، استشفا به قرآن، سرمه کشیدن، آداب سفر) 4. عناوین و فصل های محتویات کتاب: کتاب در بر دارنده ۱۱۹ باب و تنظیم به شکل کتاب های فقهی است. در ظاهر نسبت به تنظیم ابواب کمی به هم ریختگی دیده می شود. مثلا برخی مباحث مربوط به نماز در باب ۵۳ ضمن مباحث معاملات آمده است و... 5. تاریخ نگارش یا وفات مؤلف: این کتاب تا قرن یازدهم و زمان علامه محمد تقی مجلسی مشهور نبوده است و او برای اولین بار در کتاب اللوامع القدسیه که شرح بر کتاب من لایحضره الفقیه است از آن یاد کرده است. سپس علامه محمد باقر مجلسی در کتاب بحارالانوار از آن نام برده و معرفی کرده و روایاتش را در فصل‌های مختلف ذکر کرده است. سید فاضل مورد اطمینان محدث قاضی امیرحسین سالیانی دراز مجاور بیت الله الحرام بود و چون به شهر اصفهان آمد به خدمتش مشرف شدم و او را زیارت کردم او به من اظهار داشت هدیه نفیسی برای شما آورده‌ام و آن فقه الرضوی است. زمانی که در مکه بودم گروهی از مردم قم بدان جا آمدند و با آنها کتابی قدیمی بود که در زمان امام رضا نگاشته شده بود و در برخی مواضع آن خط خود آن حضرت وجود داشت و بر آن عده بسیاری از فضلا اجازاتی نگاشته بودند به گونه‌ای که برای من علم عادی پیدا شد که این کتاب تالیف آن حضرت است. و من آن را استنساخ نمودم.... آنگاه سید کتاب را به من داد و من نیز آن را استنساخ نمودم. و آن را به برخی فضلا دادم و فراموش کردم آن را از وی بازپس گیرم و چون شرح عربی من لایحضره الفقیه به نام روضه المتقین را به پایان بردم و شرح فارسی را نیز مقداری نوشتم آن فاضل کتاب را به من باز پس داد. پس در آن اندیشه نمودم و فهمیدم که این کتاب نزد صدوق و پدرش وجود داشته است و هرچه صدوق بزرگ به فرزندش در رساله اش نگاشته عبارات همین کتاب است مگر موارد اندکی و نیز هرچه صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه بدون سند ذکر کرده است عبارات همین کتاب فقه رضوی است. ب. تعداد بسیاری از علما نیز نسبت این کتاب به امام رضا را رد کرده و آن را قابل اعتماد ندانستند. نظیر شیخ حر عاملی، شیخ محمد حسین اصفهانی، علامه میرزا عبدالله افندی، علامه سید محسن اعرجی کاظمینی، علامه محدث نوری. برخی از دلایل گروه اول: ۱. جمله‌ای که در اول کتاب آمده «یقول علی بن موسی الرضا» ۲. عباراتی که طی کتاب ذکر شده است نظیر «نحن معاشر اهل البیت» یا جدنا امیرالمومنین» یا« اروی ان ابی العالم» ۳. قرائن و شواهدی که امیر قاضی حسین از آنها یقین پیدا کرد که کتاب تالیف امام رضاست ۴. موافقت روایات بدون سند که در من لایحضر الفقیه آمده است با متن این کتاب و نیز تطابق متن کتاب با برخی فتاوی که مدرک آنها معلوم نیست. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢رجال 💠 بكير بن أعين پدر عبدالله و برادر زراره است. درباره زراره گفته شده است ده تا، دوازده تا، شانزده تا، هجده تا برادر بودند، یکی دو تایشان را می گویند سنی اند. به هر حال با قطع نظر از سنی و شیعه شان سه تایشان دارای شخصیت اند یکی بُکیر است، یکی زراره است، یکی هم حمران است. از بعضی از روایات نیز معلوم می شود1️⃣. حمران خیلی جلیل القدر است، ولی این قدر شهرت پیدا نکرده است. این سه تا برادر در بقیه اولاد أعین ممتازند، این ها هم رومی هستند، شیبانی ولائا هستند، روم در این جا مراد روم شرقی است که همین ترکیه فعلی باشد. خود بکیر و بقیه برادران، مخصوصا خود بکیر، خاندانی در کوفه داشتند، خاندان معروفی هم بودند. ابوغالب زراری، نوه همین بُکیر است. ابوغالب، لکن می گوید چون امام هادی و امام عسگری، تعبیر از من است، به جد ما نامه ای که نوشت خطاب کرد زراری، ما هم لقبمان شد زراری به برکت امام و چون زراره در این ها معروف بود تمام خاندان که از برادر های دیگر بودند معروف به زراری شدند. علی ای حال بکیر بن اعین جزو اجلاست. 📚 استاد سید احمد مددی، درس خارج اصول فقه، سه شنبه: 2/7/1398 1️⃣في إخوة زرارة حمران و بكير و عبد الملك و عبد الرحمن بني أعين. 270 - حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ‌: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ نُصَيْرٍ، قَالَ‌: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ. وَ حَدَّثَنِي حَمْدَوَيْهِ بْنُ نُصَيْرٍ، قَالَ حَدَّثَنَا: مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى ابن عُبَيْدٍ، عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ‌، قَالَ‌: حَدَّثَنِي اَلْمَشَايِخُ‌: أَنَّ حُمْرَانَ‌ وَ زُرَارَةَ وَ عَبْدَ اَلْمَلِكِ‌ وَ بُكَيْراً وَ عَبْدَ اَلرَّحْمَنِ بَنِي أَعْيَنَ‌ كَانَ مُسْتَقِيمِينَ‌ ، وَ مَاتَ مِنْهُمْ أَرْبَعَةٌ فِي زَمَانِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ كَانُوا مِنْ أَصْحَابِ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ‌، وَ بَقِيَ زُرَارَةُ إِلَى عَهْدِ أَبِي اَلْحَسَنِ فَلَقِيَ مَا لَقِي. (اختیار معرفة الرجال. جلد:۱. صفحه:۳۸۳) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
مباحث مربوط به حدیث و سنّت، با گذشت زمان به دانش های گوناگونی منتهی و منشعب شد. صبحی صالح در این باره می نویسد: _ لقد کانت المباحث المتعلقة بعلم الحدیث، انواعا مختلفة فی نشأتها الاولی وکانت علی کثرتها مستقلة فی موضوعها وغایتها ومنهجها، حتی إذا شاع التدوین وکثر التصنیف اتّجه کلّ عالم الی ناحیة فکثرت العلوم المتعلّقة[1] _ مباحث مربوط به دانش حدیث، در مرحله اوّل شکل گیری، انواع گوناگونی داشته و در عین کثرت مباحث، در موضوع و نتیجه و روش از همدیگر جدابودند. با زیادشدن تدوین و تصنیف حدیث، هر عالمی به بخشی از مباحث حدیث روی آورد و درنتیجه، علوم مربوط به حدیث فراوان شد. _ وی، سپس از میان علوم مربوط به حدیث، شش علم را برمی شمارد. آن شش علم عبارتند از: 1 علم جرح و تعدیل، 2 علم رجال الحدیث، 3 علم مختلف الحدیث، 4 علم علل الحدیث، 5 علم غریب الحدیث، 6 علم ناسخ الحدیث ومنسوخه. _برخی نیز علوم مربوط به حدیث را چنین گفتند علوم مربوط به حدیث، عبارت اند از: 1 درایه (درایت)، 2 روایت، 3 فقه الحدیث، 4 رجال، 5 تراجم، 6 مشیخه شناسی، 7 فهرست شناسی. 📗[1]علوم الحدیث ومصطلحه، صبحی صالح، ص180 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔸 آیت الله معتقدند عمل به قولِ رجالی از باب وثوق و اطمینان است، اما آیت الله عمل به آن را از باب انسداد می‌داند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
: مجرد ، در ردّ روایت و یا نفی عقیده کفایت نمی‌کند، به ویژه ما اطلاع دقیقی از مبانی فکری دو رجالی برجسته، مرحوم نجاشی و ابن غضائری، در دست نداریم. به نظر می‌رسد اندیشمندان خط صحیح غلوّ، با قطع نظر از برخی عقاید، حاملان اصلی معارف صحیح اهل‌بیت (ع) بودند و خط آنان را نباید با خطوط انحرافی خلط کرد. 📚نگاهی به دریا، ص131 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
◾️《أَيْنَ قَاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ...》 ⚫️ انا لله و انا الیه راجعون.... کشتار کودکان ، زنان و غیر نظامیان را در اسلامی و و قطر تسلیت میگوئیم، ان شاء الله ریشه تمام ظلم ها به دست مبارک حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) با ظهور وعده داده شده ی الهی خشکانده شود. ۱۴۰۲٫۷٫۲۵ 🤲🏼 فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّىٰ بِاسْمِ رَسُولِكَ، حَتَّىٰ لَايَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لَايَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ خدایا ولی‌ات و فرزند دختر پیامبرت که به نام رسولت نامیده شده، برای ما آشکار کن، تا به چیزی از باطل دست نیابد، مگر آن را از هم بپاشد و حق را پابرجا و ثابت نماید. خدایا او را پناهگاهی برای بندگان قرار ده، و یاور برای کسی که یاری برای خود جز تو نمی‌یابد. 💠 اللهم عجل لولیک 💠 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سیدمحمد جواد سید شبیری🔹 http://eitaa.com/shobeiri ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
🔰 مراد از « مشایخ ثلاثة » چه کسانی هستند؟ 💠 استاد آیت الله محمدحسن ربانی 1️⃣ اگر در کتب روایی و فقهی گفته شود که این حدیث را « مشایخ ثلاثة » روایت کرده‌اند، مراد صاحبان کتب اربعه است: 🔸 شیخ کلینی 🔹 شیخ صدوق 🔸 شیخ طوسی 2️⃣ اگر در کتب فقهی گفته شود که این فتوا را « مشایخ ثلاثة » داده‌اند، مراد این اشخاص است: 🔸 شیخ مفید 🔹 سید مرتضی 🔸 شیخ طوسی 3️⃣ اگر بگویند « مشایخ ثلاثة » فلان راوی را توثیق کرده‌اند، مراد این سه تن است: 🔸 شیخ طوسی 🔹 مرحوم نجاشی 🔸 مرحوم کشی 4️⃣ در کتب رجال و فقه هم گاهی گفته می‌شود « مشایخ ثلاثة » از فلان راوی روایت کرده‌اند و نقل مشایخ ثلاثة از او موجب وثاقت راوی می‌شود. در این صورت مراد این سه تن است: 🔸 محمد بن ابی عمیر 🔹 احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی 🔸 صفوان بن یحیی 📚 ربانی، محمدحسن، کافی شناسی: ص۵و۶. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تفاوت سه اصطلاح ، و 🎤 خارج اصول 1395/11/19 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
📌 مراجعه به امامان معصوم برای اعتبار سنجی حدیث در شیعه گاهی در استفاده آثار علمی تردید داشتند، برای رفع درباره محتوا از امام پرسش می کردند. به عنوان نمونه، داودبن قاسم جعفری می گوید: کتاب یوم و لیله را بر امام حسن (ع) عرضه کردم. امام فرمود: «تصنیف چه کسی است؟ گفتم: یونس بن عبدالرحمان. امام فرمود: مطالب این ، دین من و پدرانم است و تمامی محتوای آن به حق است.» بُورَق بُوشَجانی نیز کتاب یوم و لیله را بر امام عسکری(ع) عرضه کرد و امام خطاب به وی نیز فرمود: «محتوای این کتاب صحیح و به آن عمل کنید.» 📚شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج2، ص780؛ ج2، ص818. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 توثیقات علامه و ابن داود: 🔹 مرحوم آیت الله تنها شهادت‌های علامه نسبت به معاصرینشان را پذیرفته‌ است و شهادت‌های ایشان نسبت به اصحاب امامان را محتمل الحس و الحدس نمی‌داند و نمی‌پذیرد. (معجم رجال الحدیث 1: 42) 🔸 اما به نظر می‌رسد سخن آیت الله خویی صحيح نیست، زیرا علامه شاگرد ابن طاووس بوده (طبقات أعلام الشیعة 5: 52) و کتب اصحاب و منابع در عصر ابن طاووس فراوان و با اندکی تفاوت مانند دوران شیخ طوسی بوده است. به طور مثال کتابخانه ابن طاووس آنقدر بزرگ بوده است که بعضی از مستشرقین در مورد آن، کتاب نوشته‌ است. («کتابخانه‌ی ابن طاووس و احوال و آثار او» نوشته‌ی «اتان گلبرگ») 🔹 همچنین ایشان دارای کتابی به نام «سعد السعود» است که گلچین کتاب‌های متعدد است، در حالی‌که بسیاری از آن کتاب‌ها در حال حاضر موجود نیست. به این کتابخانه و کتاب‌ها دسترسی داشته‌ است. علامه در کتاب «خلاصة الاقوال» از کتاب رجال کبیر خود با عنوان «كشف المقال في معرفة الرجال» نام می‌برد (خلاصة الأقوال 2) اما اکنون از این کتاب اثری وجود ندارد. 🔸 نیز از معاصرین علامه است و بارها در کتاب خویش مطلبی را از رجال شیخ طوسی نقل می‌کند و می‌گوید کتاب او به خط خودش نزد من می‌باشد. (رجال ابن داود 76؛ 196؛ 211 و...) بنابراین علامه و ابن داود در زمانی می‌زیستند که شهادت‌هایشان با شیخ طوسی تفاوتی نمی‌کرده است و محتمل الحس و الحدس به شمار می‌آید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri