✳️ #مقصود_از_عدة_من_أصحابنا (2)
العدة الثالثة عشرة:
منها كما في باب من اضطر إلى الخمر للدواء من كتاب الأشربة: الكليني، عن علي بن محمد بن بندار، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن عدة من أصحابنا، عن علي بن أسباط، عن علي بن جعفر، عن أخيه أبي الحسن، ثم قال: سألته عن الكحل يعجن بالنبيذ أيصلح ذلك؟ قال: "لا".
قال مؤلف كتاب (الكليني والكافي): والعدة هنا قد تشمل جملة من الذين رووا عن علي بن أسباط، وقد جاء في أسانيد الكافي ما يناهز العشرة، نذكر منهم: المعلى بن محمد عن علي بن أسباط، روى الكليني في باب حالات الأئمة في السن عن الحسين بن محمد عن معلى ابن محمد عن علي بن أسباط..، ومنصور بن العباس عن علي بن أسباط، ومحمد بن عيسى عن علي بن أسباط، ومحمد بن أيوب الدهقان عن علي بن أسباط، وأحمد بن يوسف عن علي بن أسباط، وعلي بن فضال عن علي بن أسباط، وأحمد بن هلال عن علي بن أسباط، وموسى بن جعفر البغدادي عن علي بن أسباط، ومحمد بن يحيى; ابن أبي الخطاب عن علي بن أسباط، وعلي بن مهزيار عن علي بن أسباط.
وفي كتاب العقيقة، باب ما يستحب أن نطعم الحبلى النفساء، الحديث الرابع: الكليني، عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن عدة من أصحابه، عن علي بن أسباط.
ومثله في نفس الكتاب، باب تأديب الولد، الحديث الثاني.
وفي كتاب العتق، باب نوادر: عدة، عن علي بن أسباط، الحديث الثاني عشر. انظر الكافي: ٦ / ١٩٦.
العدة الرابعة عشرة:
ومن العدة في وسط السند: ما رواه محمد بن يحيى، عن محمد بن أحمد، عن الحسين بن علي بن مروان، عن عدة، عن أبي حمزة الثمالي.
روى الكليني في كتاب الحج، باب أن أول ما خلق الله في الأرضين موضع البيت وكيف كان أول ما خلق، صفحة ١٨٩، الحديث الخامس.
العدة الخامسة عشرة:
من العدة في وسط السند: ما رواه حميد بن زياد، عن ابن سماعة، عن عدة، عن أبان بن عثمان، عن زرارة.
روى الكليني في الجزء الرابع في كتاب الصوم، باب من لم يجب له الافطار والتقصير في السفر ومن يجب له ذلك، الحديث السابع.
العدد المجهولة:
العدة السادسة عشرة:
عدة من أصحابنا، عن الحسين بن الحسن بن يزيد، عن بدر.
والعدة هنا مجهولة، لا نعلم من يندرج فيها على وجه الدقة، الا أن من المحتمل أن يكون أبو علي الأشعري أحدهم.
العدة السابعة عشرة:
عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن ابن أبي نصر، عن (أحمد بن محمد بن أبي نصر).
العدة هنا مجهولة.
العدة الثامنة عشرة:
عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن عيسى بن يزيد.
والعدة هنا مجهولة.
العدة التاسعة عشرة:
عدة، عن علي بن الحسن بن صالح الحلبي.
قال مؤلف كتاب (الكليني والكافي): لم نعثر على ترجمة علي بن الحسن بن صالح الحلبي، كما أن العدة هنا مجهولة، ولعل هناك تصحيف.
نعم، ورد في "الكافي ": علي بن الحسن بن صالح التيملي، ولا يستبعد أن العدة المقصودة هنا هي عن علي بن الحسن بن فضال، لذا يحتمل التصحيف في لفظة "فضال" فأبدلت إلى "صالح"، و "الحلبي" بدلا من "التيملي"، والله العالم بالصواب.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/1272905738C2804e3683c
https://t.me/rejal_shobeiri
✳️ #مقصود_از_عدة_من_أصحابنا (3)
العدة العشرون:
عدة من أصحابنا، عن علي بن إبراهيم.
والعدة هنا مجهولة.
قال مؤلف كتاب (الكليني والكافي): يحتمل الاشتباه من قلم النساخ، وإلا فإن الشيخ الكليني يروي عن علي بن إبراهيم من دون واسطة في أكثر من خمسة آلاف موضع. نعم، يمكن القول أن علي بن إبراهيم هو غير بن هاشم القمي، والذي يكنى أبا الحسن، ويعد من أصحاب الإمام الهادي عليه السلام.
فمن المحتمل أن يكون المعني هو علي بن إبراهيم بن محمد بن الحسن بن محمد بن عبد الله بن الحسين بن علي بن أبي طالب عليهم السلام، الملقب بالهاشمي.
والكليني يروي عنه مباشرة، فهو من مشايخه، روى عنه في الجزء الثاني، كتاب الايمان والكفر، باب الذنوب، ص ٢٧٥، الحديث ٢٦.
وروى عنه في الجزء الثالث، كتاب الصلاة، باب الرجل يخطو إلى الصف أو يقوم خلف الصف وحده، الحديث الثامن.
وروى عنه في الجزء السادس، كتاب الصيد، باب القنبرة، الحديث الرابع.
وروى عنه نفس الجزء، في كتاب الأطعمة، باب الجبن، الحديث الثالث.
