eitaa logo
درس رجال سید محمد جواد سید شبیری
1.8هزار دنبال‌کننده
294 عکس
22 ویدیو
80 فایل
درس رجال استاد سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات درسی با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مراد از ابوبصیر در اسناد روایات 👤 از قدیم در بین رجالیان، مشهور بود که عنوان ابوبصیر، مردد بین دو نفر است: «ابوبصیر لیث بن بختری مرادی» و «ابوبصیر یحیی بن ابی‌القاسم اسدی» و یحیی بن ابی القاسم، ضعیف یا واقفی است، ولی لیث بن بختری ثقه است؛ لذا در مقام تصحیح روایاتی که در آنها نام ابوبصیر آمده، رجالیان برای تصحیح سند، در صدد اقامه قرائن بر لیث بودن ابوبصیر برآمده‌اند. این بیان که ابوبصیر مردّد بین دو نفر باشد (که یکی ثقه و دیگری ضعیف است)، از اشتباهی ناشی می‌شود که اولین بار در کلام مرحوم علامه وارد شده است... 📚 درس خارج فقه، ۱۶ آبان ۱۴۰۲ 🔗 ادامه مطلب و مباحثه، در این لینک. http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3142 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠شبهه مصداقیه در تمسک به قاعده مشایخ ثقات 👤 استاد فرمودند: بین جایی که مروی عنه مشایخ ثقات معلوم باشد و اسم او ذکر شده باشد با جایی که مروی عنه معلوم نباشد (مانند عن بعض رجاله یا عن رجل یا عن بعض أصحابه) فرق است. اگر اسم مروی عنه را ذکر کند، اصل وجود مخصص مشکوک است یعنی ما دلیلی نداریم که در مورد عمر بن الولید مخصص وارد شده باشد لذا تمسک به عام صحیح است. اما در جایی که می گوید عن بعض رجاله، دلیل عام می گوید کل من روی عن جعفر بن بشیر أو روی عنه فهو ثقة و مخصصاتی هم داریم (موارد که می دانیم ضعیف هستند) در اینجا شما نمی دانید که بعض رجاله از مخصص ها بوده یا نبوده است. در اینجا تمسک به عام، تمسک در شبهه مصداقیه مخصص است و این قابل قبول نیست. لذا هم در مشایخ ثقات و هم در مورد این دو بزرگوار در جایی که معلوم نیست نفر بعدی کیست، چون هم احتمال می دهیم که نفر بعدی از کسانی باشد که دلیل خاص بر تضعیفش داریم و هم احتمال می دهیم از آنها نباشد، به عموم عام تمسک نمی کنیم. 📚 درس خارج فقه جلسه۳۳ (۲۴ آبان ۱۴۰۲) ✅ ادامه مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در تالار علمی دنبال کنید. 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3169 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
٣٨٥_(تعيين "أحمد بن محمد" في الكافي) السيد محمد رضا السيستاني: فالأقرب في النظر أن المراد به هو أحمد بن محمد بن عيسى حيث يظهر بالتتبع أن الكليني لا يعبر بـ(أحمد بن محمد) إلا عن ابن عيسى، وأما ابن خالد فيذكره بعنوان أحمد بن محمد بن خالد أو أحمد بن أبي عبد الله، فتدبر. القبسات ج٣ ص٦٣٥ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
٣٦١_(اختلاف نسخ الكتب قديماً) السيد محمد رضا السيستاني: اختلاف نسخ الكتاب الواحد بالزيادة والنقصان كان أمراً متداولاً في مؤلفات السابقين وقلّ ما يوجد كتاب تتفق جميع نسخه، حتى إن كتاب الكافي وهو أشهر كتب الإمامية لم يسلم من هذا الإختلاف بين نسختي الصفواني والنعماني، بل يظهر بمقايسة النسخ الموجودة بأيدينا إلى ما نقل عنه في كتاب التوحيد للصدوق والتهذيب للشيخ وجود الإختلاف بين نسخنا ونسختيهما. وبالجملة: الاختلاف بالزيادة والنقيصة لا يوجب سلب الاعتماد عن النسخ المختلفة. قبسات ج٢ ص١٦٢ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✅کلام مرحوم آیةالله (رحمه الله) در تمسک به قاعدة : 📌... والمناقشة في سندهما بجهالة ضعيفة، لأن الراوي عنه الأول ، بل والثاني أيضا بتوسط ، وصفوان أحد الأعلام من على تصحيح ما يصح عنهم. مضافا إلى اختصاصه مع و بالنص عليهم بأنهم لا يروون إلا عن ثقة. 📚مستمسک العروة •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰استاد گنجی 🔸...از ما سؤال می کنند چکار بکنیم بریم دنبالش یا نه؟ می گیم نه، دنبال رجال لازم نیست برید... 🔹اگر انسان را بتواند درست هضمش بکنه احساسش بکنه، در ضمنش هم درست میشه؛ اگر درست نشد، به چه کار آید؟ 🌀برشی از درس خارج فقه ۱۴۰۱/۰۶/۰۶ 📲 انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🌹 الكافي و عدة من أصحابنا 1⃣ عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن عيسى، فهُم: محمد بن يحيى و علي بن موسى الكمنداني و داود بن كورة و أحمد بن ادريس و علي بن إبراهيم بن هاشم. 2⃣ عدة من أصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد البرقي، فهُم: علي بن ابراهيم و علي بن محمد بن عبد الله ابن اذينة و أحمد بن عبد الله بن امية و علي بن الحسن. 