مباحثی پیرامون ادیان شرقی 🕉 ✅ زندگینامه بودا 🔹سیدارته گوتمه (۴۸۳-۵۶۳ ق‎م) در کشور پادشاهی باستانی سکیه (نپال فعلی) به دنیا آمد. 🔹پدرش سرداری هندی از قبیله سکیه و از طبقه کشتریه بود. 🔹سنت دربارۀ زندگی سیدارته می‎گوید که مادر او قبل از تولدش خواب دید که فیل سفیدی از پهلو وارد رحمش شد. کاهنان هندی خواب او را این گونه تعبیر کردند که پسرش یا فرمانروای جهان می‎شود و یا معلمی جهانی. 🔹ده ماه بعد مادر سیدارته مهیا شد تا برای دیدار والدین خود به دهکده هم جوار برود در راه در پارک لومینی، درد زایمان به سراغش آمد و فرزندش را به دنیا آورد. این منطقه را که اکنون در نپال قرار دارد رومیندئی می‎نامند. 🔹آشوکا در قرن سوم قبل از میلاد در آنجا ستون یاد بودی ساخت که هنوز باقی است. 🔹گزارش‎های دوران کودکی سیدارته جسته گریخته و پراکنده است. 🔹فرزانه‎ای هندی که آسیته Asita (نام دیگر او کله دوله Kala Devala) نام داشت، نشانه‎هایی در بدن طفل یافت که نشان می‎داد او معلمی جهانی یا بودا می‎شود. این زمانی بود که بچه هنوز بیش از پنج سال نداشت. 🔹کاهنان هندی در مراسم نامگذاری کودک پیشگویی کردند که اگر کودک در خانه بماند پادشاه جهان وگرنه یک بودا می‎شود. 🔹در هفتمین روز تولد كودك، مادرش مُرد و خاله‎اش سرپرستی او را به عهده گرفت. 🔹گزارش‎های دوران نوجوانی او نیز دست کمی از گزارش‎های دوران کودکی‎اش ندارد. 🔹وقایعی در این رابطه نقل می‎شود که حکایت از آینده پسر جوان دارد. 🔹یک روز که سیدارته جوان را به جشن مذهبی منطقه‎ای برده بودند که پدرش و کشاورزان منطقه در آن حضور داشتند، خدمتکاران که دیدند سیدارته محو جشن شده است. 🔹او را تنها گذاشتند وقتی که بازگشتند او را یافتند که به روش یوگیان چهار زانو نشسته است. 🔹سیدارته در خوشی و راحتی کامل بزرگ شد و در سن شانزده (یا نوزده) سالگی با دختری از طبقه خویش که هم سن خودش بود ازدواج کرد. 🔹پیوند زندگی آنها با بچه دار شدن محکمتر شد؛ ولی سیدارته از محدودیتی که خانواده‎اش برای او قرار داده بودند که جز با خانواده و نزدیکانش ارتباط اجتماعی نداشته باشد آزرده خاطر بود. 🔹سنت خاطر نشان می‎کند که در بیست سالگی زندگی سیدارته متحول شد و آگاهی او از رنج بشری، انگیزه او برای نیل به حقیقت را تقویت کرد. #ادیان_شرقی 🆔 https://eitaa.com/adyan_zendeh