وقال في الكتاب المتقدم: و يحتمل أن يكون محمد بن يحيى هو أحد العدة؛ لأنه يروي عن علي بن إبراهيم الهاشمي، كما في الحديثين المتقدمين.
وفي خاتمة التنقيح أن الغالب رواية الكليني عن العدة عن أحد الثلاثة المذكورين، وقد يروي نادراً عن عدة من أصحابنا عن غيرهم.
بعض الأحاديث تروى بالعدة، وكذا تروى بأسانيد أخرى، كما في الكافي الجزء السادس، نذكر على سبيل المثال بعضها:
أ - كتاب الطلاق، باب تفسير طلاق السنة والعدة وما يوجب الطلاق، الحديث الثاني: قال الكليني: عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد ومحمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد وعلي بن إبراهيم، عن أبيه جميعا، عن الحسن بن محبوب، عن علي بن رئاب، عن زرارة، عن أبي جعفر عليه السلام.
ب - وفي الكتاب نفسه، باب أنه لا طلاق قبل النكاح، الحديث الثاني:
الكليني، عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد وعلي بن إبراهيم، عن أبيه...
ومثله في باب عدة الحبلى المتوفى عنها زوجها ونفقتها، الحديث الأول.
ومثله في باب طلاق الصبيان، الحديث الأول، والحديث الثاني من باب الخلية والبريئة والبتة.
ج - وفي نفس الكتاب، باب من طلق بغير الكتاب والسنة، الحديث الأول: الكليني، عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد وعلي بن إبراهيم، عن أبيه جميعا، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن أبان...
وفي كتاب العقيقة، باب نوادر، الحديث الثالث. ومثله في باب طلاق التي لم يدخل فيها الحديث الأول.
د - الكليني، عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد وعلي بن إبراهيم، عن أبيه، عن عثمان بن عيسى...، ومثله في باب أنه يعق يوم السابع للمولود ويحلق رأسه ويسمي، الحديث السادس.
ه - وفي نفس الكتاب، باب من طلق ثلاثا على طهر بشهود في مجلس أو أكثر أنها واحدة، الحديث الأول: الكليني، عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد وسهل ابن زياد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر...
انظر: كتاب الكليني والكافي (ص ٤٦٩-٥٥٢)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سقطی در کتاب رجال شیخ و الحاق ترجمه ی شخصی به شخص دیگر
🔻در رجال شیخ طوسی طبق نسخه ی چاپ شده، در ترجمه ی زید بن محمد بن جعفر، اطلاعاتی آمده است که با توجه به قرائنی مشخص می شود این اطلاعات مربوط به راوی دیگر بوده و در اثر سقط، در ادامه ی ترجمه ی زید بن محمد آمده است...
نمونه هایی از این دست، لزوم توجه به مصادر مختلف و مقارنه ی بین آنها را روشن می کند.
👤 #استاد_سیدمحمدجواد_شبیری_زنجانی
✅ ادامه این مطلب را دنبال کنید.👇👇👇
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2542
#رجال_شیخ_طوسی
#سقط
#زید_بن_محمد_بن_جعفر
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
https://eitaa.com/joinchat/1272905738C2804e3683c
https://t.me/rejal_shobeiri
💢استادی: کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند/ محمدی: برای تدوین علوم انسانی میتوان از روش علمی اصول فقه الگو گرفت/ علمالهدی: اخباریون را گروهی در مسیر هویت یافتن علم اصول در شیعه میدانم
✔️اولین پیش نشست «همایش روز علم اصول» با رونمایی از کتاب «تقریرات العالیه فی اصول الفقه» مباحث اصولی مرحوم محقق نائینی به تقریر آیتالله سید مرتضوی لنگرودی، با حضور اساتید و اعضای انجمن علم اصول حوزه در سالن اجتماعات مدرسه عالی دارالشفاء برگزار شد.
🔻در این مراسم آیتالله رضا استادی و حججاسلام والمسلمین سیدمحمدصادق محمدی و سیدمحمدصادق علمالهدی از اعضای انجمن اصول فقه حوزه علمیه قم به ارائه سخن پرداختند.
👈 اینجا بخوانید: http://ijtihadnet.ir/65532-2/
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢هوش مصنوعی چه کاربردی در روند اجتهاد دارد؟
✔️حجتالاسلام محمدحسین بهرامی:
در گذشته تتبع و جستوجوی منابع، دستی بود ولی ما امروز تتبع و جستوجو را ماشینی کردیم و اگر کسی بخواهد دنبال یک آیه یا حدیث بگردد نیاز نیست صفحه به صفحه و دستی این کار را انجام دهد بلکه کار را به ماشین میسپارد.
سوال این است که آیا این کار در سایر مراحل پژوهش هم قابل انجام است؟ بله، امکانپذیر است. در بحثهای رجالی، در بحثهای حدیثی مواردی مشابه این ظرفیت را داریم که برخی از آنها فعال شده است. بهعنوان مثال شما در درایه النور، سند حدیث را میبینید و ماشین به شما میگوید این سند ضعیف یا معتبر است.
شما با تغییر راوی میتوانید نتایج گوناگونی را دریافت کنید. به هر حال این کار در حال انجام است. ما مجموعهای از کارهایی که به ثمر رسیده یا در حال انجام است را در آزمایشگاه هوش مصنوعی نور عرضه کردیم و در مراحل دیگر مشغول هستیم.