3⃣ عدة من أصحابنا عن سهل بن زياد، فهُم: علي بن محمد بن علان و محمد بن ابي عبد الله و محمد بن الحسن و محمد بن عقيل الكليني. 📚 خلاصة الأقوال (للعلامة الحلي قدس سره) ص ٤٣٠، الفائدة الثالثة 📚 الرجال (للشيخ النجاشي قدس سره) عنوان١٠٢٦، ص٣٧٧ في ترجمة الشيخ الكليني قدس سره 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔸نکته ای در اتحاد روايات 🔹محمدباقر ملکیان در مورد اتحاد دو يا چند روايت، اتحاد لفظ روايت و روای آن از جمله شروطی است که بيان شده است، اما اين شروط چند استثناء هم دارد: ۱. گاه دو روايات با يک لفظ از دو راوی مختلف نقل شده است. در اين موارد يک نکته را بايد مورد توجه قرار داد، و آن اين که بعضی روات، روايات يک راوی ديگر را در کتاب خودشان آورده اند بدون آن که اسمی از آن راوی بياورند. مثلا حلبی تعدادی از روايات محمد بن مسلم را در کتابش آورده، يا علی بن أبي حمزه بطائنی روايات ابو بصير را در کتابش آورده است. به نظر می رسد برخی از راويان، راويات راويات ديگر را بس از عرضه بر امام (عليه السلام) يا عللی ديگر در کتاب خودشان نقل کرده اند بدون اين که از آن راوی اسمی برده باشند. روايات علی بن جعفر، جميل بن درّاج، حريز، عبد الله بن سنان و برخی ديگر از راويان، از اين نگاه قابل بررسی است. ۲. بسياری از روايات ابن ابی عمير به سبب تلف شدن کتابهايش نقل به معنا شده است. از اين رو اگر ـ مثلاً ـ روايتی از ابن ابی عمير از ابن بکير نقل شده، و در نقلی ديگر همان مضمون را راوی ديگری از ابن بکير نقل کرده، اين دو نقل يک روايت است نه دو روايت. (اين نگاه در مورد تمام کسانی که به هر علت، روايات را نقل به معنا می کرده اند، قابل پيگيری است) ۳. در کتب روايی از امام معصوم گاه با ضمير ياد شده است مثل: «عنه» يا «عن أحدهما». گاه اختلاف مصادر باعث شده است که مولف کتابی گمان کند منظور از «احدهما» امام باقر (عليه السلام) است، و مؤلف ديگر آن را امام صادق (عليه السلام) بداند. همچنين گاه تحريفی در نام امام معصوم روی داده است. مثلا روايتی از ابو جعفر (عليه السلام) نقل شده است، اما در مصدری ديگر اين تعبير تحريف شده و به جعفر تبديل شده، يا ابو الحسن به حسن تحريف شده است (نک: وسائل الشيعة، ح ۷۹۱ = ۷۹۵؛ ح ۱۲۷۶ = ۱۲۷۹) يا کنيه ای برای دو امام مشترک است مثل ابو الحسن، که اين کنيه مشترک در مصدری به امامی، و در مصدر ديگر به امام ديگر تعبير شده است (نک: وسائل الشيعة، ح ۷۹۰ = ۷۹۱). در اين گونه موارد علی رغم اين که در ظاهر دو روايت از دو امام جداگانه است، اما در حقيقت يک روايت است. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔸تعبير «غير واحد» در روايات حسن بن محمّد بن سماعه 🔹محمدباقر ملکیان حسن بن محمّد بن سماعه فقيه واقفی ای است (نک: رجال النجاشی، رقم: ۸۴) که نامش در اسانيد روايات زيادی آمده است، و طبيعتا مشايخ او هم زيادند (نک: مشايخ الثقات، ص ۱۹۰ به بعد). در بسياری از روايات، او از جماعتی مبهم، حديث نقل می‌کند، تعابيری مانند «غير واحد»، «عدّة»، و «عدّة من أصحابنا». در اين گونه موارد، روايات او (به غير از تعداد بسيار کمی) از ابان بن عثمان است. برخی با توجه به اين که واسطه حسن بن محمّد بن سماعه در بيشتر رواياتی که او از ابان بن عثمان نقل می‌کند، مشايخ ثقه او هستند، در صدد تصحيح اين دسته روايات برآمده اند (نک: قبسات، ج۲، ص ۵۰ـ ۵۱). از جمله اين مشايخ که واسطه بين حسن بن محمّد بن سماعه و ابان بن عثمان اند می‌توان به اين افراد اشاره کرد: ۱. فضالة بن أيوب. ۲. جعفر بن محمّد بن سماعة. ۳. أحمد بن الحسن بن اسماعيل الميثمی. ۴. أحمد بن عديس. ۵. حسن بن حمّاد. ۶. محسن بن أحمد. برای تصحيح اين روايات وجوه ديگری هم بيان شده است (نک: قبسات، ج۲، ص۴۸ ـ ۴۹؛ الحديث الشريف، ج۱، ص ۳۹۶ ـ ۳۹۹؛ مشايخ الثقات، ص ۱۸۸ ـ ۱۹۰) اما به نظر می‌رسد منظور حسن بن محمّد بن سماعه از بکار گيری اين تعابير در نقل از ابان بن عثمان، نه مبهم گذاشتن سند، بلکه چيز ديگری است. اگر به فهارس اماميه ـ خصوصاً فهرست نجاشی ـ مراجعه کنيم می‌بينيم که گزارش‌های متعددی از اختلاف نسخ يک کتاب نقل شده است. اين اختلاف نسخ گاه باعث بی اعتباری روايات کتاب (يا بخشی از روايات آن) می‌شود. حسن بن محمّد بن سماعه با بکار گيری تعبير «غير واحد» و تعابير شبيه به آن در نقل از ابان بن عثمان، در حقيقت اين نکته را گوشزد می‌کند که او به اختلاف نسخ کتاب ابان بن عثمان واقف است (و يا اصلا در صدد گزارش اختلاف نسخ کتاب ابان بن عثمان است)، و از اين رو در