✅ چهار منظره 🔹سنت بودایی خاطرنشان می‎کند که بودا در سن 29 سالگی به واسطه نگرانی برای رنج بشر که او را به طلب حقیقت کشاند دگرگون شد. 🔶 این چهار منظره را سبب بحران دینی او تلقی می‎کنند : 1⃣ اولین منظره پیرمرد فرتوتی بود که در هنگام راه رفتن بر عصای خود تکیه می‎کرد. 2⃣ دومین منظره بیماری بود که در اثر ضعف نمی‎توانست ادرار و مدفوع خود را کنترل کند و تمام بدن او کثیف شده بود. 3⃣ سومین منظره جسد انسانی بود که برای مراسم سوزاندن می‎بردند. 4⃣ و چهارمین منظره راهب زاهد و آرامی بود که لباس زرد پوشیده و سر خود را تراشیده بود. 🔹 مجموع این منظره، الهامی را در قلب سیدارته وارد کرد که همه انسان‎ها در رنجند. 🔹او که بینش و منش‎اش متحول شده بود، تصمیم گرفت تا خانه و زندگی را برای حل رنج انسانی ترك كند. 🔹بدین ترتیب «ترك بزرگ» آغاز شد و او زندگی زاهدانه و آوارگی را بر زندگی شاهانه برگزید. ✅ طلب حقیقت 🔹بعد از آن سیدارته شش سال برای یافتن پاسخی برای رنج انسانی تلاش می‎کرد. 🔹او ابتدا به اَلَرَه کَلَمه Alara Kalama فرزانه مشهور هندی متوسل شد و او نیز با کمال میل به او یاد داد تا به قلمرو لاشيء راه یابد. 🔹سیدارته به سرعت به این مقصود نائل شد؛ اما آن را قرین توفیق نیافت. 🔹او به خدمت استاد هندی دیگری رفت که نیل به قلمرو "نه ادراک و نه عدم ادراک" را به او یاد داد. 🔹این مرتبه عرفانی بالاتر همانند مرتبه قبل او را راضی نکرد. 🔹بنابراین از مراقبه فلسفی دست کشید و در طلب حقیقت مطلق به ریاضت بدنی پرداخت. 🔹سیدارته بعد از مدت کوتاهی سرگردانی، به دهکده‎ای نزدیک اوروویله Uruvela (گَیَه Gaya کنونی در هند) رسید و به گروه پنج نفره‎ای از زاهدان ملحق شد. 🔹سنت می‎گوید که یکی از این زاهدان کاهن هندی بود که در مراسم نامگذاری طفل گفته بود که این طفل روزی یک بودا می‎شود. 🔹سیدارته در جمع این گروه خود را در معرض یکی از سخت‎ترین ریاضت‎های بدنی قرار داد. 🔹متون دینی این اعمال سخت را به تفصیل بیان کرده‎اند. (بوداچریته، فصل ۱۲، ۹۰ - ۱۰۶) 🔹می‎گویند که او در کنار کارهای دیگر، بر تختی از تیغ می‎نشست. هر نوع غذای تهوع‎آور و نفرت انگیزی را می‎خورد و بدنش پر از کثافت بود. 🔹در نتیجه این خودآزاری سلامتی‎اش به حدی به خطر افتاد که دوستانش تصور کردند که او می‎میرد. 🔹زمانی که کمی حالش بهتر شد، به این نتیجه رسید که این راه نیز همانند راه‎های قبلی او را به معرفت حقیقت مطلق نخواهد رساند. 🔹بنابراین به خوردن و آشامیدن عادی روی آورد تا سلامتی‎اش را باز یابد. 🔹رفقای زاهدش که تصور کردند او از ادامه راه باز مانده است او را رها کردند و رفتند. #ادیان_شرقی 🆔 https://eitaa.com/adyan_zendeh

صوتِ صفحهِ شصتم و ششم قرآن همراه با ترجمه💡

✅ اسطوره اوزیریس و ایزیس در مصر باستان #چهارشنبه_های_ادیان_باستانی_و_ابتدایی #مصر 🆔 https://eitaa.com/adyan_zendeh

صوتِ صفحهِ شصتم و هفتم قرآن همراه با ترجمه💡

📚 #معرفی_کتاب | فرهنگ اسلامی و ایرانی در چین ➖#تاریخچه_ورود اسلام به چین؛ درخواست امپراطوری تانگ از #حضرت_محمد، جهت ارسال مبلغ ➖ #مذاهب_اسلامی در چین؛ مذهب تسنن در چین از #تشیع تأثیر پذیرفته... ➖ #خدمات_پزشکی اسلام به چین؛ محبوبیت بالای پزشکان مسلمان #ایرانی در میان مردم چین ➖ #خدمات_فرهنگی اسلام به چین؛ ساز #موسیقی شنگ و ویولن از ساز مسلمانان چین اقتباس شده ✍ فِنگ جین یوان https://eitaa.com/adyan_zendeh

#معرفی_مقاله | سکولاریزاسیون معنویت؛ تهدیدی فرهنگی 🔻چکیده 🔸معنویت در حوزه ادیان سنتی، به دلیل پیوستگی و تعامل بسیار با دین‌داری، به یک مفهوم مستقل و دارای ویژگی‌ها، پیامدها، آسیب‌شناسی و خاستگاه مخصوص به خود تبدیل نشده است، اما امروزه بر اثر فرایند سکولاریزاسیون و کاسته‌شدن جایگاه دین، به معنویت سکولار توجه بسیاری می‌شود. بخشی از این توجه، مرهون تأثیرگذاری فوق ‌العاده معنویت بر فرد و جامعه و حوزه‌های کار، تعلیم و ‌تربیت و سلامت است. 🔹در چنین شرایطی، بر ماست که مفهوم معنویت را در حوزه دین اسلام مورد بازاندیشی و بازتعریف قرار دهیم و تمایزهای معنویت اصیل اسلامی ‌را با معنویت سکولار آشکار سازیم، زیرا رشد معنویت سکولار لطمه‌های جبران‌ناپذیری بر هویت ملی و انقلابی ما وارد می‌سازد. 🔸آن‌چنان که در این مقاله نشان داده‌ایم «معنویت اسلامی» را می‌توان تلاش برای زیستن معنادار (یعنی داشتن هدفی فراتر از اهداف جزئی در زندگی و دسترسی به منبع ارزش) در پرتو هدف حقیقی و منبع ارزش حقیقی (و نه هدف و منبع جعلی)، یعنی تقرب الی‌الله دانست. وجوه تشابه میان معنویت اسلامی ‌و معنویت سکولار را می‌توان از جمله چنین برشمرد: باطن‌گرایی، نفی مادی‌گرایی، تأثیرات عمیق بر افراد و جوامع... #مبعث #عید_مبعث