eitaa logo
رمانهای عاشقانه مذهبی💍❤️
1.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
294 ویدیو
113 فایل
﷽ هر روز بیشـــــــتر از دیروز💞🌸 ❣️دوستت دارم❣️ بی اجازه کپی نکن حتی شما دوست عزیز 🌺 #کپی_بالینک_کانال ارتباط وتبلیغات @Ad_noor1
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی اسپند عزایش به مشامم می رسد باز هم چشم به راهم که محرم برسد
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
🏴 امسال باید کاری کنیم که فاصله اجتماعی سبب نشود معاندان و دشمنان (ع) عربدهٔ مستی پیروزی سر دهند تمام عمر، ارباب جانمان هوای دلهایمان را داشت یک بار هم ما مردانگی کنیم و هوای دل مادر آقا جانمان را نگه داریم 😭😭 بیاییم هر گذر و کوچه و جاده ای را سیاهپوش عزای آقا کنیم ، همان آقایی که 👌 تنها رفیق بی کسی ها ی ما بوده 🏴 یا حسین ع💔
روزی عده ای کودکان بازی می‌کردند حضرت موسی از کنارشان گذشت. کودکی گفت:موسی ما می‌خواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند. موسی گفت من می‌گویم اما نمی‌دانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت. خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبرده‌ای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت. خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند. من خواهم آمد. مردم مهمانی گرفتند . غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید . سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد. او را راندند... و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید. از خدا خبری نشد. خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند. موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد. خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت. من در تجلی همان گدای ژولیده بودم ... بر گرفته از کتاب مقدس تورات. خداوند به داوود فرمود : ای داوود اگر ژولیده شیدائی را دیدی مصاحبتش را غنیمت دان و او را تکریم گوی. زیرا او از جانب ما با تو سخن می گوید
Bahare Hamon_Romanbaz.pdf
2.08M
💚 رمان بهار هامون 💚 موضوع رمان: ، 💚 نويسنده رمان: ساجده سوزنچی 💚 تعداد صفحات: 86 صفحه 💚 خلاصه: هامون هدایت یک پسر کاملا بی مسئولیت و پولدار است. ارثی که از اجدادش به تک پسر خاندان هامون هدایت رسیده است آنقدر زیاد می باشد که اگر هامون تا آخر عمرش بخورد و بخوابد بازهم تمامی ندارد… همین پولداری، هامون رو بی مسئولیت کرده و اهل هر کاری… او شاید در شناسنامه دینش اسلام باشد و مذهبش شیعه، اما در واقعیت… هامون به هیچ چیزی اعتقاد ندارد… پس از همچین انسانی هیچ چیزی بعید نیست… اما یک دفعه چه اتفاقی می افتد که هامون به کلی تغییر می کند؟؟!! ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀صلی الله علی الباکین علی الحسین (روحی فداه)🚩 🏴 فرارسیدن ماه ماه‌عزای‌ سیدوسالار شهیدان علیه‌السلام را به پیشگاه صاحب عزا عجل‌الله تعالی‌فرجه وهمه شیعیانشان تسلیت عرض می‌نمایم. 🥀ازهمه شما بزرگواران جهت تعجیل در فرج حضرت حجت(عج) وشفای بیماران التماس دعا داریم.🥀
🥀🌸 💥 🌾سال‌ها بود که می‌خواستم از "فردا"شروع کنم؛اما همیشه"فردا" یک روز از من جلوتر بود!😔 🌾سال‌ها گذشت تا فهمیدم باید"از همین امروز شروع کنم"🦋
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا صاحبَ الزمان! عمریست از فراقتان ندبه کرده ایم... عمریست برای تعجیل در ظهورتان دعای فرج خوانده ایم... عمریست برای تجدید میثاق با شما دعای عهد خوانده‌ایم... عمریست چشم به راه شما نشسته ایم... مولاجان،ای پدر مهربانم ، ما شیفتگان و محبّان شما همواره منتظر می‌مانیم تا جمعه ظهور...! بِاَبِی اَنْتَ و اُمِّی و نَفْسی... صبح بخیر، ای پدر مهربانم! 💥اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💥
آدم و حوا (رمانچی)_5888623492525459938.pdf
2.95M
جلد اول ❣رمان آدم و حوا ❣ژانر: ❣خلاصه : مارال دختری آزاد از نظر پوشش و بی اعتقاد به دین، بطور اتفاقی با امیرمهدی پسری مذهبی و متدین آشنا می شود. او یک دل نه صد دل عاشق امیرمهدی می شود. همراهی و دوستی با امیرمهدی، مارال را قدم به قدم به خدا نزدیکتر می کند .. ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
سلام من✋💔 🌼سلام آقا سلام ای ماه عالمتاب 🌼سلام اقا سلام یاایهاالارباب 🌼سلام آقا سلام نور دوعین من 🌼سلام آقا سلام ارباب حسین من 🌼سلام میدم به این بزم عزای تو 🌼سلام میدم به شهرکربلای تو 🏴
⏪یتیم یعنی هنوز امام نداریم... 🔶 یک دختر سه ساله و این همه معرفت؟! 🔶عجیب هم نیست، تو دختر زهرایی. ولایت‌مداری را از او به ارث برده‌ای. 🔶 تو با همهٔ کودکی‌ات می‌دانی بی‌امام زنده‌ بودن عینِ یتیمیست. 🔶برای همین هم تاب نیاوردی و تا سرِ پدر را دیدی به سویش پَر‌ کشیدی. (س) (ع)
"؏ـشق گفتی کربلا آمد به یاد•🖤" "هیبت خون خدا آمد به یاد🕯🥀"
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
[🖤🥀🖤] ❣ وقتی قلبم در حرارت روضه‌ها گُر می‌گیرد و سیلاب اشک بی امان، پهنای صورتم را می‌پوشاند، با ذره ذره‌ی وجودم زیر لب زمزمه می کنم : اَین الطالب بدم المقتول بکربلا...💔 ▪️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرجَ
1_869278902.pdf
3.26M
این فایل PDF(پی دی اف) است 💌عنوان رمان : چادرت را می‌بویم 👩🏻‍💻نویسنده : moon shin 🎭ژانر : 📖تعداد صفحات : ۳۵۲ 💬خلاصه : ﺳﺠﺎﺩ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻌﺘﻘﺪﻩ ، ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﮔﺸﺖ ﺍﺭﺷﺎﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﺪﻑ باﻻﯾﯽ ﺩﺍﺭﻩ ... ﻧﺠﺎﺕ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺯ ﻓﺴﺎﺩ. ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﺿﻮﺍﻧﻪ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺍﺷﻨﺎ ﻣﯿﺸﻪ. ﺭﺿﻮﺍﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﯽ ﻭﺩﺧﺘﺮ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﭽﻨﺎﻧﯽ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ. ﺭﺿﻮﺍﻧﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻔﺖ ﻗﻠﻢ آﺭﺍﯾﺶ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﺑﻪ ﺗﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺤﺠﺒﻪ ﺍﺳﺖ ﻭﭼﺎﺩﺭﯼ. ﺳﺠﺎﺩ ﻭﺭﺿﻮﺍﻧﻪ ﻫﺮﺩﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻦ ، ﻫﺮﺩﻭ آﺩﻣﻬﺎﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﻭﻟﯽ ﺩﯾﺪﮔﺎﻫﺸﻮﻥ ﺯﻣﯿﻦ ﺗﺎ آﺳﻤﻮﻥ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻪ ، یکی ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﻣﻘﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﻭﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺭﻭﺷﻦ فکر ... پایان خوش🌸 ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
روزی روزگاری دروغ به حقیقت گفت: میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم؟ حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد. آن دو باهم به کنار ساحل رفتند وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباس هایش را در آورد دروغ حیله گر لباس های اورا پوشید و رفت... از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود
Tavaf Va Eshgh_romanbaz.pdf
3.85M
💜 رمان طواف و عشق 💜 موضوع رمان: ، 💜 نويسنده رمان: امیدوار 💜 تعداد صفحات رمان 478 صفحه 💜 خلاصه: داستان درباره مردی است که به سبب حادثه ای عشقی که در ۲۵ سالگی برایش رخ داده، تصمیم گرفته هرگز ازدواج نکنه. ولی بعد از ده سال که می خواهد مشرف به حج عمره بشه مجبور میشه علی رغم میلش ازدواج کند و… ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
[💔] سلام علی الحسین برکتِ روضه ی او بود،اگر شیعه شدیم.. نامِمان هست، مسلمانِ اباعبدالله...|🕊🖤 ☀️🚩 🏴پرچمت همیشه بالاست🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌❣ فراق ❣‌ ‌ 🎙 حمید علیمی 🖤 صلی‌الله علیک یا اباعبدالله 🖤 🏴
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
🥀💔 🍂هر ڪس به فڪر آبروداریسٺ اما 🍂دل درهواے روضہ‌ے آب و رباب اسٺ 🍂بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی 🍂اصلاً خیال کن که تو اصغر نداشتی 💔🥀
شوریده و شیدای توام... شیرینی رویای منی... تا به قیامت پای توام... دین منی دنیای منی، آقای منی...🖤
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
❣ ای بلندترین واژه هستی شما در اوج💫 حضور ایستاده ای و غیبت ما را می نگری و بر غفلت ما می گریی😔 از خدا میخواهیم🤲 پرده های جهل و غفلت از دیدگان ما کنار رود تا جمال دلربای شما را بنگریم 🚩 🏴
مرگ و زندگی گویند صاحب دلی، وارد جمعی شد. حاضرین همه او را شناختند و از او خواستند که پس از انجام کارهایش آنان را پندی گوید. پذیرفت. کارهایش که تمام شد همگی نشستند و چشم‌ها به سوی او بود. مرد صاحب دل خطاب به جماعت گفت: ای مردم ! هر کس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد! کسی برنخاست. گفت: حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد! باز کسی برنخاست. گفت: شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید و برای رفتن نیز آماده نیستید!
29.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️من ایرانم و تو عراقی..🏴 با نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ‍ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج ۱۴۰۰
خیلی حسین زحمت ما را کشیده است💔😔 🖤
1_418544449.pdf
6.96M
💜رمان مدافع عشق 💜نویسنده : محیا سادات هاشمی 💜ژانر : 💜تعداد صفحات : ۱۱۱ 💜قسمتی از رمان : یکی از چشمانم را می بندم و با چشم دیگر در چهارچوب کوچک پشت دوربین عکاسی ام دقیق می شوم…‬ ‫ هاله لبخند لب هایم را می پوشاند، سوژه ام را پیدا کردم.‬ ‫ پسری با پیراهن شومیز سرمه ای که یک چفیه مشکی نیمی از بخش یقه و شانه اش را پوشانده.‬ ‫ شلوار پارچه ای مشکی و یک کتاب قطور و به ظاهر سنگین که در دست داشت.‬ ‫ حتم داشتم مورد مناسبـی برای صفحه اول نشریه مان با موضوع ” تاثیر طلاب و دانشجویان در جامعه ” خواهد بود ... ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
✋💖 🌼سلام آقا سلام ای ماه عالمتاب 🌼سلام اقا سلام یاایهاالارباب 🌼سلام آقا سلام نور دوعین من 🌼سلام آقا سلام ارباب حسین من 🌼سلام میدم به این بزم عزای تو 🌼سلام میدم به شهرکربلای تو