موارد متعددی، تنها به يک نسخه از کتاب ـ و لو از طريق مشايخ ثقات او به او رسيده باشد ـ بسنده نمی‌کند، بلکه همه نسخه‌های کتاب را با هم مقابله کرده، و با بکارگيری تعبير «غير واحد» به ما می‌گويد که اين روايت در همه نسخ کتاب ابان بن عثمان آمده است. بنابراين تعبير «غير واحد» در روايات حسن بن محمّد بن سماعه از ابان بن عثمان نه تنها از ارزش آن نمی‌کاهد، بلکه بر اعتبار و ارزش آن می‌افزايد. نکته آخر اين که تعبير «غير واحد» در اسانيد بسياری ديگر از راويان هم آمده است، اما در همه جا بدين معنا و منظور نيست، بلکه گاه ـ خصوصاً وقتی اين تعبير بين راوی و امام معصوم آمده (مثل: «يونس بن عبد الرحمن عن غير واحد عن أبي جعفر و أبي عبد الله عليهما السلام» يا «عمر بن أذينة عن غير واحد عن أبي جعفر و أبي عبد الله عليهما السلام») ـ نشان دهنده اين است که راوی، دسته‌ای از روايات مشابه را جمع کرده، و مضمون آنها را اين گونه گزارش کرده است. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🌹 توثيقات المتأخرين كالعلامة ره 💠 آيت الله حاج شيخ محمدتقى شهيدى دامت بركاته: المشهور -كما عليه السيد الخوئي “قده”- عدم اعتباره، للعلم بكونه مبنيا على الحدس و الاجتهاد، فلا يشمله بناء العقلاء على حجية خبر الثقة، وأما بناءهم على رجوع الجاهل إلى العالم و أهل الخبرة فيختص بالامور التي تكون حدسية في حد ذاتها كالاجتهاد و الاعلمية، لا مثل الوثاقة و العدالة و نحوهما مما يكون حسيا في حد ذاته. ✔️ ولكن يمكن أن يقال بجواز الاعتماد على توثيقات العلامة (ره) إما بدعوى احتمال استناده الى الحس، لقوة احتمال وجود مستندات و كتب رجالية عنده مما لم‌يصل الينا، فتجري فيه أصالة الحس كما حكي عن بعض السادة الاعلام (دام ظله)، او بدعوى جواز العمل بتوثيق المتأخرين و لو كان حدسيا من باب الرجوع الى اهل الخبرة بعد احتمال عدم وجداننا للمستندات التي كانت موجودة عنده. وما ذكر من ان الظهور او وثاقة الراوي من الامور المحسوسة فلايجوز فيها التقليد انما يصح فيما اذا تيسر للمجتهد تحصيل مقدمات الاستنباط في تلك المسائل، فلو فرضنا ان شهادة الشيخ الطوسي والنجاشي “قدهما” بوثاقة الاشخاص كانت ناشئة عن الحدس والاجتهاد او احتملنا ذلك قويا ولم نعلم ببناء العقلاء في مثله على اجراء اصالة الحس، فأي مانع من الالتزام بكون بناء العقلاء على جواز التقليد في مثله، فيكون كطبيب يفقد مقدمات الاستنباط في مسالة طبية و يرجع الى رأي طبيب كان يوجد لديه مقدمات الاستنباط. 📚 https://shahidipoor.ir/43-78/ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
بازخوانی_نشانگرهای_علم_درمتون_اسلامی_شیعی_(تفحصی_در_قرآن،نهج_البلاغه،_اصول_الکافی)_.pdf
401.6K
✍️ حامد مصطفوی فرد - حمید ایماندار رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «إنما العلم ثلاثة: آیة محکمة، فریضة عادلة، سنة قائمة». بر اساس این روایت پس بقیه علوم مانند پزشکی و ... علم نیستند یا این روایت معنای دیگری دارد. مقاله حاضر به بررسی سندی و محتوایی این روایت پرداخته است. برای مطالعه مقاله فایل بالا را دانلود کنید و یا 👈 اینجا کلیک کنید. این مقاله در مجله «رهیافت هایی در علوم قرآن و حدیث»بهار و تابستان 1396 شماره 98 منتشر شده است. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
أصول الحديث وأحكامه في علم الدّراية ، ويليه رسالة في فرق المسلمين - الشيخ جعفر السبحاني.pdf
6.7M
📚نسخه PDF👇🏼 📖کتاب: و احکامه فی علم 📋مولف: آیة الله جعفر 📝در این کتاب با بیانی شیوا به شرح معظم مباحث دانش درایه و اصطلاحات حدیث پرداخته شده است. 📌محدوده درس برای ترم اول تا صفحه ۱۵۰ می باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💠 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری 💠 🆔 https://eitaa.com/rejal_shobeiri 🆔 https://t.me/rejal_shobeiri 🆔 http://eitaa.com/shobeiri
💠 ویژگی‌های صاحب «قاموس الرجال» 📚 ✅بخش سوم ❖ از بیانات آیت‌الله‌ شبیری زنجانی: ● از ویژگی‌های مؤلف «قاموس الرجال» دقت نظر، وسعت اطلاع و استفاده از منابع مختلف و توجه به تصحیفات و یافتن علل تصحیفات و توجه به اشتباهات بزرگان و علل اشتباه آنها است. ایشان در این جهات از افراد کم‌نظیر یا بی‌نظیرند، هم از لحاظ دقت‌نظر، هم از لحاظ آگاهی. ● آقای حاج شیخ محمد تقی شوشتری اطلاع کامل از رجال شیعه دارد؛ مثلاً در فلان کتاب تاریخ، یا در فلان کتاب شعر و کتب ادبی دیگر به مطالبی برخورد کرده‌اند و به نکاتی دست یافته‌اند که تا تضلّع در رجال نباشد، توجه به آنها حاصل نمی‌شود. ● ایشان در اثر کثرت تنبهات و کثرت احاطه‌ای که در علم رجال داشته‌اند، گاهی مطلب دور از ذهنی را از یک مطلب شعری یا یک مطلب تاریخی برای موضوع رجالی کشف کرده‌اند و برای مطالب رجالی به کار برده‌اند و این ابتکاری است که کمتر کسی دارد. ● ممکن است شخصی از استعداد و نبوغ بی‌نظیر برخوردار باشد، ولی اگر سنین متمادی کار نکرده باشد، نمی‌تواند بعضی از مشکلات و جهات مخفی را به دست بیاورد؛ مثلاً فرض کنید در باب حدود و دیات روایتی باشد که متضمن نکته‌ای متناسب با باب طهارت است. شخص فقیهی که به فقه احاطه دارد، می‌تواند بگوید که از این روایت برای فلان مطلب می‌توان سود جست؛ چون نقاط تاریک مسائل فقهی را می‌داند و می‌تواند بگوید که این روایت در غیر بابش ذکر شده و آن نقطه و نکته تاریک را می‌تواند روشن کند. ● ایشان چون در رجال سیر کرده و جهات تاریک و مبهم رجال را می‌داند، یک وقت در شعری مطلبی می‌یابد که متنبه می‌شود که این شعر آن نقطه تاریک را روشن می‌کند. ● ایشان علاوه بر احاطه بسیار، فهم فوق العاده‌ای نیز دارند و از این احاطه و فهم هم استفاده‌های بسیار زیادی کرده‌اند. 📚 جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۷۳ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
❌ توهّم تشیّع مأمون ❖ استاد سیدمحمدجواد شبیری: ● در بخش القاب قاموس الرجال در شرح حال مأمون، مرحوم محمد تقی شوشتری قسمتهای مختلفی که مأمون به نفع تشیع استدلال کرده، آنها را تکه تکه آورده است. ● در مورد مأمون یک بحث جدی از قدیم مطرح بوده که آیا مأمون شیعه بوده یا نه؟ مأمون کسی است که به دلیل این که مذهب بغدادی‌ها یعنی خلفای بغداد و طرفداران آنها عامه بودند یک تمایلی به تشیّع نشان می‌داده؛ برای این که آنها را تخریب و محکوم کند. از آن طرف خراسانی‌ها هم که گرایش‌های تشیّع داشتند، یک مقداری به آنها باج و بها داده و سعی می‌کرده یک مقداری تفکرات شیعی را بال و پر بدهد . در مناظراتی که مأمون دارد شما مراجعه بکنید مأمون در مناظراتش مناظرات برای اثبات تشیع و اثبات صحت چیزهای تشیع زیاد دارد. ● در مورد مأمون دفاع از تشیع گفته شده ولی با وجودی که دفاع از تشیع در موردش هست، احکامی که رسماً در زمان خلافت او اجرا می‌شده، احکام عامه بوده، یعنی قاضی‌هایی که حکم می‌کردند براساس فقه عامه حکم می‌کردند. قضات مأمون، قضات شیعه نیستند، در ردیف قضات خلفای قبلی که وجود داشته، ادامه پیدا کرده است. ●در مجموع دورۀ حکومت عباسی‌ها، فقه عامّه دارج و رایج بوده و یکی از جهاتی که اینها سعی می‌کردند مذهب تشیع را رواج ندهند این بوده که اگر می‌خواستند مذهب تشیع را رواج بدهند، زمینۀ رشد زیدیه و امثال آنها فراهم می‌شده. و از طرفی اگر برتری امیرالمومنین علیه السلام را اثبات می کردند، این برتری سبب می‌شد که حکومت خودشان و مشروعیت خلافتشان زیر سؤال برود؛ چون در آن زمان بحث ارث حکومت بحث مهمی بوده است، اصلا یکی از نکات مهمی که در تبیین بحث امامت وجود داشته بحث ارث است، ارث الامامة. 🔺 درس خارج فقه؛ ۳۰ مهرماه ۱۴۰۲ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢 فرق بین احادیث اخلاقی و احادیث فقهی ✔️استاد احمد عابدی: فرق بین حدیث اخلاقی و حدیث فقهی در این است که الزام در احادیث اخلاقی، الزام اخلاقی است اما در احادیث فقهی، الزام کلامی است. اگر چیزی واجب و حرام باشد، فقهی است اما اگر چیزی واجب و حرام فقهی نیست اما ضرورت اخلاقی دارد، به‌عبارت‌دیگر اگر تخلف شد، جهنم ندارد حدیث اخلاقی است. به‌عبارت‌دیگر در ذات اخلاق ضرورت وجود دارد و همیشه اخلاق بایدونباید است؛ اما این تخلف از این باید جهنم ندارد اما ضرورت دارد. مثلاً اگر بگویم نماز شب بخوانید و خیلی فایده دارد، این اخلاق نیست، یا مثلاً اگر بگویم بهتر است راست‌گو باشید، این هم اخلاق نیست. اخلاق آن است که الا و لابد باید راست‌گو باشید. در ذات اخلاق الزام و اجبار هست ولی الزامی است که تخلف از آن گناه ندارد. سال‌های قلی گفته شد که اگر در حدیثی کلمه شیطان وجود دارد و می‌گوید فلان چیز کار شیطان است، معمولاً این احادیث اخلاقی است. یا مثلاً حدیثی می‌گوید اگر فلان کار را کردید خدا فلان درجه بهشتی را می‌دهد، این حدیث اخلاقی است. حدیث فقهی آن است که بگوید این کار را باید بکنید و یا نکنید./ خارج فقه؛ ۱۴۰۰/۲۰/۲۹ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 واقفی نبودن سماعه 👤 🔻سماعه از واقفه شمرده شده است ولی این مطلب درست نیست. سماعه در اوائل دوران امام کاظم علیه السلام از دنیا رفته و دوره طولانی از دوران آن حضرت را درک نکرده است. روات اصلی سماعه یعنی زرعه و عثمان بن عیسی واقفی بودند به خصوص آنکه زرعه به جای سماعه در مسجد او نماز می خوانده است. همچنین واقفه روایاتی را در تأیید وقف جعل کردند و از سماعه نقل کردند. همچنین افرادی که با نام ابن سماعه ... 📚 درس خارج فقه، ۱۴۰۰/۰۹/۲۴ ✅ ادامه مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در تالار علمی دنبال کنید. 👇🏼👇🏼👇🏼 🌐 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2583 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔸رفتار دو گانه 🔹محمدباقر ملکیان در يک پژوهش مطلوب، امور متعددی بايد مراعات شود که ناديده گرفتن آنها سطح کيفيت پژوهش را پايين می‌آورد. کتاب وسائل الشيعه بزرگترين کتاب در زمينه روايات فقهی در حوزه‌های علميه شيعه است. اين کتاب نمونه ای کم نظير و چه بسا بی نظير از حديث پژوهی عالمان شيعی است، نمونه ای که حتی در حوزه‌های اهل سنت هم با همه عرض و طولش با آن مواجه نيستيم. با اين حال همانند همه ساخته‌های دست و ذهن بشری، خالی از اشکال نيست. نمونه ای از اين اشکالات، عدم مراعات الگوی واحد در موارد متعدد است، که در اينجا به دو نمونه اش اشاره می‌کنم. حر عاملی در تأليف وسائل الشيعه از سبک ابتکاری خاصی پيروی کرده است. او روايات متّحد از مصادر مختلف را در کنار هم قرار می‌دهد، اما تنها متن يک مصدر را گزارش می‌کند، و با گزارش سند مصادر ديگر و تنها گفتن «مثله» در آخر آن به خواننده اعلام می‌کند که اين روايت با همين الفاظ در مصدر يا مصادر ديگر هم تکرار شده است. او تعبير ديگری هم دارد، و آن «نحوه» است. کاربرد اين تعبير در جاهايی است که دو روايت از نظر حر عاملی (لا اقل در مضمون) متحدند، اما الفاظ آنها با هم اختلاف دارد. حر عاملی به بکار بردن اين تعبير به خواننده گوشزد می‌کند که روايتی که متنش را يکبار نوشته است، در مصدر يا مصادر ديگر هم آمده اما با الفاظ متفاوت. فارغ از اين که چنين کاری درست است يا نه، حر عاملی در موارد متعددی، رفتار دوگانه داشته است. توضيح اين که در وسائل الشيعه، روايات تکراری فراوانی وجود دارد، يعنی از آنجا که به يک روايت در چند مسأله فقهی تمسک می‌شود، حر عاملی هم يک روايت را در ابواب مختلفی آورده است. اما در موارد زيادی، جايی رابطه بين دو روايت را از قبيل «مثله» می‌داند، اما در جايی ديگر رابطه بين اين دو روايت را «نحوه» می‌داند. (برای نمونه نک: ابواب العيوب و التدليس، ب ۱، ح ۶، و آن را مقايسه کنيد با ابواب العيوب و التدليس، ب ۲، ح ۵) نمونه ديگر از اين رفتار دوگانه، نگاه ايشان به مساله اتحاد روايات است. در اغلب موراد حر عاملی اگر دو روايت از لحاظ سندی و متنی يکسان باشند، آنها را يک روايت می‌داند. گاه حتی برای حکم به اتحاد دو روايت به شباهت متن آنها هم بسنده می‌کند، که البته اين خالی از تأمل نيست. اما نمونه رفتار دوگانه ايشان در مواردی است که در يک باب، دو روايت را متحد می‌داند اما همين دو روايت را در بابی ديگر، به عنوان دو روايت مستقل نقل کرده است. (برای نمونه نک: أبواب لباس المصلّی، ب ۷، ح ۳ و ۵، و مقايسه کنيد با أبواب لباس المصلّی، ب ۱۴، ح ۳) آنچه گفتيم و نيز مؤاخذاتی که ديگران بر وسائل الشيعه داشته اند، هرگز ـ و باز تأکيد می‌کنم هرگز ـ به معنای ناديده گرفتن مزايای متعدد کتاب نمی‌شود، بلکه تلنگری است برای ما تا در مراجعه به اين موسوعه کم نظير و ارزشمند دقت بيشتری داشته باشيم. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔸يک نکته ديگر در مورد وسائل الشيعه 🔹محمدباقر ملکیان وسائل الشيعه مهمترين و يا لا اقل مشهورترين کتاب حديثی در حوزه های علميه شيعه است. مسلما جا افتادن يک کتاب در مجامع عملی نه بر اساس بخشنامه و دستور العمل، بلکه رهين ويژگی ها و امتيازات آن است. وسائل الشيعه نيز کتابی است با امتيازات زياد، که شايد تا دنيا دنياست کتابی نتواند جای آن را در حوزه‌های علميه بگيرد. اما از باب آن که «العصمة لأهلها» اين کتاب نيز از خلل و اشتباهات خالی نيست، که در اين يادداشت به نمونه‌ای از آن اشاره می‌کنم. يکی از امتيازات وسائل الشيعه جمع آوری روايات متحد در کنار هم است، که نشانگر تسط و احاطه خارق العاده او بر مصادر حديثی است. مثلا نظری بيندازيد به أبواب الماء المطلق، ب ۶، ح ۶. مرحوم حر عاملی يک روايت را کافی، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الأحکام و سرائر در کنار هم گزارش کرده است. اما در اين گزارش ها خلل‌های متعددی نيز وجود داد. از طرفی او بسياری از روايات متحد را در کنار هم گزارش نکرده است. مثلا در أبواب اعداد الفرائض، ب ۲۴، ح ۱ و ۸ و ۹ يک حديث است با لفظ و سند واحد، اما حر عاملی آن را به عنوان سه روايت مستقل در سه جا گزارش کرده است. از سوی ديگر بسياری از احاديث که در کنار هم آورده است، چند حديث مستقل است، اما حر عاملی به سبب اتحاد مضمون، آنها را همانند يک حديث واحد گزارش کرده است. مثلا در أبواب اعداد الفرائض، ب ۷، ح ۲ حر عاملی به نقل از کافی، حديثی را نقل می‌کند، و سپس به دو مصدر ديگر اشاره می‌کند که مضمون اين حديث را روايت کرده اند آن هم با سند و الفاظ متفاوت. در حقيقت آنچه حر عاملی به عنوان يک حديث نقل کرده، سه حديث مستقل است. و يا در ابواب مقدّمات العبادات، ب ۱، ح ۳ پس از نقل حديثی از کافی، می‌گويد که اين حديث را برقی و شيخ طوسی و حسين بن سعيد هم روايات کرده اند. اما اين نقل‌ها در حقيقت يک حديث ديگر است نه همان حديث، و اصلا چگونه می‌توان دو حديثی را که با الفاظ و سند متفاوت نقل شده، يک حديث به شمار آورد؟! امروزه در حوزه های علميه، در مباحث استدلالی فقه، بيشتر (و چه بسا تنها) به کتاب وسائل الشيعه مراجعه می‌شود، بنابراين در اين گونه موارد بايد دقت بيشتری کرد. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔸راهنمايی‌های دردسر ساز 🔹محمدباقر ملکیان از مهمترين مباحث در علم رجال، بحث تمييز مشترک است. مثلا اين که ابان در فلان سند ابان بن عثمان است يا ابان بن تغلب. و ناگفته پيداست که اين امر در اعتبار سنجی بسياری از روايات مؤثر است. اين مسأله از ديرباز مورد توجّه محدثان و مؤلفين کتب حديثی بوده است، و از اين رو در کتاب‌های حديثی شان گاه اين اسماء روايان مشترک را به گونه ای مشخص کرده اند. مثلا اگر در سندی اسم ابان آمده با افزودن «بن تغلب» آن را مشخص کرده اند. البته اين راهنمایی‌ها گاه با ترديد همراه است. مثلا در روايتی آمده: «الحسين بن سعيد عن فضالة بن أيوب عن معاوية بن عمار أو بن وهب» (الكافي، ج ۳، ص ۲۷۴، ح ۴). که به نظر می‌رسد حسين بن سعيد که اين روايت را در کتابش به واسطه کتاب فضاله بن أيوب نقل کرده، در اين که معاويه در کتاب فضاله کيست دچار ترديد شده است و با «أو ابن وهب» اين ترديدش را ابراز کرده است. اما در موارد متعددی، اين راهنمائی‌ها غلط از آب درمی آيد. مثلا در ابتدای اسانيد متعددی از کافی «محمد بن الحسن» آمده است، و بحث‌های طولانی ای در اين که اين «محمد بن الحسن» کيست بين عالمان شيعی وجود دارد. در نمونه ای، مرحوم شيخ طوسی، روايتی را از کافی که در سند آن «محمد بن الحسن» قرار دارد نقل کرده و به اشتباه به آن «الصفار» را افزوده است. (تهذيب الأحكام، ج ۲، ص ۸، ح ۱۴) نمونه ديگر از اين اشتباه در تعيين اسماء مشترک را در روايت معروف مسأله آب کر (سألت أبا عبد الله عن الماء الذي لا ينجسه شي‏ء؟ قال: كرّ. قلت: و ما الكر؟ قال: ثلاثة أشبار في ثلاثة أشبار) می‌بينيم. در کتاب کافی سند اين روايت چنين گزارش شده: «البرقي عن ابن سنان عن إسماعيل بن جابر» (الكافي، ج ۳، ص ۳، ح۷). شيخ طوسی در موضعی اين سند را چنين نقل کرده است: «محمد بن خالد عن محمد بن سنان عن إسماعيل بن جابر». (تهذيب الأحكام، ج ۱، ص ۳۸، ح۴۰) اما در موضعی ديگر اين سند را چنين نقل کرده است: «البرقي عن عبد الله بن سنان عن إسماعيل بن جابر« (تهذيب الأحكام، ج ۱ ، ص۴۲، ح۵۴؛ الاستبصار، ج ۱، ص ۱۰ ، ح۲). که مسلما تفسير ابن سنان به عبد الله بن سنان اشتباه است، اشتباهی که ظاهراً از طرف محمد بن احمد بن يحيی اشعری صاحب نوادر احکمه است. با اين توضيح می‌توان دليل اشتباه در اسانيد متعددی را توضيح داد، مثل: «ابن أبي عمير عن أبان بن تغلب» (الكافي، ج ۴ ، ص ۱۴۰، ح۹) يا «عبد الله بن بكير عن السكوني» (تهذيب الأحكام، ج ۱ ، ص ۱۸۵، ح۸) و ده‌ها نمونه ديگر. گناه اين اشتباهات را نمی‌توان با قطع به گردن مؤلفين اين کتب انداخت، که چه بسا به خاطر کم دانشی و بی مبالاتی نسخه پردازان باشد و يا حواشی طلاب نوآموزی باشد که بعدها وارد متن شده است، که نمونه هايی از اين دست (چه در متن احاديث و چه سند آنها) زياد است (مرحوم شوشتری در الأخبار الدخيله به تفصيل به اين پرداخته است). 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 بررسی اعتبار روضه کافی: 🔹 برخی معتقدند بین کافی و بقیه مجلدات آن تفاوت وجود دارد و روضه به قوّت آنها نیست. نسبت به سایر مجلّدات تواتر قطعی در همه نسل‌ها و زمان‌ها وجود دارد که آنها جزء کافی و از هستند. اما نسبت به کتاب روضه دغدغه وجود دارد و اینکه بتوان از راه تواتر جزم پیدا کرد جزء کافی است، مقداری محل تأمل و اشکال است. حتی برخی از بزرگان روضه کافی را به ابن ادریس نسبت داده‌اند، که البته غیر مقبول است. 🔸 به نظر ما هر چند روایات روضه کافی همه جا به قوت روایات اصول و فروع کافی نیستند. اما در عین حال بزرگانی از علمای سابق شهادت داده‌اند که این کتاب جزء کافی است، شهادت آنها هم برای سایر فقها معتبر است. پس از طرفی حجّت وجود دارد که این روایت جزء کافی است و از طرف دیگر حجّت وجود داد آنچه در کافی است اعتبار دارد؛ چون کلینی شهادت به صحت روایات کافی داده است و در کلام قدما به معنای لغوی استعمال می‌شود، یعنی «ما صدر من المعصوم ع لبیان الحکم الواقعی». بنابراین ضمّ این دو حجّت باعث می‌شود بتوان اعتبار روایات موجود در روضه کافی را همچون بقیه مجلدات آن اثبات کرد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 کلام آیت‌الله‌ شبیری زنجانی(حفظه الله) در تجلیل از کتاب : 📌... مرحوم خيلی مظلوم واقع شدند و برخی از دانشگاهيان و مدّعيان فكر، متأسّفانه جایگاه ایشان را نمی‌شناسند، درحالی‌كه آنان كه اهلیّت و اعتقاد واقعی دارند، طرز فکرشان نسبت به ایشان متفاوت است. 🔻از مرحوم حاج آقا نصرالله شاه آبادی شنیدم که می گفت: پدر ما -مرحوم آقای حاج شیخ محمد علی شاه آبادی- خیلی به مرحوم مجلسی معتقد بودند و من وقتی به اصفهان رفتم و برگشتم، گفتند: سر قبر مرحوم مجلسی رفتی؟ گفتم: خیر. گفتند: پس برای چه به اصفهان رفتی؟ ایشان خیلی اعجاب و احترام برای مرحوم مجلسی قائل بود. 🔶معظم له در انتقاد از افرادی که با نقاب روشنفکری و یا تلاش می‌کنند احادیث را نفی کنند، فرمودند: آن‌هایی که اهل علم و عمل هستند با عظمت از کتاب علامه مجلسی یاد می‌کنند، اما متأسفانه امروزه افراد مدّعی و بی‌مایه زیاد شده‌اند که ادّعای سواد می‌کنند و جوامع ما را نیز پر کرده‌اند. 🔹 از مرحوم آقای میرزا عبدالله مجتهدی شنیدم که از تقی‌زاده نقل می‌کرد که من سه مرتبه از اول تا آخر کتاب «السماء و العالَم» بحار‌الأنوار را مطالعه کردم. و روشن است که تا عظمت یک اثر نباشد، افراد برای آن وقت نمی‌گذارند. 🔸از آقای سید جعفر شهیدی شنیدم که می‌گفت با اینکه بحارالأنوار کتاب مفصلی است، اما از اول تا آخر بحار یک دروغ و تحریف از جانب ایشان نیست. مرحوم مجلسى ازنظر وثاقت خيلى محکم بود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri https://eitaa.com/shobeiri
✳️ تحلیل اعتبار روایت نوفلی و سکونی ✅نظر مقام معظم رهبری 💢نوفلی و سکونی💢 🔺 سند اين روايت سند خوبى است، ما به اين سند اعتماد ميكنيم. 🔺 البتّه در اين سند نوفلى هست كه توثيق نشده، ولى در اسانيد تفسير عليّبن إبراهيم اسم او هست. 🔺 علاوه‌براينكه چون شيخ گفته‌اند به روايات سكونى عمل ميكنيم و اغلب روايات سكونى هم از طريق نوفلى است - 🔺 نوفلى البتّه امامى است، امّا سكونى از عامّه است - بنابراين، يك نوع توثيق‌گونه‌اى ميشود از اين فهميد. 🔺امّا در كتب رجالى ما تصريح به وثاقت خود سكونى، كه اسماعيل‌بن زياد است، نشده 🔺لكن شيخ در كتاب عُدّة فرموده است: اصحاب ما عمل ميكنند به روايات جماعتى كه شيعه نيستند و ازجمله، سكونى را مثال ميزند ................................................................ 🔰به‌هرحال، جمع‌بندى از مجموع اين حرفها بخصوص با توجّه به كثرت روايات سكونى اين است كه ما اعتماد ميكنيم به اين روايات، 🔰کتاب غنا و موسیقی،ص۳۶۰ و ۳۶۱ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
♻️ سیر کلّی مراحل بررسی یک سند 1⃣ انتساب متن به معصوم(ع): اگر متن روایت به معصوم انتساب داده نشده باشد یا انتساب متن به معصوم به دلیل اضمار روایت یا احتمال این که متن بیان شده شرح و تفسیر محدّث باشد یا ... به اثبات نرسد، منقول فاقد اعتبار خواهد بود. 2⃣ اعتبار منبع روایت: انتساب کتاب به مولّف ادّعایی، اعتبار نسخه موجود از کتاب و وثاقت مولّف کتاب در این مرحله مورد بررسی قرار می گیرند. 3⃣ شناخت سلسله سند صحیح و واقعی روایت با مراجعه به نسخ مختلف کتابی که روایت در آن یافت شده است و کتب دیگر روایی یا فقهی که این روایت را نقل کرده اند؛ و همچنین با توجّه به قواعد و شواهد رجالی. 4⃣ تشخیص افراد واقع شده در سند با توجّه به قواعد رجالی تمییز مشترکات، توحید مختلفات و ... . 5⃣ تشخیص اِسناد یا اِرسال سند با توجه به شناخت زمان و مکان راویان (طبقات). 6⃣ بررسی وثاقت افراد واقع شده در سند با استفاده از توثیقات خاصّ یا توثیقات عام.ّ گاهی شخص واقع شده در سند مردّد بین چند عنوان است که برای تصحیح سند، لازم است وثاقت همه ی آنها به اثبات رسیده باشد یا از قرائنی بتوان اثبات کرد که شخص موجود در این سند، ثقه است ولو عنوان دقیق آن را نتوان تمییز داد. 7⃣ گاهی سند روایت قابل تصحیح نیست، اما با پذیرش قاعده تعویض سند و اجرای آن می توان سند روایت را تصحیح کرد. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢 راه درست ملاحظه فتاوای عامّه ✔️استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی 🔹آیت‌الله والد می‌فرمودند که برای ملاحظه فتاوای عامّه نباید به کتاب «الفقه علی المذاهب الأربعه» رجوع نمود؛ چرا که در این کتاب، فتاوای مشهور مذاهب اربعه نقل می‌شود، نه فتوای یک فقیه خاص. مثلاً فتوای حنفیّه نقل می‌شود، نه فتوای ابوحنیفه. ممکن است فتوایی که از حنفیّه نقل می‌شود، فتوای مشهور حنفی‌ها باشد، ولی فتوای شخص ابوحنیفه بر خلاف آن باشد، و یا از اساس، ابوحنیفه در مورد آن مساله فتوایی نداشته باشد؛ بلکه برخی از شاگردان ابوحنیفه و یا برخی متأخّرین، بر اساس دیدگاه‌های ابوحنیفه، آن فتوا را به عنوان فتوای حنفیّه استخراج کرده باشند. 🔻ملاحظه ای پیرامون فتاوای احمد بن حنبل و حمل بر تقیّه 🔸احمد بن حنبل در زمان ائمّه علیهم السلام زندگی نکرده است. وفات او در سال ۲۴۱ ق بوده، در حالی که غالب روایات ما از صادقین علیهما السلام نقل شده است. احمد بن حنبل، آخرین فقیه از فقهای اربعه عامّه است. فقهای عامّه به این ترتیب هستند: ابوحنیفه، مالک، شافعی، احمد بن حنبل. بنابراین، قول احمد بن حنبل نمی‌تواند کاشف از تقیّه‌ای بودن روایت صادره از ائمّه علیهم السلام باشد. 🔻منابع مفید برای دستیابی به اقوال فقهای عامّه 🔹بهترین کتابی که فتاوای اشخاص عامّه را می‌توان در آن پیدا کرد، مغنی ابن قُدامه است. این کتاب بسیار منظّم است؛ لذا دسترسی به فتاوای عامّه در آن آسان است. به علاوه، این کتاب دو جلد فهرست نیز دارد، که می‌توان به آسانی از طریق این فهرست به مطلوب رسید. اگر مطلبی که به دنبال آن هستیم، در کتاب خلاف شیخ طوسی نیز آمده باشد، از پاورقی‌های این کتاب که به کتب عامّه ارجاع داده و منابع را ذکر نموده نیز می‌توان استفاده کرد. بدایة المجتهد از ابن رشد هم، در این زمینه کتاب مفیدی است. این کتاب به طور خلاصه تألیف شده، ولی نظم مناسبی دارد و قابل استفاده است. نوع کتب عامّه، دارای نظم مشخّصی نیست و مباحث به صورت نامنظّم بحث شده و پیدا کردن یک مطلب در آنها با دشواری زیادی همراه است؛ لذا در ابتدای امر، رجوع به این کتب مشکل است. مصنّف ابن ابی شیبه و مصنّف عبدالرزاق نیز فتاوای صحابه و تابعین را ذکر کرده‌اند که برای به دست آوردن فتوای صحابه و تابعین مفید است. ابن عبد البرّ نیز در کتاب جامع بیان العلم و کتب دیگر خود، نقل‌ قول‌های مفیدی دارد. در مجموع، بهترین کتاب همانطور که بیان شد، مغنی ابن قدامه است. / درس خارج فقه کتاب الزکاة، ۸ آبان ۱۴۰۲ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🔻توثیقات رجالیان حسی یا حدسی؟ (۱) 📝 سیدمحمدجواد سیدشبیری 📚 آیا نسبت به سابقین خود که با آن ها معاصر نبوده، إخبار از است یا و اجتهادی می باشد؟ 🔻به طور کلی منشأ توثیقات یک فرد نسبت به سابقین خود، یا از باب ورود روایاتی از جانب ائمه علیهم السلام در مدح آن شخص است (مانند تألیف کتاب کشی) که به استنباطی مانند استنباط احکام شرعی و ملاحظه روات نیاز دارد، و یا حکم به وثاقت یک شخص از جهت بررسی کتب و مدوّناتش و مقایسه کتاب او با سایر کتب می باشد. که در هر دو قسم به اجتهاد عمل می شود، همان طور که مرحوم نجاشی اجتهاد می کرده است. 🔸شاهد بر اجتهاد مرحوم نجاشی، مقایسه روایات یک فرد با سایر روایات است. به طور نمونه: ▪️ در ترجمه "الحسن بن العباس الحریش الرازی": أبو علي روى عن أبي جعفر الثاني عليه السلام، ضعيف جدا. له كتاب: إنا أنزلناه في ليلة القدر، و هو كتاب ردي الحديث، مضطرب الألفاظ. (رجال النجاشی، رقم۱۳۸، ص۶۰-۶۱) ▪️و ترجمه "الحسن بن محمد بن يحيى بن الحسن بن جعفر بن عبيد الله بن الحسين بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب عليهم السلام": أبو محمد، المعروف بابن أخي طاهر. روى عن جده يحيى بن الحسن و غيره، و روى عن المجاهيل أحاديث منكرة رأيت أصحابنا يضعفونه. (رجال النجاشی، رقم۱۴۹، ص۶۴) ▪️و همچنین ترجمه "داود بن کثیر الرقّی": و أبوه كثير يكنى أبا خالد، و هو يكنى أبا سليمان. ضعيف جدا، و الغلاة تروي عنه. (رجال النجاشی، رقم۴۱۰، ص۱۵۶) ✅ مباحث الحجج، سیستانی، ص۲۰۷ ذیل التنبیه الثانی: فی کیفیة اثبات وثاقة الرواة ادامه دارد👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri http://eitaa.com/shobeiri