یک نکته که اینجا وجود دارد و باعث دلنگرانی میشود این است که بدانیم هوش مصنوعی جای یک انسان نمینشیند. امروز مجتهد ما جستوجوی خودش را به ماشین سپرده ولی به این معنا نیست که ماشین تحقیق انجام دهد یا ماشین اجتهاد انجام دهد.
👈 بیشتر بخوانید: https://b2n.ir/q15769
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
https://t.me/Rejalkh
https://eitaa.com/joinchat/1272905738C2804e3683c
🗓۱۸ ماه شوال سال ۵۹۸ ق
🏴رحلت فقیه و محدث کبیر
🏴فخرالدین، ابن ادریس(رض)/۱
💠رهبرانقلاب
‼️اساس حوزه برای علم است؛ حوزه علمیه است. ما میگوییم کام حوزه علمیه با علم برداشته شده است. پس علم، بافت حقیقی و پایه حقیقی و هویت حقیقی این حوزه را تشکیل میدهد - حوزه های علمیه همه جا اینجورند؛ مخصوص حوزه علمیه قم که نیست - یعنی حوزه علم محور است. علم محور بودن لوازمی دارد؛ باید به این لوازم ملتزم شد. یکی از چیزهایی که لازمهی علم محور بودن است، این است که مجموعه علم محور پرسش زاست، پرسش آفرین است. وقتی بحث علمی مطرح است، سوال مطرح است، با سوال باید با روی باز مواجه شد؛ همچنان که در سنت علمی سلف ارجمند ما هم این وجود داشته. شما ملاحظه می کنید؛ در فقه معارضات فقهی زیاد است؛ گاهی با لحن های تند هم همراه هست. فرض بفرمایید مرحوم علامه در موارد متعددی به ابن ادریس به شکل عجیبی میتازد و عکسالعمل خیلی شدیدی نشان میدهد. البته باز ابن ادریس به نوبه خود با همان بیان، با شیخ طوسی برخورد کرده است. این کار رایج است، اشکالی هم ندارد؛ اما در میدان علم. اگر ابن ادریس زنده می شد، میایستاد، علامه پشت سرش نماز میخواند، دستش را هم میبوسید. این برخوردها معنایش این است که طرح سوال، طرح اشکال، طرح شبهه، طرح مسئله جدید، طرح شیوه جدید، ایرادی ندارد. اگر آنچه که مطرح شده است، غلط است، آن وقت باید با شیوه علمی با آن غلط برخورد کرد؛ یعنی اغماض در مواجهه ی با غلط علمی جایز نیست. ۸۹/۸/۲
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
🗓۱۸ ماه شوال سال ۵۹۸ ق
🏴رحلت فقیه و محدث کبیر
🏴فخرالدین، ابن ادریس(رض)/۲
💠رهبرانقلاب
‼️«سرائر» ابنادریس، با این همه مطلب، با این همه لطافت، حقش است که واقعاً ما یک فهرست کامل و قوی از آن داشته باشیم، تا هر کلمهیی که بخواهیم، بتوانیم در آنجا پیدا کنیم! ۷۰/۷/۴
‼️حوزه های علمیه، وقتی میتوانند خود را ترمیم کنند و رشد و بالندگی یابند که زنده باشند. حوزهی مرده، قادر به چنین کاری نیست. واقعیتهای بشری، مثل خود انسانند و حیات و مرگ و ضعف و قوّت و بیماری و صحّت دارند. حوزهی علمیه نیز همینطور است. حوزهی بیمار و سالم و ضعیف و قوی و زنده و مرده، وجود دارد. حوزه باید زنده و سالم و قوی باشد تا بتواند رشد کند و آفاق جدیدی را بگشاید و منطقهی جدیدی را در اختیار مستفیدین از فواید خود قرار دهد. وقتی سابقهی حوزهی علمیهی قم را توضیح میدهیم، نمیخواهیم فقط بگوییم از لحاظ زمانی و تاریخی، آنها سَلَف این حوزهاند؛ بلکه از لحاظ محتوایی نیز همینطور است. تحقیقاتِ «شیخ طوسی» و بعد ابداعات «ابنادریس» و «محقّق حلّی» و آن فعّالیت فقهی وسیع «علاّمه» و دیگر کارهایی که دیگران کردند، امروز همه در این حوزه متبلور است. هر کسی در طول این دوازده قرن، در فقه و اصول، فعّالیتی کرده و هنری را بروز داده است، امروز در درس و بحث و تألیف و کتابِ این حوزهی علمیه متبلور است. حوزهای که این، سابقه و ریشه و شجره و نسب علمی آن است، الان در چه وضعی است؟ این، آن چیزی است که ما باید دائماً به آن بپردازیم. واقعاً اگر کسی به سرنوشت اسلام و مسلمین علاقهمند است، باید به این قضیه بپردازد. ۷۴/۹/۱۳
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🏴رحلت فقیه و محدث کبیر
🏴فخرالدین، ابن ادریس(رض)/۳
💠رهبرانقلاب
‼️بعضی آقایان آمده بودند شکایت میکردند که برای خواجوی کرمانی سالگرد گرفته میشود و مبلغی هزینه میگردد، اما مثلا برای شیخ مفید سالگرد گرفته نمیشود. این حرف درستی هم هست؛ یعنی شخصیت شیخ مفید، با شخصیت خواجوی کرمانی قابل مقایسه نیست. اگر شیخ مفید را محاسبهاش کنیم و اندازهاش مثلا ۱۰۰ باشد، خواجوی کرمانی ۵/۸ است؛ نه از جهت اینکه شیخ مفید یک فرد دینی است و خواجوی کرمانی یک نفر غیر دینی؛ نه، اصلاً فینفسه و در همان شأن خودش، شیخ مفید برجستهتر است. این اشکال، اشکال درستی است؛ اما به آقایان گفتم که به نظر شما این اشکال بر چه کسی وارد است؟ شما خیال میکنید که دولت جمهوری اسلامی نشسته سالگرد خواجو را تصویب کرده است؟ نه، آدم باهمتی در کرمان، چون همشهری خواجو بوده، به نظرش رسیده که چهطور است یک سالگرد برای خواجو بگیریم؛ بعد دوندگی کرده، این را دیده، آن را دیده، پولی جمع کرده، زحمتی کشیده، و این مراسم سالگرد درست شده است. شما که در حوزهی قم نشستهاید و شیخ مفید را میشناسید، کدامتان دویدهاید، سراغ این و سراغ آن رفتهاید، ولی برای شیخ مفید سمینار گرفته نشد، که حالا اعتراض میکنید؟ آقایان ساکت شدند! بعد من گفتم هزار نفر هستند؛ شما از شیخ مفید بگیرید و همینطور جلو بیایید. بزرگان، علما، با رتبههای عظیم، از لحاظ علمی، از لحاظ ادبی، از لحاظ جایگاهشان در بنای عظیم معارف اسلامی - مثل خواجه نصیر، ابنادریس و دیگران - هستند، اما همت نیست! به نظر من، این بیهمتی در خیلی جاها هست. ۷۰/۷/۲۸
#نشربامنبع
@jahade_tabeini
در این روز سنه 265ه، یعقوب بن لیث صفّار به علت قولنج وفات کرد"1". برادرش عمرو به جاى وى نشست و یعقوب در اصل مسگر بود و کم کم در تهیه جند و جیش بر آمد و خوارج را بکشت تا آنکه کارش بالا گرفت و بلاد خراسان و سجستان و بسیارى از بلاد را تسخیر کرده و او مردى سیاس بوده و مسعودى در (مروج الذهب) به برخى از آن اشاره کرده و قاضى نورالله از (تاریخ گزیده) نقل کرده که صفّاریه همگى شیعه و هفت نفر بوده اند. اول ایشان یعقوب و مدت ملکشان پنجاه و شش سال بوده .
و در این روز سنه 406ه، ابو حامد بن محمد اسفراینى در بغداد وفات کرد،"2" و او همان است که گفته اند هفتصد فقیه در مجلس درسش حاضر می شده.
"1-مستدرک السفینه البحار،ج5،ص229.
2-همان،ص239"
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
📝سوال و جواب
📌سوال👇🏼
سلام
مـُحـَمَّدُ بـْنُ يَحْيَي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ
قُلْتُ لَهُ كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مـِمَّنْ لَيـْسـُوا عـَلَي أَمْرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَي أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا يَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَيَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ يَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ يُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ وَ يُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِم
استاد این حدیث در الکافی باب العشره هست.
معاویه بن وهب میگه قلت له
این ضمیر به کدوم امام برمیگرده و چرا؟
معاویه بن وهب هم طبقه امام صادق علیه السلام و امام کاظم علیه السلام است
📌جواب👇🏼
سلام ظاهراً امام صادق علیه السلام می باشند زیرا
اولاً روایت ایشان از امام کاظم علیه السلام ثابت نشده
ثانیا قبلا گفته شد که اصحاب بندی رجالیون بر اساس طبقه است لذا منافاتی ندارد که ایشان از اصحاب امام کاظم باشد همانطور که مرحوم نجاشی فرموده ولی روایتی از ایشان نداشته باشد که امثال این در رجال بسیار است
ثالثا برفرض روایت ایشان از امام کاظم علیه السلام ثابت شود ولی چون روایتشان از امام کاظم بسیار نادر است طبق مبنای آیه الله خوئی حمل بر اغلب می شود
رابعا در بحث مضمرات گفتیم که یکی از منشأ ها تقطیع کتب و اصول اصلی است که صاحبین جوامع حدیثی اولی انجام داده اند و الا اگر روایات در همان کتاب ها می بود مرجع ضمیر ها مشخص بود ، مخصوصا اینکه مرجع ها واحد بوده معمولا
خامسا ایشان هم یک کتاب مشهور دارد که تمام روایات آن از امام صادق علیه السلام است ظاهراً لذا مرجع این ضمیر هم به حضرت بر می گردد ، مخصوصا که به قرینه روی عنه ایشان که ناقل همان کتاب است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
#معرفی_کتاب
📚 معجم الثقات وترتيب الطبقات
🔹 المؤلف: الشيخ العلامة أبوطالب التجليل
عدد الصفحات: 400
🌐 http://alfeker.net/library.php?id=3729
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢راهی برای کشف تحریفات نسخه کتب رجالی
✔️آیتالله شبیری زنجانی:
🔻برای کشف تحریفات نسخه و یافتن عبارت صحیح، یک راه این است که اگر کتاب بر اساس حروف الفباء نام راویان تنظیم شده، مثلا در یک نسخه نام راوی، احمد و در دیگری نام راوی محمد ذکر شده، توجه به اینکه نام او در ردیف کسانی که ابتدای نامشان الف است یا میم، میتواند نام صحیح راوی مورد نظر را معلوم سازد. در برخی از کتب رجالی، نامهای همنام در یک ردیف قرار گرفتهاند. برای مثال: برای تعیین اینکه نسخه «حسن» صحیح است یا نسخه «حسین»، توجه به سیاق نامها و ردیف آنها مؤثر است.
📚جرعهای از دریا، ج4، ص 360
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 مولفه های دخیل در وثاقت راوی
🔻یکی از مباحث مهم و اثر گذار، تبیین مفهوم وثاقت و ضعف و مولفه های دخیل در هر یک است؛ به این معنی که وقتی در مصادر رجالی، یک راوی متصف به وثاقت یا ضعف می شود، چه اطلاعاتی درباره ی شخص راوی و روایات وی فهمیده می شود؟
در مورد وثاقت، دلالت آن بر راستگویی راوی، مسلّم است. همچنین با توجه به این که وثاقت به معنای معتمد و مورد اطمینان بودن است، دلالت آن بر ضبط نیز فهمیده می شود. علاوه بر این دو، دلالت وثاقت بر امور دیگری نیز ادعا شده است...
📚تحقیق طلاب
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در تالار علمی فقاهت دنبال کنید.👇👇👇
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2477
#وثاقت
#ضبط
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
🗓۲۲ ماه شوال سال ۱۱۱۲ قمری
🏳رحلت استادالفقهاءوالمحدثین
🏳فقیه ، ادیب و محدث گمنام
🏳شاگردبرجسته علامه مجلسی
🏳علامه سیدنعمةالله جزایری/۲
💠رهبرانقلاب
‼️آثار و تألیفات ایشان زیاد است. حالا جنابعالی فرمودید حدود شصت تألیف؛ من حالا آن طور که در ذهنم بود، میدانستم ایشان حدود سی چهل تألیف دارند؛ که در بین اینها شروح مهمّ کتب اربعهی ما هست - یعنی ایشان شرح تهذیب دارد، شرح استبصار دارد، بهنظرم شرح کافی دارد - شرح بسیاری از کتابهای صدوق را دارد - مثل توحید صدوق و مانند اینها. یعنی یک شخصیّت بسیار برجستهای است ایشان در تبحّر و احاطهی بر حدیث شیعه؛ و همراه با نگاه دقیق فقهی، نه فقط حدیث. ایشان شاگرد علّامهی مجلسی است. خب، علّامهی مجلسی مرد خیلی بزرگی است، یعنی کسی نگاه کند به بیانهایی که ایشان در بحار - در ذیل روایات - دارد، میفهمد که این مرد هم فقیه است، هم متکلّم است، هم اهل عقلیّات است. مجلسی خیلی بزرگ است، منتها فقط به حدیث معروف شده؛ در حالی که اینجور نیست. ایشان محدّث هم هست - خب کتاب حدیث ایشان، بحارالانوار، کتاب بزرگی است - لکن فقیه متکلّم صاحبنظر است گاهی اوقات ایشان یک آراء بسیار برجستهای در مسائل کلامی و عقلی - در ذیل روایات - دارد که اینها خیلی برجسته است. مرحوم سیّد نعمتاللّه شاگرد یک چنین کسی است، شاگرد مرحوم علّامه مجلسی. شاگرد فیض ظاهراً، به نظرم ایشان شاگرد فیض هم بوده است. به هر حال شخصیّت برجستهای است! ۹۱/۱۲/۱۰
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
🗓۲۲ ماه شوال سال ۱۱۱۲ قمری
🏳رحلت استادالفقهاءوالمحدثین
🏳فقیه ، ادیب و محدث گمنام
🏳شاگردبرجسته علامه مجلسی
🏳علامه سیدنعمةالله جزایری/۱
💠رهبرانقلاب
‼️مرحوم سید نعمةالله جزایری یک شخصیت گمنام است، گمنام از این جهت که اگر چه مرحوم سیّد نعمتاللّه جزائری با دو کتاب معروف است: زهر الرّبیع و انوار نعمانیّه، لکن شأن مرحوم سیّد نعمتاللّه خیلی بالاتر از اینها است. ایشان، هم فقیه بودند ــ فقیه ماهری است مرحوم سیّد نعمتاللّه ــ و هم محدّث خبیر و متوسّعِ در کتابهای اخبار بودند، هم ادیب بودند. جالب اینجا است که خانوادهی اینها یک خانوادهایاند که علاوهی بر فقاهت و حدیث، اهل ادب و لغت و اینها هستند؛ مرحوم سیّد نورالدّین ــ پسر ایشان ــ کتاب معروف فروق اللّغات را نوشته که فقط یک کتاب لغت نیست، معنایش تسلّط کامل بر لغت عربی است؛ نوهی ایشان هم مرحوم سیّد عبداللّه جزائری است؛ یعنی سه نسلْ پشت سرِ هم جزو علمای برجسته و معروفند، در حوزههای علمیّه شناخته شده هستند. البتّه هر سه بزرگوار اخباریاند؛ مرحوم سیّد عبداللّه بیشتر، سیّد نعمتاللّه و سیّد نورالدّین کمتر؛ لکن مرحوم سیّد نعمتاللّه با اینکه اخباری است، به آراء و نظرات اصولیّین توجّه دارد و کتابی هم ایشان دارد - من حالا اسم کتاب یادم نیست - (بنظرم کتاب "منبع الحیاه فی اعتبار قول المجتهدین من الاموات" باشد) در لزوم رجوع به کتب فقها؛ که مراد ایشان از فقها، طبعاً فقهای اصولی هستند. ایشان مرد بزرگی است! ۹۱/۱۲/۱۰
📸مزار مرحوم سیدنعمةالله جزایری، پلدختر لرستان
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
🗓۲۲ ماه شوال سال ۱۱۱۲ قمری
🏳رحلت استادالفقهاءوالمحدثین
🏳فقیه ، ادیب و محدث گمنام
🏳شاگردبرجسته علامه مجلسی
🏳علامه سیدنعمةالله جزایری/۳
💠رهبرانقلاب
‼️کتاب زَهرُ الرّبیع ایشان با اینکه یک کتابی است که در حوزههای علمیّه به عنوان یک کتاب فکاهی معروف شده، لکن نشاندهندهی این است که فقهای ما، بزرگان ما، علمای ما، در عین کارهای عمیق علمی و فقهی به این جور مسائل هم توجّه داشتند. یعنی ایشان در اوّل زهر الرّبیع میگوید که دیدم طلبهها احتیاج دارند به یک تفنّنی و تفکّهی، این کتاب را برای آنها نوشتم؛ این کتاب را برای آنها نوشتم؛ حالا ما اینجا خشک بنشینیم، تا یک کسی آن طرف یک شوخیای کرد فوراً به ما بربخورد! اینجوری نبودند علمای ما؛ آن هم عالمی مثل سیّد نعمتاللّه که اخباری و متصلّب است دیگر؛ امّا این چیزها را هم داشتند. به نظر من این تفنّن علمای گذشتهی ما خیلی مهم است؛ به هر حال به نظر ما شخصیّت برجستهای است مرحوم سیّد نعمتالله. خاندان ایشان، خاندان علماند، بحمدالله تا امروز هم این خاندان، خاندان علم بودهاند، و امیدواریم همیشه همینجور باشد. و تجلیل از ایشان تجلیل از علم است و تجلیل از معارف الهیّه است؛ این بزرگواران معرفی بشوند خیلی خوب است. بخصوص اگر بتوانید، کتابهای ایشان را تحقیق بکنید، چاپ کنید. انوار نعمانیّه مکرّر چاپ شده البتّه، آن کتاب کتاب معروفی است، لکن کتابهای دیگر ایشان در دسترس نیست، یعنی کمتر توجّه شده به کتابهای حدیثی ایشان و شروحی که ایشان بر احادیث نوشتند که لازم است توجه شود! ۹۱/۱۲/۱۰
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
💢راهی برای کشف تحریفات نسخه کتب رجالی
✔️آیتالله شبیری زنجانی:
🔻برای کشف تحریفات نسخه و یافتن عبارت صحیح، یک راه این است که اگر کتاب بر اساس حروف الفباء نام راویان تنظیم شده، مثلا در یک نسخه نام راوی، احمد و در دیگری نام راوی محمد ذکر شده، توجه به اینکه نام او در ردیف کسانی که ابتدای نامشان الف است یا میم، میتواند نام صحیح راوی مورد نظر را معلوم سازد. در برخی از کتب رجالی، نامهای همنام در یک ردیف قرار گرفتهاند. برای مثال: برای تعیین اینکه نسخه «حسن» صحیح است یا نسخه «حسین»، توجه به سیاق نامها و ردیف آنها مؤثر است.
📚جرعهای از دریا، ج4، ص 360
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
📚موسوعه "الأصول الرجالية الأربعة" اثر محقق ارجمند شيخ محمود دُرياب النجفي در 10 جلد توسط عتبه عباسیه منتشر شد http://ijtihadnet.net/?p=45382
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢ویژهگی تاریخ حدیث در بازههای زمانی مختلف
✍️ محمدمهدی احسانیفر
🔻در تاریخ حدیث، هر بازهای از دوران، ویژگیهای خود را دارد. نمیتوان سیرهای از حدیث نگاران و روشی از حدیث نگاری را از دورهای به دوره دیگر، تسری داد مگر اینکه وجود آن سیره یا روش در دوره دوم، مستقلا ثابت شود.
دوران صفویه و پس از آن دوره قاجار نیز دارای ویژگیهای خود است و هر یک جدای از دیگری، اوصافی را برای محدثان و روش آنها رقم زده است. نسبت به ویژگیهای حدیث پژوهی این دو دوره، کمتر پژوهش و نگاشته شده است. حتی فقیهان این دوران نیز با فقیهان دوران پیشین، متفاوتاند.
شاید بتوان گفت که اخباری گری با روشی خاص از ویژگیهای این دوران است به گونهای که حتی بسیاری از فقیهان و اصولیان نیز بهرهای از آن دارند.
احساس امنیت و سلطه کامل در دوره صفوی، بر آثار حدیثی این دوران سایه افکنده و از این رو «لعن نگاری» را گسترش داده است. در سوی مقابل، احساس خستگی و نیاز به هوای تازه بر آثار حدیثی دوره قاجار سایه انداخته و نوعی نگاه خاص مهدوی را شکل داده است.
در همین فضا، توجه جدی به روایات ضعیف و بسیار ضعیف و حتی منقولات مجعول، وجهی از ویژگیهای منابع حدیثی را ساخته است که هرچند همه نگاشتههای حدیثی در این زمین قرار نگرفتهاند ولی بسیاری از آنها بهرهمند از این ضعیف نگاریها شدهاند!
حتی اگر ادعا شود که بسیاری از مجعولات دوران ما که منبعی در میان منابع کهن برای آن نمییابیم، ساخته و پرداخته عصر صفوی و یا قاجار است، ادعایی گزاف نیست؛ بلکه باید تنها در گستره این ادعا، تامل و تحقیق کرد.
یکی از ضعیف نگاران عصر قاجار شیخ ابوالحسن مرندی است. برخی او را مجتهدی مبرز شمردهاند و برخی دیگر وی را واعظی جاعل در تهران میدانند! آثار او و نیز میرزا علی اصغر بروجردی و عباسعلی گورتانی از منابع حرفهای ضعیف دوران ماست که در تخریجات معمول و حتی حرفهای اثری از آن در منابع معتبر نمییابیم!
به نظر میرسد که نیاز به دورهای مدرسه ای برای شناساندن آثار و روشهای حدیث نگاری عصر صفوی و سپس عصر قجری داریم. در این دوره پاسخ بسیاری از پرسشهای خویش را درباره برخی از امور و سخنان جاری در میان عموم مییابیم و با ریشههای آن و نیز تاثیر فضای زمانه بر پردازشهای حدیثی آشنا میشویم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
✳️ «کنیه ابوبصیر»
🔹 «أبوبصير» عنوان مشترك بين يحيى بن أبي القاسم وليث بن البختري، وكلاهما من الطبقة الرابعة، وموثّقان.
🔸 ولكن إن وردت رواية عن أبيبصير من طريق علي بن أبي حمزة، أو من طريق شعيب العقرقوفي، أو من طريق عبدالله بن وضاح فهو يحيى بن أبي القاسم.
🔹 و إن كانت من طريق ابن مسكان، أو أبي جميلة النخاس المفضل بن صالح، وعبد الكريم بن عمرو كرام، وابن بكير، وأبي المغراء، فهو ليث بن البختري.
🔸 و مع الاطلاق متعين في يحيى بن أبي القاسم إذا لم تكن هناك قرينة أخرى مثل قرينة التكرر المتني بأن كان الحديث مرويا في مصدر آخر ومصرح فيه بأنه ليث بن البختري.
معجم رجال الحدیث جلد ۱۵ صفحه ۱۴۵
🔸 جمع بندي
عنوان ابوبصیر در اسناد روايات غالبا بر دو نفر قابل انطباق است
١- لیث بن البختری المرادی
٢- یحیی بن ابی القاسم
در گذشته چنين مي پنداشتند كه عنوان ابوبصير به لحاظ مردد بودنش در بین اين دو نفر و عدم احراز هويت وي ، مجهول است
زيرا لیث بن البختري را توثيق شده و قوي مي دانستند اما یحیی بن ابي القاسم را ضعیف مي پنداشتند.
برخی نيز عنوان ابوبصير را بصورت مطلق بر ليث بن البختري حمل مي كردند.
📌 بعدها سید مهدی خوانساری (متوفای ۱۲۴۶ق) در تحقيقي جامع و در رساله اي با عنوان ( عدیمة النظیر فی احوال ابی البصیر ) به همه ابهامات و اشكالات پيرامون ( ابوبصير ) پايان داد.
وي در این رساله اثبات كرد كه اتفاقا یحیی بن ابي القاسم از لیث بن البختري مهمتر بوده و وثاقت و امامی بودنش نيز محرز است.
و از سوي ديگر کسانی که او را واقفی دانسته اند وي را با ( یحیی بن قاسم الحذاء ) که واقفی بوده اشتباه گرفته و با یحیی بن ابالقاسم خلط کردهاند.
در حالي كه یحیی ابن ابی القاسم از اصحاب سر ائمه عليهم السلام است كه به ابوبصیر نيز شهرت دارد.
نتيجه اينكه لیث و یحیی هر دو ثقه هستند و یحیی بسیار ممدوح است و مراد از مطلق ابوبصیر نيز همان یحیی بن ابي القاسم است مخصوصاً در اسنادي كه علی بن ابی حمزه از او نقل كرده باشد زیرا علی بن ابی حمزه بطائني قائد و عصاکش او بوده است.
مويد اين مطلب اينكه یحیی بن ابي القاسم نابینا بوده است. اما نابينا بودن لیث چندان محرز نيست. هر چند عنوان ( ابوبصیر ) غالبا کنیه نابینا ها باشد كه معادل فارسي اش ( روشن دل ) است.
💠 اين رساله ـ كه به حق، عديمة النظير و بى همتاست ـ اثر گران سنگ و ارزشمند مهدى موسوى خوانسارى است. وى رساله خويش را در كمال دقّت و ظرافت نگاشته و تمام نكات مورد بحث و نظر درباره ابو بصير را كه باعث اشتراك و اشتباه در سلسله سند روايت و در نهايت، موجب وثاقت يا ضعف سند مى شده، با براهين محكم، بيان نموده است.
اين رساله از يك مقدّمه و چند فصل و يك خاتمه تشكيل شده است.
مقدّمه در بيان كسانى است كه به ( ابو بصير )معروف اندكه بيشتر اهل فن، معتقدند كه اين لفظ، بين چهار راوى مشترك است، گرچه بر غير اين چهار نفر نيز اطلاق شده است.
فصل هاى پنجگانه كتاب نيز درباره معرّفى اشخاصى است كه به ابو بصير، معروف و مشهورند. البته فصل چهارم، مفصّل تر است و خود به ده مبحث تقسيم شده و در هر مبحث به مثال هايى از كتب فقهى و حديثى استشهاد شده است.
اين رساله با حواشي مرجع بزرگوار جناب آقاي سيد موسي شبيري زنجاني و با تحقيق استاد سيد محمدجواد شبيري زنجانی در مجموعه ميراث حديث شيعه منتشر شده است.
براي دسترسي به رساله فوق مي توانيد با مراجعه به پايگاه مجلات تخصصي نور از طريق لينك زير اقدام فرماييد.
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/24330/%d8%ad%d8%a7%d8%b4%db%8c%d9%87-%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%b9%d8%af%db%8c%d9%85%d9%87-%d8%a7%d9%84%d9%86%d8%b8%db%8c%d8%b1-%d9%81%db%8c-%d8%a7%d8%ad%d9%88%d8%a7%d9%84-%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d8%a8%d8%b5%db%8c%d8%b1
نقل مطالب تنها با ذكر ماخذ آن بلا مانع است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 شیخ اجازه شهرستانی
سید بحرالعلوم با صاحب ریاض معاصر بود. سید مهدی شهرستانی برای صاحب ریاض اجازه روایی مثل اجازهای که به فرزندانش میداد، نوشته است. وی در آن اجازه وحید بهبهانی و سید بحرالعلوم را جزء مشایخ اجازه خود ذکر میکند، با اینکه بحرالعلوم از نظر سنی در حکم اولاد او بود. در آن اجازه از بحرالعلوم با عظمت یاد کرده است.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۳۳۱
#علامهسیدمهدیبحرالعلوم
#سیدعلیطباطباییمعروفبهصاحبریاض
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
هدایت شده از سید محمد جواد سید شبیری
◾️در سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره)، به روح بلند ایشان و جمیع شهدا دسته ای صلوات تسلیت هدیه کنیم.
https://t.me/Rejalkh
http://eitaa.com/shobeiri
https://t.me/shobeiri
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://eitaa.com/rejalkh
🔸 استاد سید احمد مددی (مدظله) معتقد به اتحاد کتاب الاشعثیات با کتاب سکونی (اسماعیل بن أبی زیاد السکونی) یا حداقل قسمتی از آن هستند.
استاد سیدمحمدرضا سیستانی هم این احتمال را پذیرفته است که أشعثیات (که به آن کتاب «جعفریات» نیز می گویند) مأخوذ از کتابِ سکونی می باشد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
📆۵ ذی القعده سال۶۶۴ق
🗓درگذشت سیدالعارفین
🏳صاحب تشرفات متعدد
🏳مجتهدمجاهد، فقیه بصیر
🏳علامهسیدعلیبنطاووس/٣
💠رهبرانقلاب
‼️شایدازعلمای گذشته شیعه یکی دو نفر را بتوان پیدا کرد که در ذهنشان بوده است که شاید بشود حاکمیت مکتب اهل بیت در عالم خارج تحقق پیدا کند. یکی از آنها سیدرضی و دیگری سیدبنطاووس است که حکومت اسلامی بر مبنای تشیع فرض میکند و اینطور به ذهنشان میرسد که ایشان به این حاکمیت، در زمان خودش، اولی و احق از دیگران است اما بقیه، اصلاً به ذهنشان هم نمیآمد. امام، این رؤیای بیتعبیر را، محقق کرد. یعنی آنها نوشتند تا افراد در زندگی فردیشان مسلمان شوند اما امام کاری کرد تا انسانها در همه ابعاد در محیط اسلامی زندگی کنند، ببینید فرقش چقدر است، آنها استنباط کردند تا یک فرد بتواند خود را مسلمان نگه دارد اما امام استنباط کرد تا یک جامعه بتواند با نظام اسلامی زندگی کند. آنها همت گماشتند که همین اقلیت شیعه را حفظ کنند اما امام همت گماشت که پیام اسلام را به آفاق عالم بگستراند؛ هرچه بعد از این هم بشود، از برکات حرکت امام بزرگوار است! ۷۱/۷/۱۵
📸مزارسید، حله عراق
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
📆۵ ذی القعده سال۶۶۴ق
🗓درگذشت سیدالعارفین
🏳صاحب تشرفات متعدد
🏳مجتهدمجاهد، فقیه بصیر
🏳مولف ۵۲کتاب مهم شیعه
🏳مثل لهوف، مهجالدعوات
🏳علامهسیدعلیبنطاووس/۲
💠رهبرانقلاب
‼️حکومت اسلامی مراتب دارد. یکوقت حاکم در حدّ معصوم یا دون معصوم است. یکوقت هم نوبت به روسیاهانی امثال بنده میرسد. به هر حال، نظام کلّی، همان است. کوچک و بزرگ دارند اما برای تشکیل نظام تلاش میکردند. بنده در حالات بعضی از علمای بزرگ دیدهام که آرزوی تشکیل حکومت درآنهابود ازجمله مرحوم سیدرضی و همچنین سید بن طاووس که من در کتاب «کشف المحجة، لثمرة المهجة» که از کتابهای نفیس اوست و برای پسرش نوشته دیدم که میگوید: «من از اخبار اهلبیت فهمیدهام که کسی از خاندان بنیهاشم در دوران غیبتْ به قدرت میرسد و تشکیل حکومت میدهد. من امیدوار بودم آن کس من باشم.» گویا آن بزرگوار، شرایطش را در خود جمع میدیده که طبعاً در کسی مثل ابن طاووس هم لابد جمع بوده است! ۷۲/۵/۵
@Jahade_tabeini
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri